به گزارش ماسال نیوز، مصاحبه انتخاباتی زیر محصول گفتگوی دو طرفه در گروه گفتمان در یکی از شبکه های اجتماعی تلفن همراه است. این گفتگو که بین بهرام سبزی (مدیر گروه) و احمد موسی زاده گیلانده (نامزد احتمالی انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه تالش بزرگ) انجام شده است یک گفتگو دو طرفه در یک گروه ۲۰۰ نفره می باشد که دیگر اعضای گروه سوالات خود را بصورت خصوصی به مدیر گروه ارسال کرده و مدیر گروه به عنوان نماینده سوالات را برای مصاحبه شونده طرح نموده است.

همچنین مصاحبه در مدت زمان حداکثر یک ساعت انجام گرفته است و مصاحبه با همین نامزد احتمالی انتخابات تالش در دوره های بعدی با جزییات بیشتری انجام خواهد گرفت.

علاوه بر موسی زاده، گفتگویی به منصور یوسفی انجام گرفته است که این گفتگو نیز در دست تنظیم می باشد و به زودی در ماسال نیوز منتشر خواهد شد.

همچنین دیگر نامزدهای احتمالی می توانند جهت انجام مصاحبه در شبکه اجتماعی تلگرام تلفن همراه اعلام آمادگی کنند.

متن کامل گفتگو با احمد موسی زاده گیلانده تقدیم به خوانندگان محترم می شود:

ابتدا خود را بطور اجمالی معرفی نمایید؟

احمد موسی زاده گیلانده هستم فرزند محمد اهل و ساکن روستای یگانه محله خلیف آباد اسالم از بخش اسالم متولد هفده شهریور ماه سال ۵۷٫ تحصیلکرده دوره کارشناسی حقوق قضایی. کارشناسی ارشد را در رشته حقوق بین الملل به اتمام رسانده ام. در حال حاضر وکیل پایه یک دادگستری هستم و از سال ۱۳۸۳ به این شغل وارد شدم . قبل از آن هم به عنوان کارشناس حقوقی شرکت صنایع چوپ اسالم و مدیر حقوقی شرکت سرمایه گذاری نیرو که یک شرکت سهامی عام است در تهران مشغول بودم. به خاطر اینکه به ارایه خدمات به مردم تالش و مردمان سرزمینم علاقه داشتم بعد از کسب تجربه های مختلف از شهر تهران به  تالش برگشتم و در این شهر حرفه وکالت را ادامه می دهم.

چقدر از تالش شناخت دارید؟

طعباً هر شخصی از زادگاه خودش و توابع آن یا اگر زادگاه اش توابع یک شهرستان باشد و آنجایی که زیست و زندگی کرده و رشد پیدا کرده و مدارج مختلفی تحصیلی را گذرانده است و سن و سالی در آن شهرستان داشته است به عنوان زادگاه خودش نسبت به سایر نقاط میهن و دنیا اطلاعات و شناخت بیشتری دارد. بستگی دارد شناختی که حاصل شده  است آیا بصورت کاملا تخصصی در زمینه مثلا فرض بفرمایید جغرافیایی باشد که از این جهت شناخت ندارم اما بصورت عرفی از آنچه که به عنوان زادگاه و شهرستان خودمان اطلاق می شود تا حدودی شناخت دارم و فکر می کنم مردمانشان و محدوده جغرافیای اش و سطح زندگی، طعبیت، اقتصاد و سیاست و نوع رفتار های سیاسی را تا حدودی که سن و سال تقاضا کند شناخت دارم.

چه ظرفیت ها و پتانسیل های در تالش بزرگ وجود دارد؟

تالش به خاطر وسعتی که دارد؛ چندگانگی طعبیت اش از لحاظ اقلیم و پوششی که در آن بصورت نعمت های خدادای وجود دارد؛ مجاورت با دریا و کوهستان، داشتن جلگه وسیع و مردمانی فهیم و با فرهنگ و سابقه تمدن بالا جملگی از افتخاراتی هستند که بصورت ظاهری تالش از آنها بهره مند است. موقعیت های خاص جغرافیایی برای سرزمین تالش می تواند فرصت های شغلی، فرصت های اقتصادی و با توجه به شرایط سیاسی که شهرستان دارد وجود مرز دریایی شهرستان که جزیی از مرز ایرانمان هست و همسایگی با استان مجاور و قرار داشتن در شرایط خاص منطقه ای و جمعیتی که در این شهرستان زندگی می کنند و رتبه ای که از لحاظ جمعیتی در استان دارد و وسعت سرزمینی؛ نخبه های و تحصیلکرده های که در این خطه زندگی می کنند و خانواده های اصیلی که وجود دارند و سطح فکر و آگاهی که در این منطقه وجود دارد جملگی فرصت های است که می توانیم برای تالش تبدیل به احسنت کنیم. البته این کار با مدیریت قوی که باید پشت این (امر) قرار بگیرد انجام شود تا آینده خوبی برای شهرستان تالش رقم زده شود.

کلاس و فرهنگ و انتخابات تالش را چگونه می بینید؟ برای تغییر این فرهنگ چه باید کرد و شما چه می کنید؟

آنچه که اسمش را باید فرهنگ انتخاباتی تالش  بگذاریم، خب یک فرهنگی (است) که براساس عملکرد و نوع رفتارهای که در عرصه انتخاباتی چه از سوی کاندیداهای محترم و چه از سوی نمایندگان منتخب که طی دوره های مختلف انتخاب شده اند و چه آنهایی که رای داده اند و چه آنهاییکه در این عرصه به عنوان فعال سیاسی و لیدر کاندیداها بودند شکل گرفته است و فرهنگ های انتخاباتی خلق شده اند (که اگر) بخواهیم بررسی کنیم می توانیم اسمش را بگذاریم فرهنگ انتخابات؛

آن چیز که در تالش اتفاق می افتد به عنوان اتفاقات انتخاباتی و در هر دوره ممکن است بعضاً مشابه و بعضا ًمتفاوت باشد خیلی مشابه با استانداردهای لازم برای یک انتخابات نیست. نوع تبلیغات، اطلاع رسانی ها و نوع ورود کاندیداهای محترم در دوره‌های مختلف خیلی دور از معیارها و موئلفه های یک انتخابات دارای استاندارد خاص است و این باید تغییر کند. بنده به قطعیت اعلام می کنم که این وضعیت باید تغییر پیدا کند و ما باید به سمت برگزاری یک انتخابات دارای استاندارد بالای انتخاباتی حرکت کنیم و ان شالله بتوانیم در این مسیر هرکس به نوبه خودش به توان خودش در برگزاری و اجرای این تغییر سهیم باشد چه آنهایی که کاندید می شوند و قصد دارند که خودشان را برای کسب کرسی نمایندگی در معرض انتخابات مردم قرار دهند و چه آنهایی که انتخاب می نمایند، همه تالشی های عزیز ، هم وطن های ما، هم شهرستانی های ما بایستی در راستای بهتر شدن نوع انتخابات که برگزار می شود از لحاظ کیفیت برگزاری انتخابات تلاش کنیم تا بتوانیم با برگزاری انتخابات صحیح (سالم یا ناسالم بودن انتخابات مد نظر نیست) نماینده مطلوب تری را برای دفاع از حقوقمان و تاثیرگذاری در مجلس شورای اسلامی راهی مجس نماییم.

اینکه بخواهیم (برای) تغییر این فرهنگ انتخابات چه اقداماتی را انجام دهیم به هر حال بحث مفصلی را می طلبد قطعاً قوی نمودن فعالیت ها و حضور نهادهای مدنی، NGOها ، انجمن ها، مراکز سیاسی و احزاب و تشکل ها و تقویت فعالیت اصناف می تواند در بهتر شدن وضعیت فرهنگ انتخاباتی تالش بسیار تاثیر گذار باشد. حضور جوانان، نخبگان بصورت نهادینه و سازماندهی شده از نظر تشکیلاتی که اسم بردم می تواند به تغییر این فرهنگ کمک کند و بخشی از آن در واقع اقداماتی است که مسئولان محترم کشوری، اداری و لشگری می توانند تاثیر گذار باشند و براساس وظایف که دارند می تواند به این تغییر کمک کنند. باید دست به دست هم بدهیم تا با اصلاح این فرهنگی که اسم بردم واشاره کردم و با اصلاح خیلی چیزهای دیگر به تالشی آبادتر و پرافتخارتر دست یابیم.

وظایف یک نماینده را چگونه ارزیابی می کنید فقط آنچه در قانون آمده بطور مضیق تفسیر می کنید یا موسع؟؟

قطعاً هر مسئولی و هر کسی که داری سمتی هست وظیفه ای قانوناً به عهده او نهاده شده است آنچه که وظیفه اوست در قانون مورد شمارش قرار داده اند وبه آن اشاره شده و احصا گردیده و نمی شود برای هر سمتی یک تفسیر موسعی را قایل شد و از محدوده دامنه آنچه که قانون بر او مشخص کرده است تفسیرش را فراتر بیریم آنوقت همه حوزه ها را ممکن است این تفسیر موسع که بستگی به وسعت اش دارد شامل شود و آنوقت تداخل در وظایف و مسئولیت ها اجرا پیش می آید.

(این امر) برای جامعه ما یک معضل و خطر محسوب می شود. ولی می توان برای نماینده مجلس، به خاطر اینکه در مجلس شورای اسلامی با مسائل مختلف در ارتباط هست و با حوزه های متعدد و مختلفی از مباحث و چالش ها مواجه می شود، می توانیم برای رصد کردن این حوزه ها از سوی نماینده انتظار داشته باشیم به عنوان یک رصد گر و تحلیل گر که بعداً قرار است در مورد این موضاعات مزبور در مجلس اظهار نظر و نظر سنجی شود و نماینده مورد نظر هم قطعا بایستی حضور فعال (در ارایه نظر) داشته باشد، لذا بایستی همانطور که عرض نمودم، برای نماینده یک حق رصد کردن حوزه های مختلف شهرستان ، استان و… قائل باشیم و بخواهیم این حق را مثلا در حوزه انتخابیه یک نماینده که ممکن است به عنوان مثال یک شهردار یا یک بخشدار یا یک رئیس اداره ای وجود داشته باشد در اجرای آنچه که به عهده دولت از نظر قانون اساسی نهاده شده است و تقسیم قوایی که در بین قوای حاکمیتی صورت گرفته، چنانچه وجود آن شهردار یا بخشدار یا مسئول یک اداره به دلخواه نماینده نباشد و در اجرای برنامه های ملی، برنامه های که در مجلس تصویب شده است، در صرف بودجه ای که برای شهرستان مقرر شده، با مشکل مواجه شویم شاید برای این نماینده یک فضای تعامل گرایانه ای را ایجاد کنیم و در راستای این تعامل، نظر نماینده را هم در نظر بگیریم. نه اینکه بخواهیم این حق را برای نماینده قائل باشیم که در انتخاب شهردار یا بخشدار راساً ورود کند، و بر تحمیل نظرش اصرار کند. لذا کاملا با تفکیک وظایف دولت و مجلس موافقم ولی معتقدم ایجاد فضای همکاری و نظرسنجی نه به میزان از بین بردن حدود وطایف و تکالیف لازم و ضروری است.

 بصورت خلاصه وظایف یک نماینده در قانون اساسی برشمرده شده است و بایستی قانونمندانه و با احترام به قانون وظایف را بشناسیم، تعریف درستی از آنها بکنیم که تفاسیر قانون اساسی توسط حقوقدانان برجسته و صاحبنظران حوزه اجتماع و سیاست بعمل آمده است و از هرگونه تفسیر موسع جلوگیری کنیم تا در اجرای مسائل، در مملکت داری و ایجاد یک سبک و سیاق صحیح در اجرای مصوبات مجلس و آنچه که در راستای تقسیم قوا ایجاد شده مشکلی بوجود نیاید و هیچگونه دلخوری های سیاسی و اخلاقی هم ایجاد نگردد.

کارکرد احزاب در انتخابات تالش را چگونه دیده اید و این دوره چگونه ارزیابی می کنید؟؟

بنده نظرم این است که احزاب در انتخابات تالش بسیار بسیار تاثیر ضعیف داشته اند. بنده شاهد بر این فعالیت ها و عملکرد ها بودیم که بعدا بر آنها فعالیت های حزبی اسم گذاشته شد. من مخالف این موضوع هستم چرا که حرکت هایی به واسطعه عناصری به غیر از عناصر فعال در احزاب شکل گرفته بود و بعدا به نام آنها مهر تایید خورده است و اگر اینها را ما بخواهیم فعالیت های حزبی بدانیم به نظر من کاملا غلط استو.  احزاب برای اینکه در یک منطقه یا محدوده ای بخواهند فعالیت کنند سبک و سیاقی وجود دارد. روشی وجود دارد. این نیست که ما بیاییم به عنوان مثال حاصل تلاش های چند نفری که برای یک نفر یا برای یک گروه تلاش کرده اند و بعد رفته اند به یک حزبی مراجعه کرده اند و گفته اند شما ما را تایید کنید و حزب اینها را تایید کرده و ما بگوییم این فعالیت های ابتدایی که اینها انجام داده اند و به یک سرحدی رسیده است و چون حزب این افراد را تایید کرده است آن فعالیت های اولیه را به نام حزب بزنیم . نه من تفسیرم این نیست و آنجه که در واقع عرفا در فضای سیاسی هر جامعه ای و بصورت مشخص در بین سیاست مداران اسم آن را فعالیت های حزبی می گذارند در تالش ضعیف است و احزاب واقعا شناسنامه خوبی در تالش ندارند؛ سابقه خوبی در تالش ندارند و لازم است برای اینکه ما بتوانیم به یک انتخابات بهتر و انتخاب بهتری دست پیدا کنیم حتما باید فعالیت های احزاب  و کشاندن احزاب به منطقه با جدیدت خاصی دنبال شود. احزاب در تالش چه از جناح راست و چه از جناح چپ و از جناح های متفاوت  باید بیشتر فعالیت کنند و این نیست که انتخاباتی انجام شود و یک تبلیغاتی صورت بگیرد و در آخر الامر حزبی بیاد و بگوید مردم فلان کاندیدا را مورد حمایت قرار بدهند. بعد بگوییم که بله احزاب در انتخابات تالش  تاثیر گذار هستند. اینطور نیست من فکر می کنم  که آن عملکرد لازم را در تالش نداشتند. همین که در منطقه ما دفاتر خاصی از احزاب، کلاس های آموزشی خاصی از احزاب؛ برنامه های تدوین شده مستمری از سوی احزاب شاهد نیستیم اینها همه بر ضعف فعالیت های حزبی از سوی احزاب و نمایندگانشان بر شمرده می شود و لازم است برای رشد جامعه و خروج از تک صدایی و خروج از اشتباهات مکرر یک سری فعالیت های احزاب انجام شود که من جای این فعالیت ها را در تالش خالی می بینم.

در خصوص تعامل نماینده با دولت چه نظری دارید؟

تعامل نماینده با دولت را اگر بخواهیم در تعامل صدر در صد محسوب کنیم من با آن موضوع مخالف هستم. اگر قرار بود که تعامل نماینده با دولت و تعامل دولت با نماینده بصورت صد درصدی باشد آنوقت مجلس را هم می بردن یکی از وزارتخانه ها و یا نهادهای زیر مجموعه دولت قرار می دادند تا بصورت رییس و مرئوسی و یا بصورت یک زیر مجموعه زیر نطر دولت اقدام می کرد. نماینده مجلس وظیفه اش به نظر من این نیست که حتما با دولت تعامل داشته باشد اما اگر عقل نماینده و برداشت هایی که بر اساس ذهن خود و بر اساس تجربه و آگاهی هایی که یک نماینده دارد این اجازه را بدهد که در مثلا یک برنامه خاصی با دولت تعامل نشان بدهد این اشکالی ندارد. وظیفه نماینده همین است. تکلیفی که بر عهده او نهاده شده است تشخیص صحیح از ناصحیح  است  و اگر گاهی احساس  شود که تضمین صحیح این است که با دولت بایستی تعامل کند به نظر من لازم است که تعامل کند و در جایی که نیاز می بینیم ضرورت می بینیم یک برنامه نارسایی از سوی دولت ارایه شده و تکلیف نماینده و تکلیف مجلس شورای اسلامی این است که با هر گونه اقدام نادرست دولت، برنامه های نادرست و تعریف های نادرستی که در برنامه بودجه ممکن است پیش بیاد یا عملیات نادرستی انجام شود حتما باید در این موضوع هم مجلس محترم و هم نمایندگان محترم از خودشون واکنش نشان بدهند و جایی که اقدام ناصحیحی میخوهاد شکل بگیرد به نظر من هیچگونه تعاملی نباید ایجاد شود.

آیا تعدد کاندیدا را ناشی از علت خاصی می دانید ؟؟ تعدد کاندیدا مفید است یا مضر؟؟

تعدد کاندیدا گاهی مفید است گاهی مضر. گاهی از ضعف فضای سیاسی  منطقه است و گاهی از قوت. حالا دیگر باید آن تحلیلگرها در واقع این نظر را بدهند که آیا تعدد کاندیدا در تالش  از ضعف فضای سیاسی منطقه است یا قوت آن. و آیا مفید است برای منطقه یا مضر. حالا من فکر می کنم که اگر ناشی از قوت سیاسی منطقه باشد مفید است و اگر ناشی از ضعف  سیاسی منطقه باشد برای منطقه مضر خواهد بود.

 تا چه حد فکر می کنید در راستای اهداف و تفکراتتان بتوانید با کاندیدای دیگر ائتلاف کنید؟ اگر کاندیدای هم فکر پیدا نکردید چطور عمل خواهید کرد؟

به نظرم همسو بودن فعالیت های انتخاباتی ممکن است وجود داشته باشد اما چون درصدها و نسبت ها ممکن است متفاوت باشد با توجه به وضعیت فعلی که در میان دوستان کاندیدایمان شاهد هستم من خیلی قایل به ائتلاف نیستم. منتها همه چیز به گذر زمان ارتباط دارد و اینکه در آینده چه تصمیمی اتخاذ کنیم. ولی فعلا قایل به ائتلاف نیستم و اگر کاندیدایی هم فکر خودم پیدا نشد چطور عمل خواهم کرد قطعا وجود یک کاندیدای همفکر الزاما ایجاد کننده زمینه ائتلاف و اگر هم فکر وجود نداشته باشد پس ائتلافی صد درصد شکل نمی گیرد.

شما بعد از انتخاب شدن خود را نماینده مردم می دانید یا مانند برخی ها نماینده دولت و یا فرد خاص؟

اسم و عنوان بنده و یا هر شخص دیگری از میان عزیزان کاندیدایی که قصد شرکت در انتخابات را دارند بعد از نماینده مردم شدن در مجلس شورای اسلامی، مشخص و واضح است. سمت نماینده، عنوانش نماینده مردم است مثلا نماینده مردم شهرستان های تالش ماسال رضوانشهر در مجلس شورای اسلامی . لذا هر نماینده چه در گذشته این کار را انجام داده باشد  و چه در اینده بخواهد این را ادمه بدهد که اینکه خود را نماینده مثلا بعضی از مردم که به او رای داده اند یا نماینده دولت بداند یا یک فرد خاصی بداند کاملا اشتباه است و صرفا بحران ایجاد کننده برای منطقه خواهد بود و من فکر نمی کنم هیچ خیری برای منطقه داشته باشد. حالا بعضا در رفتار بعضی از عزیزان هم شاهد بودیم که اینچنین رفتار کردند که اینها کلا غلط است. نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی باید بصورت واضح و مشخص طبق این سمت و عنوان رفتار کند.

آیا نماینده تالش حتما در یک کمسیون خاص مانند کشاورزی  باید قرار بگیرد؟

یک نماینده قوی و مقتدر از نظر عملکرد نماینده ایست که در تمامی عرصه های  فعالیت مجلس حضور پر رنگ داشته باشه به استثنای آنچه که به کمسیون ها واگذار شده است که بعد از اینکه کمسیون ها نتیجه فعالیت های خودشون رو به صحن علنی مجلس برای کل نمایندگان آوردند آونوقت باید آنجا هم تاثیر گذار باشد و در پیگیری تاثیرات و نظریات خودش می تواند در کمسیون هم ورود کند و تاثیر گذار باشد. در بررسی هایی که کمیسیون انجام می دهد. لذا من فکر می کنم که نماینده نبایستی صرفا در یک کمسیون مانند کشاورزی حضور داشته باشد بلکه من قایل به فعالیت در عرصه های کلی مجلس هستم.

در خصوص دخالت یک نماینده در عزل و نصب ها چه نظری دارید؟

در مورد این سوال در سوال تعامل نماینده با دولت توضیح دادم و فک می کنم آن پاسخ به این سوال هم مربوط بوده باشد.

آیا تالش به نحو مطلوب به کشور معرفی شده  است؟ اگر نه چه راهکاری دارید؟

نتیجه معرفی های مطلوب بایستی خودش را نشان بدهد. تالش حقش و سهمش خیلی بالاتر از اینهاست که در حال حاضر در آن قرار دارد. مردمان نجیب، مردمان متمدن و وفادار به نظام که وفاداری و پشتیبانیشان رو از خط ولایت و اصالت نظام و میهن اسلامی و جمهوریت و اسلامیت نظام کاملا به اثبات رسانده اند. این همه تعداد کوچه هایی که به اسامی شهدای معظم در واقع تزیین یافته و نامگذاری شده همه گوشه ای از اثبات ارادت مردم تالش به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه است وآنچه که در واقع در این موضوع می توانم نظر بدهم نظرم منفی است و تالش به نظر من به کشور بصورت شایسته معرفی نشده است.  راهکار ها را اجازه بدهید در فرضت بعدی ان شالله.

لابی گرها را چقدر موثر می دانید؟

من فکر می کنم اسم موضوع را لابی گری نگذاریم  هر مسولی در راستای انجام وظایف و تکالیفش ممکن است به این موضوع نیاز داشته باشد و با خیلی از مسولان دیگر ارتباط بگیرد و تلاش هایی را برای جذب رضایت و موافقت آنها در راستای انجام تکالیفی که برعهده نماینده محترم مجلس نهاده شده است بایستی ایجاد کند؛ به نظر من این کار لازم است حالا اسمش را می خواهیم مثل غربی ها  بگذاریم لابی گری. من خیلی موافق نیستم ولی لازمه فعالیت های یک نماینده این است که با سازمانهای مختلف از جمله نهادهای مختالف دولت و قوه قضاییه و بعضا با برخی نمایندگان دیگر مانند نمایندگان استان مجاور هماهنگی هایی داشته باشد و ارتباطاتی را ایجاد کند و به اضافه اینکه در بعضی از تصمیم گیری های مجلس ممکن است بصورت یک فراکسیون و یا یک دسته و جمعیت خاصی از نمایندگان بتواند با همدیگر هم فکر باشند و موضوعی را در مجلس دنبال کنند. من با ایجاد ارتباط  با نهادی مختلف کشور موافق هستم.

تعامل با رسانه ها چه نقش و اثری بر نماینده دارد؟ و رسانه در تالش اعم از سایت های خبری و جراید را چگونه می بینید؟

رسانه ها صدای جامعه هستد صدای مردم هستند که از اسمشان هم می بینید رسانه یعنی مجرایی، جایی، گروهی، عده ای پیامی را حرفی را و سخنی را می رسانند به مردم یا به مسولان . لذا نماینده بایستی با رسانه در ارتباط باشد. چه از نوع مجازی چه از نوع واقعی و از دسته های مختلف. من قایل به داشتن ارتباط با رسانه ها هستم نقش آنها فوق العاده پر رنگ هست و می تواند پررنگ تر هم باشد و در تالش هم همینطور. فرقی نمی کند در تالش هم مثل سایر نقاط کشورمان لازم است که رسانه ها فعالیت داشته باشند و آزادی قلم بصورت آزادی های مشروح بایستی وجود داشته باشد و رسانه ها بتوانند حرف های خودشان و مشکلات موجود در جامعه را و دغدغه های مردم را به گوش مسولان برسانند و عملکرد های مسولان را هم  به اطلاع مردم برسانند.  وجود سایت های خبری و جراید جملگی به نفع جامعه است و معتقدم این نهاد ها باید تقویت شوند.

آقای موسی زاده ممنون از وقتی که دادید و پاسخ دادید. دور اول سوالات کلی بود ان شالله فرصت های آینده بیشتر از جنابعالی استفاده می کنیم حجم سوالات ارسالی دوستان بسیار بالاست.

جمله آخرتان؟

رویایی داریم به نام تالش آباد، تالش بزرگ . امیدوارم تحقق پیدا کند. ممنون از سوالاتی که اعلام فرمودید و وقتی که به بنده حقیر ارایه دادید و ممنون از حوصله دوستان که این فرصت را با توجه شان  برای ما ایجاد کردند. از همگی شما سپاسگزارم و شما را به خداوند منان می سپارم. برای سربلندی و عزت تالش عزیز و سربلندی میهنمان و سلامتی رهبر معظم انقلاب و همه مسولان و دلسوزان نظام و زحمت کشانی که برای امنیت و آسایش و رفاه همه مردم ایران تلاش می کنند اجماعا صلواتی هدیه بفرمایید یا حق . خدانگدارتان

انتهای پیام/