چهارم دی ماه امسال، روزی که در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم عمار در روستای سیاهمرد (از روستاهای شهر شاندرمن و محل زندگی خودم) مجری بودم، بی آنکه امیدی داشته باشم، محض گرمی مجلس ابراز امیدواری کردم تا به همت اهالی روستا، در جشنواره چهارم عمار در سال آینده، یکی از مستندها متعلق به شهدای سیاهمرد باشد
وبلاگ قیام نو نوشت:
چهارم دی ماه امسال، روزی که در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم عمار در روستای سیاهمرد مجری بودم، بی آنکه امیدی داشته باشم، محض گرمی مجلس ابراز امیدواری کردم تا به همت اهالی روستا، در جشنواره چهارم عمار در سال آینده، یکی از مستندها متعلق به شهدای سیاهمرد باشد. آن روز البته حتی فکر می کردم سیاهمرد سه شهید دارد، و خبری از دو شهید دیگرش نداشتم، کما اینکه خیلی از بزرگترهای به جبهه رفته نیز خبر نداشتند.
بعد از اتمام مراسم افتتاحیه و اکران فیلمها، مسئول پایگاه بسیج روستا جلو آمد و گفت: اتفاقاً من هم می خواستم پیشنهاد بدهم که برویم از خانواده شهدای روستا مصاحبه بگیریم و کلیپی بسازیم.
نوزدهم بهمن، اولین یادواره پنج شهید روستای سیاهمرد در همان مسجد برگزار شد و به لطف امید و حرکتی که جشنواره عمار در سیاهمرد ایجاد کرد برای اولین بار در شهرستان، پنج کلیپ مجزا از مصاحبه با خانواده ها و همرزمان شهدای روستا اکران شدند.
بجز دو مورد، تمام مصاحبه ها شب هنگام ضبط شده اند، آن هم با یک دوربین هندی کم بدون سه پایه، و بدون میکروفون و سیستم نور یا هر امکان دیگری. مجموع ضبط و تدوین هم به هفت روز نکشید، روزها که وقتمان پر بود، هفت روز کار شبانه! حداقل ما حصل گرانقدر این کار، ثبت بیش از ده خاطره بسیار جالب، اثرگذار یا کاربردی از شهدای روستا شد.
و حالا جرئت پیدا کرده ایم ایده تولید مستندی حرفه ای را برای شهدای روستا در سر بپرورانیم و طرح کنیم/.
تاریخ انتشار: يكشنبه، ۲۲ بهمن ماه، ۱۳۹۱