به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، سایت دولتی تدبیر۲۴، در خبری مدعی شده است که شجریان به ازای دریافت مبلغی پول از معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی، قرار است سروده ای را در مدح هاشمی رفسنجانی آماده کند.
این سایت این چنین می نویسد: “استاد محمدرضا شجریان در حال آمادهسازی یک تصنیف باشکوه با مضمون و محتوایی درباره خدمات و تلاشهای حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی است”
این سایت در حالی مدعی شده است که استاد با فروتنی به خاطر کهولت سن این پیشنهاد را رد کردند، در ادامه نوشته است که شجریان بعد از اختصاص بودجهای در شان استاد آواز ایران، این پیشنهاد را پذیرفت.
به نظر می رسد مشکل کهولت سن شجریان با دریافت هزینه هنگفت بر طرف شده و استاد آواز! با دریافت این هزینه مشکل حنجره اش نیز برطرف می شود.
در حالی دانشگاه آزاد برای مدیحه سرایی آیت ا… هزینه می کند که شهریه این دانشگاه هر ترم با افزایش چند درصدی امکان تحصیل را از بسیاری از دانشجویان سلب کرده است.
دانشجویان زیادی در دانشگاه آزاد در حالی که از هزینه های جاری زندگی خود برای ادامه تحصیل و دریافت مدرک از این دانشگاه می زنند، به دنبال راه هایی برای کاهش هزینه های این دانشگاه هستند.
از طرف دیگر دانشجویان به خاطر افزایش سطح علمی دانشگاه هایی که در آن تحصیل می کنند زیربار پرداخت چنین هزینههایی می روند و اولویت آنها اعتلای سطح علمی دانشگاه است و قطعاً نمی توان گفت این داشنجویان برای ساخت ترانه مدیحه سرایی آیت ا… شهریه می پردازند.
اقدام اخیر دانشگاه آزاد انسان را یاد درباریان قدیم که شعرای زیادی در قبال گرفتن پول و طلا برای آنها مدیحه سرایی می کردند و شعر می سرودند می اندازد، در واقع این اقدام معاونت فرهنگی تداعی چاپلوسان و متملقانی است که با سرودن اشعار و مدح درباریان، جیب خود را از پول بیت المال که سهم مردم بود، می کردند.
سابقه شجریان در فتنه ۸۸ نیز معلوم بوده و این استاد آواز فتنه که در سال ۸۸ با پشت کردن به مردم از صدا و سیما خواست تا آهنگ هایش را از رسانه ملی پخش نکنند امروز به دنبال اندکی پول حاضر شده است تا برای کسی مدیحه سرایی کند که این روزها در حمله به نظام سنگ تمام گذاشته است.
بدلیل اینکه محمد رضا شجریان پس از فتنه ۸۸ به دفاع از فتنه گران پرداخت و با عناصر ضد انقلاب خارج همسو و همصدا شد خیل عظیمی از مخاطبان خود را در داخل از کشور از دست داد.
انتهای پیام/
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
“بیژن فرهودی” (خبرنگار صدای آمریکا) در تاریخ ۳۰ مهر۱۳۹۰(۲۲اکتبر) به سراغ “محمد رضا شجریان” (خواننده سنتی) رفت.
فرهودی با ذکر این مقدمه که : «گزارش بازرس ویژه سازمان ملل آقای “احمد شهید” در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده است.» نظر شجریان را در این باره جویا شد.
شجریان پاسخ داد : «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها – مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
شجریان با این اظهارات نشان داد که ابراز نارضایتی او از نظام ۳۳ ساله جمهوری اسلامی ، بهانه ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است. شجریان با تصریح به “کنار نیامدن ۱۴۰۰ ساله با هنر” انگشت اتهام را به سمت اسلام می گیرد و پرده از درونیات خود بر می دارد.
گویا اسلام ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می کند!
از کفریات گنجی و حقیقت جو و شیرین عبادی و سروش و … بگیرید تا این اواخر که افضات محمد رضا شجریان هم به آن ها اضافه شد.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
مطئنم اگه اسنادشجریان پول دوست بودبراشماهامیخوندمثل بعضیهاچهره ماندگارش میکردید.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.
اين شخص در خاطراتش پس از آنکه مفصلا در مورد پدرش و نحوه تعليم و جلسات قرآن وي صحبت ميکند، اعتراف ميکند و ميگويد: «پدرم عاشق مذهب بود. او به خوبي به شاگردانش قران درس ميداد و معلم ماهري بود و تا سن ۸۲ سالگي به تدريس ادامه داد». اما همين پدر اواخر عمر از دستش ناراضي بود و گويا با ناراحتي از چنين پسري از دنيا ميرود. معلوم است پدري که عاشق مذهب باشد و در پسرش چيزي ببيند که خلاف مسير مذهب است نتيجهاش اين ميشود که ادعا ميکند «این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدند» و اين براي همگان واضح و آشکار است که هر جا هنر به درجه اعلي نزديک شده و از دست بشر بهتر از آن برنيامده به واسطه مذهب بوده و براي مذهب. در شاخههاي مختلف هنر که نگاه کني ميبيني تماما به پشتوانه مذهب و ديانت تعالي يافته و باليده شده است. حالا اين شخص براي خوشآمد مخالفين مذهب و ديانت که از مذهب همواره ضربه خوردهاند ميآيد به ريشه مذهب ميتازد. او اگر راست ميگويد رضايت پدر را جلب ميکرد و اينگونه رسوا نميشد. خدا عاقبت همه را ختم به خير نمايد.