۹ معلم ایرانی در امارات بازداشت شدند و در طول مدت بازداشت مورد توهین قرار گرفتند، اما وزیر امور خارجه ایران هنوز تاکید دارد که «ما به دوستانمان در منطقه لبخند خواهیم زد.»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال به نقل از فارس، آقا معلمی که برای تدریس راهی دیار غربت شده بود حالا در زندان نشسته و دارد به دانش آموزان و کلاس بی معلمش فکر می کند و گاهی دستی به سر تراشیده اش می کشد و به سقف سلول خیره می شود.
او و دوستانش به روز دستگیری و از همه دردناک تر روزی که سرشان را از ته تراشیدند فکر می کنند؛ همه چیز ناگهان مثل آوار روی سرشان خراب می شود و عزتشان لکه دار و زیر لب از هم می پرسند «مگر قرار نبود عزت را به پاسپورتمان باز گردانند»
بعد از حادثه دردناک منا و کارشکنی های عربستان، اینبار نوبت اماراتی ها بود که خصومت خود را با ایران نشان دهند، آنهم با بازداشت ۹ معلم ایرانی که برای تدریس در مدرسه ایرانیان در العین امارات راهی این کشور شده بودند.
دستگیری توهین آمیز، برخورد خشن و تراشیدن موی سر تنها بخشی از توهین هایی است که در این شیخ نشین حاشیه خلیج فارس، با معلمان ایرانی صورت گرفت.
این برخوردها پیکان انتقادات را به سمت وزارت امور خارجه ای ها چرخاند؛ منتقدان معتقد بودند وزارت خارجه در زمینه سفر این معلمان به امارات و در ادامه پیگیری های لازم برای آزادیشان کمکاری کرده است.
معلمان ایرانی دیروز بالاخره از زندان بزرگ العین آزاد شدند و شاید تا ساعاتی دیگر، بدون اینکه پایشان به کلاس های درس در امارات باز شود، به تهران بازگردند اما در مسیر بازگشت به گستاخی شیخ نشین حاشیه دریای خزر و اقدامات دولت یازدهم برای حفظ عزت خود و پاسپورتشان فکر می کنند.
ضعف دیپلماسی از منا تا العین!
به گزارش فارس ۱۵ مهرماه جاری ۹ تن از معلمان ایرانی که از سوی وزارت آموزش و پرورش برای تدریس در مدارس ایرانیان امارات انتخاب شده اند، از سوی دادگاه این کشور احضار می شوند.
ظاهرا اماراتی ها مدتی است بر روی قانون خود مبنی بر «سفر به شهرهای مختلف امارات با ویزای مخصوص» پافشاری کرده؛ اتفاقی که نه سفارت ایران در ابوظبی از آن با خبر است و نه مسئولان آموزش و پرورش.
۹ معلم ایرانی در نهایت از سوی پلیس امارات متحده عربی بازداشت و به زندان بزرگ العین منتقل می شوند.
در این میان نیز یک مقام آگاه ایرانی نخواست نامش شود گفت که «طبق قوانین کشور امارات باید برای اقامت و کار در هر یک از نواحی این کشور مجوز جداگانه داشت و معلمان بازداشت شده تنها ویزای دوبی را داشتند»؛ وزارت امور خارجه و سفارت ایران در امارات به عنوان مسئول اصلی اطلاع رسانی درباره قوانین کشورهای مختلف به دیگر ارگانها، اطلاع رسانی درستی درباره این سخت گیری جدید اماراتی ها انجام نداده بود.
اماراتی ها هم مدعی بودند که طی سالیان اخیر بارها درباره داشتن مجوزهای لازم برای کار و حضور در شهرهای مختلف امارات به وزارت خارجه ایران هشدارهای لازم را داده اند.
از آنجایی که به گفته مدیر اطلاع رسانی وزارت آموزش و پرورش معلمان ایرانی سال ها با مجوز و ویزای کار در دوبی در العین و مدارس ایرانی این شهر تدریس می کردند، مشخص بود که امارات متحده عربی به دنبال بهانه گیری است.
احتمال بهانه گیری اماراتی ها بدلیل اقدامات مشابهی است که پیش از این از سوی مقامات این کشور انجام شد.
تابستان سال ۱۳۹۲ نیز کشور امارات بدون ذکر دلیل شروع به اخراج ایرانیانی کرد که برخی از آنها بیش از ۲۰ سال بود در دوبی اقامت داشتند. وزارت امنیت امارات در آن زمان طی تماس تلفنی با تعدادی از ایرانیان از آنان میخواست با در دست داشتن گذرنامه به اداره امنیت این کشور مراجعه کنند و بعد از مراجعه این افراد گذرنامه آنان را توقیف و اقامت آنان را نیز لغو میکرد و بعد یک فرصت دو هفتهای یا یک ماهه به آنان میداد تا از امارات خارج شوند.
این موضوع به مجلس شورای اسلامی کشیده شد و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی آن را بررسی کرد.
مدتی بعد معاون حقوقی، کنسولی و ایرانیان خارج از کشور وزیر خارجه اعلام کرد که روند اخراج ایرانیان از امارات متوقف شده و ماموران اماراتی به ایرانیانی که قبلا به اداره اقامت و پلیس فراخوانده شده بودند، اعلام کردند که اقامت آنها تا اطلاع ثانوی بلامانع است.
وزارت خارجه اما در مقابل این بهانه تراشی های اماراتی ها تنها به رایزنی های سطح پائین دیپلماتیک اکتفا کرد تا معلمان ایرانی بیش از یک هفته در زندان های امارات در شرایط بدی زندانی باشند.
اما موضوع بازداشت معلمان ایرانی در امارات تنها آزمون وزارت امور خارجه در حفظ شان و جایگاه ایرانیان در کشورهای دیگر نبود؛ رفتار دستگاه دیپلماسی در حادثه منا و وقایع پس از آن شدیدا مورد انتقاد شخصیت های مختلف و افکار عمومی قرار گرفته بود.
ناتوانایی برای هماهنگی جهت صدور ویزا برای وزیر ارشاد به عنوان مسئول پیگیری وضعیت ایرانیان صدمه دیده در حادثه منا و عدم بازگشت از سفر نیویورک برای پیگیری حادثه از جمله انتقاداتی بود که از سوی افکار عمومی متوجه وزارت خارجه شده بود.
برخی با اشاره به عدم پذیرش درخواست ملاقات ظریف با وزیر امور خارجه عربستان از سوی عادل الجبیر، و شکست تلاش ها برای میانجیگری کویت در این زمینه را، نشانه ضعف دستگاه دیپلماسی می دانستند که حامیانش می گفتند ۶ قدرت بزرگ دنیا را به پای میز مذاکره کشانده و آنها را مغلوب کرده است.
توهین به معلمان ایرانی و پیش از آن کارشکنی درباره حادثه دیدگان فاجعه منا از سوی عربستان، در شرایطی رخ می دهد که یکی از مهم ترین شعارهای حسن روحانی «بازگرداندن عزت به پاسپورت ایرانیان» بود؛ عزتی که ۹ معلم ایرانی بازداشت شده در زندان های امارات و برخی حجاج ایرانی به خوبی معنای آنرا درک کرده اند.
وزارت خارجه و لبخندهایی که «تخاصم»را کم نکرد
وزارت امور خارجه دولت یازدهم همواره تاکید داشت که قصد دارد روابط خود با کشورهای منطقه به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس را تقویت کند.
چندین سفر ظریف به پایتخت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس حکایت از برنامه ریزی گسترده در این راستا داشت.
رسانه های حامی دولت نیز تلاش می کردند سیاست های ظریف و دولت یازدهم در قبال کشورهای منطقه را نتیجه بخش و پایان دهنده تنش هایی مانند زیاده خواهی امارات درباره جزایر سه گانه ایرانی نشان دهند.
به عنوان مثال روزنامه شرق در حاشیه گزارش خود از سفر ظریف به ابوظبی و دیدارش با مقامات اماراتی در فروردین سال ۹۳ نوشت: «گویا این روزها مقامات امارات دیگر علاقهای به مطرحکردن ادعاهای جنجالی در مورد جزایر سهگانه ایرانی ندارند؛ اکنون دید و بازدیدهای مقامات ایرانی و اماراتی از پایتختهای یکدیگر به خوبی در حال انجام است و این را میتوان در راستای دیپلماسی رابطه با همسایگان دولت جدید دانست.»
این رسانه ها تلاش می کردند که با مقایسه رفتار ظریف و مسئولان وزارت امور خارجه در دولت گذشته، دیپلماسی «لبخند» را باعث رفع مشکلات در رابطه میان ایران و کشورهای منطقه معرفی کنند: «او که برخلاف برخی گذشتگان، با ادبیاتی دیپلماتیک سخن میگفت، بار دیگر اطمینان داد که «ایران شریکی ثابتقدم و قابل اعتماد برای همه کشورهای حوزه خلیجفارس خواهد ماند.»
ظریف حتی در مقالهای که در چند روزنامه عربزبان به چاپ رسید، پیشنهاد تشکیل مجمع گفت و گوی کشورهای حوزه خلیج فارس، برای حل بحران های منطقه و گسترش روابط این کشورها را داد.
اما تنها چند ماه بعد از این پیشنهاد ظریف به اعراب، آنها با اقداماتی نظیر عدم صدور وزیر برای مسئولان ایرانی در حادثه منا و بازداشت معلمان ایرانی، نشان دادند که چندان علاقه ای به برقراری رابطه دوستانه به ایران ندارند.
محمد جواد ظریف بعد از این وقایع نیز همچنان تاکید داشت که ایران برای حفظ روابط خود با کشورهایی نظیر عربستان بر حفظ «دیپلماسی لبخند» تاکید دارد.
وی در مصاحبه با روزنامه لبنانی السفیر در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا «دیپلماسی لبخند» که در گفتوگو با طرفهای غربی درباره برنامه هستهای به کار گرفته شده بود در گفتوگو با کشورهای عربی به ویژه عربستان نیز کاربرد دارد گفت که «ما به دوستانمان در منطقه از صمیم قلب لبخند میزنیم.»
وزیر امور خارجه کشورمان همچنین در گفت و گوی دیگری با روزنامه الرای کویت درست در شرایطی که عربستان و کشورهای همپیمانش به کارشکنی در قبال اتباع ایرانی ادامه می دهند، دولت عربستان را «دوست» خطاب کرد؛ «ما به دنبال پیشرفت روابط دوستی و مودت با دوستان عربستانی خود هستیم».
برخی منتقدان ظریف معتقد بودند که تلاش برای نشان دادن علاقه مندی ایران برای گرم نگه داشتن رابطه با برخی کشورهای منطقه که حرمت و شان اتباع ایرانی را نگه نمی دارند، اقدامی قابل تامل است.
جایگاه پاسپورت ایرانی در «دیپلماسی لبخند»/ وقتی کری برای آزادی جاسوس تلاش میکند اما ظریف…
بیش از یک سال از بازداشت یک تبعه آمریکایی در ایران می گذرد؛ جیسون رضائیان متهم به جاسوسی در پوشش خبرنگار برای آمریکایی هاست.
از همان ابتدای دستگیری رضائیان، وزارت امور خارجه آمریکا و شخص جان کری بارها در مصاحبه های مختلف موضوع جیسون رضائیان را مطرح و خواستار آزادی وی شد.
برای کری مهم نبود که این موضوع را در نشست های دوجانبه با مسئولان ایرانی در حاشیه های مذاکرات هسته ای مطرح کند یا در بیانیه های گاه و بیگاهش؛ نکته مهم این بود که کری سعی می کرد همواره در صف اول تلاش برای آزادی یک شهروند آمریکایی باقی بماند، حتی اگر وی متهم به جاسوسی باشد.
وی همواره از ایران می خواست که «اتهامات علیه رضائیان را کنار گذاشته و وی را آزاد کند»؛ وزیر امور خارجه آمریکا البته بر روی آزادی چندین تبعه دیگر آمریکا که در زندان های ایران بسر می بردند نیز تاکید داشت.
در این میان برخی از افکار عمومی معتقدند که در ماجرای دستگیری معلمان ایرانی در امارات و وقایعی از این دست، جای خالی موضع گیری قاطع از سوی وزیر امور خارجه کشورمان خالی است؛ منتقدان می گویند وقتی جان کری وزیر امور خارجه آمریکا برای آزادی یک تبعه جاسوس کشورش، تلاش می کند، چرا وزارت خارجه و ظریف تنها به رایزنی های دست پائین دیپلماتیک برای آزادی معلمان ایرانی بسنده کردند؟
همگان و به ویژه ایرانیان حاضر در کشورهای مختلف جهان منتظر بودند تا حسن روحانی به وعده اش در آنچه «بازگرداندن عزت به پاسپورت ایرانی» خوانده بود عمل کند؛ ولی هنوز مشخص نیست که این بازگشت عزت چه زمانی قرار است نمود عینی داشته باشد.
بنابر این گزارش، پس از ماجرای بازداشت معلمان ایرانی در امارات و برخورد های توهین آمیز با آنها، افکار عمومی منتظرند تا ببینند آیا ادبیات دولت یازدهم و دستگاه دیپلماسی با برخی کشورهای منطقه دست خوش تغییر می شود یا خیر؛ انتظاری که تاکید ظریف بر حفظ «دیپلماسی لبخند» آن را طولانی تر خواهد کرد.
انتهای پیام/