زماني كه دشمن به جنگ ناموس و جان ما آمد شهيدان شرمنده ما نشدند رفتند و جان دادند رفتند كه ما بمانيم. حالا كه دشمن به جنگ نان ما آمده آيا ما بايد شرمنده شهدا شويم؟
به گزارش پايگاه خبري و تحليلي ماسال، صبح روز گذشته يادواره شهداي والامقام بخش شاندرمن در مسجد جامع اين شهر با حضور خانواده شهداي و اقشار مختلف مردم و مسئولين شهرستان برگزار شد. متن جالب زير، مشروح سخنان حجت الاسلام روح اله زاده در اين مراسم مي باشد:
بسم الله الرحمن الرحيم
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً وَلَنَجْزِينَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ(النحل/۹۷)
عرض سلام و ادب و احترام محضر شما خوبان و سپاس از اينكه اين توفيق براي اين حقير فراهم شد تا در محضر شما خوبان درس تحويل بدهم. از بانيان مراسم تشكر مي كنم كه هر از چندگاهي بدن قبارگرفته و روح خسته ما را در زلال معرفت شهداء و در درياي مواج ولايت اهل بيت (ع) شستشو مي دهند و نياز هر انسان اين است كه روزانه چند نوبت به اين منشأ فيض وصل شود و گرنه در طول هفته، ماه و سال كم مي آورد. اشتباه نكنيم كه شهدا به ما نياز دارند. اين مائيم براي اينكه در پيچ و تاب روزگار گم نشويم و در ظلمات دنيا مجبوريم كه به يك نوري توسل كنيم و اين نور نور شهداست. اين مائيم كه دنيا، روي سينه ما غبار مي ريزد و گاهي از ارزشهايمان عقب نشيني مي كنيم. اما اي بزرگان مجلس، رجال، سياسيون، مسئولين محترم و اي خانواده شهدا شروع سال جديد با ياد شهدا ارزش زيادي داردذ…. اين آيه قرآن مي فرمايد: هر کس کار شايستهاي انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالي که مؤمن است، او را به حياتي طيبه ميداريم؛ و پاداش آنها را به بهترين اعمالي که انجام ميدادند، خواهيم داد.
شهيدان فكر آب و نان نكردند. شهيدان وقتي سينه شان را سپر گلوله مي كردند فكر نمي كردند بعدش چه مي شود.
هر كسي مي خواهد بهشتي شود بايد كار كند كار اين نيست كه برويم شخم بزنيم. بلكه اين صرفا شغل است. معلمي كه ميرود سر كلاس، اگر روزي يك بار ياد امام و شهدا نكند كار نكرده است. آن بازاري كه روزي يكبار كركره مغازه را با ياد خدا و شهدا و امام شهدا بالا نبرده او كار نكرده است. اگر در زندگي مان تابلوي شهدا و امام شهدا را علم نكنيم كار نكرديم.
اقايي كاهويي پيش من آورده بود گفت ببين حاج آقا اين چه زندگيه كه اين كاهو شده دو هزار تومان. گفتم بايد بشه ده هزار تومان. تا زماني كه همه فكرمان نان هست دشمن از ناحيه همين نان فشار مي آورد.
تا زماني كه همه فكر ما اين است دشمن فشار مي آورد. گفت زماني كه دشمن به جنگ ناموس و جان ما آمد شهيدان شرمنده ما نشدند رفتند و جان دادند رفتند كه ما بمانيم. حالا كه دشمن به جنگ نان ما آمده ما شرمنده شهدا شويم؟ روغن دو هزار تومان! برويم ده تا بگيريم! برنج ده هزار تومان! برويم دو تن بگيريم! آخرش چي؟ مي دانيد چرا دشمن تا حالا به ما حمله نكرده؟ آقاي كالين پاور اخيرا گفته است: تا زماني ما ما مطئن نشديم عراق سلاح كشتار جمعي نداره به آنها حمله نكرديم. شما فكر مي كنيد آنها از اسلحه هاي ما و از شهاب و فجر، تسليحات هسته اي و … ما مي ترسند؟ آنها خودشان هم اينها را دارند. نيروي بازدارنده براي ما افتخار است اما اينها براي ما بازدارنده نيست. بازدارنده اين است كه مردم ما از مردن نمي ترسند. مردم ما پشت ولايت خودشان هستند.
آشفتگي ولاديمير پوتين در برابر رهبر انقلاب
ولاديمير پوتين لائيك بدون مذهب در زمينه ملاقاتي كه ايشان در تهران با حضرت آقا داشتند اعتراف مي كند. كارگزار سفارت روسيه در تهران مي گويد: بارها و بارها ديدم عرق سرد روي پيشاني ايشان نشسته است. عظمت آقا، پوتين را گرفته بود. هي مي گفت: چطوري بايد بروم؟ چي بايد بگم؟ آقا را چي بايد صدا كنم؟ او در طول مسیرش از فرودگاه تا مکان استقرار خود، مدام می پرسید که من چگونه باید رفتار کنم؟ وقت ملاقات من با ایشان در چه زمانی است و ایشان را چگونه باید خطاب کنم؟ این اضطراب پوتین تا حدی بوده است که حتی درخواست می کند که اگر در ملاقات با مقام معظم رهبری عرف بر این است که کفشها را در آورند، همین طور عمل نماید.
اين حرف كسي است كه دين ندارد. مي گه وقتي من رفته بودم براي آغاز صحبت، تمام آنچه رشته بودم پنبه شد. آقا اينجا مرا مورد تفقد قرار داد و خود شروع به صحبت كردن نمود تا اينكه نفس من جا آمد و من توانستم حرفم را شروع كنم(۱). كسي اين حرف را مي زند كه خود در مقابل آمريكا مصوبات شوراي امنيت را وتو مي كند. البته امام فرمود نه شرقي و نه غربي. نه اينها و نه آنها.
پيامبر فرمود برويد كار كنيد. چه كاري؟ عمل صالح چيه؟ عمل صالح نماز است.
نوشته بودند در كربلا تمام لوتي ها و داش مشتي ها و قداره بندها رفتند كمك امام حسين (ع). ديندارهاي ما استخاره كردند استخاره شان خوب نيامد. در فتنه ۸۸، خيلي از آقايان رجال نشستند ببينند چه مي شود؟ بعدا سر بزنگاه بيايند بگويند ما هم بوديم. به كوفيان گفتند شما مگر علي را نديد؟ مگر امام حسن و حسين (ع) را نديديد؟ گفتند ديديم. گفتند دارند امام حسين (ع) را مي كشند. گفتند خوب بكشند از محبت ما به اهل بيت (ع) چيزي كم نمي شود. ما امام حسين (ع) را دوست داريم. اين دوستي بخورد در كاسه سرتان. اين دوستي بر فرق دوستاني بخورد كه با سكوتشان دل آقا را خون كردند. امرزو آقا بايد براي همه چيز به ما تذكر بدهند. بگويد آقاي رئيس جمهور، رئيس قوه قضائيه، رئيس مجلس اين كار را نكن. آقاي استاندار و آقاي نماينده مجلس و ورزشكار و .. اين كار را نكن. و اين درد بزرگي است كه بايد اصول اوليه را به ما ياد بدهند. پوتين گفته بود من تازه فهميدم قوام اين نظام براي چيست؟ تا زماني كه همچين آدمي در رأس حكومت جمهوري اسلامي است آسيبي به اين نظام وارد نمي شود. هماني كه امام (ره) فرمودند پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به ممكلت شما آسيبي نرسد….
سياسيون توجه كنند. علت كشتار مسلمين در پاكستان، افغانستان، عراق و … چيست؟ چزء اين است كه مسلمانان اين كشورها فهميده اند كه بايد يك رهبر واحد داشته باشند.
چرا به رهبر انقلاب بگوئيم امام خامنه اي
آيت ا.. جوادي آملي مي فرمايند: ما به يك روحاني كه در مسجد نماز مي خواهد و مردم وكسبه پشت سرش نماز مي خوانند مي گوييم امام جماعت. چطور مي شود كه به رهبر عالي قدر جهان تشيع نمي گوييم امام. بي شك امام خامنه اي امام است (صلوات حضار). و هر لفظي به غير امام براي اين بزرگوار جفا به حق خودمان است. آقا سيد حسن نصرا… در گفتمان خود نمي گويد مثلا سيد علي بلكه مي گويد قائدناالامام الخامنه اي. رهبر ما امام خامنه اي. اولين كسي هم كه اين جمله را گفت همانها بودند. شما اگر پيش جوانهاي لبناني اگر اسم امام را با اسم كوچك بياوريم برخورد شديد مي كنند. اينها خط قرمز ما هستند اگر ما را نسسبت به اين جملات بي تفاوت بكنند چيزي براي ما نمي ماند.
من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم
همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن منجی درون غار می ترسم !
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم
همه گویند این جمعه بیا، اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم !
حسين (ع) را كي يا كشتند. تمام عمر خود را نوكر اين خاندان خواندند. از آن روزي كه اين منصب كند انكار ميترسم. چطور مي شود آقامان اشك بريزد و ما بخنديم. چطور مي شود رهبرمان ناراحت باشد و ما شاد باشيم. به خدا به خدا به خدا به خدا ضربه اي كه تو اين گراني ها ما خودمان به خودمان مي زنيم دشمن به ما نمي زند. در ژاپن وقتي دولت ورشكست مي شود مردم با دين من در آوردي شينتو به دولت با دو ين و ده ين و صد ين به دولت وام مي دهند. اما ما يارانه و عيدي را با عق و عوق و ناله مي گيريم. وقتي طلبكار باشيم ديگه نمي شه ما را كنترلل كرد. تا ديروز به ما نمي دادند ولي حالا مي دهند و ما مي گيريم و ناله مي زنيم. دشمن بفهمد تمام دغدغه ما نان است اين نان را از ما مي گيرد تا به به دنبالش بدوويم
امام سي و پنج سال پيش قبل از جنگ و قبل از اينكه اين گلها پرپر شوند به امريكا، كارتر و كارترها گفت: ما را از چي مي ترسانيد؟ از مرگ؟ ما بچه هاي عاشورائيم. ما سالي ده روز مردن را تمرين مي كنيم. هر سال ده روز به سينه خودمان مي زنيم مي گوئيم هيهات منا ذله ( ذلت هرگز). ما را از گرسنگي مي ترسانيد و از تحريم مي ترسانيد. ما بچها هاي رمضانيم. ما هر سال يك ماه، خودمان را گرسنه نگه ميداريم كه ياد بگيريم اگر شعب ابي طالب تكرار شد از گرسنگي نميريم. ما تو آموزه هامون همه را تمرين مي كنيم. اي بدا به روزي كه مسئولين ما بترسند و عقب نشيني كنند. آن وقت فاتحه مان خوانده است. اقبال لاهوري مي گويد: آدم از بی بصری بندگی آدم کرد. گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد يعني از خوی غلامی ز سگان پست تر است. من ندیدمکه سگی پیش سگی قد خم کرد
براي نان، براي كاهو. براي برنج.
گفت: شهيدي در بغل گوشم تيراندازي مي كرد چند دقيقه اي تيراندازي كرد تا اينكه گلوله اي خورد تو سينه اش. بي اختيار افتاد در اغوش من. بغلش كردم گفتم ما را هم دعا كن. گفت: بعد از ظهر قرار بود داماد شوم. صداي مارش عمليات را كه شنيدم نتوستم خانه بمانم. . به همسر آينده ام بگوييد من را حلال كند مگر اين شهيد جوان نبود؟ آرزو نداشت و نمي خواست بچه داشته باشد.
او رفت كه ما بمانيم. حيف است كه امرروز ما سر نان بمانيم و شرمنده شهدا شويم.
داد بزنيم ماشين ارزان شد گران شد جزء اين است كه جيب دلال ها پر شود. يعني اين مملكت مسائل مهم تر ندارد. سوار نمي شويم. ايا كسي بدون ماشين مي ميرد.
اولويتهاي ما شده زن پول ماشين ثروت. لذا دشمن اينها را ما مي گيرد و به چه كنم و چه كنم مي افتيم….
پي نوشت:
۱- پوتين بعد از اين ديدار گفته بود: با عنایات به مطالعاتی که من درباره ی مسیح داشته ام، در ملاقات با رهبر ایران، تمام ویژگی های نوشته شده برای مسیح را در آیت الله خامنه ای دیدم و برایم متجلی شد،حكیم بزرگی در ایران نشسته است که به ذهن من خطور نمی کرد او تا به این حد همه جانبه نگر باشد او حکیم و دانشمندی است که تصمیم گیری و تنظیم سیاست ایران با اوست و با وجود درایت و هوش سرشار ایشان، هیچ خطری متوجه ایران نمی شود.من در ملاقات با ایشان، معنای واقعی قانون اساسی جمهوری اسلامی و مفهوم ولایت فقیه و ولایت علمای دینی را که شنیده بودم، فهمیدم…