به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال به نقل از دانا، شهریور سال ۹۳ بود که یک مقام آگاه در وزارت نفت اعلام کرد که علیرغم گذشت یک سال از پرداخت کل بهای ۸۷ میلیون دلاری یک دستگاه دکل حفاری نفتی از سوی یک شرکت ایرانی به یک فروشنده خارجی، هنوز خبری از این دکل نیست و دو نهاد نظارتی احتمال وقوع فساد در این پرونده را بررسی میکنند.
این مقام آگاه مطرح کرده بود که بر اساس قرارداد، قرار بود ۲۰ درصد از بهای ۸۷ میلیون دلاری این دکل حفاری به عنوان پیش پرداخت در اختیار شرکت خارجی قرار بگیرد و ۸۰ درصد باقیمانده نیز پس از تحویل دکل به این شرکت پرداخت شود. با این وجود طرف ایرانی بر خلاف مفاد قرارداد کل بهای دکل را به تدریج پرداخت کرده است اما پس از گذشت یک سال از موعد تحویل دکل و پرداخت بهای آن، هیچ خبری از دکل خریداری شده وجود نداشت.
در نهایت با تأیید قوه قضائیه مشخص شد دکل نفتی فورچون از سوی مالک اصلی آن به خریدار دیگری فروخته شده و پس از حمل به مکزیک، هم اکنون در حال حفاری در آبهای خلیج مکزیک است.
دکل فورچون قرار بود، از طریق واسطهای به نام عمر کاملالسواده خریداری شده و به ایران منتقل شود و در واقع بخش اعظم پول دکل به حساب شرکت وی واریز شده است.
کاملالسواده به بهانه تحریم و ترس از برخورد شدید غربیها مدعی شد نمیتواند پول دکل را به حساب شرکت مالک دکل واریز کند، یا حتی آن را به خریدار یعنی شرکت تاسیسات دریایی بازگرداند.
بدیهیترین سوالی که به ذهن میرسد آن است که عمر کاملالسواده کیست؟ کاملالسواده در واقع دستیار و همکار دلال اصلی دکلهای نفتی یعنی رضا مصطفوی طباطبایی است و مدتها در شرکت وی که در امارات ثبت شده، کار میکرده است.
از طباطبایی که که با پسر شاپور بختیار آخرین نخستوزیر رژیم شاه به صورت مشترک یک آژانس مسکن را در فرانسه اداره میکند و عکسهایی هم از وی در حال قمار در رسانهها منتشر شده است، به عنوان دلال اصلی دکلهای حفاری نفتی برای ایران نام برده میشود. برای طباطبایی در جریان دلالی و پرداخت رشوه شرکت کرسنت توسط ع.ت نیز پروندهای تشکیل شده است. ظاهرا وی برای مدتی به عنوان کارمند برای ع.ت کار میکرده است و بعدها با مرادی، انصاری و شیرانی که نام آنها نیز در جریان واسطهگریهای نفتی و دکلها زیاد شنیده میشود آشنا شده است.
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. علاوه بر مدیران سابق و اسبق تاسیسات دریایی، پای دو مهره کلیدی دیگر نیز به ماجرای دکل گمشده باز شده است: یک آقازاده و یکی از مدیران فعلی وزارت نفت.
مدیران وقت شرکت تاسیسات دریایی که خریدار دکل گمشده بودهاند مدعی هستند شرکت فروشنده دکل را این ۳ نفر یعنی طباطبایی، آقازاده زینتالوزرای اصلاحات و مدیر نفتی فعلی به آنها معرفی کرده و واسطهگری اولیه این قرارداد را این ۳ نفر بر عهده داشتهاند.
پسر عطاالله مهاجرانی، وزیر فراری دولت اصلاحات، با دلال دکل گمشده قراردادی را بسته بود که طی آن طباطبایی متعهد شده برای اخذ تسهیلات و کلیه خدمات بانکی اعم از وامهای کوتاه مدت، بلند مدت، سرمایه در گردش، گشایش اعتبار، سپردن وثیقه و امثال آن ۳ درصد از کل وام و اعتبار اخذ شده را به آقازاده یاد شده بپردازد.
این حقالزحمه برای امکان سرمایهگذاری و مشارکت مدنی در ساخت و ساز با نهادهای خصوصی، عمومی و دولتی به ۵ درصد از کل سرمایهگذاری انجام شده میرسد.
اما مهمترین و سودآورترین بخش این قرارداد مربوط به حقالزحمه مشاوره در پروژههای دولتی و غیر دولتی در زمینه خرید و فروش نفت خام، فرآوردههای نفتی و پتروشیمی، فروش انواع کالا، تجهیزات و قطعات است که ۴۰ درصد از سود خالص آن به پسر مهاجرانی میرسد.
در نهایت با گذشت بیش از ۵ ماه از ماجرای دکل دزدی پسر آقای وزیر اصلاحات، آقازاده مزبور در حالی که مسیر پدر را در پیش گرفته بود دستگیر شد.
محمد محسن مهاجرانی فرزند عطاءالله مهاجرانی وزیر لندن نشین فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات با حکم بازپرس دادسرای ویژه مفاسد اقتصادی، هنگام فرار از کشور بازداشت شد.
یک منبع آگاه در دادگستری کل استان تهران در گفتگو با صدا و سیما، دستگیری فرزند عطا الله مهاجرانی را تائید کرد و گفت: محمد محسن مهاجرانی با حکم بازپرس دادسرای ویژه مفاسد اقتصادی دستگیر شده است.
هنگامی که در تیر ماه سال جاری زنگنه خبر گم شدن یک دکل نفتی را علناً اعلام کرد، رسانه های زنجیرهای با سر و صدا و هیایو این موضوع را بازتاب دادند و آن را یکی دیگر از اسناد خود برای رسوایی دولت قبل تلقی می کردند.
اما هنگامی که پای آقازاده وزیر اصلاحات به میان آمد، این روزنامه ها سکوت کرده و حتی کوچکترین خبر خود را به آن اختصاص ندادند.
رسوایی اقتصادی آقازاده اصلاحات در حالی است که چندی پیش اسناد رسوایی آقازاده دیگر وزیر اصلاحات یعنی مهاجرانی از سوی ویکی لیکس منتشر شد.
بر اساس این اسناد آقای عطاء الله مهاجرانی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی در نامه ای به سفارت سعودی در لندن درخواست کرده که این کشور هزینه تحصیل فرزند وی در مقطع دکتری را متقبل شود و این کشور نیز با این درخواست موافقت کرده است.
بنابراین سند، فرزند آقای مهاجرانی قصد داشته در دانشگاه وارویک در شهر کاونتری تحصیل کند.
هزینه تحصیل ۴ ساله (۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵) در مقطع دکتری برای نامبرده، حدود ۶۵ هزار پوند بوده که برای یک سال حدود ۱۶ هزار پوند (۱۲۱۱۵ پوند هزینه تحصیل به اضافه ۴۲۵۶ پوند هزینه زندگی) است.
در سند مذکور اشاره شده که بنابر موافقت با این امر، “چک اول” به مبلغ ۱۶ هزار پوند با شماره ٣٠٥١١٢ وتاریخ ٢٠١٢/١/٢٣ کشیده شده و ضمیمه سند شده است. در سند مورد اشاره مشخص نشده که در قبال چه کاری سعودی قرار بوده این هزینه را تامین کند.
هر روز که می گذرد ابعاد وسیعی از فساد آقازاده های دولت اصلاحات و سازندگی منتشر می شود؛ هرچند با وجود اسناد رسوایی مهاجرانی، احتمال فساد برای فرزند وی نیز وجود داشت.
بهتره نامه سرگشاده ایشان پس ازازادی اززندان راهم منعکس میکردیدتابیشنرباوزیرنفت دولت پاکدستان اشنامیشدیم