به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، ۸دی  در شنبه های شاعرانه این هفته خود به سراغ سجاد رحمانی، شاعر ماسالی استان گیلان رفته است:

سجاد جان تاریخ تولدت رو میگی؟
من متولد ۲۴ خرداد سال۶۴

۲۴ خرداد؟ تدبیر و امیدی هستی؟
بله (خنده)

کجا به دنیا اومدی؟
روستای چوکام ماسال، همونجا هم بزرگ شدم، تا اینکه ۲ سال پیش به دلیل مسائل کاری و شرایط زندگی به تالش مهاجرت کردم

کی ازدواج کردی؟
سال ۸۹

چه طور با هم آشنا شدید؟
کامل عاشقانه، توی انجمن شعر تالش

بچه هم دارید؟
ان شالله توی راهه

تحصیلاتت چیه؟
کارشناسی حسابداری

از چه زمانی شعر گفتی؟
من از بچگی به شعر علاقه داشتم و قبل اینکه مدرسه برم شعر حفظ بودم، اما بصورت حرفه ای از سال ۷۹ توی انجمن شعر ماسال وارد دنیای شعر شدم.

اولین بیتی که گفتی یادته؟
بله،
کلاغان خفته اند اما چکاوک ها نمی خوانند
پلنگان مرده اند اماغزالک ها نمیدانند

از همون موقع سیاسی میگفتی؟؟؟
بله از همون موقع کلم بوی قرمه سبزی میداد (خنده)

اهل ورزش هستی؟
بله، بچگی تکواندو کار میکردم و بعدش سراغ فوتبال رفتم

آبی هستی یا قرمز؟
آبی دو آتیشه

بدترین و بهترین خاطره زندگیت چیه؟
بدترین گفتنی نیست (سیاسی هست/ خنده) ، اما بهترینش خواستگاری از همسرم بود، فکرش رو هم نمیکردم باهاش ازدواج کنم

بازیگرای محبوبت کیا هستن؟
رضا کیانیان و لیلا حاتمی

خواننده مورد علاقه چی؟
شجریان (اینو میخوای بنویسی؟)

کارتون مورد علاقه کودکیت چی بود؟
فوتبالیست ها، همون منو بیچاره کرد، باعث شد تکواندو رو ول کنم.

تا حالا کتاب چاپ کردی؟
نه، ولی یکی در دست چاپ دارم

چرا اینقدر ناشناخته ای؟
چند دلیل داره، اهل فضای مجازی نیستم، از تالش و ماسال زیاد بیرون نمیرم، اهل جشنواره هم نیستم

نظرت در مورد شعر آئینی چیه؟

به نظر من یه شاعر متعهد باید شعر آئینی بنویسه و از اهل بیت قلم بزنه، البته قلم پاکی رو میطلبه

شاعر مورد علاقه؟
حافظ و حسین منزوی

بهترین شاعر گیلانی کیه؟
رضا نیکوکار

بیت مورد علاقه ات چیه؟
تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هرشب
بدینسان خواب ها را با تو زیبا میکنم هرشب
(محمدعلی بهمنی)

مهمترین ریزش و رویش انقلاب چی بود؟
بدترین چیز این بود که خیلی ها به راحتی دروغ گفتن و خیلی از وعده هایی که دادن رو عملی نکردن و بهترینش استقلال و خودکفایی هست که بدست آوردیم

۸۴به کی رای دادی؟

دور اول معین و دور دوم هاشمی

۸۸ چی؟
موسوی

۹۲ چی؟
روحانی

بنظرت اینا رو بنویسم؟
نمیدوم، فقط نوشتی بگو که کمپوت و … برات لاکان بیارم (خنده ی آقای رحمانی در این لحظه بند نمیومد)

نظرت راجع به حجاب چیه؟
من کاملا معتقد به حجاب هستم و اهل خونه ما همه محجبه هستن ولی نباید به کسی تحمیل شه، باید در مورد حجاب تبلیغ شه

اگه نماینده شی چی کار میکنی؟
صد در صد مشکل بیکاری رو حل میکنم

چنتا کلمه میگم و نظرت رو بگو:
روحانی: تغییر مثبت
پرسپولیس: سوراخه (ننویس)، بنویس دوست داره جای استقلال باشه
تالش: بند بند وجودم
همسر: همه زندگی
شعر: نگاه از پنجره ای متفاوت
چمران: (بعد کلی فکر…)میشه درموردش چیزی نگم؟ آها بنویس شهید با بصیرت به معنای واقعی
آزادی: رویای بشریت
اسرائیل: باید نابود شه
ایران: شکوه گذشته
۱۷۵ غواص: شرمندشون هستم

خب حرف آخر:
خیلی مصاحبه جالبی بود، خیلی، امیدوارم شعرا رسالتی که دارن رو انجام بدن

گرچه میجنگم نگاهم در نگاه دشمن است

گاه دشمن در کمین اشتباه دشمن است!!

گاه یک قلعه برای شاه جایی امن نیست…

گاه یک سرباز ساده سد راه دشمن است !

هی زمین دادم ..زمین دادم ..زمان از دست رفت

تازه فهمیدم که بازی دلبخواه دشمن است !

پیش من عمری نمک خورد و نمکدان را شکست

با خیال اینکه دیگر درپناه دشمن است

مثلَ سربازی که جنگیده تمام عمر را…

سوخت..تا فهمیده سرباز سیاه ِدشمن است!

حال و روزم مثل سرداریست که فهمیده است..

رد پای دوستانش در سپاه دشمن است !

سجادرحمانی

انتهای پیام/