شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ , 23 November 2024

تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۹۴
ساعت انتشار : ۶:۰۲ ق.ظ
چاپ مطلب
سخنی با خواص/

بررسی انتخابات در تالش / آسیب شناسی و راهکارها

نویسنده : ع.راستگو

ما از یک نماینده چیز خاصی نمی خواهیم جز یکسری حرفهای عمومی که همه ممکن است آن را بدانند، در واقع کسی سوال تخصصی نمی پرسد که اطلاعات و دیدگاه های کاندیداها شناخته شود، جلسه مناظره علمی تشکیل نمی شود ...

مقدمه

همانطور که می دانیم کشور ما جز کشورهای درحال توسعه محسوب می شود و طبیعی است که بسیاری از فرایند های در حال اجرای داخل کشور ما هنوز به تکامل لازم نرسیده باشد لذا اگرچه در مواردی بایست دولت و مسولان نظام در راستای بهبود این فرایند ها وفرهنگ سازی ها تلاش کنند، اما بسیاری از تغیرات اجتماعی و ارتقاء سطح فکری جامعه ما در دست خود مردم است یعنی اگر مردم بخواهند و وارد عرصه شوند سرنوشت خود را رقم خواهند زد.

یک مصداق مهم در این مورد انتخابات است، که گاهی با برگزیدن افرادی با دیدگاههای مختلف در یک انتخابات می توان سیر صعودی یک کشور را پرشتاب تر یا کند تر کرد لذا اهمیت انتخابات به قدری ست که می تواند سرنوشت یک کشور را تغییر دهد بطور مثال عدم مشارکت مردم ممکن است موجب فشارهای بین الملی ویا شورش های داخلی و عدم ثبات در کشورشده ویا مشارکت بالا به طبع موجب ارتقا پشتوانه بین الملی یک کشور و ثبات وامنیت در آن شود اما در این نوشتار سعی شده معیار ها وملاک های انتخاب صحیح بررسی شود ، اینکه ما بدانیم چطور ازمیان کاندیداها نماینده مورد نظر خود راطوری انتخاب کنیم که با بهترین انتخاب به پیشرفت کشورمان کمک کرده باشیم.

ابتدا باید قبول کنیم که هنوز گروهی از مردم در انتخابات ، پندارهای قدیمی قومیت گرایی ، تعصبات غیر منطقی ومعیارهای کم اهمیت را دلیل انتخاب خود بیان می کنند لذا نویسنده فکر می کند که بایست نقطه عطفی در فرایندگزینش مردم در انتخابات ایجاد کرد یعنی دیگر وقت آن شده که نگاه سنتی و قدیمی به انتخابات عوض شود وباید توجه داشته باشیم که این نیاز جامعه امروز ماست.

امروز دیگر نباید کسی جرات کند باهدف محبوبیت یا طمع قدرت وثروت کاندید شود و این خواست محقق نمی شود مگر با عزم واراده مردم و تغییر روشهای قدیمی.

یعنی این به نوع برخورد ما مردم برمی گردد که چطور بتوانیم یک کاندیدا را ارزیابی کنیم و در مناظره ها و مصاحبه ها، وی را چنان در معرض نگاه های تخصصی، پرسش های علمی و نکات مهم روز قرار دهیم تا در آینده هر شخصی خود را در حد کاندیدا شدن نبیند.

اما وقتی ما هنوز معیارهایمان سطحی، غیر علمی و تعصبی باشد طبیعی است هر کس با هرسطح علمی به خودش اجازه می دهد وارد این عرصه شود، چرا؟ چون عملا ما از یک نماینده چیز خاصی نمی خواهیم جز یکسری حرفهای عمومی که همه ممکن است آن را بدانند، در واقع کسی سوال تخصصی نمی پرسد که اطلاعات و دیدگاه های کاندیداها شناخته شود، جلسه مناظره علمی تشکیل نمی شود، تیم ها وکارگروهای تخصصی برای ارزیابی کاندیداها وجود ندارد، لذا طبیعی است با این روش ها هرکس کمی پول برای چاپ پوستر ویا یک فوق لیسانس یا دکتری از دانشگاه غیر دولتی گرفته باشد می تواند در شهر ما کاندید شود و چه بسا بتواند نماینده هم بشود آیا وقت آن نرسیده کاری کنیم؟

در این نوشتار سعی شده با آسیب شناسی انتخابات ، راهکارهای عملی برای تغییر نگرش مردم ارایه داده شود تا نقطه عطف فرایند انتخابات را با این قدم کوچک آغاز کرده باشیم

البته قطعا مردم ما خود فهم کامل و درستی از این موارد دارند ونویسنده در صدد آموزش چیزی نیست بلکه در اینجا سعی شده بصورت عمیق تر و موشکافانه تر به فرایند های عادی و رایج بین مردم نگاهی انداخته شده و پس از نقدو بررسی آنها ،پیشنهادهای کاربردی متناسب ارایه شود. لذا خاطر نشان می شود نقد کارشناسانه سایر خواص را به این ونوشتار با جان و دل پذیرا خواهم بود.

شرح نوشتار:

حال ببینیم فرایند انتخابات از نام نویسی تا تبلیغات و نهایتا انتخاب نماینده، در شهر ما چگونه است:

در اینجا کسی کاندید می شود که قبلا نوعی فعالیت دولتی و یا بعضا آزاد داشته است ، چه قدر کار او در راستای نمایندگی مجلس بوده است ؟ با چه هدفی وارد این عرصه شده است؟ آیا قبلا فعالیت سیاسی داشته؟ آیا مقاله یا کتاب خاصی در این راستا داشته است ؟ آیا در طول چندسال گذشته در قبال حوادث مهم سیاسی واجتماعی کشور مواضع محکم و شفافی داشته است یا مشغول فعالیت شخصی وشغلی خویش بوده و حالا با انگیزه هایی.. مشخص وارد این عرصه شده؟ ….نبایست از موضوع “علت کاندید شدن یک فرد” به سادگی عبور کرد بلکه بایست با پرسش های درست وبررسی سوابق وی انگیزه اصلی اورا آشکار ساخت،که درادامه راهکارهایی در این راستا ارایه می شود.

حالا هرکسی با هر انگیزه ای که وارد این عرصه شد شروع میکند به مجالس عزا و عروسی مردم وارد می شودو یک تعداد همراه و بعضا بادیگاردنیز همراه او هستندو در آن مجالس نه حرفی زده می شود و نه بیان دیدگاه و نه پرسشی وپاسخی صورت می گیردو همینطور می آیند و می روند که چه بشود؟ معلوم نیست.

بازار خوش وبش و دست و احوال پرسی و گفتگوی رودررو نیز برعکس فردای پس از انتخابات داغ داغ است.

اما هرچه به انتخابات نزدیکتر می شویم قسمت جالب قضیه آغاز می شود ، خانه های طرفداران می شود محل هایی برای سخنرانی وتجمع ، چه سخنرانی … کلی گویی ، یک طرفه، بی پرسش و پاسخ و نهایتا کف و دست و هورا که چه…؟ انگار نه انگار که این شخص قرار است وارد مجلس شورای اسلامی بشود و فردا درمورد برنامه توسعه کشور ، قانون بودجه، مهمترین قرارداد های بین الملی و مباحث کلان کشور تصمیم سازی کند، با کف و دست وهورا که نمی شود توانایی های کسی را ارزیابی کرد، سر آخر هم روی دوش کسی نشسته و با دست سوت و هورا و شعار… پایان مجلس در حدود چندساعت بعداز نیمه شب اعلام می شود…

بس نیست ؟ این روند سنتی و غیر تخصصی بس نیست؟آیا نیاز به نقطه عطفی برای تغییر این روند نداریم؟، نویسنده فکر میکند که دویدن پشت ماشین یک فرد ،که صرفا کاندید نمایندگی مجلس شده است خیلی منطقی نیست و آیا به جای آن بهتر نیست ، در یک سالن، نشست تخصصی با حضور کارشناسان برتر سیاسی و اجتماعی و اقتصادی برگزار کنیم تا ببینیم اصلا این فرد سواد سیاسی اجتماعی ورود به این کار را دارد یا نه؟ (توجه شود سواد اجتماعی سیاسی جدای از سواد آکادمیک است که جلوتر توضیح داده می شود) وبررسی کنیم ببینیم اصلا کاندید مورد نظر ما جز کلی گویی ها و نقد ها ، خودش چه برنامه مدون و مشخصی دارد؟، مشاوران ارشد وی چه کسانی هستند، آیا تیم اقتصادی و فرهنگی مشخصی برای تصمیم سازی ها و ارایه برنامه ها دارد یا خیر؟ و…. آیا پیدا کردن پاسخی برای این پرسش ها ، بهتر از خیابان گردی ها نیست ؟آیا وقت آن نرسیده که این روند اصلاح شود؟

همانطور که گفته شد دراینجا نحوه بررسی کاندیدها با روش های پیشنهادی ذیل به حضورتان ارایه می شود ، تا شروعی شود برای نگاه تخصصی به انتخابات و پایانی برای روشهای سنتی وبعضا تعصبی.

اطلاعات سیاسی :

بایست دید آیا کاندیدای مورد نظر اطلاعات کاملی درخصوص سیر سیاسی نظام حاکم برکشور دارد یا خیر ؟ باید سوالات واضح پرسید وجوابهای واضح گرفت، (البته می بایست این سوالات از سوی خواص،کارشناسان ویا خبرنگاران از کاندیدای مورد نظر پرسیده شود و جواب های واضح وشفاف آنها را در اختیار مردم قرار داد تا مردم اگاهانه وباشناخت کامل انتخاب نهایی خود را انجام دهند لذا در اینجا سرسخن با خواصی است که نقش راهبردی در این مسیر دارند لذا دست به قلم داران و صاحبان رسانه و تریبون ها و از این دست خواص مد نظر نویسنده هستند) بطور مثال با سوالات زیر می توان سطح سیاسی کاندیدای مورد نظر را محک زد:

  • آیا شما قانون اساسی کشور را خوانده اید؟لطفا بگویید چند اصل دارد؟
  • نقد شما در اجرای قانون اساسی در کشور بیشتر بر کدام اصول است؟
  • آیا برنامه توسعه چهام و پنجم را خوانده اید ؟ چه نقدی به آن دارید؟ توصیه شما به دولت در تدوین برنامه ششم توسعه چیست؟
  • نظر شما پیرامون اصل ۱۴۴ قانون اساسی چیست؟
  • آیا آیین نامه مجلس شورای اسلامی را که قرار است به امید خدا وارد آن شوید مطالعه کرده اید؟
  • آیا سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری را مطالعه نموده اید؟

توجه داشته باشید که فرد سوال شونده نباید با کلی گویی از زیر جواب های واضح شانه خالی کند لذا اگر جواب های جزیی و دقیقی شنیدید یعنی سطح آگاهی لازم وجود دارد و بدانید پاسخ های کلی و عمومی یعنی سطح آگاهی کم.

شاید کسی بیاید و بگوید جه اهمیتی دارد که کاندیداهای شهر ما جواب این پرسش ها را بدانند در جواب این گروه بایست گفت که پر واضح است که قرار است همین نماینده فردا در مجلس نطق پیش از دستور قرایت نماید، تذکر آیین نامه ای بخواند،بر روند اجرای برنامه های توسعه واصول قانون اساسی که مردم به آن رای داده اند نظارت کندو طرح و لایحه هایی بررسی کند که سرنوشت کشور مارا رقم بزند، چطور کسی که این اطلاعات اولیه را ندارد می خواهد وارد این عرصه شود؟؟

سطح آگاهی از حوزه انتخابیه :

در این بخش بایست ببینیم آیا کاندید مورد نظر از مشکلات حوزه انتخابیه خود خبر دارد؟وآیا حداقل آگاهی های جغرافیایی، جمعیتی و اطلاعات آماری از حوزه انتخابیه خود دارد؟ لذا باسوالات زیر می توان تا حدودی سطح آگاهی از حوزه انتخابیه کاندیدای مورد نظر را محک زد:

  • آیا تعداد جمعیت و آمار تفکیکی شهر نشین ها و روستاییان حوزه انتخاببه خود را می دانید؟
  • می توانید بگویید چه تعداد شرکت تولیدی در این حوزه انتخابیه داریم؟
  • آیا بررسی کرده اید که چه تعداد از آنها فعال هستند؟
  • آیا آمار کیفیتی راههای حوزه انتخابیه تان را با سایر شهر های استان مقایسه کرده اید؟
  • آیا آمارافراد تحصیل کرده های حوزه انتخابیه تان را مورد واکاوی قرار داده اید؟
  • آیا آمار دقیق آب، برق و گاز رسانی روستاهای حوزه انتخابیه تان را بررسی کرده اید؟

چطور ممکن است کسی پاسخ واضحی برای این سوالات نداشته باشد اما با ادعای حل این مشکلات وارد این عرصه شده باشد

کسی که هنوز نمی داند چند درصد از تعاونی ها یا شرکت های شهر نیمه تعطیل ویا تعطیل هستند ویا هنوز علل اصلی مشکلات آنها را بررسی نکرده و راهکاری مدونی برای آن ها ندارد قطعا شناختی از مشکلات شهرنخواهد داشت

نکند این کاندیدا می خواهد فعلا بدون شناخت و برنامه وارد این عرصه شود و اگر رای آورد و نماینده شهر شد، تازه بیاید و بنشیند و بررسی کند؟!!خب در این صورت بایست گفت وااسفا…. چرا که شاید بعد از بررسی بفهمد که نمی تواند کاری کند؟ ویا توانایی ارایه راهکارهای مشخص را ندارد بنابراین مردم بایست چهار سال بی تدبیری های اورا تحمل کنند؟؟!!

نکته دیگر اینکه کسی که تمام عمر سیاسی خود را در شهر دیگری در اداره ای مشخص گذرانده است چطور حالا بدون ارتقا آگاهی های خود ، می خواهد به این شهر کمک کند؟ پس بایست ابتدا بررسی هایی از قبیل مثالهای فوق داشته باشد وبعداز آن وارد این عرصه شود

بنابراین بایست سعی شود با چنین پرسش هایی سطح آگاهی از حوزه انتخابیه کاندیدای مورد نظر به دقت بررسی شود.

مواضع و عملکرد فرد در لحظه وقوع اتفاقات مهم سیاسی

با پرسش های نظیر مثال های زیر بایست بررسی شود که آیا این فرد سابقه فعالبت سیاسی جدی داشته است و آیا در لحضات مهم حوادث کشور ابراز نظری به عنوان یک فعال سیاسی داشته است ویا اینکه وی در تمام سالهای گذشته مشغول کارهای شخصی و شغل شخصی خود بوده وحالا به یک باره قصد کرده وارد این عرصه شود که اگر چنین باشد حتما بدانید این فرد که هیچ نوع مقاله ،بیانیه ،مصاحبه و سخنرانی در رخدادهای مهم کشور نداشته است هرگز نخواهد توانست بعد از این هم حتی با نماینده شهر شدن ، حضوری فعال در عرصه سیاست داشته باشد این را برای آن می نویسم که متاسفانه بسیاری از کاندیداها در طول چهار سال هیچ گونه فعالیت سیاسی خاص به عنوان یک فعال سیاسی نداشته و ندارند اما به یک باره در چند ماه مانده به انتخابات وارد این عرصه می شوند، قطعا بدانید که اگر چنین فردی نماینده شهر شما شود اورا منزوی وبدون نطق های مهم و بیانیه ها وموضع گیری های مهم خواهید یافت.لذا سوالاتی مانند مثالهای زیر می تواند به شناخت شما در این حوزه کمک کند:

  • در سال ۸۸ که مقام معظم رهبری از خواص خواستند تا موضع گیری کنند، موضع شما چگونه بود؟ آیا مقاله یا مصاحبه ای در این خصوص داشته اید؟ آیا در آن زمان فعالیت سیاسی داشته اید؟ آیا بیانیه یا سخنرانی در این خصوص برای روشنگری برای عمومی داشته اید ؟ ویا در آن زمان به این حیطه وارد نشده و مشغول زندگی شخصیتان بودید؟
  • در خصوص تصویب برجام در مجلس نظر دولت این بود که نیازی به تایید مجلس نیست لذا اختلافاتی در این مورد در کشور پیش آمد و در آن زمان خواص زیادی در این خصوص مواضع خود را اعلام کردند و مقالات وسخنرانی هایی در این خصوص انجام شد ، آیا شما موضع مشخصی داشتید؟ آیا بیانیه یا سخنرانی در این خصوص برای روشنگری افکار عمومی داشتید ؟ ویا در آن زمان به این حیطه وارد نشده بودید؟
  • باوجود اینکه دولت اعلام کرده از گفتمان نقد ونقد پذیری حمایت می کند اما در عمل بارها و بارها منتقدین از سوی دولت بی سواد و تند رو ، افراطی و… خوانده شده اند همچنین مقام معظم رهبری تاکید فرمودند که جوانهای انقلابی را با اوصاف نظیر تند رویی وافراطی از میدان به در نکنید اما باز هم رسانه های حامی دولت به این تذکر توجه نداشتند ، لذا همان موقع بسیاری از خواص اعلام موضع کرده و بیان دیدگاه کردند، شخص شما در این راستا چه اقدامی را انجام داده است؟
  • پس از برجام افرادی در کشور مشتاقانه از رابطه ایران وآمریکا بدون توجه به تفاوت ایدئولوژی ها وبا فراموش کردن جنایات ده ها ساله آمریکا علیه کشور وجامعه جهانی در صدد بزک کردن شیطان بزرگ بودند اما مقام معظم رهبری بر ادامه استکبار ستیزی بر اساس آیات و روایات اسلامی تاکید داشتندو نیز افرادی ازاین دست را سهل اندیش وساده انگار خطاب فرمودند، در مقابل تعدادی دست به قلم داران نیز سعی در زیر سوال بردن ماهیت استکبار ستیزی این انقلاب داشتند که در این پیچ تاریخی، بسیاری از خواص سعی در بصیرت افزایی و آگاهی بخشی به عامه مردم داشتند؟ آیا شخص شما در این راستا اقدامی داشته است؟ ویا در آن زمان هنوز به این حیطه وارد نشده بودید ؟
  • در موضوع مزاکرات دولت با ۵+۱شخص رئیس دولت آن را با مذاکرات امام حسین وعمرسعد قیاس کرده و در جایی آن را صلح امام حسن می دانستند!همچنین مقام معظم رهبری فرموده بودند “اگر بخواهد دوباره همان شرایط رخ بدهد، دیگر صلح حسنی تکرار نمی شود و ما کربلا را تکرار می کنیم و درجایی دیگر فرمودند آیا مذاکره امام حسین با عمرسعد را اینگونه تحلیل می کنید،آیا برداشت شما از تاریخ اینگونه است؟ بدانید که آن مذاکره نبود بلکه نهیب و فریاد واقتدار امام بود در مقابل دشمن، نه بده بستان وبرد برد”…. واما در این موضوع بسیاری تحلیل ها و نقد ها نوشتند و گفتمان هایی شکل گرفت، آیا شخص شما در این راستا اقدامی داشته ؟ مقاله یا بیانیه ای به عنوان یک فعال سیاسی ویکی از خواص این منطقه منتشر کرده اید ؟ویا در آن زمان هنوز به این حیطه وارد نشده بودید ؟

(در اینجا ممکن است کسانی بگویند که حالاجوانی بامدرک دکترایی آمده در شهرما کاندید شده است، چه عیبی دارد که او را انتخاب کنیم، با وجودی که میدانیم اطلاعات او در این مسایل ناکافی است، جواب نویسنده این است که:گرچه ممکن است این جوان یک توان بالقوه برای نماینده شدن داشته باشد اما دلیلی ندارد که او شروع کار سیاسی خود را با کاندیدا شدن برای نمایندگی مجلس رقم بزند، یعنی او برای بالفعل شدن این توان بایست بیاید وچند سال فعالیت سیاسی داشته باشد، مقاله در سایت ها و نشریات بنویسد، اعلام مواضع کند و خود را به عنوان نخبه میان خواص جامعه مطرح کند،و به مرور تبدیل به یک فعال سیاسی شود وسپس خود را درحد کاندید شدن نمایندگی مجلس ببیند. نه اینکه یک شبه به پشتوانه یک مدرک تحصیلی بیاید وکاندید شود بدون اینکه اطلاعات سیاسی کاملی داشته باشد ویا هیچ فعالیت سیاسی خاصی انجام داده باشد

نکته دیگراینکه متاسفانه افرادی می آیند و کاندید انتخابات مجلس می شوند اما بعد از اینکه رای نمی آورند ،بطور کل از صحنه سیاسی اجتماعی شهر خارج شده و در طول چهار سال هیچ فعالیت سیاسی نداشته و هرگز دو خط نقد وبررسی وحتی یک مصاحبه هم نمی کنند وبعضا حتی از شهر وحوزه انتخابیه هم خارج شده و شهر دیگری را برای سکونت انتخاب میکنند،بعد دوباره در دوره بعدی انتخابات ، چند ماه مانده به انتخابات خود را نخبه سیاسی دانسته و اعلام کاندید شدن می کنند خب چنین کسی که چهار سال سکوت کرده و هیچ فعالیت موثری در جامعه ندارد با چه توجیهی یک ماه مانده به انتخابات ظهور میکند و خود را فعال سیاسی میداند و ادعای خواص بودن می کند، چرا که معنای کاندیدا شدن این است که این شخص آمده و خود را یکی از خواص سیاسی معرفی کرده است و خودرا یک فعال سیاسی نامیده است وحالانمی تواند بگوید که مثلا من یک دکترای مدیریت دارم و تاحالا فعالیت سیاسی نداشته ام ومیخواهم در آینده وارد فعالیت سیاسی شوم خب در جواب باید گفت که شما که میخواهی تازه وارد این عرصه شوی قدم اول آن این نیست که شما بیایی در بالاترین مقام یک شهرستان قرار بگیری ، بلکه بایست بروی واز پله اول شروع کنی ،وهمچنین ممکن است افرادی بگویند که کسی هست که تخصصش مثلا در زمینه فرهنگی یا فنی مهندسی است، اورا چه به این سوالات و اطلاعات سیاسی، در پاسخ باید گفت که نماینده مجلس بایست درعین تخصص و مهارت در رشته خود ،بایست یک نخبه سیاسی ویک فعال سیاسی اجتماعی هم باشد ، چرا که جامعه ما دکتر ومهندس زیاد دارد اما هرکسی شایسته نماینده شدن نیست لذا نماینده کسی است که جامع الشرایط باشد و یا حداقل نماینده کسی است که به این میزان و به این جامع الشرایط بودن نزدیک تر باشد یعنی اگر بین کاندیداها کسی پیدا نشد که تمام این سوالات را بداند یا اطلاعاتش جامع باشد خب واضح است که تکلیف مردم انتخاب کسی است که نزدیک ترین شرایط را با معیارهای ارایه شده دارد (معیارهایی که در این نوشتار به ذهن نویسنده رسیده ومعیارهایی که ممکن است دیگران برای نماینده خود داشته باشند)

بنابراین مورد پرسش قرار دادن کاندیداها نه تنها عیبی ندارد بلکه در دراز مدت موجب افزایش سطح کیفی انتخابات خواهد شد.

موضع کنونی فرد در قبال رخداد های مهم کشوری وبین الملی

برای اینکه ببینیم کاندید مورد نظر اگاهی های دقیقی از رخداد های مهم داخلی وبین المللی دارد وآیا اخبار ورخدادهای مهم سیاسی اجتماعی کشور را پیگیری میکند یا خیر واینکه آیا مقالات ،دیدگاها و بیانه ها ونامه های رد وبدل شده در عرصه سیاسی کشور را میخواند یا خیر بایست سوالات مشخصی پرسیده شود تا یقین کنیم کاندید مورد نظر به دقت تمامی وقایع سیاسی کشور را رصد میکند چرا که کسی که در جریان رخداد های اساسی کشور نیست وآن ها را پیگیری نمی کند، شکی نیست که نمی تواند نماینده ای بصیر ومثمر ثمر برای کشور وحوزه انتخابیه خود باشد در اینجا پرسش هایی با این موضوع طراحی شده است که ارایه می شود:

  • حوادث سال ۸۸ و رویش ها وریزش های آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
  • نقش آقای هاشمی ولاریجانی را در اتفاقات ۸۸ چطور ارزیابی می کنید؟
  • دیدگاهای آقای مطهری را در این خصوص و نامه نگاری های ایشان به روسای قوا را مطالعه کرده اید؟ نظر شما دراین خصوص چیست؟
  • علل اصلی وقوع چنین حوادثی را در چه میدانید؟وبنظر شما بهترین راهکارها برای پیشگیری چنین حوادثی چیست و بطور مشخص راهکار شما برای برخورد با مسببین چنین حوادثی چیست؟

(توضیح اینکه شاید کسی بپرسد اگاهی نماینده و بیان مواضع در این موارد چه اهمیتی دارد؟ در جواب باید گفت:ممکن است همین نماینده درمجلس آینده طرحی را برای برخورد با سران فتنه بررسی کند آیا نمی خواهید بدانید موضع نماینده شهر شما در این خصوص چگونه است؟ویا ممکن است در حوادث و فتنه های احتمالی آینده کشور همین نماینده در خصوص تصویب طرح ولایحه ای برای برخورد با چنین حوادثی تصمیم گیری کند. پس بایست دیدگاهای وی را در این خصوص بررسی نمود)

  • ارزیابیتان از عملکرد مجلس ششم وحوادث آن چیست؟
  • حوادث حج تمتع وبخصوص حادثه منا امسال را چگونه ارزیابی میکنید؟ اقتدار وبرخورد ها و پاسخ های متقابل دولت را کافی می دانید؟ وبطور کلی بنظر شما رویکرد ایران درخصوص آل صعود بایست چگونه باشد؟
  • نظر شما در خصوص توافق حاصل شده با ۵+۱ (برجام) چیست؟آن را فتح المبین می دانید یاجام زهر؟ نقش تیم جناب آقای جلیلی رادرقیاس با تیم جناب آقای ظریف چطور ارزیابی میکنید؟
  • به نظر شما آیا شروط رهبری در اجرای برجام محقق شد؟ می توانید برای ما چند مورد از شروط رهبری را بیان کنید؟
  • نظر شمادر خصوص سیاست خارجی کشور ما چگونه است ؟ دست دادن و قدم زدن آقای ظریف را با سران آمریکایی چگونه ارزیابی میکنید؟
  • بطور کلی ارزیابی شما از آینده رابطه ایران وآمریکا چیست ؟ همانطور که می دانیم آقای هاشمی و آقای روحانی باز شدن سفارت آمریکا در ایران را غیر ممکن نمی دانند، نظر شما چیست؟
  • نظر شما درخصوص کمک های سیاسی ، مالی ،نظامی و مستشاری به دولت های عراق ، سوریه وفلسطین از سوی کشور ما چیست؟
  • طرحی اخیرا در مجلس در خصوص جرم سیاسی مطرح شده است آیا از جزییات آن آگاهی دارید؟ نظر شما چیست؟
  • طرح حمایت از آمران به معروف وناهیان از منکر که از سوی مجلس تصویب شد، باعث مخالفت هایی از سوی دولت شد، نظر شما دراین خصوص چیست؟
  • معمولا شما برای مطالعات سیاسی از مطالب کدام سایت و یا کدام روزنامه استفاده می کنید؟
  • در سالروز۱۶آذر وروز دانشجو جناب آقای دکتر روحانی جملات خویش را با سلام بر بازرگان ها شروع کرد و ذهن ها را به سمت ملی مذهبی های اوایل انقلاب بردند درحالی که حتی مواضع شخص آقای روحانی در همان دوران خیلی تایید کننده اشخاصی همچون مهندس بازرگان نبود ! شما به عنوان یک فعال سیاسی این رویکرد شخص آقای رییس جمهور را چگونه ارزیابی می کنید؟

دیدگاهای اقتصادی

بیان مسایل اقتصادی وطرح برنامه هایی در این خصوص از سوی اغلب کاندیداها صورت می گیرد لذا موضوعی که اتفاقا به آن خیلی توجه می شود واز سوی کاندیداها زیاد بازگو شده و روی آن مانور تبلیغاتی می دهند همین موضوع برنامه های اقتصادی است اما نکته ای که باید در اینجا گفت این است که اگر به اغلب این اعلام برنامه ها و تبلیغات توجه کنید اکثر آنها بصورت کلی بیان می شود یعنی جملاتی که هرکسی می تواند آن را بیان کند و بطور مشخص پیشنهادات وبرنامه های دقیق و کاربردی اعلام نمی شود ویا هیچ برنامه جامع مدونی ارایه نمی شود مثلا جملاتی از این دست:

  • یکی از اصلی ترین برنامه های من رسیدگی به امر اشتغال و تولید است.(دست وهورای طرفداران)
  • من می خواهم به داد جوان های بیکار شهرم برسم.
  • من میخواهم کارخانه های تعطیل را دوباره احیا کنم.
  • چرا جوانهای ما بایست برای پیدا کردن شغل به شهرهای بزرگ بروند ، من میخواهم اشتغال را وارد روستاها کنم
  • من می خواهم کشاورزی را به یک شغل پر بازده تبدیل کرده تا دیگر کشاورز مجبور نباشد زمینش را به ویلاسازان بفروشد.

خب نظیر این جملات را بارها از سوی کاندیداها شنیده اید وهمه نیز خوب در این باره حرف می زنند اما مطمن باشید تکرار این نوع جملات از سوی هر کاندیدی که باشد ، او هیچ برنامه ای برای اقتصاد ما ندارد و فقط آمال وآرزوهای خود را بیان میکند ،چرا که برنامه اقتصادی جزییات دقیق می خواهد بنابر این کلی گویی ها به هیچ عنوان راهگشا نخواهند بود لذا در ذیل سوالاتی طراحی شده تا به کمک آنها بتوان شناخت هایی در این راستا کسب نمود.

  • لطفا تیم یا کارگروه اقتصادی تان را معرفی کنید
  • آیا از سوی شما برنامه جامع و مدون اقتصادی تدوین شده است که آن را به افکار عمومی نشان دهید؟
  • تعریف شما از اقتصاد مقاومتی چیست وتفاوت آن را با اقتصاد ریاضتی بیان بفرمایید
  • آیا مشکلات موجود در صنعت را بررسی کرده اید و بطور مشخص جلسه ای با سرمایه داران وبخش خصوصی داشته اید و آیا جمع بندی ارزیابی ها وراهکارهای شما بصورت مکتوب برای ارایه به افکار عمومی وجود دارد؟
  • برنامه های مدون شما برای ارتقای سطح گردشگری و توریسم چگونه است آیا برنامه ای مشخص برای این امر دارید چرا که سالهاست کلی گویی هایی در این موضوع از سوی کاندیدا ها نتوانسته هیچ کمک مشخصی به این صنعت منطقه کند لذا خواست افکار عمومی ارایه برنامه جامع ،مشخص وشفاف شما در این مورد است، آیا چیزی برای ارایه وجود دارد؟
  • با توجه به اینکه سواحل دریاها از منابع وسرمایه های بسیار مهم هر کشوری محسوب می شود و نظر به اینکه طرح های موجود در سواحل شهرهای ما اغلب قدیمی و دارای زیرساخت های ناقص ،کم کییفیت وناکافی می باشند، آیا شما بررسی دقیقی بر این موضوع داشته اید و آیا راهکار دقیق و مدونی برای ارایه در این خصوص دارید؟
  • همانطور که میدانیم شرکت بزرگ چوکا امروز در آستانه مشکلات بزرگی قرار گرفته است آیا شما درجریان ریز این مشکلات قرار دارید ؟ آیا بررسی جامعی از شرایط حال آن دارید وآیا راهکار جامعی برای ارایه در این خصوص دارید؟
  • و…

دیدگاهای فرهنگی

  • آیا برای موضع گیری ها وتصمیم سازی های فرهنگی تیم مشاوره خاصی دارید؟
  • چه نقدی بر عملکرد فرهنگی مسولین منطقه ای وکشوری دارید؟ وراهکار پیشنهادی شما چیست؟
  • بطور مثال ارزیابی شما از وضعیت حجاب درجامعه چگونه است و آیا راهکاری برای ارتقای این موضوع دارید؟
  • همانطور که میدانیم فرهنک تالشی وزبان شیرین آن در سایه کم توجهی مسولان در آستانه نابودی کامل قرار دارد وبسیاری از دست به قلم داران تالش نویس با مشکلات مالی وحمایت های مختلف دست وپنجه نرم میکنند و بسیاری از انجمن های شعر تالشی بخاطر بی توجهی مسولان تعطیل شده اند آیا شما و تیم فرهنگی تان برنامه ای مشخص برای احیای این زبان کهن دارید؟
  • و…

عملکردهای بعد انتخابات وسایر سوالات

  • روش انتخاب ، ابلاغ مسولان و مدیران در سطح حوزه انتخابیه شما چگونه خواهد بود بطور مثال مسایلی که در ابلاغ رییس آموزش وپرورش جدید شهرستان ماسال رخ داد را چگونه ارزیابی می کنید ورویکرد شما برای تغییرات مدیران چگونه خواهد بود؟
  • تصمیم گیری در خصوص تیم انتخاباتی، روسای ستاد و افراد دور و بر شما برای بعد از انتخابات در دوحالت نماینده شدن وعدم آن چگونه خواهد بود؟
  • چه برنامه ای برای عضویت در کمسیون های تخصصی مجلس دارید؟
  • روش اطلاع رسانی و پاسخ گویی شما برای حین و بعد از انتخابات چگونه است؟لطفا تیم رسانه ای خود را معرفی بنمایید، سایت ها و شماره های گویا و سامانه های پیامکی مربوط به خود را معرفی نمایید
  • هزینه های فعالیت های تبلیغاتی وانتخاباتی شما از کجا تامین می شود؟
  • در شغل قبلی که شما داشته اید چه کار شاخص قابل بیانی داشته اید ؟ به بیان دیگر آیا در شغل خود ابتکار خاص ویا عملکرد منحصر به فرد و شاخصی که شمارا از سایرین متمایز کند داشته اید؟
  • و…

در پایان باید گفت بسیاری از سوالات دیگر نیز با همین رویکرد می تواند پرسیده شود و واضح است که تمام موضوعات در این نوشتار پوشش داده نشده است لذا هدف اصلی این بوده که توجه خواص را به این موضوع جلب کرده و به مرور روند سنتی و غیر علمی انتخابات را به روشهایی با بررسی های دقیق و کارشناسانه تغییر دهیم و شروع این تحول از موضع گیری های خواص خواهد بود لذا نویسنده سعی کرده حق خود را در قبال تاریخ این سرزمین ادا کرده باشد به امید موفقیت روز افزون کشور عزیزمان ایران.

                                                                                                                 ع.راستگو- پاییز۹۴

انتهای پیام/


12 ديدگاه

  1. سیدمحمدعلی بتولی گفت:

    سلام . بینهایت مطلب جالب – با ارزش و مهمی است و بنده اعلام آمادگی میکنم که در یک مصاحبه خیلی جدی به همه این پرسشها پاسخ بدهم . ارادتمند : دکترسیدمحمدعلی بتولی .

  2. سیدمحمدعلی بتولی گفت:

    جهت آشنائی مقدماتی با اینجانب : ۱- دربین ۸۰ میلیون نفر مردم ایران تنها کسی هستم که “دکترای تخصصی” در “عصب – روانشناسی بالینی” دارم . ۲-و تنها کسی هستم که مکتبی نو در “پزشکی هومیوپاتی” بوجود آورده ام . ۳-وتنها کسی هستم که بیماریهای خاص (لاعلاج و صعب العلاج) نظیر : قطع نخاع را درمان میکنم . ۴-و تنها کسی هستم که داروهای جدیدی در هومیوپاتی کشف کرده ام . ۵-وتنها کسی هستم که “جایزه قرن بیستم” را در “پزشکی کل نگر” برده ام ۶-و نخستین کسی هستم که “فلو” (FWAIM) شدم و برای سالها تنها فرد هم بودم و بعدا بنا به توصیه و معرفی اینجانب دو-سه نفر دیگر هم همین درجه (که آخرین و بالاترین درجه در علوم و معارف بشری هست و در کشورهائی با سیستم آموزشی “انگلیسی” اهداء میگردد) را دریافت نمودند . در کشور پهناور هندوستان با ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت فقط حدود ۷۰۰ نفر “فلو” هستند و در ایران خودمان شاید فقط ۶-۵ نفر “فلو” داشته باشند که تازه ۳-۲ نفر آنها با معرفی اینجانب “فلو” شده اند ! ۷-وتنها کسی هستم که “فوق دکترا” در “علوم اعصاب شناختی” دارم . ۸-و تنها کسی هستم که “فوق دکترا” در “پزشکی مکمل” در گرایش : “هومیوپاتی” دارم . و … !! برخی از موارد فوق در “سطح جهانی” هم منحصر بفرد است . از جمله : ۱- دریافت جایزه قرن بیستم . ۲-بنیانگزاری مکتبی نو در “هومیوپاتی” ۳-درمان بیماریهای خاص . ۴-کشف جندین داروی جدید در هومیوپاتی و غیره … . و بنده به چندین زبان زنده دنیا مسلط هستم از جمله : انگلیسی – آلمانی – روسی – هندی – اردو . یعنی در ملاقاتهای دیپلماتیک با هیاتهای خارجی قادرم با هر کس به زبان خودش صحبت کنم . همچنین با زبانهای : فرانسه – ایتالیائی – اسپانیولی – پرتغالی و … هم آشنائی دارم .ارادتمند شما و همه مردم خوب – فهیم و ارجمند تالش : دکترسیدمحمدعلی بتولی .

  3. سیدمحمدعلی بتولی گفت:

    این هم بخشی از برنامه های اینجانب : دکتر بتولی ، پس از حضور در وزارت کشور و ثبت نام برای کاندیداتوری در حوزه تالش، رضوانشهر و ماسال؛
    “آمده ام تا چهره زشت و پلید فقر و عقب ماندگی در حوزه تالش جای خود را به چهره زیبای پیشرفت و توسعه یافتگی بدهد” :
    دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با آغاز ثبت نام از کاندیداها عملاً از ۲۸ آذرماه جاری آغاز شد. یکی از شگفتی های انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه تالش، رضوانشهر و ماسال حضور کاندیداهای مختلف با گرایشات مختلف علمی و سیاسی است. حضور دکتر سید محمد علی بتولی در ساختمان وزارت کشور و ثبت نام ایشان برای کاندیداتوری در حوزه تالش، رضوانشهر و ماسال یکی از خبرسازترین سوژه هایی بود که با بازتاب های مختلفی در سطح این سه شهرستان همراه بوده است. البته خیلی از اهالی این حوزه انتخابیه با دکتر بتولی آشنایی نزدیک ندارند و لذا تماس ها و پیگیریهای خوانندگان نشریه سبب شد تا گفتگویی اختصاصی با دکتر بتولی ترتیب دهیم و از بیوگرافی و برنامه های ایشان برای مردم تالش بگوییم. مصاحبه اختصاصی هفته نامه شریف با دکتر بتولی از نظرتان می گذرد.
    شریف : در ابتدا مختصراً از سوابق علمی و تحصیلی خود بفرمایید؟
    بنده “سیدمحمدعلی بتولی” فرزند مرحوم سیدجوادبتولی و مرحومه بانو مستوره نشاط ماسوله در ۲۲ اسفند ماه ۱۳۳۸ متولد شدم و سه سال اول ابتدائی را در شهر رشت گذراندم و در سال ۱۳۴۷ به همراه خانواده به تهران مهاجرت کردیم و در منزلی در خیابان جمهوری (فعلی) – خیابان دانشگاه جنوبی – کوچه تابش ساکن شدیم و بنده بقیه تحصیل دوره ابتدائی و کل دوره دبیرستان را در تهران گذراندم. بنده دانش آموخته دانشگاه ملی ایران که بعد از انقلاب نام آن به دانشگاه شهید بهشتی تغییر کرد، هستم. مدرک کارشناسی ( لیسانس ) در رشته “روانشناسی” و با گرایش: “کودکان استثنائی” از این دانشگاه دارم. در هندوستان در دوره کارشناسی ارشد ( فوق لیسانس ) رشته “انسانشناسی” در دانشگاه پنجاب واقع در شهر چندیگر درس خواندم و همزمان دوره دکترای پزشکی مکمل در گرایش هومیوپاتی را گذراندم و در سال ۱۳۷۲ به ایران مراجعت کردم و در آزمون ورودی کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) روانشناسی شخصیت در دانشگاه آزاد اسلامی کرج پذیرفته شدم و تا دی ماه ۱۳۷۴ که از رساله ام دفاع کردم و فارغ التحصیل شدم در آنجا به تحصیل اشتغال داشتم. پس از اتمام این دوره و دریافت مدارکم از دانشگاه در تیرماه ۱۳۷۵ جهت ادامه تحصیل در دوره دکتری تخصصی به هندوستان رفتم و در دوره دکترای “عصب – روانشناسی بالینی” ثبت نام نمودم (در حال حاضر تنها ایرانی دارای دکترا در این رشته در ایران هستم) . سپس به ایران برگشتم و بمدت یک سال تحصیلی در دانشگاه آزاد اسلامی اهواز و دو سال تحصیلی در دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل تدریس داشتم و گروه “روانشناسی بالینی” در آن دانشگاه تاسیس کردم و بعد به اتفاق همسر و پسر یک ساله ام به کشور کانادا (شهر ونکوور) مهاجرت کردیم و بنده تحصیل دوره دکترایم را به دانشگاه آریزونای آمریکا منتقل کردم و نهایتاً در سال ۱۳۷۹ با دفاع از رساله ام فارغ التحصیل شدم . در سال ۱۳۸۵ هم فوق دکترای دیگری در “علوم اعصاب شناختی” دریافت نمودم و اخیرا و در سال ۱۳۹۲ هم دانشگاه تهران مدرک فوق دکترا در پزشکی مکمل (گرایش هومیوپاتی) به به اینجانب اعطاء نموده است . از اینجانب یک کتاب به فارسی تحت عنوان :”با یونگ و سهروردی” در ایران به چاپ رسیده و کتاب دیگری به انگلیسی در هندوستان و مقالات متعدد در روزنامه ها – هفته نامه ها – ژورنالها و غیره … چاپ شده است. چندین کتاب دیگر در دست تالیف دارم ( قریب ۲۰ جلد ) که اگر روزمرگی زندگی مهلت دهد انشاالله آنها را نیز به چاپ خواهم رساند.
    شریف: چه انگیزه ایی سبب شد تا در حوزه انتخابیه تالش، رضوانشهر و ماسال ثبت نام کنید؟
    بنده اهل همان منطقه بوده و به زادگاهم عشق می ورزم. دیارمان در این شرایط با برخورداری از همه مواهب طبیعی بی دلیل محروم مانده و اینجانب توانایی عمران و آبادانی منطقه را در خود دیدم و می خواهم به مردم دیارم خدمتی کرده باشم.
    شریف: برنامه شما برای توسعه شهرستانهای تالش، رضوانشهر و ماسال چیست؟
    برنامه های بنده در مجلس بر دو محور استوار است. برنامه های محلی و منطقه ای بنده عبارتست از : ۱- تبدیل سه شهرستان رضوانشهر، تالش و ماسال به یک : “منطقه آزاد اقتصادی- تجاری- صنعتی و گردشگری” ۲- بازسازی و نوسازی “کارخانه چوکا” ۳- احداث و تاسیس “بندر” و فرودگاه” و ایستگاه راه آهن در “منطقه آزاد تالش” ۴ – احداث و تاسیس چند کارخانه مهم در منطقه آزاد تالش از جمله: کارخانه ذوب آهن و فولادسازی در شهرستان تالش – کارخانه کشتی سازی در شهرستان رضوانشهر – کارخانه اتومبیل سازی در ماسال و احتمالاً کارخانه سیمان در مکانی مناسب در کوهپایه های ماسال یا تالش و برخی کارگاهها و کارخانه های دیگر… ( توضیح اینکه : تمامی این موارد بدون اتکاء به منابع مالی داخلی و صرفا از طریق “فاینانس” خارجی صورت می گیرد ) ۵- توسعه گسترده صنعت گردشگری از طریق : احداث بندر – فرودگاه – راه آهن – خطوط کشتیرانی تفریحی و توریستی – خطوط متعدد تله کابین – هتلها – مهمانسراها – رستورانها و غیره … باز هم از طریق فاینانس خارجی . تصور می کنم با این شرایط منطقه تالش به یک منطقه آباد و توسعه یافته تبدیل می گردد و چهره زشت و پلید فقر و عقب ماندگی جای خود را به چهره زیبای پیشرفت و توسعه یافتگی خواهد داد.
    شریف: همانگونه که استحضار دارید برخی گروهها و کاندیداها برای نیل به اهداف خود، فرهنگ انتخابات را در این حوزه خدشه دار کرده اند. و متاسفانه بدین خاطر جو انتخابات در این ایام مسموم شده و فضایی ایجاد می شود که در آن احساسات بر عقل غلبه می کند. به نظر شما مردم باید این شرایط چگونه عمل کنند؟
    با “عقل”، بررسی بفرمایند و “منافع ملی کشور” را در نظر بگیرند و ببینند که چه کسی میتواند این منافع را تامین و از آنها صیانت کند. “پول گرفتن” از کاندیداها علاوه بر اینکه “حرام” است “لحظه ای” است و استمرار ندارد ولی عمران و آبادانی آن منطقه همیشگی است و به مانند سفره ای است که پهن می گردد و همه از آن ارتزاق می نمایند. بنابراین یک عمل “خردمندانه” و “مستمر” و “دراز مدت” را باید به یک “امر لحظه ای” ترجیح بدهند. “عقل” این را حکم می کند .
    شریف: یکی از اقدامات نمایندگان در ادوار گذشته دخالت در عزل و نصب های مدیریتی بوده. آیا شما به این رویه ادامه خواهید داد یا طرح دیگری دارید؟
    بنده کاری به امور منطقه و عزل و نصب ندارم. من وظایف خودم بعنوان “نماینده مجلس” را انجام می دهم. آن امور به دولت مربوط است. وظایف بنده بعنوان نماینده مجلس در قانون تعریف شده است. اما چون وضعیت منطقه خاورمیانه بشدت بحرانی است و تالش هم مخروبه و عقب مانده! لذا بنده خودم برای خودم دو وظیفه دیگر هم تعریف کرده ام : ۱- حفظ منافع ملی کشور در این شرایط بحرانی و ۲ – عمران و آبادانی و رشد و توسعه تالش . همین ندانم کاریها و اشتباهات گذشتگان باعث شده که ما امروز این مشکلات را داشته باشیم. پس اگر بنده هم بخواهم همان راه غلط گذشتگان را ادامه بدهم، خوب چه فایده ای دارد؟ و چه مشکلی حل می شود؟ مضافاً اینکه نمایندگان گذشته در سطح دانش و بینش و فهم و شعور و سواد اینجانب نبوده اند. پس: آیا آنانکه میدانند با آنانکه نمیدانند برابرند؟.
    شریف: در بخش توسعه کشاورزی چه برنامه ایی دارید. با توجه به اینکه امروزه کشاورزی سنتی پاسخگوی نیاز مردم نمی باشد؟
    البته بنده تخصصی در حوزه “کشاورزی” ندارم و در موقعش با متخصصان برجسته این حوزه مشورت خواهم کرد و ایده خواهم گرفت. اما آنچه که الان به نظرم می رسد همین مسئله است که : بایستی به هرطریق ممکن کشاورزی از این وضع سنتی – عقب مانده و کم بازده خارج شود و منطبق بر آخرین یافته های علم و دانش روز در سطح جهان گردد و بنده نهایت تلاش خود را در این قسمت هم بکار خواهم گرفت تا عقب ماندگیهای این حوزه مهم نیز اصلاح شود.
    شریف: در خاتمه چه صحبتی با مردم در زمینه انتخاب فرد اصلح و مشارکت در امر انتخابات دارید؟
    ببینید؛ مردم باید این “فرصت تاریخی” و “منحصربفرد” پیش آمده را با تمام وجود “درک” کنند و توجه داشته باشند که “دکتربتولی” در این دوره هست و شاید دیگر در هیچ دوره دیگری “نباشد”. و نیز باید به این نکته مهم “باور قلبی” پیدا کنند که : “دکتربتولی” شاید “تنها فردی” است که بتواند آنها را از این وضعیت “فقر و فلاکت” و “عقب ماندگی” نجات بدهد و شاید هم “آخرین فردی” باشد که “میتواند”. اگر مردم آن منطقه به این “حقایق” پی بردند و “فرصت سوزی” نکردند و توجه نمودند که “دکتربتولی” توقع بزرگی از آنها ندارد . فقط میگوید که : ” روز رای گیری این چهار کلمه را روی ورقه خود بنویسید و داخل صندوق بیاندازید : “سیدمحمدعلی بتولی” همین و بس و اصلاً لازم نیست کار دیگری انجام بدهید. آنگاه اگر این اتفاق افتاد و مردم چنین کردند و همین چهار کلمه را نوشتند و داخل صندوق انداختند و اینجانب بعنوان نماینده منتخب آن منطقه به مجلس رفتم طبعاً دستم باز می شود تا به قولها و گفته هایم جامه عمل بپوشانم و برای همیشه باقیات و صالحاتی از خودم در آن منطقه بر جای بگذارم. در خاتمه از اینکه این فرصت را در اختیارم قرار دادید، بی نهایت متشکرم و آرزومند سلامتی و موفقیت و شادکامی برای حضرتعالی و مردم عزیز تالش هستم.

  4. سیدمحمدعلی بتولی گفت:

    این هم نقطه نظرات سیاسی اینجانب : “اصلاح طلب” به کسی میگویند که نسبت به “وضع موجود” راضی نیست و مایل است این وضعیت موجود را بوسیله “اصلاحات” به “وضع مطلوب” تبدیل کند . در ایران گفته شده که : ما دو “جناح” و یا دو “جبهه” سیاسی داریم . یکی “جناح راست” که به آن “اصولگرا” هم میگویند و دیگری “جناح چپ” که آنرا جناح “اصلاح طلب” هم مینامند . اینها نظریات رایج سیاسی در ایران است . اما اینجانب معتقدم که : ما نه دو جناح سیاسی بلکه “سه جناح سیاسی” داریم : ۱-جناح راست ( اصولگرایان) ۲- جناح چپ ( اصلاح طلبان) و ۳- جناح میانه رو . جناح راست خودش از دو “نگرش” یا دو “طیف” تشکیل شده است : الف-“جناح راست افراطی” و ب-“جناح راست معتدل” . همچنین جناح چپ هم از دو «نگرش” یا دو “طیف” تشکیل شده است : الف- “جناح چپ افراطی” و ب-“جناح چپ معتدل” . جالب است که بنظر اینجانب “جناح میانه رو” هم از دو “نگرش” یا دو “طیف” تشکیل شده است : الف-“جناح میانه رو تکنوکرات(کارگزار)” و ب-“جناح میانه رو معتدل (اعتدال گرا)” . لذا بطور خلاصه و بنا بر تئوری اینجانب ما در ایران مجموعا سه جناح داریم که هر جناحی دارای دو طیف یا دو نگرش هستند و بنابراین شش نگرش سیاسی در ایران وجود دارد . اما موضوع به اینجا ختم نمیشود ! زیرا ما در ایران یک “گوهر شب چراغ” و “جواهر نایاب” داریم که همه و همه از جمله این هر سه جناح و شش نگرش از وجود نازنین ایشان “غافل” هستند و آن “جواهر نایاب و گوهرشب چراغ” وجود عزیز و گرامی “رهبر عزیز و ارجمند ایران اسلامی” یعنی “حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای” است و به نظر این بنده حقیر هیچیک از “سه جناح” و “شش نگرش” فوق الذکر توجهی به مقام و مرتبت ایشان ندارند و غافلانه راه خود را میروند و لذا ما ناچار میشویم سطح و مرتبه و شان ایشان بعنوان یک “حکیم و رهبر اندیشمند و عالیقدر برای جهان بشریت” را در طرز نشستن “جناب آقای پوتین” (رهبر یک ابرقدرت عظیم جهانی) در مقابل ایشان بیاموزیم . لذا اینجانب تمایل عمیق قلبی دارم که انشاالله بیاری حق تعالی یک “طیف” یا “نگرش” یا “جبهه” جدیدی بعنوان “نگرش یا جبهه هفتم” ( جدای از آن شش نگرش و جبهه فوق الذکر ) تاسیس کنم و “منویات معظم له ” را بعنوان “سرلوحه” و “مانیفست” این “جبهه هفتم” بدهم و به این طریق در راه سربلندی و سرافرازی کشور قدم برداریم تا انشاالله با محو دشمنان بتوانیم به “سرآمدی” در جهان نائل آمده و جایگاه واقعی خود بعنوان یک ” ابرقدرت جهانی” را تحکیم ببخشیم . انشاالله .
    و البته لازم و ضروری میدانم که این مطلب را نیز به عرایض فوق بیافزایم : در حال حاضر در ایران دو “نگرش” یا “طیف” از شش نگرش فوق الذکر از صحنه سیاسی ایران حذف شده اند : ۱- جناح “چپ تندرو” : رهبران این جناح در سال ۱۳۸۸ با راه اندازی یک “فتنه” خطرناک کشور را تا پرتگاه سقوط پیش بردند و اگر نبود مدیریت مدبرانه و حکیمانه “مقام معظم رهبری” الان دیگر نه مملکتی داشتیم و نه مجلسی و نه انتخاباتی . کشور به پرتگاه خطرناکی سقوط میکرد و یک حکومت صوری و ظاهری بر سر کار می آمد و احتمالا ایران به شش کشور ضعیف تجزیه میشد و هر شش کشور ضعیف اکنون مستعمره غربیها شده بودند . رهبران و سران “جناح چپ تندرو و افراطی” با این عمل خبط و خطای خود “عرض و آبرو و شرف و ناموس و دین و وطن خود” را به “مال و مقام دنیا” فروختند و برای همیشه از صحنه سیاسی ایران حذف شدند . ۲-“جناح راست افراطی” : این جناح بمدت هشت سال زمام امور کشور را در دست داشت اما نهایتا به فرمایش مقام معظم رهبری به یک “جریان انحرافی” و البته “خطرناک” تبدیل شدند که با این شرایط آنها هم دیگر جائی در صحنه سیاسی ایران ندارند و عملا حذف شده اند . پس به این ترتیب باقی مانده چهار “نگرش” یا “طیف” از سه جناح : ۱- “راست معتدل” . ۲-“چپ معتدل” . ۳-“میانه روهای کارگزار” و ۴-“میانه روهای اعتدال گرا” : ۱- جناح “راست معتدل” : دچار تشتت و اختلاف در بین سران و رهبران خود است و با وجودیکه تظاهر میکنند که در خط رهبری هستند اما اصلا اینطور نیست و هر کجا که صلاحشان باشد به هر طریقی که خودشان مصلحت بدانند عمل و رفتار میکنند . رهبران و سران این جناح فعلا در مجلس و برخی پستهای دیگر حضور دارند که احتمالا بعد از همین انتخابات بتدریج مواضع کلیدی خود را از دست خواهند داد . ۲-“چپ های معتدل” : این گروه در ائتلاف با دو طیف دیگر یعنی : “میانه رو های کارگزار” و “میانه روهای اعتدال گرا” فعلا “دولت تشکیل داده اند” اما در اداره امور کشور بسیار ضعیف و ناتوان هستند (هرچند که تظاهر به “کفایت” و “قدرت” میکنند) اینها عملا در “مسئله هسته ای” نتوانستند قدرتمندانه عمل نمایند و توافقنامه ای که نهایتا به امضاء رسید بیشتر به “عهدنامه ترکمانچای” شباهت دارد !! و بسیاری از حقوق حقه ایران در آن لحاظ نشده و فی الواقع “نادیده گرفته شده است” . فعلا این سه جناح موئتلف از یک سو دلشان را به “فتح کرسیهای مجلس” خوش کرده اند ( بویژه جناح یا طیف : “میانه روهای کارگزار” به رهبری آقای هاشمی رفسنجانی که یکی-دو سال است با برنامه ریزی و مهره چینی مجلس را هدف قرار داده اند) و طیف یا جناح “میانه روهای اعتدال گرا” به رهبری جناب آقای دکتر روحانی هم دلشان را به “حذف تحریمها” خوش کرده اند که بنظر اینجانب آن هم یک امید واهی است و نتیجه بخش نخواهد بود . به این ترتیب “رهبر عالم و فرزانه ایران” عملا یکه و تنها هستند (حداقل در بعد سیاسی و دیپلماسی) و ضرورت دارد ما مردم ایران با تشکیل یک “جبهه جدید” و متفاوت از جناحها و طیفهای فوق به منویات و نظرات ایشان بعنوان یک “فیلسوف سیاسی” جامه عمل بپوشانیم و اینجانب در صدد هستم تا بیاری حضرت حق و تحت توجهات حضرت ولیعصر(عج) این مهم را به سرانجام مطلوب برسانم . همچنین امیدوارم بیاری حق تعالی از طرف همین “جبهه جدید” در سال ۱۳۹۶ کاندیدای ریاست جمهوری کشور بشوم . انشاالله . ارادتمند همه شما : دکترسیدمحمدعلی بتولی .

  5. سیدمحمدعلی بتولی گفت:

    علاوه بر اینها : فیلم مصاحبه اینجانب با همین وبسایت “ماسال نیوز” در دو قسمت هم موجود است که همگان میتوانند ملاحظه بفرمایند .

  6. سیدمحمدعلی بتولی گفت:

    و چنانچه هر ابهام و سوآل دیگری وجود داشته باشد بنده آمادگی کامل دارم تا به همه سوآلات پاسخ بدهم و ابهامات را رفع نمایم . ارادتمند شما و همه مردم خوب و ارجمند تالش : دکترسیدمحمدعلی بتولی .

  7. سیدمحمدعلی بتولی گفت:

    یک مصاحبه کاملتر هم وجود دارد که احتمالا برای شما و مردم عزیز و ارجمند تالش جالب باشد : مصاحبه اختصاصی ماسال فردا با جناب آقای پرفسور دکترسیدمحمدعلی بتولی کاندیدای احتمالی نمایندگی مجلس از حوزه انتخابیه “تالش-ماسال و رضوانشهر” : با سلام و عرض ادب و احترام به حضور حضرتعالی و سپاس فراوان از اینکه وقت گرانبهایتان را در اختیار ما قرار دادید بعنوان نخستین سوآل میخواهم خواهش کنم که خودتان را معرفی بفرمائید و رزومه (بیوگرافی) خودتان را بیان نمائید . ج-بنده هم خدمت حضرتعالی وهمکاران محترمتان و همه مردم ارجمند تالش عرض سلام و ادب دارم و آرزومند سعادت و سربلندی برای همه هستم . بنده “سیدمحمدعلی بتولی” فرزند مرحوم : سیدجوادبتولی و مرحومه : بانومستوره نشاط ماسوله در ۲۲ اسفند ماه ۱۳۳۸ در بیمارستان ورجاوند در تهران متولد شدم و چون خانواده ام در آنزمان ساکن رشت بودند و پدرم از بازرگانان خوشنام رشت محسوب میشدند به همراه خانواده ام تا سن ۸٫۵ سالگی در محله پیرسرا-کوچه طلوع ساکن بودم و در این مدت سه سال اول ابتدائی را در شهر رشت- خیابات بیستون-مدرسه معروف “امید” به مدیریت مرحوم آقای کلباسی گذراندم و در سال ۱۳۴۷ به همراه خانواده به تهران مهاجرت کردیم و در منزلی در خیابان جمهوری (فعلی) – خیابان دانشگاه جنوبی – کوچه تابش ساکن شدیم و بنده بقیه تحصیل دوره ابتدائی و کل دوره دبیرستان را در تهران گذراندم . س- اگر ممکن است در مورد تحصیلات دانشگاهی
    خودتان هم توضیح بفرمائید . ج- بله چشم . بنده دانش آموخته دانشگاه ملی ایران که بعد از انقلاب نام آن به دانشگاه شهید بهشتی تغییر کرد هستم . مدرک کارشناسی ( لیسانس ) در رشته “روانشناسی” و با گرایش : “کودکان استثنائی” از این دانشگاه دارم . در ۳۰ تیرماه ۱۳۶۷ به خدمت سربازی رفتم و بعنوان افسر وظیفه در معاونت جهاد خودکفائی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت کردم و تنها افسر وظیفه ای بودم که به اسناد بکلی سری ارتش دسترسی داشتم و به ماموریتهای بکلی سری اعزام میشدم و یا در جلسات بکلی سری ارتش (عمدتا در ستاد مشترک نیروهای مسلح) شرکت داده میشدم . نهایتا خدمتم در ۳۰ تیرماه ۱۳۶۹ به اتمام رسید و با پایان خدمت مدتی مدیرعامل شرکت مجتمع کارخانجات صنایع چوب والعصر وابسته به بنیاد شهید انقلاب اسلامی و مدتی نیز مدیرعامل شرکت تعاونی صنف چاپخانه داران تهران بودم و پس از آن جهت ادامه تحصیل
    به هندوستان رفتم . در هندوستان در دوره کارشناسی ارشد ( فوق لیسانس ) رشته “انسانشناسی” در دانشگاه پنجاب واقع در شهر چندیگر درس خواندم و همزمان دوره دکترای پزشکی مکمل در گرایش هومیوپاتی را گذراندم و در سال ۱۳۷۲ به ایران مراجعت کردم و در آزمون ورودی کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) روانشناسی شخصیت در دانشگاه آزاد اسلامی کرج پذیرفته شدم و تا دی ماه ۱۳۷۴ که از رساله ام دفاع کردم و فارغ التحصیل شدم در آنجا به تحصیل اشتغال داشتم . پس از اتمام این دوره و دریافت مدارکم از دانشگاه در تیرماه ۱۳۷۵ جهت ادامه تحصیل در دوره دکتری تخصصی به هندوستان رفتم و در دوره دکترای “عصب – روانشناسی بالینی” ثبت نام نمودم (در حال حاضر تنها ایرانی دارای دکترا در این رشته در ایران هستم) . سپس به ایران برگشتم و بمدت یک سال تحصیلی در دانشگاه آزاد اسلامی اهواز و دو سال تحصیلی در دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل تدریس داشتم و گروه “روانشناسی بالینی” در آن دانشگاه تاسیس کردم و بعد به اتفاق همسر و پسر یک ساله ام به کشور کانادا (شهر ونکوور) مهاجرت کردیم و بنده تحصیل دوره دکترایم را به دانشگاه آریزونای آمریکا منتقل کردم و نهایتا در سال ۱۳۷۹ با دفاع از رساله ام فارغ التحصیل شدم . پس از اتمام دکترا و در حین کارها و مشاغل و مسئولیتهای متعددی که داشتم (ازجمله تاسیس مسجد ایرانیان و حسینیه عاشقان حسینی در آن شهر و دفاتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و استادی دانشگاه و غیره …) در عین حال مطالعات خودم را در رشته های “حقوق اقتصادی” و “اقتصاد توسعه” و ” اقتصاد مهندسی” ادامه دادم ولی پس از حاثه تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و فروپاشی همه ارکان اقتصادی-اجتماعی آمریکای شمالی و نیز بدلایل خانوادگی ترجیح دادم به ایران برگردم و در کنار خانواده ام باشم و از پدر و مادر کهنسال خودم مراقبت نمایم . در سال ۱۳۸۱ بعنوان مدیرکل در پروژه اکتشاف نفت در دشت خوزستان شاغل بودم و درسال ۱۳۸۲ شرکت زاگرس سیمان الیگودرز را تاسیس کردم و مدیرعامل آن شرکت بودم . سپس درسالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ برای تدریس و تحقیق به هندوستان دعوت شدم و در همان سال فوق دکترای خودم در رشته پزشکی مکمل را اخذ کردم و در سال ۱۳۸۵ هم فوق دکترای دیگری در “علوم اعصاب شناختی” دریافت نمودم و اخیرا و در سال ۱۳۹۲ هم دانشگاه تهران مدرک فوق دکترا در پزشکی مکمل (گرایش هومیوپاتی) به اینجانب اعطاء نموده است . از اینجانب یک کتاب به فارسی تحت عنوان :”با یونگ و سهروردی” در ایران به چاپ رسیده و کتاب دیگری به انگلیسی در هندوستان و مقالات متعدد در روزتامه ها – هفته نامه ها – ژورنالها و غیره … چاپ شده است . چندین کتاب دیگر در دست تالیف دارم ( قریب ۲۰ جلد ) که اگر روزمرگی زندگی مهلت دهد انشاالله آنها را نیز به چاپ خواهم رساند . در عین حال در این سالها سفرهای مکرر و متعدد به خارج از کشور داشته ام از جمله بارها به امارات متحده عربی (دبی و ابوظبی) – سوریه – هندوستان – افغانستان و غیره … سفر کرده ام و در فاصله سالهای ۹۱ و ۹۲ در شهر سلیمانیه در کردستان عراق اقامت داشتم و در آنجا ضمن آنکه مطب داشتم و طبابت میکردم در عین حال استاد دانشگاه سلیمانیه هم بودم . در سال ۹۳ هم در کابل – افغانستان بودم که هم در یک بیمارستان دانشگاهی به طبابت اشتغال داشتم و هم در دانشگاه علوم پزشکی تدریس میکردم . اخیرا هم سفری به ترکیه داشتم که دعوت شده بودم تا در “دانشگاه پاموکاله” در شهر زیبا و افسانه ای دنیزلی تدریس و تحقیق کنم و کتابهایم را بنویسم ونیز در بیمارستان عظیم آن دانشگاه به طبابت بپردازم ولی چون متاسفانه زبان ترکی نمیدانم و در آنجا هم شوربختانه کسی انگلیسی نمیدانست !! (که واقعا برایم عجیب بود !!) به ایران برگشتم که زبان ترکی بیاموزم اما مسئله نمایندگی مجلس فعلا این موضوع را در “محاق” قرار داده است و انشاالله پس از تعیین تکلیف این مسئله تصمیم گیری خواهم کرد و فعلا هم که اینجا در خدمت شما هستم . س-اختیار دارید . خیلی متشکرم . میخواستم خواهش کنم در زمینه فعالیتهای سیاسی خودتان توضیح بفرمائید . ج- بله . فعالیت سیاسی در خانواه بنده یک امر موروثی است بطوریکه اجدادم تا پدر بزرگم و ایشان و پدرم همه از فعالین سیاسی عصر و زمان خودشان بوده اند و در خانواده ما این موضوع امری طبیعی است و ابدا عجیب و غیرمعمول تلقی نمیگردد . فعالیتهای سیاسی اینجانب از اواسط دهه ۵۰ و در شرایطی که نوجوانی بیش نبودم شروع شد و اوج آن دوره برایم در انقلاب اسلامی ایران اتفاق افتاد اما پس از پیروزی انقلاب و تا سال ۱۳۶۸ ترجیح دادم بیشتر به مسائل تحصیلیم بپردازم . در سال ۱۳۶۸ کاندیدای ریاست جمهوری شدم اما به جهت آنکه بنده را جزء رجال سیاسی تشخیص ندادند لذا رد صلاحیت شدم . بعدا در سال ۱۳۷۲ کاندیدای نمایندگی مجلس از حوزه انتخابیه شهریار شدم ولی به جهت آنکه این تصور پیش آمده بود که اینجانب پیرو ولایت فقیه نیستم رد صلاحیت شدم . بعد تا سال ۱۳۸۲ که مشغول امور علمی بودم و در آن سال از حوزه انتخابیه قزوین کاندیدا شدم که ابتدائا هیات اجرائی اینجانب را تائید صلاحیت کرد اما باز هم توسط شورای نگهبان به همان دلیل فوق الذکر رد صلاحیت شدم . باز تا سال ۱۳۹۰ مشغول امور علمی و تجاری و مسائل زندگی بودم و در این فاصله حوادث زیادی برایم اتفاق افتاد که تقریبا زندگیم از هم پاشیده شد اما بهرحال در آن سال مجددا از
    حوزه انتخابیه قزوین کاندیدا شدم که اینبار هم به همان دلایل فوق الذکر رد صلاحیت شدم . خلاصه در طول سالهای ۱۳۸۵ الی ۱۳۹۲ بر اثر اقدامات میهن پرستانه ای که داشته ام بتدریج مقامات محترم کشور متوجه شدند که اینجانب نه تنها مخالف ولایت فقیه یا قانون اساسی ویا اساس جمهوری اسلامی ایران نیستم بلکه در راه حفظ همین موارد و حفظ منافع ملی کشورم ایران تا پای جان ایستاده ام و از هیچ جانفشانی دریغ ندارم لذا آن مسائل و اشتباهات گذشته مرتفع گردیده و اینجانب بیاری حق امسال تائید صلاحیت خواهم شد و اگر به مجلس رفتم در خدمت مردم عزیز و شریف تالش و همه مردم ایران خواهم بود . س-نظر حضرتعالی در خصوص حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ چیست؟ آیا این حوادث را یک “فتنه” میدانید ؟ ج- در مصاحبه دیگری که با وبسایت “ماسال نیوز” در این مورد داشتم عرض کردم که ابتدائا اطلاعاتی در خصوص چند و چون این حوادث نداشتم اما پس از آنکه به مدارک متقن دست یافتم به این باور قطعی و قلبی رسیدم که : بله . این حوادث یک “فتنه” واقعی و تمام عیار در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی و تجزیه کشور به شش کشور ضعیف و برگرداندن ایران به دوران استعمار گری و مستعمره ساختن این شش کشور به جهت بهره برداری از ثروتهای عظیم و بی پایان و ملی کشور ما بوده است و اکنون باور عمیق قلبی دارم که آن حوادث واقعا یک “فتنه خطرناک” بوده است . س-برنامه های اصلی و مهم حضرتعالی در صورت راهیابی به مجلس چیست و چقدر در خصوص به سرانجام رسیدن آن برنامه ها اطمینان دارید؟ ج-در واقع بر اساس قانون یک نماینده مجلس فقط و فقط دو وظیفه قانونی دارد : ۱-شرکت در امر قانونگزاری و ۲-نظارت بر حسن اجرای قوانین . همین وبس . و هیچ وظیفه دیگری بر گردن یک نماینده مجلس نیست . اما با توجه به وضعیت خاص کشور در حال حاضر و مسائل و بحرانهای خاورمیانه و غرب آسیا و جهان و نیز منطقه تالش در این برهه از زمان بنده خودم و بصورت اختیاری برای خودم دو وظیفه دیگر را هم تعریف کرده ام : ۱- حفظ منافع ملی کشور ( که در حقیقت یک وظیفه عام برای همه آحاد مردم این مملکت است) و ۲- عمران و آبادانی و توسعه و پیشرفت منطقه محروم و عقب مانده تالش . خوب با این تفاصیل برای اینکه بتوانم به خدمات اصلی و اساسی خودم به مردم بعنوان نماینده ایشان در مجلس عینیت ببخشم این برنامه ها را دارم : الف- برنامه های ملی و کشوری : ۱-اصلاح و روزآمد کردن قانون پزشکی کشور (که ۶۰ سال پیش یعنی در سال ۱۳۳۴ به تصویب رسیده و به هیچ وجه منطبق بر حقایق و واقعیتهای امروزایران وجهان نیست ) . ۲-تهیه و تصویب قانون برای تاسیس “سازمان نظام طب مکمل” (ودر واقع استقلال آن از “نظام پزشکی” که موجب سروسامان دادن به وضعیت این حوزه مهم پزشکی در جهان امروز میگردد ) . ۳- واگذاری ارزشیابی مدارک تحصیلی فارغ التحصیلان “طب مکمل” به “سازمان نظام طب مکمل” . ۴-بازگرداندن “اموزش پزشکی” از وزارت بهداشت به وزارت علوم . ۵-انحلال “نظام روانشناسی” و واگذاری امور روانشناسی کشور به سازمان بهزیستی . ۶- سپردن سرپرستی دانشگاه آزاد اسلامی به وزارت علوم (نظیر همه دانشگاههای غیرانتفاعی و خصوصی کشور) . و برخی امور دیگر … ب- برنامه های منطقه ای برای رشد و توسعه منطقه تالش : ۱-تبدیل سه شهرستان رضوانشهر-تالش و ماسال به یک : “منطقه آزاد اقتصادی-تجاری-صنعتی و گردشگری” . ۲- بازسازی و نوسازی “کارخانه چوکا” ۳-احداث و تاسیس “بندر” – فرودگاه” و ایستگاه راه آهن در “منطقه آزاد تالش” . ۴ -احداث و تاسیس چند کارخانه مهم در منطقه آزاد تالش از جمله : کارخانه ذوب آهن و فولادسازی در شهرستان تالش – کارخانه کشتی سازی در شهرستان رضوانشهر – کارخانه اتوموبیل سازی در ماسال و احتمالا کارخانه سیمان در مکانی مناسب در کوهپایه های ماسال یا تالش و برخی کارگاهها و کارخانه های دیگر … ( توضیح اینکه : تمامی این موارد بدون اتکاء به منابع مالی داخلی و صرفا از طریق “فاینانس” خارجی صورت میگیرد ) ۵- توسعه گسترده صنعت گردشگری از طریق : احداث بندر – فرودگاه – راه آهن – خطوط کشتیرانی تفریحی و توریستی – خطوط متعدد تله کابین – هتلها – مهمانسراها – رستورانها و غیره … باز هم از طریق فاینانس خارجی . تصور میکنم با این شرایط منطقه تالش به یک منطقه آباد و توسعه یافته تبدیل میگردد و چهره زشت و پلید فقر و عقب ماندگی جای خود را به چهره زیبای پیشرفت و توسعه یافتگی خواهد داد و بدین صورت کار و کاسبی و تولید “پول و ثروت” در منطقه گسترش می یابد و مردم ثروتمند و لذا مرفه و خوشحال و سعادتمند خواهند شد . انشاالله . س- بله . انشاالله . متشکرم . ظاهرا حضرتعالی برای “ریاست جمهوری” هم برنامه هائی دارید ؟ ج- بله . تصمیم دارم که انشاالله در سال ۱۳۹۶ کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شوم و اگر بیاری حق بعنوان “نخستین تالش” رئیس جمهور ایران شدم لذا بتوانم هم برنامه های فوق الذکر را کامل کنم و هم اینکه مسائل و مشکلات کشور و در راس همه آنها مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را حل نمایم . انشاالله . س- بینهایت سپاسگزارم و بنده سوآل دیگری ندارم . اگر حضرتعالی مایل هستید مطلبی را بفرمائید خواهش میکنم که بیان بفرمائید و ما سراپا گوش هستیم . ج- بله بنده هم متشکرم . ببینید همه این برنامه ها و موارد فوق الذکر زمانی تحقق می یابند و به منصه ظهور و بروز میرسند که مردم ارجمند در آن حوزه انتخابیه با اکثریت قاطع به بنده و به “برنامه هایم” رای بدهند و بنده را به مجلس بفرستند و در غیر اینصورت کاری از بنده ساخته نخواهد بود و اینجانب از محضر محترم مردم تالش استدعا میکنم که خیلی با دقت به مسائل بنگرند و نوانمندیهای کاتدیداها را ارزیابی بفرمایند و ببینند آیا واقعا هیچکس جز اینجانب میتوانست چنین برتامه هائی داشته باشد ؟ و ارائه بدهد ؟ و نیز در راه اجرای آنها قدرتمندانه قدم بردارد؟ از اینکه این فرصت را در اختیارم قرار دادید بینهایت متشکرم و آرزومند سلامتی و موفقیت و شادکامی برای حضرتعالی و مردم عزیز تالش هستم . خدانگهدار همگی شما دوستان عزیزم . بنده و تیم “ماسال فردا” هم از حضرتعالی تشکر میکنیم و برای شما سلامتی و شادکامی و موفقیت در آرمانهایتان را آرزومندیم . خدانگهدار شما هم باشد جناب پرفسور .

  8. سیدمحمدعلی بتولی گفت:

    همه آحاد این ملت عظیم الشان و قهرمان اعم از شیعه و سنی و مسلمان و مسیحی و کلیمی و زرتشتی یا فارس و ترک و عرب و گیلک و تالش و کرد و لر و لک و تات و بلوچ و ترکمن و غیره و غیره … همه و همه آحاد همین ملت کبیر و عظیم هستند و هیچ تفاوتی بین آنها نیست و همه و همه در بزنگاههای تاریخی جان خودشان و جوانان برومندشان را در راه این آب و خاک مقدس فدا کرده اند و هر آن و هر لحظه آماده هر گونه جانفشانی در راه همین وطن مقدس یعنی ایران عزیز هستند و تشریف فرمائی رهبر عزیز و ارجمند به منزل شهدای گرامی مسیحی خود بخوبی بیانگر همین معناست . ما قوم صلح جو – آرام و متحد تالش در طول تاریخ خود بخوبی برادری و یگانگی شیعه و سنی را نشان داده ایم که در این زمینه واقعا اسوه و نمونه هستیم بطوریکه دیگران همیشه ما را مثال میزنند و اساسا استان گیلان سرزمین برادری و برابری و اتحاد اقوام گوناگون و مذاهب و ادیان مختلف بوده و هست بطوریکه اقوام متنوع ” گیلک – تالش – تات – ترک – کرد – خلج – لر – و غیره …” و همه ادیان و مذاهب مختلف در طول تاریخ و حتی همین الان در کنار همدیگر و در نهایت صفا و صمیمیت و برادری و انس و مهربانی در همین شهر رشت و یا در منطقه وسیع تالش و سایر مناطق استان از جمله در لوشان – منجیل – رودبار – آستارا و غیره … با هم زندگی میکنند و هرگز و هرگز در تمامی طول تاریخ هیچ مشکلی بین آنها پیش نیامده و این وحدت و یگانگی و برابری و برادری مثال زدنی واقعا بیانگر سطح بالای فرهنگی و فهم و شعور و اندیشه در این گوشه کشور عزیزمان ایران است که ما بدان افتخار میکنیم و همین وضعیت بحمدالله در همه خاک مقدس کشور عزیزمان ایران وجود دارد . از این برادر کوچک و حقیرتان بپذیرید که : ” ما تا زمانی که این وحدت را داریم موفقیم و این وحدت حاصل هزاران سال تمدن این کشور یزدانی است و هرگز و هرگز و به هیچ قیمتی نباید از دست برود .” – ارادتمند همه مردم آگاه و فهیم و ارجمند ایران عزیز و استان گیلان و منطقه تالش – دکترسیدمحمدعلی بتولی .

  9. سیدمحمدعلی بتولی گفت:

    siamak :
    دکتر جون به تبلیعاتت برس، شما همش تو فضای مجازی هستی 🙂

    سلام حالتون خوبه؟زمان “قانونی تبلیغات” پس از تعیین تکلیف “صلاحیتهای کاندیداها” از ۲۹ بهمن ماه است تا ۵ اسفند ماه ۱۳۹۴ و بنده هم در آن فاصله زمانی به تبلیغات خودم “خواهم رسید” انشاالله . پیش از تاریخ فوق الذکر هرگونه تبلیغات “غیرقانونی” است و میتواند موجب “ردصلاحیت” کاندیدا گردد . از اینکه اینهمه به فکر اینجانب هستید از صمیم قلب تشکر مینمایم . ارادتمند : دکترسیدمحمدعلی بتولی .

    reza :
    سلام حضور همه دوستان عزیز . واقعا خوب و عالیه که دکتر بتولی اینقدر روشن فکر و به روز هستند . تو همه دنیا رسمه سیاستمداران با طرفداران خودشون از طریق فضای مجازی در ارتباط هستند .

    با سلام و عرض ادب و احترام . خوبین انشاالله ؟ از لطف و محبت حضرتعالی و این اظهار نظر زیبا – دقیق و علمی حضرتعالی بینهایت سپاسگزارم . واقعا لطف فرمودید . خیلی عجیب است که دوستان ارجمند از بنده انتظار دارند به روشهای کهنه و پوسیده و نخ نما شده قرن هجده ای متوسل بشوم و توجه ندارند که اکنون قرن بیست و یکم است و دنیای ما اکنون دنیای “ارتباطات و تبادل اطلاعات” است و بزرگترین و معروفترین سیاستمداران عالم همه از طریق روشهای پیشرفته فضای مجازی با مردم جامعه و بویژه با هواداران و طرفدارانشان در ارتباط لحظه به لحظه هستند و فی المثل هیچکس به آقای اوباما و یا به آقای دیوید کامرون نمیگوید که : “چرا شما در فلان دهات و روستا حضور پیدا نمیکنید؟؟!!” ولی به اینجانب که با آخرین شیوه ها و پدیده های تکنولوژی روز ارتباطات و تبادل اطلاعات جهان آشنا هستم و بطور خیلی جدی و حرفه ای از آنها استفاده میکنم و همچنین متخصص و دانشمند “رفتارهای انسانی” (Human Behavior) هستم و با دقیق ترین و علمی ترین برنامه ریزیها کارم را تا نیل به هدف غائی و نهائی ادامه میدهم مدام اعتراض میفرمایند که چرا شما به فلان روستا و بهمان دهات نمیروید ؟؟!! و چرا مثل بقیه جلسات ترتیب نمیدهید ؟؟!! تذکر و توضیح حضرتعالی بسیار منطقی – موجه-مختصر و مفید بود و بنده بخاطر این وسعت دید و دانش عمیق حضرتعالی جدا و از صمیم قلب تبریک و تهنیت عرض مینمایم و به وجود جوانان اندیشمند و آگاه و دانشمندی چون حضرتعالی واقعا افتخار میکنم و امیدوارم این توضیحات برای بقیه دوستان کافی و وافی باشد و مدام یک موضوع تکراری را از بنده پرسش ننمایند . باز هم متشکرم . ارادتمند حضرتعالی و مردم اندیشمند و فهیم تالش : دکترسیدمحمدعلی بتولی .

  10. سیدمحمدعلی بتولی گفت:

    سید محمدعلی بتولی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی ماسال در پاسخ به این سوال که برنامه شما برای ازدواج جوانان چیست اظهار داشت: به نظر بنده اگر ساختارهای اقتصادی کشور ترمیم و اصلاح گردد و برای مردم کشور “کار” و “درآمد مکفی” تامین شود بطوریکه “خودشان نان حلال خودشان را در بیاورند” اصلا نیازی نیست که کسی مثلا برای “ازدواج جوانان” برنامه خاصی داشته باشد!! مثل همه جای دنیا که مردم کار می‌کنند، زندگی می‌کنند، ازدواج می‌کنند، مگر کسی برای “ازدواج جوانان” “برنامه خاصی” را تدوین می‌کند و ارائه می‌دهد؟؟!! وی افزود: این مثل آنست که در سال ۱۳۸۴ مد شده بود که از “کاندیداهای ریاست جمهوری” (البته کاندیداهای گمنامی مثل این بنده حقیر!!) سوآل می‌کردند که: “اگر شما رئیس جمهور شدید برای “مرده شورها” چه برنامه ای دارید؟؟!!” در حقیقت همانقدر که لازم نیست یک “رئیس جمهور” برای “مرده شورها” برنامه خاصی داشته باشد و این سوآل چیزی جز یک “مغالطه” نیست بر همان قیاس لازم نیست یک نماینده مجلس برنامه خاصی برای “ازدواج جوانان” داشته باشد . بلکه باید برای “حفظ منافع ملی کشور” از طریق :”عمران و آبادانی” و “رشد و توسعه” منطقه خودش برنامه های قابل اجرا و عملی داشته باشد.بتولی گفت: زمانیکه “کار”-“پول”- و “درآمد” و “رفاه و آسایش” در آن منطقه ایجاد شد و مردم در رفاه و آسایش و آرامش قرار گرفتند بخودی خود بدنبال امورات اصلی و اساسی زندگی خودشان از جمله “ازدواج” هم خواهند رفت و محتاج هیچکس نخواهند بود که بخواهد برای “ازدواج” آنها “برنامه” ارائه بدهد . بعبارت دیگر، بهتر است ما “ماهیگیری را به مردم بیاموزیم تا نان شبشان را خودشان تهیه کنند نه اینکه روزی یکی-دوتا ماهی به آنها بدهیم” و تصور کنیم که به این صورت مشکلات حل شده است. هر برنامه دیگری که توسط هرکس ارائه گردد راه به جائی نخواهد برد و فقط به ّبحرانهای اقتصادی و اجتماعی” دامن خواهد زد. این فعال سیاسی تالش بزرگ ادامه داد: بنده نمی‌خواهم اروپا یا آمریکا را مثال بزنم. در همین همسایگی ما یعنی “امارات متحده عربی” و “امارت دبی” آیا کسی از “شیخ محمد” امیر دبی سوآل می‌کند که “شما برای ازدواج جوانان چه برنامه ای دارید”؟ شیخ محمد چند دهه قبل که آن امارت یک بیابان برهوت بی آب و علف با مشتی مردم بدبخت پاپتی بود یک برنامه جامع اقتصادی را بدقت اجرا کرد و امروز دبی یکی از بهترین و زیباترین مناطق عالم برای زندگی است و مردم “خودشان” نان “خودشان” را در می آورند و زندگی و ازدواج می‌کنند . این یک قانون کلی در “علم اقتصاد” است که تخطی از آن جز خسران و زیان و نابودی نتیجه دیگری ندارد . نامزد احتمالی انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه تالش بزرگ افزود: فرض بفرمائید ما از یک مجرائی “وام ازدواج” به جوانان بدهیم . چه دردی دوا می‌شود؟ جز اینکه آنها را بدهکار و مقروض می‌کنیم؟؟!! خوب حالا وام دادیم و ازدواج کردند بعدش جه اتفاقی می افتد؟ هزینه یک عمر زندگی را از کجا بیاورند؟؟!! جز اینکه طلاق را اشاعه می‌دهیم و بنیان خانواده ها را از هم می‌پاشیم؟؟!! بنابراین هر روش دیگری “محکوم به شکست” است و فقط و فقط باید آن منطقه را “آباد – مرفه – توسعه یافته” ساخت تا “کار خوب و کسب حلال” برای مردم ایجاد شود آنگاه خودشان برای زندگی خودشان تصمیم می‌گیرند و راحت و خوب و در رفاه و آسایش زندگی می‌کنند و البته “ازدواج خوب و موفق” هم خواهند داشت .

    وی در پاسخ به اینکه «روشن و صریح بفرمایید موضع شما درباره فتنه ۸۸ چیست؟ سال ۸۸ آیا درباره فتنه موضع گیری کردید؟ به چه نحوی؟» اظهار کرد: با وجود اینکه بنده در سال ۱۳۸۸ جزء جناح “اصلاح طلب” بودم ولی اصلا و ابدا با آن “حرکتهای تند و افراطی” موافق نبودم و در آنها شرکت نداشتم . ابتدا بعلت “کمی اطلاعات” که واقعا نمی‌دانستم چه شده و چه خبر است. نمی‌دانستم که آن حرکات و اتفاقات واقعا یک “فتنه” به معنای واقعی و اخص کلمه و با همه ابعاد و مختصات یک “فتنه” آنهم از نوع یک “انقلاب رنگین” یا بعبارت صحیح “فتنه رنگین” است و این دست “آهنی و چدنی” دشمنان این مرز و بوم است که در یک “دستکش مخملین زیبا” قرار گرفته و از یک طریق کاملا “خزنده” و بظاهر “دموکراتیک” در صدد نابودی همه چیز ماست. نابودی کشور، نظام، ملت و خلاصه همه وهمه … و تبدیل ایران به یک مستعمره خوار و ذلیل غرب. بتولی افزود: اما بتدریج که اطلاعاتم بیشتر و بیشتر شد، بویژه از ابتدای سال ۱۳۹۰ و مسافرتی که به امارات متحده عربی داشتم، به کنه مطالب و قضایا پی بردم و امروز با نهایت جرات و شهامت می‌توانم اعلام کنم که : “بله . حوادث سال ۱۳۸۸ یک “فتنه تمام عیار” برای ایجاد هرج و مرج در کشور بوده است تا نهایتا حکومت جمهوری اسلامی ایران را ساقط کنند و یک حکومت دست نشانده بر سر کار بیاورند و ما را به دوران مستعمره شدن برگردانند” . این فعال سیاسی تأکید کرد: بنده واقعا و از صمیم قلب برای رهبران و سران این فتنه متاسفم که عرض و ناموس و شرف و دین و وطن خود را به مال دنیا فروختند و نام ننگی از خود در تاریخ این کشور بر جای گذاشتند. امیدوارم به سوآلات شما بطور واضح – روشن و شفاف پاسخ داده باشم .
    این فعال سیاسی تأکید کرد: بنده واقعا و از صمیم قلب برای رهبران و سران این فتنه متاسفم که عرض و ناموس و شرف و دین و وطن خود را به مال دنیا فروختند و نام ننگی از خود در تاریخ این کشور بر جای گذاشتند. امیدوارم به سوآلات شما بطور واضح – روشن و شفاف پاسخ داده باشم .

  11. فرهنگی گفت:

    دکتر سید محمد علی بتولی:
    (هیچ وکیلی به موکلش پول نمی دهد بلکه این موکل است باید به وکیلش پول بدهد)

    • سیدمحمدعلی بتولی گفت:

      سلام قربان خوبین؟ البته بنده تقاضای “پول” از مردم نکرده ام و نخواهم کرد اما از باب مثال در مصاحبه با همین وبسایت ماسال نیوز و جهت تنویر و تقریب اذهان عمومی عرض کردم که : “وقتی افراد برای خودشان وکیل انتخاب میکنند که برود در دادگستری و از ایشان دفاع کند : چه کسی به چه کسی پول میدهد؟ آیا وکیل به موکل پول میدهد ؟ یا موکل به وکیل پول میدهد ؟؟ در اینجا هم همان وضعیت است و چرا باید یک کاندیدای نمایندگی مجلس به مردم “پول” بدهد؟؟!! این عمل غیرقانونی – زشت – خطا و “حرام” را با چه منطقی میتوان توجیه کرد؟؟!! اصولا چرا و با چه منطقی یک “کاندیدای نمایندگی مجلس” باید برای کاندیداتوری خود “هزینه” نماید؟؟!! مگر رفتن به مجلس یک بیزینس (تجارت) است ؟؟ و کاندیدا یک “بیزینس من” (تاجر)؟؟!! آیا از همین “هزینه کردنها” بوی : جرم و جنایت – اختلاس- مال مردم خوری – ارتشاء – و انواع جرائم مختلف برنمی خیزد؟؟!! کاندیداهائی که در انتخابات هزینه های میلیاردی میفرمایند آیا نباید پاسخ بدهند که : اولا-این پولها را از کجا آورده اند ؟؟!! و ثانیا-چرا و به چه علت اینگونه بی مهابا هزینه میکنند؟؟!! آیا میلیاردها تومان هزینه کردن در انتخابات مجلس : “سرمایه گذاری کردن” برای بدست آوردن صدها و هزاران میلیارد تومان پول “نامشروع و حرام” در زمان “نمایندگی” نیست؟؟!! ملت عزیز و ارجمند ما تا کی باید این موارد را به چشم ببینند و دم نزنند؟؟!! به همین دلایل است که اینجانب اعلام کرده ام : “هزینه کردن در انتخابات “حرام” است و اینجانب مرتکب فعل حرام نخواهم شد.” این معادله طرف دومی هم دارد : از کجا معلوم که افرادی که از کاندیداها پول دریافت میکنند و یا بر سر سفره آنها مینشینند و شام و نهار میل میکنند در نهایت بروند و به همان کاندیدا رای بدهند؟؟!! ای بسا شام و نهارشان را خوردند و پولشان را هم گرفتند و روز رای گیری بر سر صندوق رای نام شخص دیگری را در ورقه خود نوشتند و بداخل صندوق انداختند !! ” آیا این حالت امکان وقوع ندارد ؟؟!! پس این شیوه : پست – کثیف – رذیلانه و “حرام” در هیچ شرایطی “خیری” برای هیچکس نخواهد داشت و فقط ” خسران مایه است و شماطت همسایه” !! به همه کاندیداهای محترم که به این روشهای رذیلانه – پست – سخیف و “حرام” متوسل شده اند صمیمانه و برادرانه توصیه میکنم از این کارها دست بردارند و مردم را به سوی عمل نیک و سالم و “حلال” هدایت فرمایند که خیر دنیا و آخرت در آن است . از حضرتعالی هم به جهت عطف توجه ویژه به این امر مهم و بنیادین صمیمانه سپاسگزاری مینمایم . ارادتمند حضرتعالی و مردم دانا و محترم تالش : دکترسیدمحمدعلی بتولی .