به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، این روزها متنی در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود که در آن به موضوع نجس بودن سگ براساس آیات قرآن شبهه وارد شده است، متن این شبهه و پاسخ آن را در ادامه بخوانید:
متن شبهه:
بسیاری از مسلمانان عقیده دارند که سگ نجس است! این باور نه تنها پایه قرانی ندارد بلکه کاملا در تضاد با قران است. در هیچ جای قران چنین چیزی نیست که سگ نجس باشد بلکه برعکس:
در داستان اصحاب کهف که خداوند درباره آنها می فرماید:
إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى
آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم
(سوره کهف آیه ۱۳)
وقتی اصحاب کهف به غار می روند سگ خودشان را نیز با خود می برند و وقتی خداوند در مورد حالات آنها در داخل غار سخن می گوید آن قدر به سگ آنها ارزش میدهد که حتی حالات سگشان را نیز در قران بیان می کند٫ دقت کنید:
وَتَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ ۚ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ ۖ وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ وِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا
و اگر به آنها نگاه میکردی فکر می کردی بیدارند؛ در حالی که در خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ میگرداندیم. و سگ آنها دستهای خود را بر دهانه غار گشوده بود. اگر نگاهشان میکردی، از آنان میگریختی؛ و سر تا پای تو از ترس و وحشت پر میشد!
(سوره کهف آیه ۱۸)
آیا سگ اصحاب کهف نجس بود؟ آیا سگ اصحاب کهف مانع ورود فرشتگان به داخل غار شد؟
در سوره مائده آیه ۴ خداوند میفرماید:
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ ۖ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۙ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ ۖ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ
از تو سؤال میکنند چه چیزهایی برای آنها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاکیزه است، برای شما حلال گردیده. و حیوانات شکاری و سگهایی که تربیت کردید از آنچه خداوند به شما تعلیم داده، از آنچه این حیوانات برای شما نگاه میدارند بخورید؛ و نام خدا را بر آن ببرید؛ و از خدا بپرهیزید که خداوند سریع الحساب است
(سوره مائده آیه ۴)
در آیه بالا خداوند متعال می فرماید حیوانی را که سگ های شما برایتان شکار می کند گوشتش حلال است! سگ چگونه شکار می کند؟ به دهانش می گیرید! آیا دهان سگ نجس نیست؟ بسیاری از مسلمانان معتقد هستند چیزی را که سگ دهان بزند نجس است٫ چطور خداوند می فرماید آنچه را سگ شکار کرده حلال است؟ حتی نمی گوید ببرید آب بکشید و غیره.. میفرماید آن چه گرفت حلال است و قبل از مصرف نام خدا را ببرید… آیا وقت آن نرسیده که ما باورهایمان را با کلام خدا بسنجیم؟
امروز در جوامع اسلامی به حیوانات مخصوصا سگ ها فراوان ظلم می شود٫ سگ ها را آزار می دهند، آنها را با سنگ می زنند، حتی آنها را می کشند…
نه تنها سگ بلکه هیچ حیوانی نجس نیست٫ همه حیوانات مخلوقات خدا هستند٫ حتی خوک هم ما از خوردن گوشتش نهی شده ایم وگرنه خود خوک هم یکی از مخلوقات زیبای خداست!
یک سگ نیز زندگی می کند٫ در چشم این حیوان میبینیم که مانند ما احساس دارد٫ محبت و دوست داشتن را می فهمد! ترس را مانند ما احساس میکند! سگ حیوان با وفاییست و دوستی بی ریا.
سگ نه تنها نجس نیست بلکه قطعا یکی از نعمت های خداوند به ما انسانها است….
پاسخ به شبهه:
اینکه در دین اسلام گفته میشود که سگ نجس است به این معنا نیست که میتوان این حیوان را آزار داد و همانطور که در احکام شریعت سگ حیوانی نجس معرفی شده است آزار حیوانات نیز حرام و گناه شرعی است.
همچنین نجس بودن سگ به این معنا نیست که اگر در جایی سگ باشد به طور قطع هیچ فرشته ای به آنجا وارد نمیشود.
البته در برخی از روایات آمده که اگر سگ در خانه ای باشد فرشته به آنجا وارد نمیشود ولی اعتبار این روایات باید بررسی شود.
مقصود از اینکه سگ نجس است توهین یا ظلم به سگ نیست، بلکه هدف این است که ظرف غذایش از سفره و ظرف غذای انسان جدا باشد و از ترشحات بدنش دوری کنیم.
سگ شکاری برای شکار کردن آموزش دیده و شکار را میگیرد و برای صاحبش می آورد تا صاحبش آنرا ذبح کند. دندان خود را در گوشت شکار فرو نمیکند و طوری آنرا میگیرد که شکار خفه نشود و به مردار تبدیل نگردد.
چون دندان و آب دهان سگ به پر شکار میرسد و به گوشتش نمیرسد بنابر این خوردن آن شکار بلا اشکال است.
از طرفی، قران کریم همواره کلیات را بیان میکند، نباید توقع داشته باشیم جزییات احکام را در قرآن پیدا کنیم. اینکه مسلمانان سگ و خوک را نجس می دانند در طول ۱۴۰۰سال گذشته موجب شده از بسیاری از بیماریهای مشترک بین انسان و سگ و خوک در امان بمانند.
نکته دیگر اینکه، در احادیث معتبر شیعه و سنی آمده که سگ نجس است و در این حکم بین مسلمانان اختلافی وجود ندارد.
مسلمانها در طول تاریخ سگ داشته اند اما محل خواب و غذای سگ خارج از محیط زندگی انسان ها بوده و به این شیوه افراطی امروز که سگ سر سفره و اتاق خواب هم حضور دارد نبوده است.
همان پیامبری که قرآن را برایمان آورده به مسلمانها آموخته است که فاصله معقولی را نسبت به سگ و خوک رعایت کنند.
همانطور که قران را معتبر میدانیم باید روایات و احادیث صحیح را نیز بپذیریم و بدانها عمل کنیم.
ضمن آنکه تنها منبع ما برای استخراج احکام اسلام قرآن نیست که بگوییم احکامی خاصی در قران ذکر نشده است بلکه قران و روایات معتبر بصورت همزمان منبع احکام اسلامی هستند.
همچنین، بحث نجاست اگر از مسائل اجتماعی نباشد از ضروریات دین است که از ابتدا بین تمامی فقهای شیعه و سنی وجود داشته است و این طور نیست که روحانیون در این خصوص ابداعی داشته باشند.
درباره آیات سوره کهف نیز اینکه خداوند از سگ اصهاب کهف تعریف کرده است ارتباطی با نجاست آن ندارد. علمای اسلام منکر این نیستند که سگ هم یکی از مخلوقات خداوند است و این را می پذیرند که این حیوان فواید و منافعی برای انسان دارد اما این موضوع ارتباطی با نجاست این حیوان ندارد.
ارتباط دادن آزار سگ توسط برخی مسلمانان غافل مثلا سنگ زدن به آن نیز خلط در مبحث است و این موضوع ارتباطی با نجاست ندارد ضمن اینکه آزاد حیوانات مثل سگ در دین اسلام حرام است.
این مطلب نتیجه مباحثات گروه تلگرامی اسلام منهای خرافات است.
انتهای پیام/
نجس بودن سگو وهابیا و یهودیا بهش خیلی اعتقاد دارن پس ما شیعه ها فقط باید قرآنو قبول داشته باشیم و نجس بودنشو قبول نکنیم آدم باید تکلیفش با خودش مشخص باشه یا قرآنو قبول کنه یا روایاتی ک تحریف شدن فقط قرآنه ک تحریف نشده ب نظرمن همه چی در قران هست و کامل ترین کتابه و روایات و حدیث ها هم تحریف شدن.
احسنت
خوبی شما
من با اینکه کاملا مطمین هستم که شمایی که میگی همه چیز در قران هست خودت ننشستی قرانو بخونی الیته .در مورد سگ من با شما هم نظر هستم ونجس بودنشو قبول ندارم و اینو با تحقیق در خود قران و همین احادیث میتونم ثابت کنم که تو نظر جداگانه هم توضیحش دادم
شما میگی ما شیعه ها همین شیعه بودن که تو قران نیست و شما چطور میتونی شیعه باشی ولی به ایمه و امامان و احادیثشون کاری نداشته باشی فهمیدن همین قران در خیلی از مواردش به وجود امامان ما نیاز داره درضمن خیلی مسایل مهم هست که یا تو قران نیست ویا خیلی کلی اشاره شده مثل چگونگی نماز خوندن ما یک ایه درقران داریم بنام ایه وضو که برسر ترجمه این ایه بین شیعه و سنی اختلاف وجود داره وشما به تفسیر هر کدوم که گوش بدی میبینی که با وجود اختلافی که در دو مذهب وجود داره ولی نمیشه تشخیص داد که کدوم تفسیر صحیح هست و اینجاست که ما شیعیان با احادیث و روایات به نحوه وضو گرفتن پبامبر و امامان پی میبریم
اجتهاد در دین ما برپایه چهار چیزه کتاب(قران) سنت اجماع و عقل و با هیچ کدوم ازاین چهار مورد به تنهایی نمیشه همه چیز رو فهمید وسنت رو ما از روی احادیث میتونیم بفهمیم حرفی که شما زدی که قران کامله و گویای همه چیز هست و مابه چیزه دیگه ای احتیاج نداریم دقیقا همین حرف رو زمانی که پیامبر در بستر بیماری بود و قلم وکاغذ خواست وصیت کنه که بعد مرگش کسی منحرف نشه … گفت پیامبر داره هذیان میگه و ما به وصیت پیامبر نیازی نداریم و قران گویای همه چیز هست و … شما میگی ما شیعیان نباید مثل وهابی ها باشیم ولی داری حرفی رو میزنی که خلیفه بزرگ وهابی ها زده
در مورد جعلی بودن احادیث هم درسته احادیث جعلی بسیاره و خیلی هم از این احادیث استفاده میشه و متاسفانه هنوز این فرهنگ جا نیوفتاده که وقتی حدیثی گفته میشه سند اون حدیث هم بررسی بشه ولی با علم رجال و حدیث شناسی ویا با مراجعه به کتب میشه براحتی فهمید که یک حدیث چقدر معتبره احادیث متواتر وصحیح که در صحت انها هیچ شکی نیست و احادیث ضعیف و …. و اینطوریم نیست که شما میگی احادیث جعلی هستند و نمیشه جعلی بودنشو تشخیص داد درسته نمیشه کاملا فهمید کدوم احادیث جعلی هستند ولی میشه فهمید که کدوم احادیث جعلی نیستند
و این که من گفتم شما خودت قرانو نخودی از این جهت بودکه اگر قرانو خونده بودی هیچ وقت همچین حرفی نمیزدی چون داخل خود قران ایه هایی وجود داره که میگه نمیشه هر کسی بره به قران رجوع کنه و دقیقا متوجه قران بشه و ما برای فهمیدن بخش های زیادی ازخود قران نیاز به احادیث داریم برای نمونه شما رو رجوع میدم بهسوره آل عمران ایه ۷
اگر قرآن کفایت میکنه کجای قرآن نوشته نماز صبح رو دو رکعت بخونیم کسی که پیامبر رو قبول داشته باشه فرمودند کتاب الله و عترتی (اهل بیت)
احسنت به شما واحسنت به این متن که منو کاملا از شک درآورد
شما درست میگی
کجای قرآن اصلا به شیعه و سونی ذکر کرده
من خودم چندبار قرآن رو ختم کردم ندیدم
خدا چیزی که در قرآن ذکر کرده ما قبول داریم و بهش ایمان داریم و عمل میکنیم بقیش …
[…] […]
سگ نجس نیست ولی سگ را نباید در محل زندگی خود راه بدهیم مثال بعضی ها سگ در اتاق خواب سر سفره سالن پذیرایی یعنی کاملا مثل یک دوست یا همنشین استفاده میکنند انسان اشرف مخلوقات است سگ یک حیوان است البته در این دوره زمانه آدم های پست از حیوانات هم هستند با این وجود سگ را نباید جای راه بدهیم. که محل زندگی اشرفی مخلوقات است
شمایی که خودتو اشرف مخلوقات میدونی، پس باید اینم بدونی که مراقبت از تمام گونه های دیگه ی حیوانات از جمله سگ و گربه و پرندگان که تو محل زندگیت هستن هم به عهده ی شماست، فقط اسم انسانیت و ادم بودن رو که یدک کشیدن ارزش نداره، اگر دیدی یه حیووون حالا هر چی که داره درد میکشه و مثل تو نه زبون داره نه میتونه بره پیشه دکتر خودشو درمان کنه، رو بردی دکتر و ازش مراقبت کردی و بهش زندگی دادی مردی غیر از این فقط ی ادمی که اسمه اشرف مخلوقات و یدک میکشی
افرین به شما
بعضیا خودشونو اشرف مخلوقات میدونند اما به خودشون اجازه میدند هر کاری رو بکنند
خدا انسان رو اشرف مخلوقات کرد که نایبی باشند از جانب خودش بر روی زمین تا هم به نحو احسن خودشون زندگی کنند و شاد باشند وهم به مخلوقاتی رسیدگی کنند مثل حیوانات و پرندگان و غیره
ودزدی و ربا و دروغ و خر کار ناپسند از دید خدا ازش دور بمونند
آیا ما تو ایران میتونیم خودمونو اشرف مخلوقات بنامیم
انهایی که به همنوع خود رحم نمیکنند میتونند به حیوانات رحم کنند؟
آدم و هوا بخاطر یک میوه ممنوعه از بهشت راننده شدند اما خیلیا با وجود اینهمه ظلم و ستم ودزدی ودروغ و فحشا در ایران بازم خودشونو اشرف مخلوقات میدونند
من به شخصه از بچگی سگ داشتم و کارهایی از سگ دیدم که ترجیهش میدم به خیلی از آدمها
توی ترجمه ایه قران ،اتقوالله، رو ترجمه کردید از خدا پرهیز کن!!!!!!!!!! من نه مخالف سگم نه مذهبی افراطی اما این متن کاملا غرض ورزانه ست.
منطور این متن این نبود که از خدا بپرهیزید.منطور اینه که از ازار سگ ها که خدا بدش میاید بپرهیزید.
[…] […]
ببخشید ولی میشه بگی که دوست داری از گوشت سگ و خوک بجای گوشتت گوسفندو گاو بخوری؟؟
الان اینجا کی از خوردن گوشت سگ و خوک حرف زد که تو اینجور نوشتی, انصافا سواد خوندن داری یا نه. اصلا معلوم نیس فاز بعضیا چیه بخدا, یکم سواد درک مطلبتو ببر بالا
همینو بگو
واقعا فازش چیه این؟
دمت گرم قشنگ جوابشو میدی با منطق و سخنان چکشی ایول
باسلام من یه سوالی داشتم..
راستش من یه دختر خیلی تنهاییم یعنی پدر و مادرمو اصلا دوست ندارم یه دلیلی برای دوست نداشتنشون دارم اما خودمو کنترل میکنم..تنفری که من به پدر و مادرم دارم هیچکس نمیتونه درمون کنه چون کاز از کار گذشته نه تنها پدر و مادرم بلکه همه کسانی که میشناسم..همشون فقط خواهرمو بیشتر قبول دارن و اصلا برام مهم نیست و اگه بمیرن فک نکنم گریه کنم…خب من تو این دنیا خیلی تتنهام و فقط خدارو دارم خدارو شکر تمام کارای دینیو انجام میدم..هیچ دوستی تو زندگیم ندارم یا اگه هم دارم همشون ازم بدشون میاد یا چمیدونم خیلی ها گفتن اگه میخوای از تنهایی در بیای برو دوست پسر بگیر:|من از دوست پسر بازی خیلی بدم میاد هنوز انقدر بدبخت نشدم برم دوست پسر بگیرم..میگم آیا برای منی که انقدر مشکل دارم و تنهای تنها هستم و نیاز به یک دوستم خرید سگ و نگهداری اون در پشت حیاط جایز است یه پشت خونه بزرگ داریم که مرغا نگه داری میشن راستش پیش خونه ما شغال زیاد میاد هم این سگ میتونه دوستم باشه هم نگهبان خونمون..آیا جایز است؟؟
عزیزم اول اینکه باید بهت بگم پدر و مادر هر چقدرم بد باشن خیر و صلاح فرزندشونو میخوان دوم اینکه شاید تو خیلی به اینجور مسائل حساس هستی که فکر میکنی اونا به خواهرت بیشتر از تو توجه میکنند.هر پدر و مادری برای بزرگ کردن و تربیت فرزندش سختی و مشقت های زیادی رو تحمل میکنه و برای حفظ فرزندش حتی حاضر میشه از جون خودش هم بگذره.مطمئن باش پدر و مادرت حتی راضی نمیشن یه مو از سرت کم شه پس اینطور حرف نزن خدا رو خوش نمیاد…
سوم اینکه به دلیل احتمال نجس بودن سگ که من خودمم شک دارم به این موضوع اگه به خونه نیاری و فقط تو پشت بوم ازش نگهداری کنی مشکلی پیش نمیاد….
امیدوارم موفق بشی و قدر پدر و مادرتو بدونی عزیزم
سلام…پدرمادر نعمتی هستش که خدا فقط یه بار به ادم میده من تو زمدگی شما نبودم پس هرجور خودت میلته…و پر رابطه با سگ بهت بگم که بهترین دوست میتونه برا آدم باشه و به نجس بودنش اصلا اعتقادی ندارم وقتی ازش نگهداری کنی میفهمی من چی میگم…موفق باشی
جایز است ولی مواظب باش سگ ، مرغ و خروساتو باطل نکنه ، چون تجربه دارم
سلام واقعا من واسه شما خیلی متاسفم که یک حیوون رو به خانواده خودتون ترجیح میدین هر چقدر که مادر و پدر تو بد باشن بازم بازم تو نمی تونی همچین حرفی یا همچین کاری بکنی دقیقا دختر خانوم اینو بدون که مشگل خود تو هستی که همه بدشون از تو میاد کاشکی من یه پدر مادر داشتم صبح تا شب میزدن تو سرم کبود سیاه ام می کردن ولی بودن پیشم
چقد مثل منی
زندگیامون مو نمیزنه
اولا شما جوری که حرف زدی اقتضای سنتونه احتمالا ۱۶تا۱۸سال سن داری
هیچ پدر ومادری بین بچه هاش فرق نمیذاره
شما اولا بیشتر محبت کن …
شما هانا خانم سوالتو باید از یه کارشناس مذهبی و یا روانشناس بپرسی. اینطوری هر کسی از ذهن خودش بهت جواب میده و نتیجه دقیقی نمیگیری. موفق باشی …
من سگ ندارم و چیزی که شنیده بودم این بود که تا هفت متری این حیوان نجسه اما چیزهایی از این حیوان دیدم که خیلی برام شبهه انگیز شد که چرا این حیوان تو اسلام انقدر منفوره و در این مورد تحقیق کردم تو قران از سگ هیچ ایه ای به عنوان حیوان نجس نداریم بلکه از این حیوان هم به خوبی یاد شده و هم حیوانی که سگ برای انسان شکار کنه هم مستفیما حلال شده پس تا اینجا این حیوان نمیتونه نجس باشه و فقط یک حیوان حرام گوشت هست در روایات و احادیث از سگ بازی به بدی یاد شده که نگهداری و تربیت سگ با سگ باری کاملا فرق داره و در روایات و احادیث دیگه که در مورد نگهداری این حیوان صحبت شده کاملا مشخصه که این حیوان نجاستی نداره و اگر داره بخاطر بیماری بوده که امروزه با پیشرفت پزشکی این موضوع منتفی هستش و برای نگهداری این حیوان اداب و رسومی وجود داره که در صورت رعایت این اداب هیچ تناقضی و اشکال شرعی وجود نخواهد داشت که متاسفانه علما و مراجع در این زمینه کم کاری کرده اند و اگر کسی بخواد این اداب رو بدونه باید کلی تحقیق کنه البته درگذشته شاید لزومی هم نداشته ولی این روزها که مردم به تقلید از غرب به نگهداری این حیوان علاقه مند شدن فرهنگ سازی وشرعی کردن نگهداری سگ واجبه
بطور خلاصه میتونم بگم که نگهداری برخی نژاد های سگ با رعایت اداب اون از نظر اسلام کاملا بلامانع هست و با پرهیز از نگهداری بعضی نژاد های سگ مثل نژاد های تزیینی و جداکردن محل زندگی و خورد وخوراک این حیوان هیچ تناقضی با روایات و احادیث هم پیش نمیاد اما متاسفانه به طوری این حیوان باوفا رو منفور جلوه داده اند که من بچشم دیدم روی این جیوان نفت ریختند وزنده زنده اتشش زدن و طرف برای دفاع از کارش میگفت نجیسه که این حیوان نه در این حد نجس هست و نه در حدی تمیز که هم سفره انسان بشه
اگه کمی تجقیق کنید میبینید که چند نفر جونشون رو مدیون همین سگ های خانگی هستند ویا در زلزله ها جون چند نفر رو همین حیوان نجات میده یا تو مبارزه با قاچاق و تروریسم (سگ های مین یاب)
واقعا حرفتون از مسخره هم۷متر اونور تره
کی گفته ۷متری سگ نجسته
یه آیه برای من بیار که نجسته تا ما هم چهل متری سگ وایسیم
یکم درکمونو ببریم بالا مثل کشورهای دیگه واقعا ایرانیا ۱۰۰سال رفتند عقب همه پیشرفت میکنند ما پسرفت کردیم
خدا آخر و عاقبتمونو بخیر کنه ما با کیا شدیم ۸۰ملیون
در جواب دوستانی که در مورد سوال هانا اظهار نظر کرده اند چرا همیشه دیگرانو قضاوت میکنید این بنده خدا کی گفت من میخوام به جای پدر مادرم سگ بیارم که میگید سگو به پدر مادر ترجیح داده
داره میپرسه برای تنهاییش میتونه یه سگ نگه داره یا نه که توئ نظر قبلی من میتونه جوابشو بگیره
و دوست من جواد سلیمانی ما احادیث و روایات زیادی در مورد احسان به پدر و مادر داریم ولی باید بدونیم پدر مادر به چه کسی گفته میشه
و قطعا اون روایات و احادیث در مورد والدین بیولوژیکی نیست یعنی مادر کسیه که در حق ادم مادری کنه و صرفا لزومی نداره ادمو به دنیا اورده باشه بی انصافیه بگی کسی که در حق ادم مادری کرده ولی چون نامادری بوده احسان کردن به اون واجب نیست ولی به پدری که دخترشو میفروشه یا اجاره میده هر چقدر هم بد باشه مهم نیست یا والدینی که برای خرج اعتیادشون بچشونو برای کار به چهار راه هامیفرستن چون پدر و مادر هستند واجبه بهشون احسان بشه
درسته واجبه به پدر و مادر احسان کرد ولی منظور از پدر و مادر کسانی که صرفا ادمو به دنیا میارن نیست بلکه کسی که در حق ادم پدری یا مادری کرده باشه حتی کافر هم باشه باید بهشون احسان کرد دوست من من هم برای شما متاسفم که مقام پدر و مادری از نظر شما فقط با رابطه بیولوژیکی معنی پیدا میکنه البته این نظرم ربطی به اون خانوم نداره من اصلا کاری ندارم چرا با اطرافیانش مشکل داره اون یه سوالی کرده و شرایط خودشو هم توضیح داده نخواسته قضاوتش کنید
اکثر نظراتتون خوب بود دوستان نظر من هم اینه که اگه یکم قدرت فکر داشته باشیم میتونیم بفهمیم که اگر انسان از زندگی با سگ نهی شده بیشتر ازین بابت هست که خیلی از پدر و مادران اون رو ب عنوان فرزند قبول می کنن و خیلیا حتی باهاشون ارتباط جنسی بررار میکنن ب نظر من اگع این چیزا تو کار نباشه مشکلی نداره ما انسان ها گاها افراطی رفتار میکنیم و با توجه ب اینکه سگ ها حیوانات وفادار و زیبایی هستند ممکنه این اتفاقات بیفته دین اسلام هم فقط می خواد ازین حرکات افراطی جلوگیری کنه وگرنه من عاشق سگ ها هستم و میخوام سگ بخرم دین اسلام دینی نیست که اینقدر سخت باشه و کاملا یک حیوان رو که خدا خودش بوجود آورده … ب نظر من خیلی ازین احادیث بدست افراد افراطی و جاهل دستکاری میشن که این از دست … برمیاد از همون زنده ب گور کردن دخترا میشه فهمید بهترین. کمرجع ما قرآن و بعدشم عقل ماست بیاین اسلام رو واقعا بشناسیم^^]
سلام به همه دوستان خوبم من مسلمانم ولی نه انقدری به قرآن مسلطم که از روی اون بخوام نظر بدم نه اینکه کاری به حرف بقیه دارم فقط این و میدونم که وقتی سگها بموقع واکسینه میشن و داروهای لازمه شون و استفاده میکنن بیماریهاشون مهار میشه اما ما باید این و بدونیم که هر حیوانی مخصوصا گوشتخوارها بزاق و رطوبت بدنشون میکروبهایی داره که ممکنه تو بدن ما بیماری تولید کنه چون هر چقدر تمیز باشن این میکروبها داخل بدنشون وجود داره چون این مخلوقات برای آزاد زندگی کردن آفریده شدن و این آلودگی برای ما ضرر داره واگرنه حیوون که برای بقیه بجز انسان ضرری نداره قدیم ترها کلمه نجاست رو برای این بکار میبردن که به آدمای بی سواد اون دوره بفهمونن زیاد نزدیک شدن منظور همکاسه و کنا رهم زندگی کردن سگ برای انسان خوب نیست وقتی واکسنی نبوده بهداشتی نبوده پیغمبر چطور باید این و حالی میکرده؟؟
الان هم بارعایت بهداشت و حداقل نبردن حیوانات در رختخواب چرا نگهداری سگ باید ایراد داشته باشه؟
حتی نگهداری یه مرغ هم که ما میگیم نجس نیست داخل رختخواب و محل خوراکمون ایجاد بیماری میکنه.
یکی از دوستان ما بخاطر نگهداری گربه با یه بیماری عجیب که هر روز بدنش ورم میرد و نتونستن درمانش کنن ولی تشخیص دادن موی گربه وارد بدنش شده جونش رو از دست داد این تشخیص هم دکترای آلمان دادن و گربه هم نجس نیست ولی گفتن از نزدیک شدن زیاد حیوون این بیماری و گرفته
قران به کافر بودن کسانی که بر مردگان عزاداری و بی تابی میکنند و کسانی که در استضعاف به سر میبرند و خودشان را نجات نمیدهند به حرام بودن شراب وگوشت خوک به نمازهای پنجگانه و وضویی که باید به کبتین یا پاشنه پا برسه به خلافت و به ارث بردن زمین توسط بندگان!صالحش اشاره دارد!
سلام خدمت دوستان گلم , من خودم مزرعه پرورش و تکثیر سگ دارم تقریبا همه مدل سگی هم داشتم , آدم مذهبی هم هستم , و بخاطر همین خیلی در این مورد تحقیق کردم .
ببینید مسئله نجس بودن سگ کاملا صحیح هست ,خیال همتون رو راحت کنم .
اما یکمی داره زیاده روی میشه , خلاصه بگم , چیکیده تمام روایات این هست که نگهداری سگ مشکلی نداره درصورتی که
اگر سگ تو خونه دارید ظرف غذا و آب و وسایل هاش و محل نگهداری آن از محل زندگی شما جدا باشه, یعنی سگ رو نیارید تو خونتون , تو اتاق خواب , و ….
بعد اگه بهش دست میزنید دستتون رو بشورید
اگه لباستون به سگ خورده و میخاید با اون لباس نماز بخونید
اگه سگ خیس بوده و لباستون خیس شده باید لباس بشورید , ولی اگه سگ خشک بوده نمیخاد لباس رو بشورید فقط آب بپاشید رو همون قسمتی که به سگ خورده ,
همین ,
این که میگن تا هفت متریش نجس هست و …. دروغه
خرید و فروشش هم حلال
تنها دلیلی هم که گفتند سگ نجس هست به نظر من چون کثیف هست , اون جای خودش رو لیس میزه و تا پیشش میری چون ما رو دوست داره , دست ما رو هم لیس میزنه , و ۹۸ درصدشون هم انگل دارن , و ۱۴۰۰ سال پیش مثل الان واکسن نبوده که بزنن به سگ ها یا قرص زد انگل بهشون بدن,
بگذریم , اگه بخای دقیق بشی همون گوسفندی که گوشتش حلال هست , ادرارش نجس هست , یعنی گوسفند هم نمیتونی بیاری توی اتاقت , حتی اگه یادش بدی بره دستشویی بازم پشم های زیر شکمش نجس هست مثل سگ ها , بشینه رو قالی, قالی رو نجس کرده ,
من به عنوان کسی که یک دهه با سگ ها بزرگ شدم و بزرگشون کردم , هیچ وقت سگ توی خونتون نیارید , توی حیاط اشکالی نداره , هر چقدر هم که واکسن و دارو خورده باشه هر چقدر هم که تمیز باشه و هر روز هم بشوریش , آخرش کثیفه ,
من خودم هر وقت میخام برم بهشون غذا بدم لباسم رو عوض میکنم لباس کارم رو که مخصوص این کار هست میپوشم بهشون غذا میدم زیر قفس هاشون هم تمیز میکنم , دو باره لباسم رو عوض میکنم, دستم هم میشورم میام خونه ,
کلام آخرم هم , آدم میتونه هم سگ داشته باشه و هم موئمن باشه و نماز شم بخونه , فقط باید تمیز باشید , همین
یعنی شما با این متنت تمام شبهات و اصل کلام رو بیان کردی. به قولی آب پاکی رو ریختی رو دست همه. بنظر من منفور بودن با نجس بودن بسیار متفاوت است. دیگه فکر کنم جای هیچگونه بحثی نمیمونه. ممنون از شما …
ماشاء الله اینجا چقدر مجتهد داریم
بچه ها سلام…
من یه توله سگ گرفتم…ولی خر جا میرم و هر کی میاد اخو اوخ میکنه که نجسه…تو خونه هم نمیارمش.فقط تو حیاطه.ولی همسرم یا خواهر زادم یا هر کی که میره سمت تد(سگم)میاد خونه فک میکنم کثیفه…پدرم درومده بسکه شستو شو کردم…خودمم فک میکنم یکم وسواس داشته باشم….
همش میام نت میخونم یکی میگه نجسه یکی میگه نیست…خودم فک میکنم نیست…ولی دوباره میگم پس اینا که میگن هست چی میگن…تد خیلی پسره خوبیه خیلیم کوچولوعه.من خیلیییی دوسش دارم…بهش وابسته شدم.
خونه ما جای پرتی هست.دو تا حیاط نسبتا بزرگ هم داریم.برای نگهبانی گرفتیم.ولی بیشتر دوستمون شده…..
چکار کنم؟؟؟سگنجسه یا نه؟؟؟
آب دهنش نجسه یا موهاشم نجسته:،(
نمیشه بهشم دست نزد تا میری پیشش مث بچه کوجیک همش میخواد از سرو کولت بالا بره…..
من خودم لباسمو میرم خونه عوض میکنم ولی بقیه نه….خونمون کثیفه؟
من دارم چل میشم..گچرا این حیووون به این خوبیو نازی باید بگن نجسه…نمیشد خدا و یا پیامبرا تو روایات میگفتن خوبه…آخه چرا…ایما ک واکسنو قرصو اینا میخورن.
در ضمن جای دستشوییشم بلده.کمکم کنید بگید چکار کنم.نگهش دارم یا نه؟
سلام
من وقتی بقول سما شبهه را خواندم بییشتر حرفاش منطقی بود تتا جواب شما به شیهه
من مثل خیلی چیزا این چیزا رو تو خانواده سنتی و تقلید کار و تو مدرسه یاد گرفتم
یاد گرفتم سگ نجس است
اما الان عقلم مه شاید شاید ااسن جورری نباشه شایدم باشه
البته احتمالا نجس مطلق بودن یا کجاش نجس بودن بحث است
سگ اصلا نجس نیس.من کل قرانم خوندم ولی همچین چیزی توش ندیدم.نجس اونیه ک بی ازار ترین مخلوق خدا را ازار میده
نجس اون مسلمانیه که مخلوق بیگناه خدا را شیرده و شیرخوار می کشه .لعنت خدا بر کسانی که حیوان های دو پا را به قتل بنده بی زبان خدا تحریک می کنند و همدستی در قتلشون می کنند
خواندن و عمل کردن به قرآن کار پسندیده ای هست ولی توجه کنید که خوارج نهروان ، ابن ملجم مرادی ، عبدالملک مروان از قاریان و حافظان قرآن بودن و آخرش هم دستشون به خون ائمه آلوده شد . قرآن بدون اهل بیت میتونه باعث گمراهی بشه . خدا عاقبت همه مون رو ختم به خیر کنه
سلام. صاحب مقاله محترم در مورد سگ اصحاب کهف فرمودند که تعریف خداوند از آن حیوان ربطی به نجاست اون نداره. خوب سئوالم از ایشون اینه که اگه ربطی نداره یه مورد نجس دیگه هم نمونه بیارید که نعوذبالله خدا ازش تعریف کرده باشه مثلا بول غائط.من که ندیدم. بعد شما فرمودین سگ شکاری طوری شکارو میگیره دندون توی گوشت نره یا حرفای دیگه. ازکجا مطمئن هستید. حالا اگه دندون توی گوشت شکار بره حکمش چیه.
۱ . اصل، طهارت هر چیز است تا اینکه نجاست آن در شرع اثبات شود؛ زیرا نجاست مانند طول و وزن از عناوین حقیقی نیست، بل مانند حرمت از عناوین اعتباری است که با حکم شرع پدید میآید و از این رو، برای نجس دانستن چیزی لازم نیست که در طبیعت آن عنصر منفوری کشف شود، بل کافی است که اثبات شود خداوند به نجاست آن حکم کرده است؛ همچنانکه برای حرام دانستن چیزی لازم نیست که در طبیعت آن عنصر مضرّی کشف شود، بل کافی است که اثبات شود خداوند به حرمت آن حکم کرده است. هر چند اگر در طبیعت چیزی عنصر مضرّی کشف شود، حرام بودن آن در شرع ثابت است؛ چراکه خداوند با بیان عامّ خود از هر چیز مضرّی بازداشته و فرموده است: «وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ۚ» (نساء/ ۲۹)؛ «و خودتان را نکشید» و فرموده است: «وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» (بقره/ ۱۹۵)؛ «و خودتان را با دستانتان به هلاکت نیندازید»، ولی اگر در طبیعت چیزی عنصری کشف شود که طبیعت بیشتر مردم از آن کراهت دارد، نجاست آن در شرع ثابت نیست؛ چراکه از یک سو ممکن است طبیعت بیشتر مردم از چیزی کراهت داشته باشد که درخور کراهت نیست، بلکه درخور رغبت است؛ چنانکه خداوند فرموده است: «فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا» (نساء/ ۱۹)؛ «پس شاید از چیزی کراهت داشته باشید و خداوند در آن خیر بسیاری قرار داده باشد»؛ خصوصاً با توجّه به اینکه بیشتر مردم به خواصّ موادّ و سود و زیان آنها علمی ندارند و صرفاً با لحاظ رنگ، بو و مزهی آنها دربارهیشان قضاوت میکنند و با این وصف، نمیتوان میان کراهت آنان از چیزی و نجاست آن در شرع ملازمهای برقرار دانست و از سوی دیگر نجاست چیزی در شرع به معنای عدم نظافت آن در واقع نیست تا جنبهی موضوعی داشته و برای آنان قابل کشف باشد، بل به معنای مانعیّت آن برای نماز است که جنبهی حکمی دارد و جز با بیانی از جانب خداوند معلوم نمیشود؛ زیرا نجاست چیزی در شرع به معنای این است که نماز گزاردن در بدن یا لباس یا مکان آلوده به آن صحیح نیست و تبعاً تطهیر آن سه از آن با وجوب نماز واجب میشود؛ چنانکه خداوند فرموده است: «وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ» (مدّثّر/ ۳-۵)؛ «و پروردگارت را تکبیر گوی و جامهات را تطهیر کن و از پلیدی دوری جوی»؛ همچنانکه طهارت چیزی در شرع به معنای این نیست که لزوماً آن چیز نظیفی است و ازالهاش از بدن، لباس و مکان اگرچه برای کارهای دیگر ضرورتی ندارد؛ چنانکه مثلاً آب دهان و بینی مسلمان طاهر محسوب میشود، به این معنا که نماز گزاردن در بدن یا لباس یا مکان آلوده به آن صحیح است، ولی نظیف محسوب نمیشود؛ چراکه میتواند حامل و ناقل بیماری باشد و از این رو، ازالهی آن از بدن، لباس و مکان کاری پسندیده، بلکه گاه ضروری است. از اینجا دانسته میشود که طهارت و نظافت در شرع با هم ملازمه ندارند و عدم وجوب اجتناب از چیزی در نماز به معنای عدم ضرورت اجتناب از آن در کارهای دیگر نیست.
۲ . میان مسلمانان دربارهی نجاست حیوانات اختلاف نظر وجود دارد؛ به این ترتیب که برخی از آنان مانند مالکیّه و ظاهریّه هیچ حیوانی را نجس نمیدانند و برخی از آنان مانند حنفیّه تنها خوک و آب دهان سگ و نه خود آن را نجس میدانند و برخی از آنان مانند شافعیّه و شیعه خوک و سگ هر دو را نجس میدانند، ولی حق آن است که هیچ حیوانی نجس نیست؛ چراکه از یک سو اصل طهارت همهی حیوانات است و ظاهرشان نیز با هم تفاوت چندانی ندارد، در حالی که نادیده گرفتن اصل و ظاهر بدون دلیلی علمآور از جانب خداوند جایز نیست؛ چنانکه فرموده است: «إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بِهَٰذَا ۚ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ» (یونس/ ۶۸)؛ «شما را بر این هیچ دلیلی نیست، آیا به خداوند چیزی نسبت میدهید که علمی ندارید؟!» و از سوی دیگر دلیلی علمآور از جانب خداوند بر نجاست هیچ حیوانی نرسیده و دلایل حنفیّه، شافعیّه و شیعه بر نجاست خوک و سگ ظنّی است، در حالی که ظن چیزی را از حق کفایت نمیکند؛ چنانکه خداوند فرموده است: «وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ ۖ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ ۖ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا» (نجم/ ۲۸)؛ «آنان را به آن علمی نیست، آنان جز از ظن پیروی نمیکنند و هرآینه ظن چیزی را از حق کفایت نمیکند». توضیح آنکه برای نجاست خوک به سخن خداوند استدلال کردهاند که فرموده است: «قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ ۚ» (أنعام/ ۱۴۵)؛ «بگو در چیزی که به من وحی شده است چیزی که بر خورندهی آن حرام باشد نمییابم مگر اینکه مرداری یا خونی ریخته شده یا گوشت خوکی باشد؛ چراکه آن نجس است یا فسقی باشد که نام غیر خداوند بر آن برده شده است»، در حالی که فقرهی «أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ»؛ «یا گوشت خوکی باشد؛ چراکه آن نجس است» تنها بر نجاست «گوشت خوک» دلالت دارد که خوردنی است و از این رو، بر «طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ»؛ «خورندهی آن» حرام است، نه نجاست سایر اجزاء «خوک» مانند مو و پوستش که خوردنی نیست و به کارهای دیگری میآید و تبعاً تحت اصل طهارت باقی میماند و با این وصف، میتوان گفت که خوک زنده نجس نیست؛ زیرا پوشیده از مو و پوست است و آن دو طاهر محسوب میشوند، ولی گوشت خوک که پس از ذبحش به دست میآید نجس است و از این رو، خوردن گوشت آن حرام و استفاده از مو و پوستش پس از تطهیر و دبّاغی جایز است و این قول علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی است که با طرق متعدّد و صحیح از اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده است؛ چنانکه به عنوان نمونه، زرارة بن أعین از امام جعفر بن محمّد صادق روایت کرده است: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْحَبْلِ يَكُونُ مِنْ شَعْرِ الْخِنْزِيرِ يُسْتَقىٰ بِهِ الْماءُ مِنَ الْبِئْرِ هَلْ يُتَوَضَّأُ مِنْ ذٰلِكَ الْماءِ؟ قالَ: لا بَأْسَ» (کلینی، الکافی، ج۳، ص۶ و ۷؛ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۴۰۹)؛ «از آن حضرت دربارهی ریسمانی پرسیدم که از موی خوک بافته شده است و با آن از چاه آب کشیده میشود، آیا از آن آب وضو گرفته میشود؟ فرمود: اشکالی ندارد» و نیز روایت کرده است: «سَأَلْتُ أبا عَبْدِ اللّهِ عَلَيْهِ السَّلامُ عَنْ جِلْدِ الْخِنْزِيرِ يُجْعَلُ دَلْواً يُسْتَقىٰ بِهِ الْماءُ؟ قالَ: لا بَأْسَ» (ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۰؛ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۴۱۳)؛ «از ابو عبد الله (صادق) علیه السلام دربارهی پوست خوک پرسیدم که آیا از آن دلو ساخته میشود تا با آن (از چاه) آب کشیده شود؟ فرمود: اشکالی ندارد» و این گواهی دیگر بر علم خاصّ علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی و اتّصالش به اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«سَأَلْتُ الْمَنْصُورَ عَنِ الْخِنْزِیرِ فَمَکَثَ ساعَةً لا یُجِیبُنِي ثُمَّ قالَ: إِنَّمَا الرِّجْسُ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ لا شَعْرُهُ وَ لا جِلْدُهُ! قُلْتُ: أَلَیْسَ جِلْدُهُ مُلْتَصِقاً بِلَحْمِهِ؟ قالَ: بَلیٰ وَ لٰکِنْ یُطَهَّرُ بِالدِّباغِ! ثُمَّ قالَ: ما بَقِيَ مِنَ الْإِسْلامِ شَيْءٌ إِلّا وَ قَدْ بَدَّلُوهُ»؛ «از منصور دربارهی (نجاست) خوک پرسیدم، پس ساعتی درنگ کرد و پاسخم را نداد، سپس فرمود: تنها گوشت خوک نجس است، نه موی آن و نه پوستش! گفتم: آیا پوستش به گوشتش چسبیده نیست؟ فرمود: چرا، ولی با دبّاغی پاک میشود! سپس فرمود: چیزی از اسلام بر جای نمانده است مگر اینکه تغییرش دادهاند»!
شاید از همین رو باشد که برخی برای اثبات نجاست خوک زنده، به سخن خداوند استدلال نکردهاند، بلکه به قیاس آن با سگ زنده استدلال کردهاند؛ با این توجیه که خوک زنده به اقتضای حرمت گوشتش در کتاب خداوند و عدم جواز نگهداریاش، از سگ زنده بدتر است و با این وصف، به طریق اولی نجس محسوب میشود (بنگرید به: مختصر المزنی، ص۸؛ رافعی، فتح العزیز، ج۱، ص۱۶۱؛ شافعی صغیر، نهایة المحتاج، ج۱، ص۲۵۴)، در حالی که این قیاسی ظنّی و باطل است؛ فارغ از آنکه نجاست سگ ثابت نیست تا قیاس خوک با آن به کار آید و از این رو، برخی قائلان به نجاست خوک اعتراف کردهاند: «لَیْسَ لَنا دَلیلٌ واضِحٌ عَلیٰ نَجاسَتِهِ» (نووی، المجموع، ج۲، ص۵۶۸؛ شربینی، مغنی المحتاج، ج۱، ص۷۸)؛ «برای ما دلیل روشنی بر نجاست آن وجود ندارد»!
اما برای نجاست سگ، به چیزی از کتاب خداوند استدلال نکردهاند، بل صرفاً به روایت ابو هریره و عبد الله بن مغفل از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم استدلال کردهاند که در آن آمده است: «إِذا وَلَغَ الْکَلْبُ فِي إِناءِ أَحَدِکُمْ فَلْیَغْسِلْهُ سَبْعَ مَرّاتٍ أَولاهُنَّ أَوْ إِحْداهُنَّ أَوِ الثّامِنَةَ بِالتُّرابِ» (مسند أحمد، ج۲، ص۴۲۷ و ۵۰۸؛ صحیح البخاری، ج۱، ص۵۱؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۱۶۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۱۳۰؛ سنن أبی داود، ج۱، ص۲۵؛ سنن الترمذی، ج۱، ص۶۱؛ سنن النسائی، ج۱، ص۵۲)؛ «هرگاه سگ در کاسهی یکی از شما زبان زد، باید آن را هفت بار بشوید که بار یکمش یا یک بارش یا بار هشتم با خاک باشد»، در حالی که استدلال به این روایت از چند جهت مردود است:
اولاً این روایتی واحد است و روایت واحد موجب ظن میشود و ظن در اسلام حجّت نیست؛ خصوصاً با توجّه به اینکه از طریق ابو هریره شهرت یافته و او در میان صحابه و تابعین متّهم بوده است (بنگرید به: صحیح البخاری، ج۲، ص۸۹؛ سنن أبی داود، ج۱، ص۲۸۵؛ سنن البیهقی، ج۳، ص۴۵؛ صحیح ابن خزیمه، ج۲، ص۱۶۷؛ صحیح ابن حبان، ج۶، ص۲۲۰)؛ تا جایی که روایت شده است عمر بن خطاب به این مرد دوسی گفت: «لَتَتْرُكَنَّ الْحَدِيثَ عَنْ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ أَوْ لَأُلْحِقَنَّكَ بِأَرْضِ دُوسٍ» (ابن عساکر، تاریخ مدينة دمشق، ج۵۰، ص۱۷۲؛ ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج۲، ص۶۰۰ و ۶۰۱)؛ «روایت از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را وا میگذاری یا تو را به سرزمین دوس ملحق میکنم»! بل به نظر میرسد که او در خصوص همین روایت نیز متّهم به دروغ بستن بوده؛ چراکه در صدر آن از أبو رزین روایت شده است که گفت: «رَأَیْتُ أَبا هُرَيْرَةٍ يَضْرِبُ جَبْهَتَهُ بِيَدِهِ وَ يَقُولُ: يا أَهْلَ الْعِراقِ! أَنْتُمْ تَزْعُمُونَ أَنِّي أَكْذِبُ عَلىٰ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ» (مسند أحمد، ج۲، ص۴۲۴؛ مسند ابن راهویه، ج۱، ص۲۸۴؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۱۳۰)؛ «ابو هریره را دیدم که با دست بر پیشانیاش میزند و میگوید: ای اهل عراق! شما میپندارید که من بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم دروغ میبندم» و سپس این روایت را بیان کرد!
ثانیاً این روایت به فرض صحّتش اخصّ از مدّعاست؛ چراکه تنها بر نجاست آب دهان سگ دلالت دارد، نه نجاست همهی بدن آن، بلکه بر نجاست آب دهان آن نیز دلالت صریحی ندارد؛ با توجّه به اینکه ممکن است امر به شستن هفت باره یا هشت بارهی کاسه، به سبب نجس بودن آب دهان سگ نباشد، بل به سبب متنجّس بودن آن با لحاظ تماس بسیارش با نجاسات یا حتّی مضر بودن آن با لحاظ احتمال هاری و امراض مهلک دیگر باشد که از طریق آب دهانش انتقال مییابد و این احتمالی راجح و موافق با قاعده است؛ چراکه اگر امر به شستن کاسه به سبب نجاست آب دهان سگ بود، شستن هفت باره یا هشت بارهی آن وجهی نداشت، بلکه شستن یک باره یا دوبارهی آن مانند شستن هر نجاست دیگری کافی بود و از این رو، ابو حنیفه که آب دهان سگ را با استناد به این روایت نجس دانسته، وجوب شستن هفت باره یا هشت بارهی آن را نپذیرفته و شستن یک بارهی آن را مانند شستن هر نجاست دیگری کافی دانسته است (بنگرید به: ابن ابی شیبه، المصنّف، ج۸، ص۳۹۴)، در حالی که پذیرفتن بخشی از روایت و نپذیرفتن بخشی از آن وجهی ندارد و مصداق سخن خداوند است که فرموده است: «أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ» (بقره/ ۸۵)؛ «آیا پس به بخشی از کتاب ایمان میآورید و به بخشی کافر میشوید؟!».
ثالثاً این روایت بر خلاف چیزی است که از کتاب خداوند دانسته میشود؛ چراکه از یک سو در کتاب خداوند خوردن از شکاری که سگ دستآموز برای صاحبش نگاه میدارد جایز دانسته شده است، بدون اینکه شستن آن پیش از خوردنش واجب دانسته شده باشد؛ چنانکه آمده است: «يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ ۖ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۙ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ ۖ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ» (مائده/ ۴)؛ «از تو میپرسند چه چیزی برایشان حلال شده، بگو چیزهای پاک برایتان حلال شده است و (شکار) چیزی از حیوانات شکاری که با تعلیم دادن به سگان آموزش دادهاید، به آنها از چیزی که خداوند به شما آموخته است میآموزید، پس از چیزی که برایتان نگاه میدارند بخورید و خداوند را بر آن یاد کنید و از خداوند بترسید که حسابرسی خداوند سریع است»، در حالی که سگان دستآموز شکار را جز با دهان و دستان خود نگاه نمیدارند و با این وصف، جواز خوردن آن بدون شستنش جز به معنای عدم نجاست آنها نیست و از این رو، مالک بن أنس به درستی گفته است: «يُؤْكَلُ صَيْدُهُ فَكَيْفَ يُكْرَهُ لِعابُهُ؟!» (المدونة الکبری، ج۱، ص۶)؛ «شکار سگ خورده میشود، پس چگونه آب دهانش مکروه دانسته میشود؟!» و از سوی دیگر مفهوم سخن خداوند که فرموده است: «أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ»؛ «یا گوشت خوکی باشد؛ چراکه آن نجس است» عدم نجاست گوشت غیر خوک است؛ چراکه اگر گوشت غیر خوک نجس بود، تخصیص گوشت خوک به حرمت با تعلیل به نجاست آن وجهی نداشت و روشن است که نسخ و تعمیم کتاب خداوند هیچ کدام با روایت جایز نیست، بلکه روایت هرگاه بر خلاف کتاب خداوند باشد، ترک یا حمل بر کراهت یا استحباب میشود (بنگرید به: بازگشت به اسلام، ص۱۹۴ تا ۱۹۷)؛ خصوصاً با توجّه به اینکه خود راویاش نیز همین کار را کرده؛ چراکه به سند صحیح از ابو هریره روایت شده است: «إِنَّهُ کانَ إِذا وَلَغَ الْکَلْبُ فِي الْإِناءِ أَهْراقَهُ وَ غَسَلَهُ ثَلاثَ مَرّاتٍ» (سنن الدارقطنی، ج۱، ص۶۶)؛ «او هرگاه سگ در کاسه زبان میزد آن را میریخت و سه بار آن را میشست» و این یعنی خود او روایتش دربارهی شستن هفت باره را ترک یا حمل بر استحباب کرده است!
از اینجا دانسته میشود که روایات رسیده از اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دربارهی شستن دست و لباس پس از برخورد با سگ حمل بر استحباب میشوند؛ خصوصاً با توجّه به اینکه برخی از آنها ظاهر در استحباب هستند؛ مانند روایت علیّ بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر که در آن آمده است: «وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْفَأْرَةِ تُصِيبُ الثَّوْبَ، أَيُصَلّىٰ فِيهِ؟ قالَ: إِذا لَمْ تَكُنِ الْفَأْرَةُ رَطْبَةً فَلا بَأْسَ وَ إِنْ كانَتْ رَطْبَةً فَاغْسِلْ ما أَصابَ مِنْ ثَوْبِكَ وَ الْكَلْبُ مِثْلُ ذٰلِكَ» (مسائل علیّ بن جعفر، ص۱۹۲)؛ «و از آن حضرت دربارهی موش پرسیدم که به لباس میخورد، آیا در آن نماز گزارده میشود؟ فرمود: هرگاه موش تر نباشد اشکالی ندارد و اگر تر باشد چیزی که به لباست خورده است را بشوی و سگ هم مانند آن است»؛ با توجّه به اینکه موش در میان مسلمانان نجس محسوب نمیشود و شستن لباس به خاطر آن مستحب و از باب نظافت است و سگ در ردیف موش قرار گرفته و شستن لباس به خاطرش مانند شستن لباس به خاطر آن دانسته شده و این به معنای عدم نجاست سگ و استحباب شستن لباس به خاطر آن از باب نظافت است. باری، سایر روایات رسیده از اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز از همین قبیل هستند، مگر روایت فضل أبو العباس که در آن آمده است: «رِجْسٌ نَجَسٌ» و روایت معاویة بن شریح یا میسرة که در آن آمده است: «لا وَاللّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ لا وَاللّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ» (بنگرید به: طوسی، الإستبصار، ج۱، ص۱۹)، ولی در سند اوّلی حسین بن حسن بن أبان و راوی دومی معاویة بن شریح یا میسرة است که هر دو مجهول الحال و غیر قابل اعتمادند و تبعاً نمیتوانند ناسخ یا تعمیم دهندهی کتاب خداوند باشند.
رابعاً این روایت بر خلاف روایات دیگری از پیامبر و اهل بیت اوست که بر عدم نجاست سگ دلالت دارند؛ مانند روایت عبد الله بن عمر که در آن آمده است: «كانَتِ الْكِلابُ تُقْبِلُ وَ تُدْبِرُ فِي الْمَسْجِدِ فِي زَمانِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرُشُّونَ شَيْئاً مِنْ ذٰلِكَ» (مسند أحمد، ج۲، ص۷۱؛ صحیح البخاری، ج۱، ص۵۱؛ سنن أبی داود، ج۱، ص۹۴؛ سنن البیهقی، ج۲، ص۴۲۹)؛ «سگها در زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم درون مسجد رفت و آمد میکردند، ولی هرگز بر چیزی از آن آب ریخته نمیشد» و این صریح در آن است که صحابه در زمان آن حضرت سگ را نجس نمیدانستند و قول به نجاست این حیوان پس از آن حضرت حادث شده است و مانند روایت رسیده از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم هنگامی که خواست از حوضی وضو بگیرد، پس به او گفته شد: «إِنَّ الْکِلابَ وَ السِّباعَ تَلَغُ فِي هٰذَا الْحَوْضِ»؛ «سگها و درندگان در این حوض زبان میزنند»، پس فرمود: «لَها ما حَمَلَتْ فِي بُطُونِها وَ لَنا ما بَقِيَ شَرابٌ وَ طَهُورٌ»؛ «برای آنها چیزی است که در شکمشان برگرفتهاند و چیزی که باقی مانده برای ما آشامیدنی و پاک کننده است» (بنگرید به: مصنّف عبد الرزاق، ج۱، ص۷۷) و در روایت دیگری آمده است که فرمود: «لِلْکَلْبِ ما أَخَذَ فِي بَطْنِهِ فَاشْرَبُوا وَ تَوَضَّئُوا» (مصنّف ابن أبی شیبه، ج۱، ص۱۶۷)؛ «برای سگ چیزی است که در شکمش برگرفته است، پس بیاشامید و وضو بگیرید» و این به منزلهی قاعدهای عام است که بر طهارت سگ دلالت دارد؛ چراکه آن حضرت با تقیید نفرمود: آب حوض کثیر است و از این رو، نجس نشده، بلکه با اطلاق فرمود: «برای آنها چیزی است که در شکمشان برگرفتهاند و چیزی که باقی مانده برای ما آشامیدنی و پاک کننده است» یا فرمود: «برای سگ چیزی است که در شکمش برگرفته است، پس بیاشامید و وضو بگیرید» و مانند روایت رسیده از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم دربارهی طهارت گربه با این تعلیل که «إِنَّها لَيْسَتْ بِنَجَسٍ إِنَّما هِيَ مِنَ الطَّوّافِينَ عَلَيْكُمْ أَوِ الطَّوّافاتِ» (مسند أحمد، ج۵، ص۲۹۸؛ سنن الدارمی، ج۱، ص۱۸۸؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۱۳۱؛ سنن أبی داود، ج۱، ص۲۵؛ سنن الترمذی، ج۱، ص۶۲؛ سنن النسائی، ج۱، ص۵۵)؛ «آن نجس نیست، آن تنها یکی از طواف کنندگان بر شماست»؛ با توجّه به اینکه مراد از «طواف کنندگان بر شما» حیواناتی است که در میان انسانها زندگی میکنند و تردیدی نیست که سگ یکی از آنهاست، بلکه با لحاظ مشروعیّت نگه داشتنش در گلّه، باغ و خانه برای حفاظت، به مراتب از گربه طواف کنندهتر محسوب میشود و وجه طهارت آنها لزوم عسر و حرج در صورت نجاستشان است؛ چراکه آنها در هر سویی پرسه میزنند و به مکانهای مختلف داخل میشوند و اشیاء گوناگون را لمس میکنند و تبعاً در صورت نجاستشان همه را متنجّس میسازند و این مستلزم عسر و حرج است، در حالی که خداوند فرموده است: «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» (بقره/ ۱۸۵)؛ «خداوند برایتان آسانی میخواهد و برایتان سختی نمیخواهد» و فرموده است: «مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَٰكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» (مائده/ ۶)؛ «خداوند نمیخواهد که بر شما تنگنایی قرار دهد، ولی میخواهد که شما را پاکیزه کند و اینکه نعمتش را بر شما کامل کند، باشد که شکرگزار شوید» و مانند روایات متواتری که خوردن شکار سگ اگرچه از آن خورده باشد را جایز دانستهاند، بدون اینکه به شستن آن امر کرده باشند (بنگرید به: مصنّف عبد الرزاق، ج۴، ص۴۷۳؛ مسند أحمد، ج۲، ص۱۸۴؛ سنن أبی داود، ج۱، ص۶۵۱ و ۶۵۲؛ سنن الترمذی، ج۳، ص۱۵؛ سنن البیهقی، ج۹، ص۲۳۷؛ کلینی، الکافی، ج۶، ص۲۰۳ و ۲۰۴؛ ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۱۵؛ طوسی، الإستبصار، ج۴، ص۶۷)؛ تا حدّی که ابو جعفر طوسی در تبیین نظر شیعه گفته است: «إِذا عَضَّ الْكَلْبُ الصَّيْدَ لَمْ يُنَجَّسْ بِهِ وَ لا يَجِبُ غَسْلُهُ … دَلِيلُنا قَوْلُهُ تَعالىٰ: وَ لَمْ يَأْمُرْ بِغَسْلِهِ [وَ] الْأَخْبارُ كُلُّها دالَّةٌ عَلىٰ ذٰلِكَ، لِأَنَّهُ لَمْ يَأْمُرْ فِيها بِغَسْلِ الْمَوْضِعِ» (الخلاف، ج۶، ص۱۲)؛ «هرگاه سگ شکار را گاز بگیرد با آن نجس نمیشود و شستنش واجب نیست … دلیل ما سخن خداوند است که فرموده است: و به شستن آن امر نکرده است و روایات همگی بر آن دلالت دارند؛ چراکه در هیچ کدامشان به شستن موضع امر نشده است»، در حالی که عدم وجوب شستن آن به معنای عدم تنجّس آن است که جز بر عدم نجاست سگ دلالت ندارد، بلکه آن را به منزلهی مفروغٌعنه قرار میدهد و مانند روایاتی که حکم افتادن سگ در چاه آب را با حکم افتادن حیوانات دیگر یکی دانستهاند (بنگرید به: طوسی، الإستبصار، ج۱، ص۳۶ و ۳۷) و مانند روایت ابن مسکان از امام جعفر بن محمّد صادق که در آن آمده است: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْوُضُوءِ مِمّا وَلَغَ الْكَلْبُ فِيهِ وَ السِّنَّورُ أَوْ شَرِبَ مِنْهُ جَمَلٌ أَوْ دابَّةٌ أَوْ غَيْرُ ذٰلِكَ أَيُتَوَضَّأُ مِنْهُ أَوْ يُغْتَسَلُ؟ قالَ: نَعَمْ إِلّا أَنْ تَجِدَ غَيْرَهُ فَتَنَزَّهَ عَنْهُ» (طوسی، الإستبصار، ج۱، ص۱۹)؛ «از آن حضرت دربارهی وضو گرفتن از آبی پرسیدم که سگ و گربه در آن زبان زده یا شتر یا چهارپا یا چیزی دیگر از آن نوشیده است، آیا از آن وضو گرفته یا غسل کرده میشود؟ فرمود: آری، مگر اینکه آبی جز آن پیدا کنی، پس از آن پاکیزگی جویی»؛ با توجّه به اینکه تجویزی مطلق است و شامل آب قلیل هم میشود و عبارت «فَتَنَزَّهَ عَنْهُ»؛ «پ
مطمئنم خودتم نفهمیدی این متن رو. چون از گوگل فقط کپی پِیست کردی …
من کاری بانویسندش ندارم ولی متن چالشی جالبیه حتما بخونید
من مخالف نجس بودن سگ هستم. ب نظر من سگ تنها حیوونی هست ک وفادار و باهوش و مهربون.من اومدم مسافرت شمال ی سگی هست ی چشمش و کور کردن (اینم از اشرف مخلوقات) هر سری براش غذا میبرم تا سوت میزنم میاد و دمش و تکون میده. میخوایم بریم بیرون تا سر کوچه میاد دنبال ماشین. براش اسکلت مرغ گرفتم هرسری میرم براش میریزم بخدا ک حس میکنم با نگاهش تشکر میکنه ازم. درضمن اشرف مخلوقات اونی نیست ک اسید بزنه ب قلب سگ بیچاره. خیلی دیدم ک سگ و اذیت میکنن اونم سگ های بی آزار و.
با سنگ میزنن بهشون با ماشین زیرشون میکنن اونام آفریده خدا هستند و خدا نگفته آزار برسونیم بهشون