پنج شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ , 21 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۹۴
ساعت انتشار : ۱۱:۱۸ ق.ظ
چاپ مطلب
برکت خواهی از طبیعت، سمبل‌های گیلان در نوروز؛

خیرات آش «چهارشنبه خاتون» تا آیین «عروس گولی»

نویسنده : مهری شیر محمدی

فرهنگ غنی با تنوعی بی‌نظیر در آداب و رسوم مرتبط با نوروز در گیلان، یکی از جاذبه‌های گردشگری فرهنگی استان است.

هفت سین

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، طبق‌گاه شماری و تقویم زمانی دیلم قدیم، آغاز سال نو در گیلان و مازندران، در نیمه مرداد برگزار می‌شد. طبق این‌گاه شماری «آیین نوروز بل» جشن آغاز سال نو در گیلان بود. این جشن نوروزی در نیمه مرداد برگزار می‌شد و بین ۱۳ تا ۱۷ مرداد در نوسان بود و نوروز بل آغاز کوچ گله داران ساکن کوه بود.

با این حال زمانی که ساکنان قدیم، از کوه به سمت جلگه آمده و کشاورز جلگه نشین شدند؛ همچون کشورهایی تحت نفوذ تمدن بین النهرین، آغاز سال نوی آن‌ها با تولد طبیعت گره خورد و تقویم گیلان و مازندران هم بر اساس فرهنگ کشاورزی تنظیم شد.

به مرور زمان، جلگه نشین هم آیین‌های سمبلیکی برای استقبال از نوروز فراهم آورد که پیوند ناگسستنی با طبیعت دارد. پیوندی که در آن انسان به عنوان جزئی از طبیعت، سعی دارد با تکریم عناصر طبیعی، برکت بیشتری از آسمان و زمین برای سال جدیدکشاورزی بخواهد.

در استان گیلان، یک ماه پیش از آغاز سال نو، آیین‌های مبتنی بر سمبل‌های کشاورزی آغاز می‌شد. تنوع قومی از یک سو و گستردگی سرزمینی، موجب بوجود آمدن آیین‌های متنوع پیشواز نوروز در گیلان شده است. هرچند بسیاری از این آیین‌ها امروز متروک شده، ولی با تلاش دوستداران فرهنگ محلی، برخی از آن‌ها تجدید حیات یافته‌اند.

«تَکَم خوانی» در غرب گیلان

به دلیل همجواری با استان ترک نشین اردبیل، در برخی شهرهای غرب استان گیلان هم آیین «تَکَم خوانی» اجرا می‌شود.

نویسنده کتاب فرهنگ عامه گیلان در مورد مراسم آیینه تَکم می‌نویسد: در این مراسم «تکم چی‌های آذری همراه عروسکی به نام تکم به شکل بز که دارای دسته‌ای است به شهرهای تالش، رضوانشهر، بندر انزلی و رشت می‌آمدند و با حرکت دادن عروسک ترانه شادی و بهاری می‌خواندند.»

 حسن دادرس ادامه می‌دهد: «عروسک آینه تکم از جنس چوب و به شکل بز بوده که پاهای آن متحرک است. در دو طرف این عروسک آینه‌های کوچکی می‌چسباندند و با تکه‌های پارچه و منجوق و پرک رنگین، تزیین داده می‌شود. به دلیل وجود این آینه‌ها به آن آینه تکم می‌گویند. عروسک تکم بوسیله چوبی به طول نیم متر از سوراخ تخته‌ای دایره شکل می‌گذرد که با حرکت دست تکم چی کنترل می‌شود.»

«نوروزی خوانان» فانوس به دست

سردبیر هفته نامه «شریف»، در مورد یکی از رسوم رایج در تالش به خبرنگار مهر می‌گوید: یکی از رسوم استقبال نوروز در تالش، نوروز خوانی است؛ بدین صورت که دو نفر یا بیشتر در شب‌های آخرین ماه سال با داشتن چراغی (فانوس چرا) به تک تک خانه‌های محله رفته و نوروز نامه‌هایی که در برگیرنده شادی، مدح امامان، یا سوگ فردی خاص و… است؛ می‌خواندند. نوروز خوان‌ها معمولا با خواندن آوای «بهار آمد/ خوش آمد…» آمدن بهار و عید نوروز را به همه نوید می‌دهند. پس از اتمام اشعار بهاریه، بزرگ‌تر خانه، هدایایی نظیر پول، حلوا، جوراب و… را به نوروزی خوانان اهدا می‌کند.

از معروف‌ترین این اشعار «دوازه امام» است و اغلب نوروزخوانان در ابتدا اشعار دوازده امام را می‌خوانند و هنگامی که به قسمت ترجیع بند می‌رسند، آن را دو نفری تکرار می‌کنند و بعد نوروز و نوسال را سر می‌دهند.

این شعر چنین آغاز می‌شود:
همی خوانم امام اولین را / شه کشور امیرالمؤمنین را/ وصی و جانشین یعنی علی را/ به یاسین و الف لام و به فیروز / دهید مژده که آمد عید نوروز / امام دومین هم دسته گل/ شفاعت می‌کند او بر سر پل / حسن بابش سوار است او به دلدل / به یاسین و الف لام و به فیروز/ دهید مژده که آمد عید نوروز…

این شعر در مدح دوازده امام است و تا پایان ذکر نام تمامی امامان ادامه دارد.

«گولی گولی چهارشنبه»

مومن منفرد همچنین به آیین «کولی کولی چارشنبه» که در چهارشنبه سوری انجام می‌شود اشاره می‌کند و می‌گوید: مردم با گذاشتن کوهه‌های کلش و آتش زدن و پریدن از روی آن در آخرین روز از چهارشنبه سال، رسم دیرین ایران زمین را بر پا می‌دارند. هنگام پریدن از روی آتش، مادران بچه‌های خردسال خود را بغل کرده اشعار این روز را می‌خوانند.
گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه/ زردی بشه، سرخی بایه نکبت بشه، دولت بایه

به این معنا که‌ای شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردی و ضعف و بیماری رخت بر بندد و نوبت سرخی و نشاط و خرمی فرا رسد. دوره نکبت و ناکامی به سر آید و دولت و اقبال روی کند.

نویسنده کتاب «تالشی مَسله ان»، از سنت «حلوا سازی» هم در تالش یاد می‌کند و توضیح می‌دهد: نوعی حلوای محلی در ماسال و شاندرمن ساخته می‌شود و معمولا مادربزرگ‌ها که در این کار مهارت دارند، به کمک دیگر اعضای خانواده حلوای مخصوص درست می‌کنند.

برشته کردن آرد و مات کردن شکر، مهارت خاصی می‌خواهد که از عهده زنان با تجربه برمی آید. آرد برشته شده را در شکر مات کرده مخلوط کرده وخوب چنگ می‌زنند و سپس گلوله‌هایی به اندازه یک تخم مرغ بر می‌دارند و بوسیله یک شیشه ته صاف، گلوله‌ها را پهن کرده و داخل حلوا را با مخلوطی از مغز گردو، زیره، زرد چوبه و دارچین پر می‌کنند وآن را به شکل مستطیل یا مربع تا می‌کنند.

منفرد از دیگر حلواهای محلی در تالش نام می‌برد و تصریح می‌کند: حلوای ضیابری، تونییه حلوا، دنگییه حلوا و… از دیگر شیرینی‌هایی است که برای سفره نوروز آماده می‌کنند.

در گذشته، این آماده سازی‌ها به صورت دسته جمعی بود و زنان تالشی هنگام ساخت حلوا خاطرات گذشته، نقل‌ها، ضرب المثل‌ها و چیستان‌های تالشی را باز خوانی می‌کردند و همین فرهنگ یاوری، باعث انتقال فرهنگ محلی به نسل‌های جدیر‌تر می‌شد.

«عروس گولی» و «رابچره»
یک مردم‌شناس گیلانی هم در مورد آیین عروس گولی به خبرنگار مهر می‌گوید: این آئین تقریبا در همه جای گیلان رواج داشته است.

هوشنگ عباسی در مورد این آیین توضیح می‌دهد: «عروس گولی» آیین نمایشی مخصوص جلگه نشین هاست و معمولا با موزیک و کمدی همراه بود. اعضای نمایش یک غول و یک پیرمرد و دو نوجوان که خود را به شکل «کاس خانم» و «ناز خانم» در می‌آوردند و ترانه‌های عروس گولی را در حین اجرا می‌خواندند. این نمایش با موسقی سرنا و نقاره و بعد از غروب خورشید آغاز می‌شد و گروه نمایشی، در محلات مختلف به راه می‌افتادند و یک عده تماشاچی هم معمولا همراهیشان می‌کردند. غول کلاه حصیری به سر داشت و صورتش را سیاه می‌کرد و با رقیب خود که پیرمرد بود، می‌جنگید.

سردبیر ماهنامه ره آور گیل، «رابچره» را نیز از دیگر نمایش‌های آیینی پیش از نوروز در رودبار نام می‌برد و می‌افزاید: رابچره مخصوص دامداران بود، معمولا جوانی در پوست بز یا پوست آهو می‌رفت و گروه نمایشی با گرداندن آن در محلات، شعرهای مخصوص می‌خواندند.

وی همچنین از آیین فراموش شده «بره اندازی» در مناطق رودبار یاد کرده و اظهار می‌کند: پیشانی بره‌ای را با پارچه‌های رنگین می‌آراستند و چند نوجوان در مناطق مختلف به راه افتاده و وارد خانه‌هایی می‌شدند که در آن زمان دیوار و یا حصاری نداشت. نوجوانان بره را آهسته داخل خانه می‌انداختند و صاحب خانه که می‌دانست این بره پیک نوروزی است، هدیه‌ای به گردن بره بسته و به بیرون خانه هدایت می‌کرد.

خیرات آش «چهارشنبه خاتون»

نویسنده کتاب «آیین‌های سنتی در گیلان»، همچنین از پخت نوعی آش در شب چهارشنبه سوری نام می‌برد، که سبزیجات آن گیاهان خودرو بوده است.

هوشنگ عباسی، یادآور می‌شود: در گذشته مردم در شب چهارشنبه سوری، آشی درست می‌کردند که به آن «چهارشنبه خاتون» می‌گفتند. این آش با استفاده از سبزی‌های محلی تهیه می‌شد. مردم جلگه نشین، هفت نوع گیاه محلی و کوه نشین‌ها ۴۰ نوع گیاه را از کوهستان‌های اطراف جمع کرده و با آن آش درست می‌کردند و به نیت خیرات بین دیگران توزیع می‌کردند و عقیده داشتند این خیرات موجب برکت به زندگی آن‌ها می‌شود.

صید ماهی از رودخانه‌ها

صید ماهی‌های کوچک برای سفره نوروز، هم از شادی‌های کودکانه در پیش از نوروز بوده که البته این روز‌ها جای خود را به ماهی قرمز داده است.

وجود رودخانه‌های پر آب در گیلان، این امکان را برای کودکان و نوجوانان فراهم می‌کرد تا از رودخانه و جویبار، یکی دو قطعه «کولی» و ماهی کوچک صید کرده و در تنگی شیشه‌ای می‌گذاشتند و باورشان بر این بود که در هنگام تحویل سال، ماهی از آب تنگ بیرون می‌جهد و لحظه تحویل سال نو را خبر می‌دهد.

پخت نان‌های محلی
پخت انواع نان محلی در استان نیز مهم‌ترین مشغولیت زنان گیلانی است. «بِپُختَه لاسئِه نون»، «نان خُلفه» و «نان کِشتا»، «نان لاکو» نان‌هایی است که همچنان در گیلان پخته می‌شود.

یکی از زنان سالخورده لنگرود در مورد نان پزی زنان کدبانو به خبرنگار مهر می‌گوید: چیدن انواع نان‌های محلی در سفره نوروز کاملا متداول بود. وقتی خانه تکانی عید تمام می‌شد، معمولا زن‌های فامیل دور هم جمع شده و هر روز برای یکی نان می‌پختند.

احترام حسین‌پور می‌افزاید: به عمل آوردن خمیر بپخته لاسه نون بسیار مشکل است و از عهده یک نفر برنمی آید. ترکیب این نان تماما آرد برنج است که ابتدا با آب خمیر کرده و سپس به صورت گلوله‌هایی کوچک و میان تهی در می‌آورند. گلوله‌های خمیر را در آب در حال جوش انداخته و بعد از چند دقیقه بیرون می‌آوردند و داغ داغ توسط چند نفر ورز داده می‌شود. بعد از آن خمیر را در اندازه‌های کوچک درآورده و پهن می‌کنند و روی سفال مخصوص که به آن «تُوئه» می‌گویند، می‌پزند.

نان برنجی دیگری هم در شرق گیلان پخته می‌شود که رنگ آن زرد متمایل به سرخ است و برخلاف دیگر نان‌های محلی کاملا خشک بوده و مانند بیسکویت خرد می‌شود. این نان مخصوص تالش محله، روستایی نزدیک دیزبن است و برخلاف بپخته لاسئه نون ماندگاری بیشتری هم دارد به همین دلیل نزدیک سال نو طرفداران بیشتری دارد.

«دَس حلوا» و «مُورغانه رنگ کودن»

یکی از نویسندگان شهر کومله نیز از پخت نوعی حلوا با آرد برنج در شرق گیلان می‌نویسد.

حسین شهاب، در مورد پخت «دَس حلوا» پیش از نوروز می‌نویسد: مقداری آرد برنج را در سینی مسی ریخته و با کمی روغن، تفت می‌دادند. شکر و ادویه را هم اضافه کرده و سپس خمیر سفت شده را با یک سنگ پهن بزرگ صاف می‌کردند. روی حلوا را با مغز گردو و دیگر مخلفات پوشانده و به شکل لوزی می‌بریدند. دس حلوا از شیرینی‌هایی بود که حتما در سفره‌های نورزو شرق گیلانی‌ها پیدا می‌شد.

«شال اندازی» در صومعه سرا

در روستاهای صومعه سرا، مراسم «شال اندازی» و یا «آیینه طاق دونی» نیز رایج بود. که هرچند این روز‌ها همچون قدیم رواج ندارد اما، سعی شده تا با احیای این سنت، مانع از فراموشی آن شوند.

این آیین که شبیه قاشق زنی استان‌های مرکزی است، مخصوص نوجوانان و جوانان محلات بود که بصورت نا‌شناس از اهالی هدیه دریافت می‌کردند. بدین صورت که، آیینه‌ای را با پارچه‌های رنگی و یا گیاه کیش (شمشاد) که همیشه سبز بود تزیین می‌کردند و آیینه را داخل خانه می‌انداختند و صاحبخانه هم هدیه‌ای به آیینه می‌بست و بیرون خانه می‌گذاشت.

در بیشتر آیین‌های نامبرده، پیوستگی انسان با یک یا چند عنصر طبیعت به چشم می‌خورد. در تمام ایران، آیین‌های نوروزی، با فرهنگ کشاورزی و معیشتی مردم گره خورده است. آیین‌هایی که نیاز انسان به طبیعت را به تصویر می‌کشد. در همه این آیین‌ها، چه پیشواز نوروز و چه بعد از سال نو و تا سیزده فروردین، مهم‌ترین پیام حفظ طبیعت است. پیامی که امروز کمتر بدان توجه شده و تنها برخورداری صرف از طبیعت مشاهده می‌شود.

منبع: خبرگزاری مهر

انتهای پیام/