به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، هفته نامه استانی راه ۵۷ نوشت:
الکساندر خودزکو، درباره اجـرای مـراسم نـوروزی در شمال به سال ۱۸۴۲ میلادی، نوشته است:
«نوروزی{خوانی} در گیلان امروز به پسر بچههایی گفته میشود کـه دسته جمعی حرکت میکنند و اشعاری به میمنت نوروز میخوانند. این پسر بچههای پر جـنب و جوش هشت تا دوازده ساله در روسـتاها و شـهرها به راه میافتند، جلوی در خانهها به خواندن شعرهای زیر میپردازند و به عنوان پاداش هدایای ناچیزی از قبیل میوه، تخممرغ، پولخرد و غیره دریافت میکنند»…
اما نوروزی خوانی در سده اخـیر، برخلاف گردآوری ارزشمند خودزکو، نظمیست در توصیف نوروز و بهار.
با وجود تـحولات اجـتماعی ایـن عصر و تأثیر تکنولوژی در زندگی مردم شهر و روستا، خوشبختانه هنوز هـم در گـوشه و کنار گیلانزمین«نوروزی»خوانها با نغمهها و تصنیفهای دلنشین خود چند هفته قبل از موسم بهار مژده طـلیعه نـوروز، ایـن جشن کهن و ملی، را به گیلانیان میدهند.این ترانهها معمولا توسط دو یـا چـند تـن از جوانان در کوچهها و محلات شهر و یا در کنار خانههای روستایی اجرا میشود. «نوروزخوان»ها سراسر گـیلان را زیـر پا مـینهند و به نیمی از شهرکها و روستاهای مـازندران نـیز میروند.
اغلب اینان نخست«دوازده امام» را میخوانند و بر ترجیع که میرسند، ترجیع را دو نفری تـکرار مـیکنند و بـعد«نوروز و نوسال»را میخوانند و گاه مقدار پول، برنج، چای یا تخممرغ را کـه مـی خـواهند، در شعر قید میکنند. ازمجریان«نوروزی خوانی»، یکی، نوروزیخوان است که ابیات منظوم نوروزی را از برمیخواند و فـانوسی روشـن در دل شب تاردر دستی و چوب دستی ای از چوب ازگیل-به جهت مقابله با سگها-در دسـتی دیـگر دارد.مجری دیگر نوروزی، «کیسهکش»است که هدایای دریافتی از خانهها را در کیسه جمعآوری و حمل میکند.«کیسهکش«، بیت تـرجیع نـظم را با نوروزیخوان تکرار میکند و معمولا مانند نوروزیخوان چوبدستیای برای مقابله با سـگها در دسـت دارد.آغاز برگزاری مراسم نوروزیخوانی، ازیک-دو و حتی سـه هـفته پیـش از فرارسیدن نوروز و سال نوی خورشیدی است.نـوروزیخوانی، طـی سالهای اخیر نیز-البته بهندرت-در نقاط مختلف گیلان پیگیری میشود مانند اجرای آن در برخی از روسـتاهای اطـراف شفت و رشت و تالش و ماسال…
شایسته دقت اسـت کـه نوروزیخوانی نـوعی اشـاعه فـکر عامه و راهی جهت تبلیغ افکار مـذهبی و سـیاسی بوده است و در اواخر دوران قاجاریه در تاریخ مبارزات سیاسی مردم این منطقه نقش جـالبی داشـته است و نوروزیخوانان غالبا دانسته اشعاری را حـفظ کرده و آنرا به عـمق روسـتاها میبردند.
آداب و مراسم نـمایشی عـامه گیلان در آخرین سالهای سلسله قاجاریه، بیش از پیش سمت و سوی سیاسی و اجتماعی به خود گـرفت کـه رسم نوروزیخوانی از جمله آن مراسم بوده اسـت.قـطعه نوروزی زیـر، دقـیقا، در فـاصله آغاز قیام جنگلیها«سـال ۱۲۹۴ خورشیدی) تا ایجاد تفرقه و شکاف در صفوف نهضت شکل گرفته اسـت:
شـود نوروز ما امسال فیروز
خوشی بینیم اندر او شب و روز
اگرچه جملگی بودیم در سوز
زراعت سوخت ما را جمله دیروز
بیاید خرم و خوش عید نوروز
شود میرزا در این نوروز پیـروز
خوشا میرزا به ملت یار گردید
خوشا حاجی ورا انصار گردید
جلوگیری سپس ز اغیار گردید
به دی بودیم خوار امروز فیروز
بیاید خرم و خوش عید نوروز
شود میرزا در این نوروز پیروز
اسـاس عـدل در گیلان نهادند
به دشمن تیرهای خود گشادند
از ایشان ملت مظلوم شادند
دعا گویند بر ایشان هر مه و روز
بیاید خرم و خوش عید نوروز
شود میرزا در این نوروز پیروز
نوشتهی سیّد محمّد تقی میرابوالقاسمی از کتاب «سرزمین و مردم گیل و دیلم، انتشارات طاعتی-رشت با تلخیص و تصرف
انتهای پیام/