یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳ , 24 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۹۱
ساعت انتشار : ۵:۵۶ ب.ظ
چاپ مطلب

از شهرستان ماسال بيشتر بدانيد

وجه تسميه ماسال از تركيب ( مازال ) يا ( مزال ) يا ( مس ال ) به معناي كوه وار يا مانند كوه است. غارطبيعي آويشو، آبشار وَزَن، منطقه جنگلي طاسكو ، سوركوم ، آري دول, شالماء, چسلي, ييلاق تلارگاه , ييلاق خنديله پشت, ييلاق بيلگاه دول , ييلاق مورجونه , ييلاق اسپي دشت , ييلاق رشته پشت , ييلاق مولومه بند, ييلاق شنبه راه, ييلاق اولسبلنگاه, ييلاق واشيار, ييلاق سي في , ييلاق نمنه پشت , ييلاق سوچاله، ييلاق دشته، درياچه خشكه دريا و ... از مناطق طبيعي و گردشگري اين منطقه مي باشند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، وجه تسميه ماسال از تركيب (مازال) يا (مزال) يا (مس ال) به معناي كوه وار يا مانند كوه است. غارطبيعي آويشو، آبشار وَزَن، منطقه جنگلي طاسكو، سوركوم ، آري دول, شالماء, چسلي, ييلاق تلارگاه , ييلاق خنديله پشت, ييلاق بيلگاه دول , ييلاق مورجونه , ييلاق اسپي دشت , ييلاق رشته پشت , ييلاق مولومه بند, ييلاق شنبه راه, ييلاق اولسبلنگاه, ييلاق واشيار, ييلاق سي في , ييلاق نمنه پشت , ييلاق سوچاله، ييلاق دشته، درياچه خشكه دريا و … از مناطق طبيعي و گردشگري اين منطقه مي باشند.
اين شهر با موقعيت جلگه اي در فاصله ۵۰ كيلومتري شمال غرب رشت و در ۲۰ كيلومتري غرب فومن و صومعه سرا شده است. اقليم معتدل و مرطوب آن به جهت واقع شدن در نزديكي كوهستان هاي تالش از يك سو و درياي خزر از سوي ديگر از هر دو عامل جغرافيايي مذكور متأثر مي باشد. شهرستان ماسال سابقاً بخشي از شهرستان وسيع تالش بود كه در سال۱۳۷۶ به شهرستان ماسال تبديل شد و شامل دو بخش ، مركزي و شاندرمن مي باشد. از نظر جغرافيايي ماسال از سه ناحيه جلگه اي ، كوهپايه اي و كوهستاني تشكيل يافته و مهمترين ارتفاعات آن تورشوم ، شاه معلم ، ريسبند ، و رودهاي مهم آن ارس نيك ، در آن بر و ميله سرا است .

شهرستان ماسال در شمال غربي استان گيلان و در جنوب شرقي تالش قرار گرفته است. مساحت اين شهرستان حدود ۴۸۰ كيلومتر مربع است. بخش مركزي ماسال از شمال به ضيابر و شاندرمن، از غرب و جنوب غربي به خلخال، از شرق به فومن و صومعه سرا محدود مي باشد . شهرستان ماسال داراي دو بخش مركزي و شاندرمن مي باشد، وجه تسميه ماسال از تركيب ( مازال ) يا ( مزال ) يا ( مس ال ) به معناي كوه وار يا مانند كوه است . مردم ماسال به ميهمان نوازي مشهور مي باشند و داراي طبيعتي سخت چون صخره هاي كوهستاني و ملايم چون شبنم بهاري مي باشند . مردم ماسال به زبان تالشي تكلم مي كنند و پيرو مذهب شيعه مي باشند . طبيعت مناسب سبب رونق كشاورزي و دامداري گرديده از محصولات عمده ماسال مي توان برنج ، فرآورده هاي دامي از قبيل شير – پنير – كره – كشك – پشم ، عسل و … را نام برد كه همين امر موجب گرمي شنبه بازار ماسال گرديده است. در اين شهر زيبا ورزشكاران نام‏آوري همچون فردين معصومي كشتي گير تيم ملي ايران كه قهرمان جهان و آسيا گرديده پرورش يافته ‏اند. و همچنين خوانندگان تالش زبان زيادي در اين شهر مشغول به خوانندگي مي‏ باشند كه از جمله آنان مي‏توان به جهانگير حاجي پور و هادي حميدي اشاره نمود.
غارطبيعي آويشو شاندرمن، آبشار وَزَن، منطقه جنگلي طاسكو، سوركوم، آري دول، شالماء، چسلي، ييلاق تلارگاه، ييلاق خنديله پشت, ييلاق بيلگاه دول , ييلاق مورجونه ييلاق، اسپي دشت , ييلاق رشته پشت , ييلاق مولومه بند, ييلاق شنبه راه, ييلاق اولسبلنگاه, ييلاق واشيار, ييلاق سي في، ييلاق نمنه پشت، ييلاق سوچاله، ييلاق دشته، درياچه خشكه دريا و … از مناطق طبيعي و گردشگري اين منطقه مي باشند.

منطقه جنگلي طاسكوه  و آري دول، منطقه باستاني اسبه ريسه با غارها و صخره هاي بلند، گردشگاه جنگلي ريزه مندان، ييلاق شالماء، چسلي، بيلگاه دون، اسپي دشت، دشت النزه و وير گاه ، خنديله پشت ، مار جونه ، رشته پشت ، و شنه راه ، واشيار ، اولسه بلنگاه ، صي في ، نم نمه پشت ، خشكه دريا ، تلارگاه ملومه بند، غار اويشو ، مناطق باستاني درخانه، گيله سرا، وردم ، منطقه يادماني مشهد ميرزا ( محل شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي )، مناطق ييلاقي تاريخي سنگ بست، دره خون، خنديله پشت.

ييلاق خشكه دريا

منبع: دران (قربان صحرايي چاله سرايي)

««تالش سرزميني زيباست. اين سرزمين براي بسياري از هموطنان ناشناخته است. حتي براي خيلي ازخود تالشان. سرزمين تالش داراي مواهب بي‌كراني است كه از سرانگشت نقاش ازلي خداوندگار هستي‌آفرين تراويده و طبيعت بي‌كران آن چنان داراي آراستگي است كه آدمي در تماشاي جلوه‌هاي بس بديع و بي‌بديل آن ناگزير است انگشت حيرت به دندان گزد. «تالش‌زمين» هم مكان زيارت است؛ چه آن‌كه در جاي‌جاي آن بزرگاني از اولياءالله خفته‌اند. انسان‌هاي شريفي كه در حيات خويش ملجاء و مأمني براي مردم اين سامان بودند و آن‌گاه كه به ديار دوست شتافتند, تُربت‌شان زيارتگه عشاق عارف اين ديار شده است.  و هم محل سياحت. سياحتي در طبيعت‌هاي بكر و شگرف. گردش در تابلوهاي رنگارنگ طبيعيِ تالش‌زمين آدمي را در فراسوي رؤياهاي واقعي سير مي‌دهد. طبيعت خيال‌انگيز ييلاقات مخملين سبزپوش تالش آن‌چنان زيباست كه بايد رفت و ديد نه گفت و شنيد، چه آن‌كه از قديم گفته‌اند «شنيدن كي بود مانند ديدن؟».  امّا ما ناگزيريم از نوشتن. به جهت اين‌كه بشناسيم و بشناسانيم به ديگران تالش‌زمين‌ را.

آن‌چه در پي مي‌آيد گوشه‌اي است از اين درياي بي‌كران زيبايي الهي در دل جنگل‌هاي آرميده در خاك تالش به نام «خشكه‌دريا». اميد كه با سفر به ييلاقات بي‌بديل تالش بر هموطنان عزيز خوش بگذرد و همواره با خاطري مملوّ از شادي و مسرَّت از مسافرت‌هاي‌شان به تالش ياد نمايند.  

موقعيت جغرافيايي

خشكه دريا منطقه­ اي گود افتاده­اي است كه در حدود ۵/۱ كيلومتر طول و به همين اندازه هم عرض دارد و با تيغه­ي كوهي كه خلخال و شاندرمن را از هم جدا مي­كند، چندان فاصله ندارد(۱). در «كتاب گيلان» وسعت درياچه‌ي خشكه­دريا به صورت تقريبي، «۴ هكتار» نوشته شده است اما اين وسعت صحيح نيست و به صورت حدس و گمان ثبت شده است. در واقع کتاب گيلان با استناد به نوشته‌هاي رابينو وسعت درياچه را چهار هکتار ذکر کرده است اما بر اساس آخرين اطلاعاتي که توسط پايگاه «سازمان زمين‌شناسي و اکتشافات معدني کشور» منتشر شده وسعت خشکه‌دريا ۱۲٫۵ هکتار اندازه‌گيري و ثبت شده و عمق متوسط آن‌را حدود ۱۰ متر ثبت کرده است. همچنين در زمان رابينو در آنجا آثار قنات‎هايي ديده شده است كه به نظر او براي ذخيره­ي آب استفاده مي­شده است. با توجه به وفور آب  در چشمه‎ها و جويبارهاي اطراف منطقه وجود هرگونه قنات در اين منطقه بسيار بعيد به نظرمي‎رسد.  نيز در خصوص وجود اين قنات‎ها نگارنده به معتمدين و ريش‎سفيدان متعددي از جمله آقايان «شعبان پورمحمد چاله‌سرايي» و« احد خاني خساره‌زادي» مراجعه و پرسش نمودم وليكن آن‎ها نيز دست كم اين موضوع را تأييد نكردند. در تاريخ ۰۲/۰۳/۸۰ ضمن گفتگويي كه با آقاي احد خاني خساره‎زادي داشتم از ايشان پرسيدم نظر شما در مورد وجود قنات در خشكه‎دريا چيست؟ آقاي خاني كه از معتمدين و ريش‎سفيدان محلي ساكن در روستاي دران شاندرمن است گفتند: « در افسانه‎اي محلي آمده است كه در روزگاران گذشته چوپاني در ارتفاعات خشكه‎دريا به دامداري مشغول بود و منزل مسكوني‎اش در حومه خشكه‎دريا قرار داشت. از آن‎جايي كه حمل و نقل شير از ارتفاعات به منزل برايش به صورت روزمره آسان نبود , براي سهولت انتقال شير مسير «آلا(۲)»ي خود در «بَـنْد(۳)» تا منزل مسكوني‎اش در خشكه‎دريا را با قطعاتي سفالينه به صورت لوله‎كشي امروزي درآورده بود و بدين صورت شير دوشيده شده را به پايين انتقال مي‎داد! شايد آثار سفالينه‎هايي كه كم وبيش در منطقه يافت مي‎شود اين ذهنيت را ايجاد كرده كه در خشكه‎دريا قنات بوده باشد».

ارتفاع خشكه­دريا از سطح درياي آزاد حدود ۱۵۰۰متر است (۴). براي مسافرت به خشكه­دريا بايستي مسير شاندرمن ـ دران ـ طالب دره ـ حاجي­بيجارـ لَچور ـ كوهسار را طي كرد كه هر كدام از مناطق مذكور خود داراي زيبايي‌هاي خاصي هستند. البته هنگامي كه مسافر به لـچور رسيد مي­تواند ادامه­ي مسير را از طريق ميمونَه ـ كوهَن ـ وييَرگا و سيف­آستونَه ـ نايَه‌شرـ أمروئَه‎خوار, طي نمايد وليكن از مسير اخير چندساعتي ديرتر به مقصد خواهد رسيد. منطقه­ي بسيار زيباي خشكه دريا يكي از مناطق ييلاقي و بديع شاندرمن است كه در فاصله­ي تقريبي يك روزه راه (به صورت پياده)و با مسافت حدود ۸ فرسخ از شاندرمن واقع شده است.

چگونگي ايجاد درياچه

به نظر مي­رسد به دليل ريزش كوه«سايله­سَر» و لغزش زمين در ضلع جنوبي اين درياچه در روزگاران گذشته و پرشدن حد فاصل دو كوه «خوئَه­لونه=Xōalōna» در ضلع شمالي و كوهِ «سايله­ سَر=Sāylasar» در ضلع جنوبي، چاله‌اي بزرگ به صورت طبيعي در اين منطقه ايجاد گرديد.  با توجه به فراواني چشمه‌سارها و آبريزه‌هاي مختلف، آب‎هايي كه از اين طريق از مناطق مختلف بدانجا سرازير مي­شده موجب آب گرفتگي اين چاله­ي بزرگِ ايجاد شده در پشتِ اين زمين‌لغزش گرديده است و به تدريج آب آن زياد شده تا جايي­كه استخر بزرگي را تشكيل داده است. حومه­ي خشكه­دريا از مسيرهاي شمالي و شمال غربي داراي تپه­هاي دل­انگيزي است كه وقتي آدمي در فصل تابستان بدانجا پاي گذارد از آن همه زيـبايي و صفا و صميمتي كه بر آنجا حاكم است بي­اختيار انگشت حيرت بر دهان مي­برد و ناگزير جز حمد و ثـناي خـداي سبحان هيچ بر زبـان نمي­آورد.

ورزش هاي سنتي

با طلوع آفتاب در هر بامداد بهاري و تابستاني، زيبايي و طراوتي عجيب و غيرقابل توصيف بر منطقه مستولي مي­شود كه زبان از گوياي آن به تمام معناي كلمه قاصر است. هر غروب صداي زنگوله­هاي گوسفندان و رمه­هاي چوپانان و نواي دل­انگيز تنها همدم چوپانان «تالشه لَـلَه» كه همان ني تالشي است و صداي آبشارهاي اطراف و چهچه انواع پرندگان و به طور كلي آواي دل­انگيز طبيعت همه در هم مي­پيچند و با سرخي شفق كه از نهان شدن و فرو رفتن آفتاب عالم‌تاب در پشت كوه­هاي سمت غرب منطقه، در هم آميخته و جلوه­اي بي­نهايت طربناك بر محل متظاهر مي­گردد. جوانان و مردان تالش ساكن در منطقه از دشت­هاي اطراف خشكه­­دريا براي تفريحاتي سنتي و غيرسنتي بهره­ي كافي را مي­برند. ورزش اسب دواني يكي از زيباترين تفريحات سنتي است كه هر تابستان در خشكه­دريا و «نَرمي­چال» كه يكي از دشت­هاي وسيع و زيباي آنجاست به مسابقه گذاشته مي­شود. و در آن زنان و مردان سواركار تالش سوار بر اسب­هاي بومي تالش شده و منطقه را ساعاتي در حماسه و رزم فرو مي­برند كه مدت‌ها آن حماسه­ها در ذهن باقي مي­ماند. علاوه بر اين، بازي‌هاي محلي از قبيل «كلا مزا» و «داله مزا» و «كشتي باوَج» ديگر تفريحاتي هستند كه جوانان بومي منطقه به همان روش سنتي انجام مي­دهند.  «باوَج» كشتي محلي ايل تالش است كه در ييلاقات منطقه مرسوم بوده و هنوز هم گه‌گاهي به شـيوه­ي متداول در عروسي­هـا انجام مي­شود. همزمان و هـمراه با اين كشتي «ني» نواخته مي­شود، نـي­زن­ها معمولاً چوپان هستند. كشتي در فضاي باز و در محوطه­اي انجام مي­شود كه گرداگرد آن علاقمندان و مشتاقان محلي اين كشتي نشسته­ اند(۵). بازي­هاي بچه­ها و نوجوانان را نيز بايستي به اين مجموعه اضافه نمود كه آن هم جايگاه مخصوص به خودش را داراست.

در اطراف خشكه دريا يلاقات زيبايي قرار دارد كه برخي از آن‌ها عبارتند از: «سيف­آستونَه (=صيف‌آستونه)»، «اَمروئَه­خوار»، «نـايَه­شَر» (گويند در ايام گذشته شهري بزرگ در آن‎جا داير بوده است)، «چَـرَه­چـال», «گُلي‎دشت» و« سِـرَسي» به ترتيب در شمال، شـمال غرب، و غرب و نيز« دَشـتِه»، « وَنـاو» و«اورَه­بَند» به ترتيب در جنوب، و جنوب غرب. همچنين است ييلاقات بالادست‌ها و اندکي دورتر و واقع شده در ارتفاعات خشكه‌دريا از قبيل «وييَرگا», «كَلَه», «سِرَوا», «علي‌واش», «لارَژيَه». در ييلاق لارژيه قله ستبر و جاويدان «بِزِندار» معروف است و همچنين بقعه‌ي «شاه پيلَيْن» زيارتگاه تالشان منطقه مي‌باشد. در جنوب ييلاق وييرگا بايستي از بقعه «جيلَرزِن» ياد نماييم كه مورد احترام اهالي است.

 هر كدام از مناطق ييلاقي فوق داراي جلوه­هاي بديعي است كه با گفتن و نوشتن قابل وصف نيست. هر چند نگارنده با توجه به موقعيت كاري كه دارد اكنون سال‎هاست از بهره‌مندي اين همه مواهب بي­كران الهي محروم مانده است ولي مرغ  دلش همواره در آن وادي­هاي به غايت زيبا پرواز مي­كند چه آنکه روزگار خردساليش را در اين وادي‌هاي بي‌نهايت دل‌انگيز سپري کرده و از آن خاطرات بسيار خوشي به يادگار دارد.

سوغاتي هاي ييلاق

عسل طبيعي, انواع فراورده‌هاي لبني, گوشت, پشم گوسفند, ماهي و صنايع دستي (شال, پوئَه‌گيرَوِه, چَنگيلَه, انواعي از تزيينات زين و يراق اسبان) بهترين سوغاتي است كه از ييلاق خشكه‌دريا مي‌توان براي عزيزان خويش هديه برد.  


۱٫ رابينو، گيلان، ص۱۳۰

۲٫ كومه‌ي كوچك و موقتي شبانان تالش هنگام چراي گله. اسكلت آلا تماماً از چوب (شاخه نازك و تركه درختان) است. و پوشش آن از «سياجادر»(=سياه چادر) بافته شده از موي بز. داخل آلا از دو قسمت تشكيل شده. ۳/۱ آن جهت آتشگاه براي پخت و پز و گرما و گذاشتن ظروف مختصري كه همراه چوپان است و ۳/۲ بقيه محل استراحت «تالشه‌شونه»  مي‌باشد.

۳٫ مرتع. ارتفاعي كه فاقد درخت است. با توجه به پوشش علوفه‌اي مراتع, اين مناطق از سرسبزي ويژه‌اي برخوردارند. در برخي از دشت‌هاي مراتع تالش پوشش شقايق‌ها چنان منطقه را فرا مي‌گيرد كه در دورنماي آن دشت تمام منطقه پوشيده از مخملي سرخ ديده مي‌شود.

۴٫ ابراهيم اصلاح عرباني و ديگران، كتاب گيلان، جلد اول، ص ۱۵۹٫

۵٫  سيّدعلي ميرنيا، فرهنگ مردم (فولكلور ايران)، ص۱۵۱٫»»

بقاع متبركه

سيدرضا علي و سيد مهرعلي (روستاي شالما)، آقا سيد رضا (روستاي دليجان)، سيد شفيع (روستاي امام زاده شفيع)،

بقعه امام زاده شفيع

امامزاده شفیع از اعقاب حضرت امام موسی کاظم(ع) است. بقعه امامزاده شفیع تنها اثر مذهبی ـ تاریخی شهرستان ماسال شاندرمن است که دارای تاریخ مکتوب می باشد. از بانیان اولیه مقبره  امامزاده شفیع چندان اطلاعی در دست نیست اما بر اساس شواهد مکتوب تاریخی قدمت بازسازی مقبره و محجرشمسه ای این بقعه به سال ۱۰۷۳قمری یعنی روزگار حکومت صفویان بر می گردد (۱)

«بنایی است مربع به ابعاد ۷۰/۳ متر،چهر طرف بنا، ایوانی به طول ۹ متر و عرض ۷۰/۲ متر است و هر ایوان نه ستون چهار سوی چوبین دارد. دیوارهای این بنا چوبین و مشبک است و داخل اتاق و در وسط آن صندوقی چوبین مشبک به طول ۱۸۰ و عرض ۹۵ و ارتفاع ۱۲۰ سانتیمتر است. صحن امامزاده دری چوبین به ایوان قبلی دارد. این عبارات بر کتیبه بالای در و قسمت بالا و پایین چهارچوب آن دیده می شود: بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیکم یا امامزاده شفیع ابن موسی الکاظم باعث بانی شد علی ابن رستم خان عمل خان سعید … سید محمد و احمد ابن استاد آقا بابا سارشک بود.

این عبارات با مرکب سیاه بر طرف چپ چهارچوب نوشته شده است: در آستانه پایین بقعه متبرکه تاریخ ساختمان معجرکاری به خط جمل و حساب ابجدی حک شده به لفظ بود تا خمسک مثلاب و دت اخ م س ک ۱۰۷۳٫ سقف صحن بقعه واشان کشی و از رو پل کوبی است. سقف ایوانها واشان کشی خالی بدون پل کوبی و لمبه کوبی است. مراسم علم بندی در این بقعه روز اول محرم و علم واچینی روز سیزدهم محرم یعنی سوم امام برپا می شود. سنگ قبر کوچکی در قبرستان بقعه است. این عبارات بر آن خوانده شد: هذا مرقد مرحوم مشهدی یعقوب علی ولد علی ۱۳۰۶٫نشانها:شانه و مهر.»(۲)

۱-  دران (قربان صحرايي)

۲- ويژه شاندرمن (سيد مومن منفرد)

اين صفحه به مرور با اطلاعات خوانندگان محترم تكميل مي شود لطفا مطالب خود را در بخش ارتباط با ما براي ما ارسال نماييد


2 ديدگاه

  1. صحرائي چاله سرائي گفت:

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سلام

    طاعات قبول.

    از اينکه در معرفي منطقه و بازتاب مطالب مفيد مذهبي و ايرانگردي و گيلان  و تالش‌شناسي همت داريد بسي جاي خوش‌وقتي و مسرت است و جاي تشکر دارد. خدا قوت و دست‌تان درد نکند. در بازنگاري رودخانه رمضان زيبا عمل کرديد کاش در ييلاق خشکه‌درياي شاندرمن را هم به صورت مطلبي جداگانه ذکر مي‌نموديد. به هر تقدير به همين صورت هم زيبا و جالب است. مجددا عرض مي‌کنم که دست‌تان درد نکند.

  2. سمانه گفت:

    سلام د رمورد لچور ماسال اطلاعات میدین لطفا؟