«همانگونه که از عکسی که از صحنه خوش آمد گویی انصاری به بنی صدر مشخص است. انصاری متنی را که قبلا نوشته بود را در هنگام خوش آمد گویی برای بنی صدر خواند. که بنی صدر بسیار با چهره ی گرفته گوش می دهد. انصاری خودش به من گفت که بنی صدر بعد از قرائت متن من، با عصبانیت با من دست داد و گفت از خوش آمد گویی شما متشکرم.

البته آن متن از صدا و سیما پخش نشد ولی انصاری گفت: خوش حالم که از نوع تشکر رئیس جمهور فهمیدم که او عمق نظر مردم گیلان را نسبت به عملکردش فهمید ( آن متن توسط خبرنگاری از انصاری گرفته شد که همیشه دلم میخواست، آن را داشته باشم.)

در هر صورت بنی صدر وارد گیلان شد. اما در یک خودرو به تنهایی نشست و انصاری در خودروی دیگری او را همراهی کرد. در حین رسیدن به استانداری یکی از خودرو های محافظین بنی صدر، با یک خانم روستایی که زنبیل چای بر سر داشت تصادف کرد؛ ولی خودروی محافظین او را روی جاده رها کرد و رفت. شهید انصاری که متوجه صحنه شد، توقف کرد و زن را سوار خودرو خود کرد و به بیمارستان برد. پس از بستری کردن او در بیمارستان خود را به استانداری رساند.

تا رسیدن انصاری به استانداری، بنی صدر به انتظار نشسته بود. با دیدن آقای استاندار با عصبانیت می گوید: جناب آقای استاندار، شما در استان نقش رئیس جمهور را دارید، کافی است دستور بدهید. نه اینکه خودتان دنبال کاری بروید.

انصاری در جواب می گوید: جناب آقای رئیس جمهور، این مردم شاه را بیرون کردند چه برسد به رئیس جمهور!