به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال به نقل از خبرنگار اجتماعی صبح قزوین؛ ماریا کریستینا یک بانوی ایرانیالاصل مقیم دانمارک است که پس از ۴۴ سال برای پیدا کردن نشانهای از خانوادهاش به ایران بازگشته است.
داستان زندگی ماریا شبیه رمانهایی است که به فیلمنامههای پرطرفدار تبدیل میشوند؛ اردیبهشت ماه سال ۵۱ سربازی ماریا را که نوزادی چند ماهه بوده بر روی پلههای شهربانی قزوین پیدا میکند.
ماریا را به پرورشگاهی در منطقه نارمک در شهر تهران تحویل میدهند، پاییز همان سال ماریا که آن زمان پرورشگاه نام سودابه را برای او انتخاب کرده بود به خانوادهای دانمارکی تحویل داده میشود.
از همان کودکی متوجه تفاوتهای ظاهری خودم با بقیه شدم
ماریا میگوید: از همان کودکی متوجه تفاوتهایی بین خودم و بقیه مردم شدم، بیشتر اطرافیانم قد بلند با موها و چشمانی روشن بودند اما من از نظر ظاهری با آنها فرق داشتم.
به دنبال ردی از خانواده واقعی ماریا
ماریا خانواده دانمارکی خود را بسیار دوست دارد اما میگوید: بعد از اینکه بچه دار شدم، عمیقا احساس کردم که چقدر وحشتناک است والدینی فرزندان خود را از دست بدهند، به همین علت تصمیم گرفتم به ایران سفر کنم و به دنبال هویت واقعی خود بگردم.
همسر ماریا: فکر میکردم ماریا اسپانیایی است
ماریا در خصوص نحوه آشنایی با همسرش میگوید: در دانشگاه با همسرم آشنا شدم، رشته تحصیلی هر دوی ما زبان انگلیسی بود، ۹ سال است که ازدواج کردهایم و همسرم دانمارکی است، حاصل ازدواج ما دو فرزند پسر است.
خوشحالم که آدمهایی شبیه ماریا را میبینم
آقای سوآن ادامه میدهد: خیلی خوشحالم در جایی هستم که آدمهایی شبیه ماریا را میبینم.
دوست دارم بتوانم فردی که همخون من است را پیدا کنم
ماریا امیدوار است که بتواند نشانهای از خانواده خود در ایران پیدا کند، او میگوید: والدین دانمارکی من خیلی انسانهای خوبی هستند و من آنها دوست دارم اما برایم خیلی جالب بود که بتوانم فردی که همخون من است را پیدا کنم، دوست دارم این حس را تجربه کنم و بدانم که در ایران متعلق به چه کسانی هستم.
خوشحالم در جامعهای هستم که با مردمش شباهت ظاهری دارم
آقای سوآن نیز در ادامه صحبتهای همسرش میگوید: این موضوع برای هردوی ما خیلی جالب بود و همیشه در مورد آن صحبت میکردیم.
ایران تاریخ و فرهنگی قوی دارد
ماریا میگوید: تعدادی از دوستان دانمارکی ما که قبلا به ایران سفر کرده بودند وقتی متوجه شدند که ما قصد سفر به ایران را داریم، خیلی خوشحال شدند و گفتند که دوست داشتند بتوانند همراه ما بیایند؛ ماریا معتقد است ایران علاوه بر داشتن مردمی خوب، تاریخ و فرهنگی قوی دارد.
ماریا علاقه زیادی به زبان فارسی دارد
ماریا در پاسخ به این سوال که اگر خانواده خود را پیدا کند چه خواهرد کرد، میگوید: دقیقا نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد اما قطعا گریه میکنم و برایم جالب است که بتوانم مدتی زندگی در ایران را تجربه کنم.
مترجم ماریا میگوید: ماریا علاقه زیادی به زبان فارسی دارد و از سال گذشته هم سعی کرده که زبان فارسی را یاد بگیرد.
ماریا و همسرش شب نیمه شعبان به قزوین رسیدهاند، او میگوید: از اینکه روز جشن وارد قزوین شدیم خیلی خوشحالم، هنگام قدم زدن با همسرم توانستیم خانوادههای مختلفی را ببینیم و برایمان خیلی جالب بود که آنها روی چمنها نشسته بودند و بستنی یا خوراکیهای دیگر میخوردند.
ماریا و همسرش میگویند: از وقتی وارد فرودگاه شدیم، هر فردی که داستان زندگی ما را میشنید سعی میکرد که به ما کمک کند، کارمندان اداراتی که به آنها مراجعه کردیم هم تمام تلاش خود را برای کمک به ما کردند اما پرونده ما خیلی قدیمی است؛ از مردم قزوین و تهران که دوست داشتن برای پیدا کردن ردی از خانواده ما کمکی کنند تشکر میکنیم.
پایگاه خبری-تحلیلی صبح قزوین پیگیر پیدا شدن ردی از خانواده، اقوام و آشنایان این بانوی ایرانی است و از طرف ماریا و همسرش از هموطنان و همشهریان درخواست دارد که با دقت به تصاویر کنند و اگر شباهتی بین ماریا و فردی که دیده یا میشناسند وجود دارد و یا اتفاق مشابهی را از زبان کسی شنیدهاند با یکی از شمارههای ۳۳۷۹۳۶۴۵۰۲۸ و ۰۹۳۷۵۷۶۷۲۷۵ و ۰۹۳۶۳۰۵۶۴۷۳ تماس بگیرند.
انتهای پیام/