پنج شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ , 21 November 2024

تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۹۵
ساعت انتشار : ۴:۵۶ ق.ظ
چاپ مطلب

شهیدی که مداح، سخنران و شاعر مراسمش را تعیین کرده بود + عکس

در همان مرخصی آخر، بعد از آنکه از همه‌ی همسایه‌ها طلب حلالیت کرد مداح، شاعر و سخنران مراسم ختمش را هم تعیین کرده بود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، شهید جاوید الاثر سید کاظم عبدالحسین زاده در سال ۱۳۳۹ در روستای پیرسرای شاندرمن از یک خانواده ی کشاورز متدین چشم بدنیا گشود ودومین فرزند خانواده شد.

سید کاظم از کودکی فردی زرنگ و خلاق بود. دوران ابتدایی را در مدرسه ی میرشجاع بها و فردوسی خرفکوره سپری کرد.

سپس دوره ی راهنمایی را در شاندرمن گذراند و مسافت پنج کیلومتری پیرسرا تا مدرسه را هر روز پیاده طی می کرد. با اتمام دوره ی راهنمایی با توجه به علاقه‌ی کاظم به امور فنی با توجه به وجود نداشتن هنرستان در ماسال و شاندرمن به ناچار به هنرستان شهید عباسپور صومعه سرا رفت و در رشته ی الکترونیک مشغول به تحصیل شد.

سال آخر دوره ی نظری به دلیل بیماری سختی که گرفت نتوانست در امتحانات حاضر شود اما سال دیگر با حضور در امتحانات موفق شد دیپلم دشته ی الکترونیک را اخذ کند.

سید کاظم همزمان با تحصیل سیم کشی ساختمان انجام می داد به نحوی که در سال ۵۹ و ۶۰ همزمان با بهره مندی روستاهای خرفه کوره، پیراسرا و خلورجان از نعمت برق، بیشتر منازل مردم این روستاها را بدون توقع مالی آنچنانی سیم کشی کرد و در تمام این موارد، مبلغ پرداختی خانواده را بدون توقع مبلغ بیشتر می  پذیرفت.

وقتی که به جبهه اعزام شد باز هم به دلیل علاقه به برق و الکترونیک در گروه تخریب تیپ ۵۵ هوابر شیراز عضو شد.

همزمان با دوران ابتدایی با توجه به اینکه پدرش از سادات مورد احترام مردم و از مداحان محلی بود باعث رغبتش به مداحی شد.

صدای خوبش چاشنی جسارت تحسین بر انگیز کاظم شد و به این ترتیب در همان سن کودکی و در شب های محرم در مسجد روستای پیرسرا مداحی می کرد و حتی مردم او را به عنوان یکی از مداحان ثابت مسجد می شناختند.

سید کاظم از همان کودکی با مسجد انس پیدا کرد و همیشه نمازهای خود را اول وقت می خواند. علاوه بر رعایت فرایض دینی در کارهای خانه نیز به مادر کمک می کرد.

او در فوتبال هم ماهر بود و در مسابقات محلی همیشه درخشش خوبی داشت.

سید کاظم در آخرین مرخصی خود منزل یکی از روحانیون منطقه را سیم کشی کرد و در حین کار به این روحانی گفت این رفتن من دیگر برگشت ندارد و شهید خواهم شد و می خواهم در مراسم من، شما روضه بخوانید. در همین مرخصی با تک تک همسایه ها خداحافظی و طلب حلالیت کرده و حتی مداح و شاعر مراسم خودش را هم انتخاب کرد.

با اینکه نوبت اعزامش نرسیده بود در عملیات بدر بصورت داوطلبانه به منطقه ی شرق دجله رفت و در روز ۲۶ اسفند ماه سال ۶۳ شربت شهادت را نوشید و پیکر مطهرش در آغوش دجله ماند و هیچ وقت باز نگشت.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

با تشکر از سید نظام عبدالحسین زاده برادر شهید

انتهای پیام/


2 ديدگاه

  1. سیدمحسن جوادی گفت:

    روحش شاد و یادش گرامی

  2. کوروش گفت:

    خداوند این سید شهید را با اربابش اباعبدالله الحسین محشور کند.