به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، «حسين فرزانه»، زاده روستاي «وردوم» ماسال و بزرگ شده در طبيعت سرسبز و زيباي اين شهر بود. روح لطيف وي در دامنهی اين طبيعت دلانگيز و با طراوت پرورش يافت تا با تأثير از آزادمردي سرور شهيدان از وي انساني بلندپرواز و آسماني ساخته شود. به همين سبب در آغاز جواني «پرواز» را برگزيد تا در آينده براي اسلام و وطن رشادت خلق کند و سلحشوريها بيافريند و در مسير ايثار و جانبازي، پيرو حسين عليهالسلام بودن و فرزانگي را با شهادتش به اثبات برساند.
وقتي جنگ بر ملت قهرمان ما تحميل شد، هشت سال از دوران خلباني حسين فرزانه سپري شده و او در اين مدت، خلباني آزموده و مجرب و کارآمد شده بود.
با آغاز جنگ تحميلي و در کوران آن از پايگاه رزمي پشتيباني هوانيروز اصفهان به هوانيروز کرمانشاه رفت تا با عملياتهاي دلاورانهاش، در نبردهاي مستقيم با دشمن بعثي به مقابله بپردازد.
تخصص حسين فرزانه پرواز رزمي با بالگرد کبري بود. او طي مأموريتهاي فراواني که اوايل انقلاب اسلامي در مناطق آشوبزده کشور انجام داد در سرکوب اشرار و اجانب رشادتهاي شايان توجهي در دفاع از آرمانهاي امام و انقلاب و ميهن عزيز از خود به يادگار گذاشت.
در جنگاوري و رزم و پيکا ر با دشمن، شجاع و دليرمرد بود و به دفاع از کيان اسلام و ايران ايمان راسخ داشت و آن را وظيفهاي واجب براي خويش ميدانست. اينها را همرزمان همپروازش به نيکي شهادت ميدهند.
آنچنان که ياران همپرواز خلبان شهيد حسين فرزانه بيان ميکنند او در تمام طول هشت سال جنگ تحميلي در جبهههاي نبرد با دشمن بعثي صهيونيستي حضوري مستمر و فعال داشت. جانفشانيها و رشادتهاي اين خلبان سلحشور، مؤمن و وظيفهشناس، با حضور در اکثر عملياتهاي انجام شده، در خاطره تاريخ ناگفته و شفاهي جنگ ثبت و ضبط است.
در آخرين نبردي که حضور يافت با سرگرد خلبان مجيد عقيقي روان همپرواز بود. آنان با يک فروند بالگرد کبري در جبهههاي غرب به پرواز درآمدند تا با سرکوب متجاوزان بعثي و منافقين کوردل در سرپل ذهاب استان کرمانشاه، آنان را از حريم خاک جمهوري اسلامي بيرون کرده و به آن سوي مرزها برانند.
در همين مأموريت بود که بالگردشان از ناحيه کابين جلو هدف اصابت گلوله کاليبر دشمن قرار گرفت. در اين نبرد که در تاريخ ۳۱ تيرماه ۱۳۶۷ رخ داد شهيد فرزانه از ناحيه صورت مورد اصابت قرار ميگيرد و در ۳۶ سالگي به فيض شهادت نائل ميشود و به آسمان بهشت پرميکشد. سرگرد خلبان عقيقيروان، در حاليکه همرزم و همپرواز شهيدش در کنارش سر بر بالين فرشتگان عرش نهاده بود، بالگرد آسيبديده را با همان وضعيت در پايگاه هوانيروز کرمانشاه بر زمين فرود ميآورد.
«امير سرلشکر شهيد حسين فرزانه» آخرين شهيد هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي است که در جنگ به خيل شهيدان پيوست و هشت سال قبل از آن اولين شهيد هوانيروز هم شهيد سياوش جفاقاسمي بود که با آغاز جنگ تحميلي و در دومين روز آن به به شهادت رسيد.
هماينک مزار سرلشکر خلبان شهيد حسين فرزانه، اين عقاب تيزپرواز عرصه پيکار و کارزار مرصاد (چهارزبر) در گلزار شهيدان شهر ماسال در کنار ديگر شهداي اين شهر، شمع محفل عاشقان و ارادتمندان است.
خلبان مجيد عقيقي روان همرزم و همپرواز شهيد فرزانه، که بعدها فرمانده هوانيروز ارتش گرديد، از وي نقل ميکند: هنگامي که پذيرش قطعنامه صورت گرفت و آتشبس اعلام شد، شهيد فرزانه با حسرت ميگويد: «ديدي جنگ تمام شد و ما شهيد نشديم».
به تازگي تنديس يادمان سرلشکر خلبان شهيد حسين فرزانه به همراه ماکتي از بالگرد هوانيروز ارتش در ميدان ورودي شهر ماسال نصب شده است. تصاوير اين يادمان را در متن اين گزارش ملاحظه نموديد.
يادش گرامي باد.
انتهای پیام/
قربان صحرایی چاله سرایی
یادش گرامی باد
شادی روح شهدا(صلوات)
ياد خلبان شهيد حسين فرزانه و ديگر شهيدان ميهن گرامي باد. چند سال پيش شبکه خبر سيماي جمهوري اسلامي گزارشي از مادر شهيد فرزانه پخش ميکرد. آن گزارش بسيار جالب و تأثيرگزار بود. يادم نميرود در يک صحنهاي مادر شهيد وسط شاليزار ايستاد و با تمام سادگي کلامش، سخناني از شهيد ميگفت که صداي گريه عوامل پشت دوربين به وضوح شنيده ميشد.
کاش آن فيلم را مجددا پخش ميکردند.
سرلشکر شهيد حسين فرزانه از افتخارات شهر ماسال هستند. ابتکار نصب تنديس اين شهيد و ماکت هليکوپتر رزمي آن دلاور در ورودي شهرستان ماسال شاندرمن از ايدههاي قابل تحسيني است که در سالهاي اخير صورت گرفته است. به مسئولان ذيربط خداقوت گفته و از آنان بدين جهت تشکر ميکنيم.
روحش شاد یادش گرامی.
جا داره از شهرداری ماسال بابت احداث میدان شهید فرزانه و نصب ماکت و تندیس شهید تشکر کنیم. واقعا کار فوق العاده زیبایی در ماسال هست.
شهر ما از اين دست افتخارآفرينان کم ندارد. خلبان شهيد فرزانه يکي از آنان است. ياد و نامش گرامي و روحش شاد باشد. کار زيباي شهرداري ماسال در ايجاد ميداني به نام اين شهيد و نصب تنديس اين افتخار آفرين عرصه جهاد و شهادت زيبنده است. همه آناني که دغدغه معرفي چنين مشاهيري را دارند شايسته تشکر و تقديرند. اميد است موارد ديگري از اين قبيل امور فرهنگي و اجتماعي نيز همچنان در برنامه مسئولان محترم شهرمان باشد.
واژگان مرکب «تيزپرواز» و «چهارزبر» بايستي سر هم نوشته ميشد که ظاهرا بينشان فاصله افتاده.
تنگه «چهارزبر» با کسر ز و فتح ب گردنه و تنگهاي در ۳۴ کيلومتري غرب کرمانشاه است که امروز به مرصاد مشهور است
شهيد فرزانه آخرين شهيد هوانيروز است که در عمليات مرصاد شهيد شد.
«چهارزبر» نام اصلي تنگه مرصاد است. يعني زماني که عمليات مرصاد صورت گرفت اين تنگه به همان نام «چهارزبر» مشهور بود که بعدها به خاطر اين عمليات نامش به مرصاد تغيير يافت. يعني این عملیات موجب انهدام تمام توان نظامی منافقین کوردل شد و تنگه چهارزبر که شهادتگاه برترین فرزندان این مرز و بوم بود به ” تنگه مرصاد ” به معني کمینگاه نام گرفت. هرچند امروز هم برخي به همان نام «چهارزبر» ميشناسندش.
نکته ديگر اينکه پیشروی منافقین تنها تا تنگه چهارزبر بیشتر ادامه نداشت و گروهک رجوي نتوانست از اين تنگه عبور کند زيرا به لطف خدا، رزمندگان دلاور و مردم غیور ایران اسلامی به ویژه خطه مرزنشین کرمانشاه همچون سدی در این تنگه به کمین نشستند تا عملیات فروغ جاویدان منافقین را برای همیشه به سقوط و شکستی جاویدان برای آنها تبدیل کنند.
چهارزبر چطور سرهم می نویسند ؟؟؟
یا تیزپرواز را چطور جدا یا سرهم ؟؟؟