شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ , 23 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۷ تیر ۹۵
ساعت انتشار : ۶:۴۱ ق.ظ
چاپ مطلب
یادداشتی از عزیز عاقبتی خطبه‌سرا؛

مافیایی در کار نیست، جامعه فاسد است

نویسنده : عزیز عاقبتی خطبه‌سرا

فسادهای اخلاقیِ همگانیِ ما است که فسادهای اقتصادی را روز به روز عمیق‌تر، پنهانی‌تر و ظالمانه‌تر می‌کند. بیهوده نیست که حداقل از دهه هفتاد تاکنون هیچ یک از فسادهای اقتصادی کلان و نجومی وجدان جامعه ایرانی را آزار نداده است. حتی با گذشت زمان -هرچند این سخن اغراق‌آمیز باشد- مفسدین اقتصادی به چهره‌های محبوب در جامعه تبدیل شده‌اند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، عزیز عاقبتی ضمن یادداشتی در هفته نامه راه ۵۷ نوشت؛
فسادهای مالی و اقتصادی کم نداشته‌ایم. اختلاس‌های بزرگ، سوءاستفاده‌های کلان، رشوه‌های عجیب و غریب، زمین‌خواری‌های گسترده و ده‌ها عنوان دیگر، و اخیرا هم حقوق‌های نجومی! هرچند فساد اقتصادی،سیاسی و اخلاقی در سالهای قبل از انقلاب بشدت در دولت حاکم بود و تقریبا همه ی ارکان ک شوردر فساد غوطه ور بود اما از آنجایی که مردم ایران برای اسلام و عدالت، انقلاب کرده اند، وجود اندکی فساد هم در جامعه امروز قابل قبول نیست.
اما به نظر می‌رسد هنوز هم خبر فسادهای اخیر اهمیت ندارد! حتی ممکن است فردا و فرداهای دیگر فسادهای بزرگ جدیدتری هم رسانه‌ای شود. آن‌چه در این میان برخی را به شگفتی وا می‌دارد، وضعیت جامعه ایرانی است. جامعه‌ای که هر چه «فحش» بدهد و هر چه «غُر» بزند در نهایت نسبت به همه این فسادها و هر فساد دیگری انگار «بی‌تفاوت» است. این رفتار جامعه ایرانی پدیده‌ای جالب‌تر از مسئله فساد در سیستم اقتصادی است.
شاید گرفتاری ما فسادهای اقتصادی کلان نباشد، آن‌چه ما گرفتار آن هستیم «فسادهای اخلاقی بزرگ» است. ما جماعتی هستیم که ته دلمان امثال کرباسچی و جزایزی و زنجانی را دوست داریم و تحسین می‌کنیم و این فسادِ «اخلاقی» است. ما خودمان دست کمی از صاحبان فیش‌های حقوقی نجومی نداریم، و چه بسا آرزو داریم کاش جای آن‌ها بودیم و چه شب‌ها که با این رویاهای شیرین به خواب نرفته‌ایم. اگر دست ما هم می‌رسید همین حقوق‌ها را می‌گرفتیم و یک لیوان آب خنک هم رویش می‌خوردیم. ما بعد از هر فساد اقتصادی هیاهو و سر و صدا راه می‌اندازیم که «رد» خود را گم کنیم. به همین جهت فساد اقتصادی در کشور ما یک پدیده اتفاقی و خاص و محدود نیست.
این نیست که یکباره فردی احساس زرنگی کرده و پولی را جا به جا کند بلکه این احساس زرنگی در همه ما وجود دارد و هر وقت فرصتی دست داده استعداد خود را نشان داده‌ایم. از راننده تاکسی گرفته تا بقال و میوه فروش و شیرینی فروش و تا ناشر و تاجر و پزشک و… به رفتارهای خودمان که دقت کنیم می‌بینیم «نان حلال» افسانه‌ای بیش نیست. مگر در بازارهای ما گران‌فروشی و کم‌فروشی و قسم دروغ کم است؟ مگر از همین راه پول در نمی‌آورند؟ مگر مهندسان ما در کارهای عمرانی شعارشان «بساز و بنداز» نیست؟ مگر از این راه میلیون‌ها و میلیاردها به جیب نمی‌زنند؟ مگر راننده‌های تاکسی کم پول اضافی از مسافر می‌گیرند؟ مگر مردم در ادارات کم رشوه می‌دهند؟ میدانیم که این مگرها زیاد است.
️ این بخش از رفتارهای اقتصادی و اداری ما با همه آشکارگی‌اش، پنهان است. ما بعد از فساد اقتصادی به دروغ هیاهو می‌کنیم که آن بخش پنهان رفتاری ما مورد توجه قرار نگیرد و فراموش شود. ما تلاش می‌کنیم در قالب این فرافکنی نقش «بی‌گناه» و «مظلوم» را برعهده بگیریم. قطعا در میان ما انسان‌های پاکدست و نان حلال خور هم وجود دارد اما هیچ یک از ما دوست نداریم مثل آن‌ها باشیم و گاه آن‌ها را مزاحم کارمان می‌دانیم. یک بقال پاکدست و نان حلال‌خور در بازار نقش مزاحم را دارد همان‌طور یک کارگر پاکدست یا تاجر پاکدست یا معلم پاکدست. این‌ها نظم را به هم می‌ریزند، ساختار را به هم می‌ریزند و باعث مزاحمت بقیه هستند.
ساختار فساد در ایران عمیق‌تر، سیستماتیک‌تر و پنهان‌تر از هر چیزی است. آن بخش مهم فساد در ایران بیش از آن‌که «مافیایی» باشد «همگانی» است. قطعا قانون‌گذاری، شفافیت و نظارت در کم کردن فسادِ مافیایی موثرند اما مسئله اصلی ما این نیست. فسادهای اخلاقیِ همگانیِ ما است که فسادهای اقتصادی را روز به روز عمیق‌تر، پنهانی‌تر و ظالمانه‌تر می‌کند. بیهوده نیست که حداقل از دهه هفتاد تاکنون هیچ یک از فسادهای اقتصادی کلان و نجومی وجدان جامعه ایرانی را آزار نداده است. حتی با گذشت زمان -هرچند این سخن اغراق‌آمیز باشد- مفسدین اقتصادی به چهره‌های محبوب در جامعه تبدیل شده‌اند. اگر هم اینگونه نبوده، حداقل جامعه ایرانی در نهایت آن‌ها را «بی‌گناه» و «مظلوم» شناخته است. راز معمای فساد در ایران را باید در هیاهوها و گرد و خاک بلند کردن‌های پس از آشکار شدن فساد و «همدلیِ» آشکار و پنهان نهایی با فاسدها جست و جو کرد.
انتهای پیام /