طنز پس پریروز؛ رضا احسانپور
خودتان را معرفی کنید لطفاً.
– ای بابا! آقا کی میخواهید بیخیال این سوال بشوید؟ خب روتیتر مگر نمینویسید «مصاحبه با یک فیش حقوقی»؟ پس چرا میپرسید؟
بله! حتما این عبارت را درج میکنیم ولی آخر انتظاری که افکار عمومی از عبارت «فیش حقوقی» دارند، با شما فرق دارد. شما به نوعی تمام پیشفرضها و تعاریف را بههم ریختهاید.
– من؟ من مگر چهکار کردهام؟
این دیگر از آن حرفها بود!
– آهان! این صفرها را میگویید؟ ای آقا! صفر چه ارزشی دارد؟ حالا چندتا صفر بیشتر داشتن چیزی به ارزشهای من اضافه یا نداشتنش چیزی از ارزشهای شما کم میکند؟
چه عرض کنم والا؟! اگر اضافه و کم نمیکند پس چرا این همه صفر دارید؟
– یکسری مسائل پشت پرده وجود دارد که نمیشود گفت ولی حالا چون اصرار دارید به تعدادی از آنها اشاره میکنم. مثلا اینکه آبروی کشور در گرو همین صفرهاست. مگر جز این است که مسئولان کشور، نماینده کشور ما هستند؟ حالا شما تصور کنید مسئولان کشور وقتی ما میخواهند با مسئولان کشورهای خارجی ارتباط داشته باشند، اگر خارجیها متوجه حقوق پایین مسئولان ما بشوند، دیگر برای آنها و بالتبع برای ما تره خرد میکنند؟ اصلاً و ابداً. وقتی قرار است ما وارد بازارهای جهانی بشویم و بانکهای ما معاملات خارجی داشته باشند، باید اول به طرف مقابل نشان بدهند که چقدر ما سودآوری داریم که حقوقمان این است. تازه این را شما بگذارید کنار آن شعاری که میگوید مسئولان باید همسطح اقشار ضعیف جامعه باشند. آن خارجیها پیش خودشان میگویند وقتی مسئولان که همسطح اقشار ضعیف هستند اینقدر درآمد دارند، پس اقشار متوسط و مرفه چقدر وضعشان خوب است؟! آیا این چیزی جز حفظ آبروی ایران و ایرانی در عرصههای بینالمللی است؟
خب! سوال بعدی؟
– نخیر! چرا سوال بعدی؟ شما سوال من را جواب بدهید؛ آیا این چیزی جز حفظ آبروی ایران و ایرانی در عرصههای بینالمللی است؟
بله! درست میفرمایید. یعنی شما میفرمایید که این صفرها فرمایشی و صوری است و میزان دریافتی مسئولان کمتر از این مقدار است؟
– نخیر! چرا باید کمتر از این باشد؟ شما چه انتظاری دارید؟ انتظار دارید وقتی مسئولان رفتهاند و در بوق و کرنا کردهاند که «آهای مردم دنیا! ما اینقدر درآمد داریم…» بعد بیایند و خلافش عمل کنند؟ اگر گند قضیه دربیاید میدانید چقدر آبروریزی است؟ آن وقت دیگر کسی به ما اهمیت میدهد؟ در ثانی مگر مسئولان دروغگو هستند که یک چیزی بگویند و خلافش عمل کنند؟
خب یعنی خارجیها فقط شما را زیر نظر دارند؟ متوجه نمیشوند که میزان درآمد مردم با درآمد مسئولان شبیه به هم نیست؟ یعنی اصلا از درآمد پایین مردم مطلع نمیشوند؟
– به نکته ظریفی اشاره فرمودید.
خب؟
– خب چی؟
خب جواب این نکته و سوال ظریف؟
– آهان! اولاً که ارتباط مسئولان خارجیای که به ایران سفر میکنند را با مردم عادی به حداقل ممکن رساندهاند. نهایت ارتباط آنها با مردم از پشت شیشههای دودی ماشینهای اسکورت و داخل خط ویژه است که با سرعت از کنار مردم رد میشوند. از طرف دیگر به لطف خدا مردم ما از نظر ارتباط گرفتن با خارجیها به جهت ضعف در زبان خارجی، با مشکل دچار هستند. مساله بعدی اینکه خارجیها علاقه زیادی به سوغات ایران، از جمله پسته، گز، زعفران، قالی دستباف و زنبیل قلمکار دارند. با این اهرم فشار و تهدید آنها به تحریم سوغاتی، اگر هم قرار باشد علیه ما در رسانههایشان چیزی بگویند و سیاهنمایی کنند از این کار منصرف میشوند.
به نظر شما این تفاوت بین شما و فیش حقوقی اکثر جامعه، تبعیض نیست؟
– به هر مسالهای میشود از چند وجه نگاه کرد. بیایید از یک دید دیگر به این مساله نگاه کنیم. اگر هر کسی خودش را با زیردستانش مقایسه کند به جایگاه خودش قانع میشود و هیچگاه میل به رشد ندارد. حتی ممکن است بعد از چند وقت پسرفت هم داشته باشد. ولی به این فکر کنید که وقتی مردم خودشان را با ما مقایسه میکنند چقدر میل به پیشرفت در آنها تقویت میشود. تازه ما، رویایی و محال نیستیم. یعنی آرزویی تحقق یافتنی هستیم و یک عده مسئول به ما رسیدهاند. چرا بقیه نتوانند؟ مگر فلان فرد از آبمیوهفروشی شروع نکرد و بعد شد «شین.جیم»؟ یا مثلا آن یکی از فروش پوست گوسفند شروع نکرد و شد «ب.ز»؟ آنها که حتی فیش حقوقی هم نداشتهاند از اول!
ممنون از وقتی که گذاشتید. اگر نکتهای در آخر هست بفرمایید.
– نکتهای نیست غیر از تشکر از مسئولان محترم که وجودم را مدیون آنها هستم و هرچه صفر دارم از آنهاست. فقط خواهش میکنم بیشتر به مسائل امنیتی توجه کنند و مراقب لو رفتن بنده و همکارانم از این به بعد باشیم که بتوانیم با خاطر جمع، به رشد خودمان ادامه بدهیم.
منبع: فردا
انتهای پیام /