دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ , 25 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۹۵
ساعت انتشار : ۳:۰۶ ب.ظ
چاپ مطلب
یادداشت؛

برای مردی که همه جا بسیجی است

سردار نقدی را از پاییز ۱۳۸۸ و همزمان با حضورش در رأس سازمان بسیج شناختم. تا آن روز حتی یک‌بار هم ایشان را از نزدیک ندیده بودم و همدیگر را به کلی نمی‌شناختیم.

ه گزارش ماسال نیوز به نقل از صبح زاگرس، اگر درصدی احتمال می‌دادم افرادی که حقیر را می‌شناسند متن ذیل را از دریچه تملق‌گویی تفسیر می‌کنند، هرگز به تحریر آن اقدام نمی‌کردم. اما ادای دین به یک سرباز، دغدغه‌ای بود که این قلم را به رقص آورد و احساس کردم سکوت به مثابه جفا نسبت به سربازی است که قبلاً به ناحق مورد جفا قرار گرفته است.

سردار نقدی را از پاییز ۱۳۸۸ و همزمان با حضورش در رأس سازمان بسیج شناختم. تا آن روز حتی یک‌بار هم ایشان را از نزدیک ندیده بودم و همدیگر را به کلی نمی‌شناختیم. در آن سال‌ها که بنده دانشجو بودم و در بسیج دانشجویی مسئولیت داشتم، آشنایی به صورت طبیعی شکل گرفت.
با همان نگاه بدبینانه دانشجویی چند سال با ایشان تعامل داشتیم و بحث و تبادل‌نظر می‌کردیم.
این مرد را نمونه آرمانی ساده‌زیستی و دور از زخارف دنیا یافتم. خود و خانواده‌اش همانند معمولی‌ترین افراد این جامعه زندگی می‌کنند و یک‌بار ندیدم به دنبال خواسته یا مطالبه‌ای برای خود باشد.
صبوری‌اش در مقابل نقادی‌های بی‌رحمانه برایم جذاب‌ترین ویژگی بود. هیچ موقع احساس نکردم به عنوان یک فرمانده روی صندلی نشسته است و یک‌بار ندیدم در مقابل نقدهای تند دلگیر شود و آن نقد را در برنامه، تصمیم یا تدبیر علیه نقدکننده به کار گیرد.
همه وجود این مرد عشق به امام و رهبری است. در تنظیم خود با این دو رهبر بزرگ، خود را مانند مجاهدین آماده شهادت حفظ کرده و منتظر فرمان است.
قله‌های آرزوهای او دو چیز اساسی است؛ اول توسعه  درون‌زای کشور و رفاه مردم و دوم نابودی صهیونیزم در جهان.
تن‌آسایی، آسایش، رخوت و حاشیه‌ها هیچ موقع نتوانست جوهره مجاهدت و تلاش شبانه‌روزی وی را کمرنگ نماید.
در حفظ بیت‌المال چنان حساس است که وقتی از کنار میز کار خود به آن طرف اتاق(محل جلسات) می‌رفت برق آن قسمت را خاموش می‌کرد و بر عکس آن را نیز فراموش نمی‌کرد.
آنقدر به مصرف کالاهای ایرانی اعتقاد دارد که بارها با کنایه‌‌های  دوستان مواجه می‌شد.
چای خارجی به دفترش راهی نداشت و در هر جلسه‌ای که میوه غیر ایرانی می‌دید اعتراض می‌کرد و برآشفته می‌شد.
اگر بخواهم او را در یک جمله تفسیر و از عمق باور و وجودم تفسیر کنم باید بگویم مصداق عینی و این زمانی «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» است.
مبنای دوستی وی با افراد همانند امام، درستی راه آنان است و با هیچ‌کس عقد اخوت شخصی ندارد. در به کارگیری همکاران، تقوی و سلامت دنیوی را در صدر خصایص و ویژگی‌ها لحاظ می‌کرد و کمتر با امتیازهای دنیوی از کسی تشکر می‌کرد که البته در این خصوص بارها مورد نقد جدی قرار می‌گرفت، اما صبورانه از آن عبور می‌کرد.
خداوند این روحیات و این خصایص را تا آخر حیات وی نگه دارد و با همسنگران و برادر شهیدش محشور نماید.
انتهای پیام/