پنج شنبه ۰۸ آذر ۱۴۰۳ , 28 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۹۵
ساعت انتشار : ۹:۴۲ ق.ظ
چاپ مطلب
چرا جمله برجام سایه جنگ را از کشور دور کرد «دروغ محض« است/1

مستندات انکار نشدنی از سخنان مقامات امریکایی درباره هراس از جنگ با ایران+ فیلم

آیا واقعا برجام سایه جنگی خونین را سر ملت ایران دور کرد؟ اظهارات مقامات امریکایی در دوره زمانی مشخص درباره این گزاره جیست؟

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار پر شور هزاران نفر از مردم آذربایجان، در تحلیل هدف واقعی دولت قبلی و فعلی امریکا در تکرار ترفند «تهدید ایران به جنگ» فرمودند: امروز هم مثل قبل از گزینه‌های نظامی روی میز حرف می‌زنند و آن مسئول اروپایی هم به مسئولان ما می‌گوید «اگر برجام نبود وقوع جنگ حتمی بود»، اما این حرف یک دروغ محض است و آنها می خواهند ذهن ما را از جنگ واقعی یعنی نبرد اقتصادی منحرف کنند و به جنگ نظامی سوق دهند تا مسئولان کشور از تمرکز در عرصه پیشرفت اقتصادی و توجه به جنگ فرهنگی غربی‌ها با ملت ایران باز بمانند.

 

اشاره درست رهبرمعظم  انقلاب اسلامی به گزاره غلط «اگر برجام نبود وقوع جنگ حتمی بود» در حالی مطرح شده است که برخی با ارائه این آدرس غلط ، صنعت هسته اي را به بهانه  برداشتن تحريم ها نيمه تعطيل کردند و اکنون نيز به اصرار و فريب افکار عمومي به دنبال آزادي سران و عاملان اصلي تحريم ها هستند.

 

آنچه در ادامه آمده است گوشه ای از اظهارات مقامات آمریکایی در مستند شورش در شهر است که این بار خود مقامات امریکایی گزاره وقوع جنگ را رد میکنند.

 

 

Video Player

شورش در شهر.mp4 | دانلود فیلم

 

نامه مخالفت کنگره با حمله به ایران

دکتر روزبه نیز چندی پیش در برنامه ثریا به مخالفت کنگره آمریکا برای حمله به ایران اشاره کرد و افزود:  بوش را می‌توان به‌عنوان جنگ‌طلب‌ترین رئیس‌جمهور آمریکا معرفی کرد. ایشان در زمان  ریاست‌جمهوری‌اش دو جنگ علیه دو کشور به راه انداخت. شاید یکی از اهداف آن‌ها این بود که هزینه‌های جنگ برای اشغال این دو کشور کوچک را بسنجند و – درصورتی‌که بپذیریم سایه شوم جنگ صحت داشته است- تمرینی برای  جنگ با ایران باشد.

 قطعاً باید یک‌روال منطقی طی شود؛ ابتدا کشور افغانستان به‌عنوان یک حلقه ضعیف مورد حمله قرار ‌گیرد و سپس عراق و  پس‌ازآن می‌توانند به ایران حمله کنند.  حال چه اتفاقی افتاد؟ در دوران بوش زمانی که جمع‌بندی حمله به افغانستان در میان مسئولین آمریکایی انجام شد که دیگر آمریکا به لحاظ اقتصادی و توانی که برای ایجاد یک جنگ جدید لازم است توانایی نداشت.  این مباحث را هر شخصی که در آن  زمان ادبیات امنیت ملی آمریکا و نهادهای تصمیم گیر و نهادهای تصمیم‌ساز و قوه مجریه آمریکا را رصد می‌کرد، به آن واقف است. آن‌ها نگران این بودند که اتفاقی بیافتد و آمریکا به مرحله فروپاشی برسد.

من نامه‌ای در اینجا دارم که  مجموعه‌ای متنوع از سناتورهای آمریکایی –دموکرات و جمهوری‌خواه –  در ۱ نوامبر ۲۰۰۷ به رئیس‌جمهور وقت ارسال می‌کنند؛ در این نامه از دو اقدام ابراز نگرانی شدیدی انجام می‌شود، ابتدا درخواست جدی دارند که به‌هیچ‌وجه جنگ دیگری به راه نیندازید زیرا اقتصاد آمریکا توان  تحمل جنگ جدید را ندارد. نکته دوم این است که به‌نوعی کنگره به‌عنوان یک‌نهاد تصمیم‌گیر از همراهی در هر 

جنگی  عقب‌نشینی می‌کند؛ نه‌تنها عقب‌نشینی می‌کنند بلکه می‌گویند که اگر شما اقدامی  علیه ایران بکنید مخالف شما خواهیم بود.

 این نامه از سوی سناتورهای آمریکایی به رئیس‌جمهور وقت زده‌شده است. این اتفاقات در فضای تصمیم گیر آمریکا رخ‌داده است زیرا زمانی که کشوری می‌خواهد با کشوری دیگر بجنگد باید در میان نهادهای تصمیم‌گیر در آن کشور انسجام وجود داشته باشد. در درون حاکمیت آمریکا و حتی در قوه مجریه به‌هیچ‌عنوان در زمان ریاست جمهوری رادیکال‌ترین رئیس‌جمهور آمریکا هماهنگی وجود نداشته است تا بتوانند اجماعی علیه ایران ایجاد کنند.

 


    همچنین بخوانید :