به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، حجت الاسلام غریب رضا به بهانه انتشار نامه سرگشاده جمعی از فعالین رسانه ای به رئیس قوه قضائیه درباره بازداشت شاعر انقلابی منصور نظری ضمن یادداشتی نوشت:
عدالتخواهی مانند هویت خود عدالت، ترازوی سنجش افراد و جریانها است و هیچ کس نه حق دارد و نه در عمل میتواند از عدالت و عدالتخواهی سوء استفاده جناحی کند، چون با کمترین انحراف از شاقول عدالت، خود را رسوای خاص و عام کرده است.
عدالتخواهی شوخی یا طنزی تلخ یا ترفی فکری و سیاسی نیست. سرنوشت عدالتخواهی نباید در بازیهای کودکانه سیاسی و مهندسیهای موقت پتانسیلهای اعتراضی خلاصه و فراموش شود. ویل و فریاد بر جریان و افرادی که به عدالتخواهی به این چشم بنگرند.
ایستادن در مقابل مسوولان دولتی و مطالبه بلند حقوق مشروع جامعه بدون لکنت زبان آرمانی دینی است؛
خداوند تنها یک جا بلندکردن صدا به بدگویی را دوست دارد و آن دادخواهی مظلوم است؛
مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در دایره مستحبات و مندوبات نمیگنجد؛ تنها فضیلتی کم رنگ و در محاق رفته نیست که بود و نبودش به مثابه نقش دیوار باشد! واجب است؛
رکن زندگی اجتماعی اسلامی است؛ نبود یا ضعفش خیمه نظام را از پایبست لرزان میکند؛
هدف بعثت انبیاء و ارسال کتب آسمانی است؛
بزرگراه و صراط مستقیمی برای مشارکت مردم در مدیریت جامعه است که اهداف اسلام و انقلاب را با سرعتی شگفت انگیز محقق میکند؛
«قیام به قسط» «فریضه فراموش شده» ای است که تا محققش نکنیم، بعد اجتماعی «قیام لله» را محقق نکردهایم.
خط شکنها و احیای جبهه
نمیدانستم اینقدر نویسنده قوی و مطالبهگر عدالتخواه در فضای مجازی فعالیت میکنند. به برکت جهاد شاعر انقلابیمان آقای «منصور نظری» و خط شکنی که ایشان در مبارزه با فساد و عدالتخواهی انجام دادند، با تعداد زیادی از این فعالان آشنا شدم. مطالعه تحلیلهای این نویسندگان و به اشتراک گذاری مجدد یادداشتهای عدالتخواهانه این جبهه باعث شد همدیگر را پیدا کنیم؛ از نظرات همدیگر استفاده کنیم؛ از این صفها و بنیانهای مرصوص روحیه و خط فکری بگیریم.
واقعیت هم همین است:
عدالتخواهی تبدیل به خواسته ناگفته و بغض در گلوی نخبگان و تودهها شده است. پیشروانی که از ملامت هیچ ملامت کنندهای نمیهراسند و شکیبایی پرداخت هزینههای سنگین نهی از منکر اجتماعی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض را دارند، منجیان جامعه و خط شکنان عملیاتهای عدالتخواهی هستند.
این خط شکنان به سرعت تبدیل به «الگو» خواهند شد و موجهای اجتماعی دامنهداری را خواهند آفرید.
اگر این موجها به شکل هوشمند مدیریت و تکثیر شود، فریادهای اعتراضی عدالتخواهان را از رفتاری خوب ولی کم تاثیر و پراکنده تبدیل به موج و سپس جریان تغییر آفرین حقیقی و فراگیر در سطح جامعه تبدیل میشود.
پیشنهاداتی به فعالان عدالتخواه
عدالتخواهی نیازمند به عقل جمعی و هیأتی اندیشه ورز است تا نقشه راه مطالبهگری را ترسیم و اجرای آن را مدیریت کند؛
عدالتخواهی نیازمند بازوی قوی رسانهای مطالبهگر است؛
عدالتخواهی نیازمند پیوست حقوقی قوی است. چرا مطالبات عدالتخواهان با استنادهای سست به قانونهای کلی و عام خفه شود؟ چرا کارگروه حقوق دانان عدالتخواه در قانونی کردن مطالبات پیش از عرضه به سطح جامعه یا عرضه به دستگاه قضایی فعال نیست؟
عدالتخواهی باید تبدیل به گفتمان غالب جامعه شود و برای تحقق این هدف توجه به کارکردهای ذیل ضروری است:
تربیت دینی با روح عدالتخواهی انجام شود؛
باید خلاء علمی و پژوهشی در حوزه و دانشگاه نسبت به محتوای عدالتخواهانه پر شود؛
رسانهها در ترویج این نگاه و مطالبات در جامعه کوشش بیشتر کنند؛
تولیدات هنری جامعه به سمت آفرینش آثار عدالتخواهانه جهت دهی شود؛
سازمانهای مردمنهاد عدالتخواه با نگاه دینی و انقلابی تاسیس و سازمانهای موجود فعالتر و منسجمتر شوند.
انتهای پیام /