به گزارش ماسال نیوز؛ مهدی عبدالله زاده از فعالین سیاسی اقتصادی ماسال ضمن یادداشتی در خصوص مدیریت شهری بیمار و راه های درمان آن، نوشت:
برای درمان درد باید مراحلی را طی کرد. ابتدا می بایست درد و ناحیه درد و شدت آن را شناسایی کرد!
در گام دوم می بایست نشانه های درد را یافت! چه عواملی سبب ایجاد درد می شود؟ چه عواملی سبب شدت آن خواهد شد؟ آیا میشود درد را درمان کرد یا اینکه باید طرحی ریخت تا شدت آن بکاهیم و کم کم به فکر تجویز نسخه و اجرای روش های درمانی بود و بعد با پیگیری و کنترل بر بیمار، درمان مراحل خودش طی خواهد نمود و درمان کامل صورت خواهد پذیرفت!
در نهایت باید به فکر پیشگیری و راه های پیشگیری بود که این بیماری دیگر سراغ این فرد نیاید و در پیشگیری کلی این بیماری سراغ افراد جامعه نیاید.
موضوع ما مدیریت شهری بیمار است، اگر گذارا نیم نگاهی به تعریف مدیریت شهری داشته باشیم؛ مدیریت شهری عبارت است از اداره امور شهر بهمنظور ارتقاء مدیریت پایدار مناطق شهری در سطح محلی با در نظر داشتن و تبعیت از اهداف سیاستهای ملی، اقتصادی و اجتماعی کشور است.
همچنین چارچوب سازمانی توسعه شهر به سیاستها، برنامهها و طرحها و عملیاتی اطلاق میشود که در پی اطمینان از تطابق رشد جمعیت با دسترسی به زیرساختهای اساسی مسکن و اشتغال هستند. براین اساس، کارآیی مدیریت شهری وابستگی مشخصی به عوامل زمینهای از قبیل ثبات سیاسی، یکپارچگی اجتماعی و رونق اقتصادی و نیز عوامل دیگری از قبیل مهارت و انگیزههای سیاستمداران و اشخاص استفادهکننده از این سیاستها دارد.
با همه این حرف ها و تعریف سیستم مدیریت شهری و چارچوب توسعه شهری و نقش سیاست های کلی، ملی و ثبات سیاسی و نقش سیاستمداران؛ موضوعی که بسیار مهم است که اگر یک شهر و مدیریت آن را همانند انسانی بدانیم که بدنبال توسعه و پیشرفت است و در مسیر حرکت ممکن است دچار بیماری شود باید مراحل درمان آن طبق اصول آن پیش رود تا درمان صورت پذیرد و سلامت حاصل گردد و این سلامتی منجر به ادامه حرکت فرد گردد.
در شرایط حال ساختار مدیریت شهری ما واقعا بیمار است و این بیماری در شهرهای کوچکتر بخاطر نبود نیروهای کارآمد در راس امور و تصمیم گیری های سلیقه ای و غیرکارشناسانه از شدت بیماری بیشتری برخوردار است.
امروز در شهرهای کوچک تر تصمیم گیری ها براساس منافع قومیتی صورت می گیرد. مدیران و شوراها براساس فامیل بازی و سیاسی بازی انتخاب میشوند و این عین گرافی ادامه دار خواهد بود و اگر این گراف از مبدا اصلاح نشود دیگر نمیشود برای بخش های پایانی کاری نمود!
حال آیا راه حلی برای چنین رویدادی وجود خواهد داشت؟ یا نه باید منتظر بود این مدیریت و بیماری شهرهای ما را از لحاظ ساختاری به نابودی کامل ببرد؟!
برای حل اینچنین نوع مدیریت شهری باید ساختارشکنی کرد و با تزریق افکار مدرن، جدید و علمی مدیریت شهری می توان انواع بیماری های موجود در این ساختار مدیریت شهری را شناخت؛ از جمله موضوعاتی که می بایست از لحاظ علمی و ساختاری ورود کرد مباحثی است همچون : بحث بودجه و تعریف آن و نسبت تخصیص آن در عمران شهری و مدیریت اداری و جاری شهرداری، بحث وجود درآمدهای پایدار و ناپایدار شهری، بحث چگونگی پیشنهاد، اجرا و نظارت پروژه های عمرانی، بحث زیرساخت های نادرست فاضلاب، بهداشت، محیط زیست، بحث فراهم کردن شرایط، فضا و محیط مناسب در جهت ورزش های همگانی و قهرمانی، بحث ساختار نامناسب جذب تورسیم، گردشگر، بحث چگونگی تعامل با اصناف در جهت نوسازی واحدهای تجاری فرسوده و بسیار موارد دیگر. ابتداً باید ضعف ها را یافت، شناسایی و بررسی نمود و باید گفت:
آیا این ضعف ها و بیماریها را می توانیم درمان کنیم یا اینکه برای رفع نیاز و خواسته جامعه با توجه امکاناتمان فقط قادریم از شدت آن کم کنیم؟ و در گام بعدی می بایست راه حل درمانی منطقی برای کسب منابع و درآمدهای پایدار و ناپایدار جستجو کرد و با ایجاد فضایی بر پایه ساختار اصولی، برمبنای آگاهی، شایستگی و خرمندی دنبال راه حل پیشگیرانه ای بود تا تکرار صورت نگیرد.
همه این حرف ها فقط با برنامه صورت خواهد پذیرفت.
مخاطب ما در این مقاله دو قشر و دو جریان می باشد: ۱- کاندیداهای شورای شهر وروستا ۲- مردم شهرها(بالاخص مردم ماسال).
چون این برنامه بدون همکاری این دو قشر اجرایی نخواهد شد.
کاندیداهای شورای شهر و روستا بجای ادامه روند غلط و بیمار موجود به خود بیایید و بدنبال شناسایی این امراض مدیریت شهری و راه حل های درمانی آن با کمک گرفتن از کارشناسان و خردمندان شهر و استان و حتی کشور باشید!
اگر درمانی بیابید برای ساختار مدیریت شهری موجود و با تلاش در پی درمان باشید مردم در کنارتان خواهند بود و بجای تلف کردن عمر خود و لعنت مردم، جاودانه خواهید شد.
اما مردم شهرِ ما نیز باید از جریان های قومی و قبیله ای ناصحیح پرهیز نمایند و در تلاش باشند خودشان افرادی را که دغدغه درمان این بیماری(مدیریت شهری مریض) را دارند شناسایی کنند و به دیگران معرفی کنند.
شاید پایان این قصه سلامتی باشد برای مدیریت شهری ماسال.
ماسال تشنه افکار و اندیشه سالم برای احیاست.
ماسالی زمانی زنده است که ماسال زنده باشد، به امید آبادانی و سلامتی برای ماسال.
انتهای پیام /