جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ , 22 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۵ فروردین ۹۶
ساعت انتشار : ۱:۳۷ ق.ظ
چاپ مطلب
نگاه آزاد/ مجتبی حیدری؛

جوانان شهر معامله گر نیستند / یکبار هم که شده به روند اشتباه انتخاب نه بگویید

هنوز انتخابات شروع نشده عده ای گستاخی را به جایی رسانده اند که می‌گویند ما از حالا 800 شناسنامه داریم! یا یکی می‌گفت برای شب آخر مبلغ خوبی کنار گذاشته ایم!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، مجتبی حیدری کارشناس ارشد علوم سیاسی و از فعالین رسانه ای شهرستان و نامزد احتمالی شورای شهر ماسال ضمن یادداشتی نوشت:


کج بنا کردند دیوار تو را معمارها
در تو می لنگد همیشه جای جایِ کارها
شهر من ماسال! من دیگر خشابم خالی است …
نم کشیده هر چه باروت است در انبارها
خواستم شعری بکارم توی خاکت گل کند.
خارها کردند در چشم امیدم ، خارها

شوراهای اسلامی شهر و روستا که در سال آخر دوره چهارم آن هستیم، نسبت به انتخابات‌های دیگر در ایران سابقه و تجربه کمتری دارد. در حالی که انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری به اندازه عمر انقلاب اسلامی سابقه دارند، انتخابات شوراهای شهر و روستا در سال ۷۷ اولین دوره آن برگزار شد.
در سال ۸۱ دور دوم و در سال ۸۵ دور سوم. عمر هر دوره از شورای اسلامی شهر ۴ سال است اما در دوره سوم به استثنا ۷ سال طول کشید تا انتخابات دور چهارم آن در سال ۹۲ مصادف با برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شود. انتخابات دوره پنجم شورا نیز همزمان با دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۹۶ برگزار می‌شود.
اما ماسال شهری است که همیشه انتخابات در آن خیلی پیش از موعد شروع می‌شود. حدود یک سال قبل بود که زمزمه هایی از گوشه کنار در باره‌ی فعالیت اشخاص برای شورای شهر شنیده می‌شد.
یاد اولین دوره‌ی انتخابات شورای شهر افتادم. انگار همین دیروز بود.آن‌روزها نظارت کمتر بود تحصیلات ملاک نبود اولین دوره شورا بود همه می‌خواستند شورا بشوند. یک عالمه پوستر به در ودیوار زده بودند. نصف مردم ماسال کاندید بودند! خیلی جو جالبی بود. هر کسی حرفی می‌زد. یکی می‌خواست پل هوایی بزند. یکی می‌گفت اگر من رای بیاورم حق را به شما می‌دهم در ژاپن همیشه حق با مشتری است!
حال و هوای جالبی بر شهر حاکم بود. یکی می‌گفت به من رای بدهید اگر رای بیاورم شق القمر می‌کنم من چند مسافرت خارجه رفتم و پیشرفت های آنان را به چشم دیده ام.
لیست بلند بالایی در اختیار مردم گذاشتند تا مردم رای بدهند. همه تایید شدند. از سیکل تا دیپلم. اما دردناکترین قسمت این قضیه جایی بود که جای تاسف داشت. این همه آدم قطار شدند تا شورا بشوند حتی یک نفرشان هم برنامه نداشت. اصلا نمی‌دانستند وظایف شورا چیست. مردم ساده و بی آلایش شهر من هم که همیشه همراه موج انتخابات هستند انتخاب اول آنها رقم خورد؛ کاملا احساسی و بدون در نظر گرفتن سطح توانمندی افراد انتخاب شده.
البته در این میان چند نفری کارآمد بودند ولی دریغ که انتخاب آنها هم به واسطه‌ی فاکتور انتخاب اصلح یا شایسته سالاری نبود بلکه عامل صِرف قومیت و ایل و تبار در آن دخیل بود.
شورا انتخاب شد. شهردار انتخاب کردند. شورا رفت زیر بلیط شهردار.  به جای آنکه شهردار زیر نظر شورا باشد شورا زیر نظر شهردار رفت. در دوره ی خود کار مفیدی هم انجام ندادند. حتی نام شهر خود را هم نتوانستند به گوش کسی برسانند.
دوره بعد و دوره های بعد سپری شد و باز فاکتور ایل و تبار و فامیل و پول یا نماینده وقت انتخاب مردم را رقم می‌زد.
و باز مردم شهر من شایسته سالاری را به زباله دان تاریخ روانه کردند. باز شورا رفت زیر سایه ی شهرداری که از خود شورا گنده تر بود. شورا گوش به فرمان شهردار بود و باز ماسال در عمران و آبادانی زیر صفر بود.
بازهم سود جویان برای عده ای میلیونی هزینه کردند تا بر کرسی شورا تکیه کنند ولی آیا این هزینه ها بی منت بود؟! هنوز انتخابات شروع نشده عده ای گستاخی را به جایی رسانده اند که می‌گویند ما از حالا ۸۰۰ شناسنامه داریم! یا یکی می‌گفت برای شب آخر مبلغ خوبی کنار گذاشته ایم!
اینها دهن کجی به انتخاب مردم شهراست. اگر کسی بگوید که رای خرید و فروش نمی‌شود باورش سخت است چون همه ما به چشم خود این حقیقت را دیده ایم .حالا مگر این شورا چه دارد که این تشنگان قدرت چنین هزینه هایی را متقبل می‌شوند و مارا یاد انشای معروف علم بهتر است یا ثروت می اندازند؟! معیارها آن‌روزها فرق می‌کرد همه یکصدا می‌گفتند علم و حالا معیار انتخاب شده پول.

جای تامل دارد  که چرا به بیراهه رفتیم؟ یکی لیستی داشت که ۷۰۰ مجلس ختم رفته بود! رفتن به ختم و احساس همدردی خوب است ولی این روند توهین به مردم است. عده ای از روز تصمیم کت وشلوار به تن کرده اند و با تهیه ی لیستی در شهر می‌چرخند و با مردم سلام و احوالپرسی می‌کنند و اینگونه خود را عرضه می‌کنند. مانده ام چه بلایی بر سر معیار های مردم شهر آمده که معیارشان شده این! مردمی که همه تحصیل کرده، اهل فرهنگ و دانش و خرد هستند.

من نمی‌دانم چرا مردم شهر من یکبار هم به جوانان لایق شهر خود فرصت نمی‌دهند. مگر ماسال کم دارد جوانان تحصیلکرده ی با استعداد که فکرشان پیشرفت شهر است و زیر بلیط کسی نمی‌روند و اهل سازش با پول و قدرت نیستند؟

نمی‌دانم چرا مردم شهر من نخبه کشی را دوست دارند و یا می‌ترسند از میدان دادن به جوانی که در این آب و خاک رشد کرده است. کاستی ها را دیده و منتظر فرصت است. به دنبال خدمت صادقانه است نه پشت میز شورا نشستن و ژست های پوچ گرفتن.

جوانان شهر من عقده‌ی خودبینی ندارند و می‌خواهند خدمت کنند. همین چند وقت در شهر ماسال وقتی پستی به جوانی داده شد به نحو احسن انجام وظیفه کرده و ماسال را در سطح کشور مطرح کرده است.

باز انتخابات شورا شروع شده همه به خط شدند. یکی هیئت دارد یکی با تاجران شهر بسته، یکی با نماینده‌ی وقت، یکی با اصلاح طلبان، یکی با اصولگرایان. همه می‌خواهند شورا بشوند اما هیچ کدام حتی وظایف شورا را هم نمی‌دانند چه برسد به اینکه برنامه داشته باشند.

ولی جوانان لایق شهر من، نه با تاجران بسته اند نه با نماینده و یا جناحی و نه می‌خواهند به قیمت کر و کور و لال شدن وارد شورا شوند. تشنه‌ی خدمت صادقانه هستند. لطفا فقط یکبار به آنها فرصت بدهید.

یادم می‌آید دوره قبل دم ستادهای انتخاباتی از افراد خواهش می‌کردند که به فلانی رای بدهید. تاسف دارد توهین به شعور مردم . قرآن برداشته به در خانه ها می‌رفتندکه اگر به من رای بدهید من شهردار را عوض می‌کنم و چنین می‌کنم وچنان.

اینها درد است. اینها مایه شرم است. چرا مردم شهر من چشم بر شایستگی فرزندان خود بسته و به این چنین افرادی اجازه ورود به شورا را می‌دهند؟

مردم ماسال! شما چند دوره انتخاب کردید و جوانان خود را لایق ورود به شورای شهر ندانستید. بیایید یکبار جوانان خود را حمایت کنید تا نتیجه‌ی انتخاب خود را ببینید.

این‌بار به  فکر رای بدهید نه ایل و تبار .کاش می‌شد دردهای نسل ما را فریاد زد .

***

بخش نگاه آزاد اختصاص دارد به انتشار مقالات با موضوعات گوناگون. ماسال نیوز آمادگی دارد مقالات شما را فارغ از تایید یا انکار محتوا منتشر کند. علاقه مندان می توانند با شماره تماس و تلگرام ۰۹۱۱۹۸۲۵۶۳۹۳ تماس برقرار کنند.

انتهای پیام /