به گزارش ماسال نیوز؛ مهدی عبداله زاده فعال اقتصادی- سیاسی ضمن یادداشتی در خصوص انتخابات شورای شهر ماسال نوشت:
در شروع این مقاله و در ابتدا به تعریف چند واژه اساسی و مهم در زندگی بشری و جایگاه آنها در موضوع مورد بحث یعنی شورای شهر خواهید پرداخت و در امتداد موضوع به بحث اصلی یعنی «آیا انتخابات معامله ای عادلانه است؟» خواهیم رسید.
الف: نیاز(Need)
ب: خواسته( Want)
ج: تقاضا( Demand )
د: کالا(product )
ط: مبادله(exchange )
س: معامله (transaction )
ط: بازار( market)
اولین مفهوم مهم یعنی نیاز؛ نیاز(Need) یکی از مفاهیم اساسی بازاریابی و جامعه شناسی است، در حقیقت نیاز همان محرومیت است. نیاز به غذا، پوشاک، سرپناه، امنیت، محیط آرام و… نیازها یا باید تامین شوند و یا از شدت آن کم شوند. در موضوع مورد بحث واقعا باید دریافت که نیاز شهرها و نیاز مردم در شهرها چیست؟ داشتن حداقل امکانت رفاهی عمومی، کوچه ها و خیابان ها قانونی و مناسب، فضای تجاری مناسب برای خرید، اماکن تفریحی مثل پارک و…، اماکن درمانی و انتظامی و…
دومین مفهوم مهم یعنی خواسته( Want) ؛ این شکلی از نیازهای انسان است که تحت تاثیر فرهنگ و شخصیت افراد جامعه شکل میگیرد و براساس امکانات مالی تامین کننده نیاز هستند، مثلا در شهری مثل تهران خواسته مردم شامل فرهنگ سرای بزرگ، پارک علم و فناوری، اتوبان های چندبانده، استادیوم ورزشی ۱۰۰هزار نفری، خانه تئاتر و… می باشد ولی در شهری کوچکی مثل ماسال شاید خواسته ها داشتن خیابان ۱۲ متری بدون چاله و چوله، زمین فوتبال معمولی، یه پارک ساده و… باشد.
سومین مفهوم مهم تقاضا( Demand ) ؛ مردم ممکن است خواسته های مختلفی داشته باشند ولی چون منابع محدود می باشد باید خواسته هایی داشته باشند که با منابع سازگار باشد و این سازگاری سبب تقاضا خواهد شد مثلا در شهر تهران شهرداری قادر خواهد بود به مسیرهای مترو اضافه کند و به کیفیت آن بیافزاید ولی در شهر ماسال انتظار باید در حدی باشد که منابع باشد مثل ساماندهی خطوط تاکسیرانی،درتهران برای هر فرد سرانه فضای ورزشی و گردشگری تعریف شده ولی در ماسال می توان از منابع طبیعی مثل بام سبز و رودخانه و… بهتر استفاده کرد، در تهران از رسانه ها دعوت میکنند تا در جلسات شورای شهر شرکت کنند و انعکاس خبری داشته باشند ولی در ماسال منابع محدود است و نمیشود چنین کاری نمود ولی میشود مفاد جلسات را به اطلاع مردم رساند، در تهران مردم با توجه بالا بودن فضای سیاسی و سطح آگاهی به لیست سیاسی رای می دهند ولی در ماسال میشود به دور از تفکرات قومیتی افراد کاردان را یافت به کرسی های شورا هدایت کرد و بسیار موارد دیگر.
چهارمین مفهوم کالا(product )؛ هر چیزی که بتواند نیاز، خواسته و تقاضایی رفع کند کالا(product) نامیده میشود ، مثلا در این موضوع خدماتی است که شهرداری و شورای شهر درباره تصمیم سازی، برنامه ریزی، پاسخگویی، عمرانی و اجرایی در حوزه مدیریت شهری که به مردم ارائه خواهند داد بعنوان کالا(product) تعریف میشود.
پنجمین مفهوم مبادله(exchange )؛ دریافت چیزی مطلوب از کسی و در مقابل ارائه مابه ازایی به او.
ششمین مفهوم معامله (transaction ) ؛ نوعی مبادله است و شامل داد و ستد فایده بین طرفین معامله است یعنی مثلا حسن کالا X را به علی میدهد و علی در قبال آن کالای Y را به حسن. انتخابات نیز یک معامله است که کاندیداها خدماتی را که بعدا ارائه خواهند داد را در قبال دریافت رای خواهند فروخت؛ یعنی اگر کاندیدا را حسن در نظر بگیریم کالای حسن نیز خدماتی است بعد از کسب کرسی رای و شورا شدن به علی(مردم) طرف مقابل ارائه خواهد علی هم در قبال پیش خرید این کالا بهایی به عنوان حق رای پرداخت خواهد نمود.
آخرین مفهوم بازار( market)؛ به مجموعه خریداران بالقوه و بالفعل یک کالا(product ) بازار اطلاق می شود، در این موضوع انتخابات نقش بازار را ایفا کند زیرا در انتخابات فضا بطوری است حکومت شرایطی ایجاد میکنند که فروشنده( کاندیداهای شورای شهر) کالا و خدماتی را در آینده ارائه خواهند داد به بهای رای به خریدار( شهروندان شهر) بفروشند. براساس قانون بازاریابی دو طرف معامله در یک بازار و فضای بالقوه باید کالای باارزشی داشته باشند تا بتوانند داد و ستد صورت بدهند و مهم ترین هدف از عرضه کالا و خدمات در یک جامعه رفع نیاز خواهد بود.
حال سوال اینجاست؛ چه زمانی این معامله عادلانه خواهد؟ ساده ترین جواب این است کالاهایی که شورای شهر در غالب انتخاب شهردار، تصویب بودجه های سالانه، ارائه گزارش سالانه به مردم، کنترل نظارت بر عملکرد مجریان مصوبات خود و… به مردم ارائه خواهد داد بهایی معادل اعتماد مردم را دارد یا نه؟ آیا افرادی که در ادوار گذشته آمدند و وعده دادند که خواهند توانست در قبال اعتماد و رای مردم کالا و خدماتی در شان مردم ارائه بدهند موفق بوده اند؟ آیا مردم از این معامله فی مابینی خودشان با شوراهای گذشته راضی هستند؟ آیا در اجرای مهم ترین مفهوم و وظیفه شورا یعنی رفع نیاز مردم موفق بوده اند؟ آیا از توانایی خود برای رفع حداقل خواسته ها و تقاضای شهروندان بهره مناسب را برده اند؟ یا نه دچار نزدیکی بینی بازاریابی ( marketing myopia) شدند و بدون توجه به نیازهای مردم محصولات خودشان (خدمات ارائه شده توسط شورای شهر) را عرضه کرده اند! پاسخگو این سوالات قاطعا دو طرف معامله خواهند بود از یک طرف شورای شهر حاکم و از طرف دیگر مردم!
اگر دوطرف به خودشان و به طرف مقابل در این معامله نمره بدهند وضعیت مشخص خواهد شد معامله ای عادلانه صورت پذیرفته یا نه؟
از طرفی دیگر در بازاری جدید( انتخابات آتی) معامله ای نو در جریان است یعنی کاندیداهایی با معرفی خود و با وعده اینکه در آینده بعد از رسیدن به کرسی شورا خدماتی ارائه خواهند داد و در طرف مقابل از مردم پاسخی بنام رای خواهد داشت! سوال اینجاست: آیا شما نسبت به محصول و خدماتی که ارائه خواهید داد آشنایی کامل را دارید؟ آیا توانایی ارائه و انجام آنرا خواهید داشت؟ آیا تخصص لازم درجهت تصمیم گیری و تصمیم سازی در حوزه بودجه، عمرانی، حقوقی، شفافیت و پاسخگویی خواهید داشت؟ با پاسخ دهی به این سوالات توسط کاندیداها و مردم قطعا به جواب این سوال خواهیم رسید که «آیا انتخابات معامله ای عادلانه است؟ یا نه؟»
پس بیاییم و مشخص کنیم « آیا انتخابات معامله ای عادلانه ای است؟ یا نه؟»