شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ , 23 November 2024

تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۹۶
ساعت انتشار : ۱۱:۴۷ ب.ظ
چاپ مطلب
در پی وقوع ضرب و شتم در روز انتخابات؛

نامه سرگشاده فرزند شهردار شاندرمن به عموی شهیدش

سید حمایل عبدالحسین زاده فرزند شهردار شاندرمن نامه ای سرگشاده به عموی شهیدش نوشت.

به گزارش ماسال نیوز؛ سید حمایل عبدالحسین زاده فرزند شهردار شاندرمن طی نامه ای سرگشاده به عموی شهیدش سید کاظم عبدالحسین زاده نوشت:

سلام عموی عزیزم
سلام به شرفت و سلام به غیرتت سلام بخون پاکت همان خون پاکی که در راه رضای خدا و در دفاع از حریم ناموس وطن فدا کردی و جان عزیزت را فدا کردی.
عموی شهیدم سلام! سلام به تو! هرچند من دنیا نیومده بودم که تو شهید شدی ولی شاهد انتظار مادربزرگ و پدربزرگ بودم که منتظر اومدن حتی یک تکه استخوانت بودند و شاهد گریه های شبانه بابا بودم که با یادآوری خاطراتت چشمانش اشکبار میشد و بی تابی میکرد.
عموی عزیزم صحنه عاشورا را خودم دیدم. دوباره عاشورا تکرار شد! یزیدیان را بچشم خودم دیدم که چطوری برای رسیدن به کرسی به ظاهر خدمت شورای شهر تمام ارزشها را حراج کردند و مردمان روستاهای تنیان و روستاهای رضوانشهر و روستاهای اطراف شاندرمن برای شاندرمن سرنوشت تعیین کردند و البته که شایسته سالاری و برنامه و غیره کالای بی ارزشی بود فقط پول بود که ارزش داشت چه رشوه ها به دلالان که داده نشد پول همان کالایی که بقول معروف سر امام حسین (ع) را برید ارزش خودش را اینجا هم نشون داد.
عموی عزیزم با چشمی گریان و پر از اشک برات می نویسم نبودی ببینی چطوری برادرت را در محل کارش انداخته بودند و چطوری زیر مشت و لگلد یزیدیان غلط میخورد و همان چشمی که همیشه برات اشک میریخت بوسیله جفت پای یکی از کاندیداها نابینا شد و هنوز هم خونریزی داخلیش قطع نشده است میدانی جرمش چی بود جرمش این بود که میگفت قانون اجرا شود.
عموجان نبودی ببینی که یک لشکر به فرماندهی یکی از کاندیداها به خونه ی برادرت حمله ور شدند و بمن برادرزاده ات  که تنها بودم حمله ور شدند و در دم در ورودی با دستان نامحرمشان دست منو کشیدند و از ماشین بیرون انداختند و بگردنم ضربه میزدند عموجان ارشیا کوچک از ترس داشت قالب تهی میکرد و هنوز هم از ترس در خواب کابوس میبیند و با گریه از خواب میپرد خیلیها اونجا بودند و تماشاگر بودند و گریه ی بچه سه ساله منو میدیدند که از ترس داشت میمرد و گریه میکرد ولی کاری نکردند.
عموجان همه ی اینها برایم بسختی قابل تحمل هست ولی:
وقتی با کمال بی شرمی بتو فحش و ناسزا میگفتند قلبم شکست و هر گز برایم قابل تحمل نیست خیلی گریه کردیم میدانی خونه ی ما دوباره شده عزا سرای تو همه در حد مرگ گریه میکنند و این هتاکی و ناسزا گویی بتو برای هیچکدام ما قابل تحمل نیست.
عموجان خواب دیدم تو رو که میگفتی بزودی خواهم اومد و کاری خواهم کرد عموجان پناه بچه های مظلوم امام حسین (ع) عموی غیورشان بود ولی تو نبودی از بچه های مظلوم برادرزاده هایت دفاع کنی.
عموجان زمانه عوض شده است هنوز هم یزیدیان جولان میدهند.
نمیدانم اینها مگر نمیدانند که تو برای حفظ ناموس وطن و امنیت جانت را تقدیم کردی تا کسی به ناموس وطن دست درازی نکند ولی عموجان در روز روشن در انظار عمومی بحریم تو وارد شدند و هتاکی و حرمت شکنی کردند عموجان هنوز هتاکان و متجاوزان راست راست در کوچه و خیابان شهر دارند قدم میزنند و میگردند و به ریش شهدا و خانواده شهدا میخندند ما با همان خدایی که تو معامله کردی و جانت را تقدیم کردی پناه میبریم و تورا افتخار خود میدانیم و بتو میبالیم .
برادرزاده شهید سید کاظم عبدالحسین زاده -سید حمایل عبدالحسین زاده

 

***

گفتنی است در روزهای اخیر خبرهایی از وقوع ضرب و شتم میان شهردار شاندرمن و نزدیکان یکی از نامزدهای انتخابات شورای شهر مخابره شده است. ماسال نیوز بدون قضاوت آمادگی خود را جهت انتشار مواضع طرفین اعلام می کند.

انتهای پیام /


2 ديدگاه

  1. تالش گفت:

    بانهایت تاسف از این اتفاق!اما آیا بازهم معاملات سیاسی باعث فراموشی وتساهل وتسامح در این گونه بی حرمتیها که البته امروزه خیلی زیاد نیز درگوشه وکناراتفاق میوفتدخواهدشد؟؟امیدواریم خود شهردار(البته درصورت صحت موضوع) تامحکومیت وتنبیه شدید مجرمان پیگیروبه اطلاع عموم برساند درغیراین صورت ادعای شهردار کذب محض است

  2. انتخابی تازه گفت:

    دل ادم بدرد میاد از این صحنه ها از استاندار محترم تقاضای پیگیری جدی داریم تا در اینده شاهد قتل امثال شهید پیرویها نباشیم