کاش از صدای انفجار چشمانم بسته نمیشد
پدرت راست میگفت
زندگی فقط یک چشم بر هم زدن است..
من چشم برهم زدم، پدرت رفت
من چشم بر هم زدم، تو رفتی
چشم باز کن دخترم
تا با نهیب موشک بعدی
تو چشم بر هم بزنی، من بیایم..
کودکم!
نه رفح نه غزه نه رام الله،
نه تعصب اعراب،
شرمسارم که گذرگاهی برای عبورت باز نبود جز دنیا
شرمسارم که با خاموشیِ تبر ابراهیم هم منجنیق ها برایت بر پاست..!
کودکم!
عبورت درد داشت اما،
حالا آتش غزه برای من،
گلستان بهشت دختر پیامبر برای تو..
رهایی ات مبارک پرنده ام…
من ساده (+)
[…] پدرت راست میگفت؛ زندگی فقط یک چشم بر هم زدن است. […]