به گزارش ماسال نیوز؛ به نقل از فردا: چگونه به کودک بداشتهای خود غذا بدهیم؟ در این مطلب به نقل از سایت تبیان۱۰ راهکار را برای حل این مشکل بیان میکنیم.
۱. در مورد محتویات غذاها برایش حرف بزنید:
منظور ما صحبت در مورد ویتامینها و خواص آنها نیست. یک کودک ۳ یا ۵ ساله نمیتواند این موضوع را درک کند و بی فایده است به کودکی که کمتر از ۹ سال سن دارد، بگویید سبزی بخور، چون برای سلامت تو مفید است. آنچه میتوان در رابطه با غذا به کودکان زیر ۹ سال فهماند، در مورد رنگ، بو یا مزه غذاست. مثلا اگر کودک شما «خامه» دوست دارد، سعی کنید به او نشان دهید که دلیل رنگ، بو یا مزه غذایی که برایش آورده اید، خامهای است که در آن ریخته اید و خامه را به او نشان دهید.
۲. غذاها را به اشکال و طعمهای مختلف درست کنید:
فرزندتان از خوردن سیب زمینی به شکل پوره بیزار است؟ آن را به روش دیگری طبخ کنید. شیوه طبخ غذا (بخارپز، کبابی، سرخ شده…) و طعم دهندههایی که استفاده میکنید، در بو، رنگ و مزه غذا موثرند. سعی کنید هر بار شکل تازهای از همان ماده غذایی را جلوی فرزندتان بگذارید. اگر سری به رستوران چینی بزنید، میبینید که یک نوع ماهی را به اشکال و با رنگها و مزههای مختلف برایتان سرو میکنند و شما دوست دارید از هرکدام مقداری بخورید.
۳. ظاهر غذا را باب میل کودکان کنید:
بچهها سبزیجات نمیخورند، چون سبزیجات نه مزه خاصی دارد نه ته دل شان را میگیرد! اگر میخواهید مثلا فرزندتان سبزی بخورد، آن را در کنار مواد غذایی سیر کننده سرو کنید. سعی کنید بشقاب غذا را آنگونه که دوست دارد، تزیین کنید. مثلا اگر فرزندتان گوجه فرنگی را در سالاد کنار میگذارد، آن را رنده یا پوره کنید و به سس سالاد بیفزایید.
۴. به زمان گرسنگی او توجه کنید:
فرزندتان بهتر از شما میداند گرسنه است یا نه. اگر او را مجبور به خوردن کنید، تنظیم اشتهای درونی او به هم میریزد. اگر فقط چند قاشق غذا میخورد و بعد دلش دسر میخواهد، به او سخت نگیرید. اجازه بدهید لذت خوردن در او شکل بگیرد.
۵. دوباره به او غذا بدهید:
«نمی خواهم، دوست ندارم» … چند بار تا به حال کودک تان چنین حرفی زده با این حال شما او را مجبور به خوردن کرده اید؟ حتما او هم با غذا مدتی بازی کرده، مقداری از آن را در دهان گذاشته و نگه داشته و بعد بیرون ریخته است. بین ۲ تا ۱۰ سالگی فقط یک چهارم کودکان دوست دارند غذاهای تازه بخورند و ترجیح میدهند همان چیزی که دوست دارند، مرتب بخورند، ولی شما باید غذاهای جدید یا آنچه آنها میگویند «نمی خوریم» هم به آنها بدهید. تحقیقات نشان داده اگر کودکی غذایی را چند بار بچشد، احتمال آنکه به مرور به خوردن آن علاقهمند شود، زیاد است. تا ۵ بار یک ماده غذایی را به یک شیوه طبخ کنید و عکس العمل فرزندتان را ببینید. اگر نخورد، نحوه طبخ و رنگ و بوی آن را تغییر دهید و دوباره امتحان کنید.
برخی کودکان بسیار فعال اند و انرژی زیادی میسوزانند و به کالری بیشتری در روز نیاز دارند و برخی دیگر آرامش بیشتری دارند و کم غذاترند. به هر حال باید به اشتهای کودکان توجه کرد و آنها را به خوردن مجبور نکرد.
۶. فرزندتان را در آشپزی دخالت دهید:
بچهها مواد غذایی آشنا را راحتتر میخورند. هنگام طبخ غذا اجازه دهید فرزندتان هم بر کار شما نظارت کند و ببیند مواد غذایی خام چطور میپزند. حتی میتوانید او را در آشپزی دخالت دهید. مثلا هویجها را بدهید تا بشوید یا تخم مرغها را بشکند. کودکان آنچه خودشان پخته اند، با رغبت بیشتری میخورند.
۷. دور هم غذا بخورید:
غذا خوردن فقط برای سیر شدن و جذب کالری نیست. غذا خوردن سر میز غذا همراه با خانواده اهمیت بیشتری دارد. جز در شرایط استثنایی، به کودک جداگانه غذا ندهید. معمولا میل به خوردن در کنار اعضای خانواده بیشتر میشود.
۸. برای او الگو باشید:
تحقیقات نشان داده است وقتی مادر یا پدری قبل از دادن غذا به فرزندشان از همان غذا میخورند، ۸۰ درصد کودکان رغبت بیشتری به خوردن نشان میدهند. اگر خود شما از خوردن سبزی ها، خودداری میکنید، مسلما فرزندتان میلی به خوردن از خود نشان نمیدهد.
۹. برای فرزندتان چند پیشنهاد داشته باشید:
منظور این نیست که منوی باز غذایی جلوی فرزندتان بگذارید. این کار نه مقدور است و نه درست! در هر گروه غذایی ۲ انتخاب به فرزندتان بدهید؛ مثلا بپرسید هویج میخورد یا نخود فرنگی، ترجیح میدهد غذایی با گوشت قرمز بخورد یا گوشت مرغ؟ دوست دارد غذایش کبابی باشد یا سرخ شده؟
۱۰. به او توجه کنید:
ما انسانها به مرور یاد میگیریم نه تنها برای فرو نشاندن گرسنگی، بلکه برای کنترل احساساتمان غذا بخوریم. این عادت بد را از همان بچگی در فرزندتان پرورش ندهید مثلا، چون بهانه گیر است، دستش بستنی ندهید. اگر از شما دلگیر شده، برایش آبنبات نخرید. اگر به او بگویید هویجت را بخور تا برایت شیرینی بخرم، فکر میکند هر بار به عنوان هدیه باید ماده غذایی شیرین دریافت کند. این کار اشتباه است. نباید هیجان و احساس را با گرسنگی که یک نیاز غذایی است آمیخت.