یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳ , 24 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۹۶
ساعت انتشار : ۱۲:۳۴ ق.ظ
چاپ مطلب

فیش حقوقی استاندار گیلان

طی نامه ای که تاریخ برای آن نزده بود، استعفایش را نوشته بود و به وزیر کشور داده بود و گفته بود که هر زمانی لازم دیدید پای نامه را تاریخ بزنید و آن را به جریان بیندازید.

به گزارش ماسال نیوز به نقل ار رنگ ایمان؛ متن زیر بخشی از گفتگوی مکتوبی است که با خانم دکتر دانش کاظمی همسر شهید انصاری تنها استاندار شهید ایران صورت گرفته است. خانم دانش کاظمی در اینجا در ضمن چند خاطره به ماجرای میزان حقوق شهید انصاری و چرایی نگرفتن همه حقوقشان توسط خود او اشاره می کند و این خاطره می تواند تذکری باشد در این روزها، که خبر از حقوقها و اختلاسهای نجومی از برخی جاها شنیده می شود تا شاید موجب عبرت و تنبه برخی گردد. رنگ ایمان این خاطرات را برای اولین بار منتشر می نماید:

«شهید انصاری در زمان استانداری اش در گیلان، حقوقش یازده هزار و دویست یا یازده هزار و هشتصد تومان بود؛ ولی چھار ھزار و دویست تومان از آن را بیشتر برنمی داشت! می دانید چرا؟ چون می گفت اگر روزی من استاندار نباشم، می توانم یک معلم ساده باشم که در آن صورت حقوق معلمی خواھم گرفت و حقوق معلم، چھار ھزار و دویست تومان است و نظرش این بود که شرایط قبل و بعد و زمان استاندار بودنش با ھم فرق نکند. او در واقع به اندازه حقوق مسئولیت استانداری اش، حق خودش نمی‌دانست بلکه به اندازه ای از حقوقش برداشت می کرد که اگر فردای آن روز از مسئولیت کناره گیری کند، هیچ تغییری در زندگی اش ایجاد نشود.

یکبار که به تهران آمده بودیم، شهید انصاری طی نامه ای که تاریخ برای آن نزده بود، استعفایش را نوشته بود و به وزیر کشور داده بود و گفته بود که هر زمانی لازم دیدید پای نامه را تاریخ بزنید و آن را به جریان بیندازید.

در خصوص ما بقی حقوقشان هم که آن را به کمیته امداد امام می دادند. مسئول کمیته امداد آن زمان اعلام کردند که مابقی حقوق شهید انصاری را ایشان دریافت می کردند.

شما بگویید چند نفر مسئول در نظام را می‌شود پیدا کرد که دومین نفر مثل او باشد که برویم به دست بوسی‌اش.

آن موقع من در رشت تنھا بودم و تلویزیون ھم نداشتم. آقای اخوان که فکر کنم  مسئول بسیج بودند (البته چند سال پیش به رحمت خدا رفتند) گفتند که بعد از مدتھا، شهید انصاری پول خرید یک تلویزیون را به من داد که برای خانه ایشان تهیه کنم. من وقتی تلویزیون را آوردم استانداری که جنازه شهید انصاری را می بردند. آقای اخوان گفت: آنجا خیلی ناراحت و عصبانی شدم و تلویزیون از دستم افتاد و شکست. شما کدام مسئولی را می شناسید که بخواھد تنھا سرگرمی مجاز برای ھمسرش را بخرد و بعد اینگونه برنامه ریزی می کند که پول پس اندازش فقط از چھار ھزار و دویست تومن کفایت کند، یعنی از همین مقدار حقوقی که فقط آن مقدار را شایسته خود می‌داند بتواند پس انداز کند.