به گزارش ماسال نیوز، سید جواد محمودی رزمندهی جوان و بیباک ماسالی وقتی وارد گردان حمزه شد در همان ابتدا جذبهاش چشم سردار مهدی خوشسیرت را گرفت. این بود که سید جواد را معاونش در گردان حمزه سید الشهدا (ع) (۱) قرار داد.
کربلای پنج، گردان خط شکن حمزه موظف شده بود در کنار یگ گردان بعلاوه، شهرک دوئیجی را فتح کنند. بچههای گردانهای دیگر هم به گردان حمزه ملحق شدند. لشگری که قرار بود از سمت راست به ما ملحق شود و وظیفه پشتیبانی را انجام دهد به محل قرار نرسید.
جنگ جانانهای از ۹ شب تا سپیدهدم صبح انجام شد. جنگی تن به تن و تمام عیار.
هر چقدر بعثیها کشته میشدند باز هم نیرو میفرستادند. آنها هر طور شده میخواستند این شهرک را حفظ کنند. نرسیدن لشگر پشتیبان باعث شد بچهها دور بخورند و محاصره شوند. ناچار باید عقب مینشستیم. در این عقبنشینی تاکتیکی باید تعدادی خودشان را فدا میکردند تا بقیه بتوانند خودشان را به عقب بکشند.
این مسئولیت را شهید سید جواد محمودی در حالی تقبل کرد که چشمش را به دیدن همسر و فرزند پسر ۹ ماههاش بسته بود. سید جواد و سه همرزم دیگرش جانانه جنگیدند و به پرواز در آمدند (۲).
اجساد مبارک این شهدا غریبانه پشت خاکریزها افتاده بود و ما تنها میتوانستیم نیمنگاهی به اجساد دوستان شهیدمان داشته باشیم. کربلای پنج، رزمندگان گیلان فاتح شهرک استراتژیک دوئیجی (۳) بودند و این فتح حاصل رشادتهای بزرگانی مثل شهید سید جواد محمودی بود (۴).
پی نوشت:
(۱): گردان حمزه سید الشهدا (ع) در حدود ۱۰۰ نفر رزمنده ماسالی داشت.
(۲): شهید فرهاد پارسافر که تیر بار چی گردان بود و جانانه جنگید و دو شهید بزرگوار دیگر.
(۳) یکی از قرارگاههای استراتژیک نیروهای عراقی
(۴) این روایت از خاطرات نقل شده توسط سرهنگ پاسدار عباس بایرامی معاون هماهنگکنندهی سپاه قدس گیلان به نگارش در آمده است.
(۵) شهید سیدجواد محمودی در تاریخ یادهم اسفند ماه سال ۱۳۴۳ در روستای خودبچر ماسال به دنیا آمد و ۲۲ دی ماه سال ۶۵ به شهادت رسید.
یادشان گرامی باد واقع دهن بسته میشه درمقابل این نفرات بخواهی حرفی بزنیم .
بزرگان تاریخ ایران در سن کم بودن و پرپر شدن .
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج