یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ , 08 September 2024

تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۹۶
ساعت انتشار : ۹:۴۳ ق.ظ
چاپ مطلب
ناگفته های خاندان پهلوی؛

وقتی رضاخان دستور تخریب قبر مادرش را داد!

رضاخان که از سوی افکار عمومی خود را تحت فشار می دانست طاقتش به سر رسید و دستور داد تا قبرستانی که قبر مادر و پدرخوانده اش در آن بود را با خاک یکسان کرده و جای آن باغی بنا کنند.

به گزارش ماسال نیوز به نقل از واران، موسس آخرین نظام پادشاهی ایران رضاخان پهلوی به علت اینکه از نیاکان سلطنتی برخوردار نبود همواره از نظر روانی اذیت می شد و سعی می کرد تا تاریخ آباء و اجدادی اش را که هنوز هم مورد اختلاف تاریخ دانان است از اذهان عمومی پاک کند.

فرهاد رستمی در کتاب خاندان پهلوی به روایت اسناد می نویسد: “رضا خان پس از به قدرت رسیدن چندان تمایلی به معرفی خانواده خود نداشت بلکه می کوشید آنان را از ذهن اطرافیان و حافظه تاریخی بزداید چرا که انتساب او به یک آشپز یا کسانی از طبقه مردم مایه سرشکستگی وی می شد او حتی به ویران کردن قبر پدرخوانده و مادرش اقدام کرد”

حسین مکّی یکی از رجال سیاسی تأثیرگذار در دوره حساس سالهای دهه۱۳۲۰ و۱۳۳۰ و به‌ویژه دوران ملی شدن صنعت نفت و از همکاران مصدق در زمان صدارتش که کتابی ۸ جلدی درباره نحوه اضمحلال قاجار و روی کار آمدن پهلوی دارد این عمل رضاخان را ناشی از بی قدی او به مذهب دانسته که این بی قیدی را نیز از مادرش به ارث برده است.

در سند شماره ۷۹۸۸ از اسناد موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در خصوص این ماجرا آمده است: “دیری نپایید که مشارالیه(مادر رضاخان) فوت کرد و جسد او را در قبرستان چهاراه حسن آباد که محل اطفائیه فعلی می باشد دفن نمودند و همه می دانند که در دوره پهلوی قبرستان مزبور را نیز از میان برده و به جای آن باغ بزرگ فعلی که در انتهای آن عمارت اطفائیه است ایجاد نمودند. عدم علاقه پهلوی به شعائر مذهبی که کلیتا ناشی از لامذهبی مشارالیه بود موجب شد که عالما و عامدا و با اینکه می دانست هنوز استخوانهای مادرش در قبرستان حسن آباد وجود دارد دستور داد که قبرستان حسن آباد را از بین برده و عمارت و ساختمان اطفائیه را ایجاد نمایند”

در مجموعه اسناد کشف شده از سفارت آمریکا که بخش مربوط به پهلوی آن در کتابی به نام از ظهور تا سقوط منتشر شده است آمده:  موسس دودمان – رضاخان – حداقل در اوان حکومتش متوجه شد که دیگران او را سلظان سنتی نمی دانند. به همین علت دستور داد تا شجره ای افسانه ای تهیه کردند که نشان می داد او از اعقاب یکی از خانواده های سلطنتی اولیه می باشد.”

اما دردسر های شاه جدید ایران در خصوص نام و نشانش پایان نداشت، هنگامی که رضاخان نام پهلوی را برای خود برگزید، ناگاه متوجه شد یکی از نویسندگان مطرح کشور که هیچ ارتباط نزدیکی با وی ندارد هم نام اوست.

شاید تعجب برانگیز باشد اما رضاخان میرزا محمودخان نویسنده کتاب هشت جلدی تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلستان که نام خانوادگی او نیز پهلوی بود را مجبور کردند که از این اسم صرف نظر کند و او نیز نام خانوادگی محمود را برای خود برگزید.