به گزارش ماسال نیوز، اسلام ملکی معاف از کارشناسان علوم قرآنی و حدیث به شبههای در خصوص امام حسین(ع) پاسخ داد:
پرسش:
برخی از ملحدها و حتی وهابیها با استناد به روایتی که «برقی» (محدث شیعه) در کتاب «المحاسن» نقل کرده ادعا میکنند که امام حسين (ع) در کودکی با سگ بازی میکرده است. سند و محتوای این روایت چگونه است؟
پاسخ کوتاه:
این روایت که میگوید امام حسین (ع) با سگ بازی میکردند از نظر اسناد و متن دچار اشکالات و نقاط ضعف متعدد است و نمیتوان به آن اتکا کرد. توضیحات مستند را در ادامه بیان میکنیم.
پاسخ مفصّل و مستند:
روایتی که میگوید امام حسین (ع) در خردسالي با سگ بازي میکردند فاقد سند معتبر است و محتوای آن نیز با روايات فراوانِ دیگر در تعارض است بنابراین قابل اعتماد نیست. دلیل نامعتبر بودن این روایت به شرح زیر است:
خلاصه محتوای روایت :
خلاصه محتوای این روایت چنین است که جبرئیل یکبار تا آستانه درِ خانه پیامبر (ص) آمد ولی وارد خانه نشد و گفت: «ما (فرشتگان) به خانهای که آنچه (اکنون) در خانه شماست در آن باشد، وارد نمیشویم». پيامبر (ص) جستجو کردند و متوجه شدند که «توله سگی که حسین (ع) در روز گذشته با آن بازی میکرد» در زیر تخت پنهان شده بود. پس از بیرون کردنِ سگ، جبرئيل وارد شد (۱).
ضعف سند روایت مورد بحث:
این روایت را «برقی» در کتاب «المحاسن» نقل کرده و زنجیره سند آن شامل چند حلقهی ضعيف است یعنی چند تن از راویانی که واسطه دسترسی مؤلف به این روایت بودهاند از نظر وثاقت (دقت و راستگویی در نقل) مورد اتهام یا دستکم مورد تردید هستند و چه بسا مطالبی به این روایت، افزوده یا از آن کاسته باشند.
اولاً خود مؤلف یعنی احمد بن محمد بن خالد برقی (متوفای حدود ۲۸۰ هـ) گرچه از محدثان و راویان راستگوی شيعه بوده اما به طور کلی در زمینه «نقل روایت از افراد بدنام» افراط میکرد تا جایی که علمای حدیث در قرن سوم، مدتی او را از شهر قم اخراج و تبعید کردند (۲)
ثانیاً در زنجیره سند این روایت، از شخص پیامبر (ص) تا مؤلف، هفت واسطه نام برده شدهاند که تنها «وثاقت» دو نفر از آنان تأیید شده و درباره دیگران تردیدها یا اختلاف نظرهایی وجود داشته است. راویانی که در سند این روایت یاد شدهاند ولی وثاقتشان معلوم نیست عبارتند از: پدر مؤلف (محمد بن خالد)، عمرو بن شمر، جابر بن یزید جعفی، عبدالله بن یحیی الكندی و پدرش یحیی. درباره وثاقت نفر اول و سوم در میان رجال شناسان شیعه اختلاف است. نفر دوم یعنی «عمرو بن شمر» نیز فردی بدنام است که مطالبی به روایات جابر جعفي میافزود (۳). درباره نفر چهارم و پنجم (عبد الله بن یحیی کندی و پدرش) نیز نه تنها هیچ اطلاعاتی درباره موثق بودن یا نبودنِ آنان ثبت نشده بلکه گویا در نگارش نام آنها نیز اشتباه شده و «نُجَيّ» به صورت «یحیی» نوشته شده است.
عدم شهرت این روایت در منابع شیعه :
موضوع «بازی کردن امام حسین (ع) در كودكي با سگ» یک روایت مشهور در کتب حدیث شیعه نیست زیرا در بین انبوه منابع محدثان شیعه فقط «برقی» آن را با «سند ضعیف» در کتاب «المحاسن» نقل کرده که حدود ۸ قرن بعد از او مجلسي نیز آن را از کتاب برقی رونویسی و در «بحار الانوار» تکرار کرده است (۴).
سایر منابع شیعه اساساً این موضوع را نقل نکردهاند زیرا علما حتی «احتمال صحت این مطلب» را «بسیار ضعیف» میدانستند.
تعارض محتوای روایت با انبوه روایات دیگر:
محتوای روایتی که ادعا کرده امام حسین (ع) در خردسالی با سگ بازی میکردند با انبوهی از احاديث معتبر شیعه و اهل سنت تعارض و منافات دارد.
آنچه از انبوه روایات شیعه و سنی بر میآید اینست که فرشتگانِ {وحی، رحمت و برکت} از ورود به اتاقی که سگ در آن حضور دارد خودداری میکنند (۵). البته فرشتگانی که اعمال نیک و بد را ثبت میکنند همواره بر انسان نظارت دارند.
در روایتی از ابراهیم نخعی (متوفای ۹۶ هـ) نقل شده که اصحاب پیامبر (ص) به کودکان اجازه نمیدادند که با سگ بازی کنند (۶). در احادیث معتبر شیعه آمده که نباید اجازه داد که سگ به اتاق خواب و غذاخوری و مکان نماز خواندنِ انسان رفت و آمد کند (۷). همچنین اگر سگی در ظرفی آب نوشیده باشد بقیه آن آب را نمیتوان نوشید و ظرف را نیز پیش از استفاده کردن باید شست (۸) همچنین اگر سگ با لباس یا بدن انسان تماس پیدا کند – متناسب با چگونگی تماس – باید محل تماس را {پیش از شروع نماز } خیس کند یا بشوید (۹).
فراوانی و اعتبار سند احادیثی که مسلمانان را به «رعایت فاصله منطقی با سگ» سفارش میکنند نشان میدهد روایتی که ادعا میکند امام حسین (ع) در خردسالی با سگ بازی میکردهاند به شدت زیر سؤال است. در ادامه تلاش میکنیم بفهمیم که این روایتِ نامعتبر از کجا آمده است.
منشأ این روایت :
روایات فراوانی در کتب اهل سنت نقل شده که رسول خدا (ص) فرمودهاند که «حضور سگ در خانه» از «ورود فرشتگان» جلوگیری میکند. اَسانید این روایات به ۹ تن از صحابه منتهی میشود و با متنها و گونههای متفاوتی نقل شده است. تقریباً ۵۰ درصد از این نقلها تصریح دارند که پیامبر (ص) این سخن را پس از آن فرمودند که سگی بدون اطلاع ایشان به خانه وارد شده بود و جبرئیل به همین خاطر مدتی از ورود به خانه ایشان خودداری ورزیده بود. فقط در ۱۰ درصد از نقلهای اهل سنت آمده که آن سگ متعلق به حسن (ع) یا حسین (ع) بود و صرفاً در یک روایت آمده که حسن (ع) با آن توله سگ «بازی میکرد» (۱۰). بنابراین ۹۰ درصد نقلهای اهل سنت به موضوع «بازی کردن حسنین (ع) با سگ» تصریح ندارند. چه بسا مهرورزی حسنین (ع) به حیوانات و اینکه به سگی غذا میدادهاند بعدها به عنوان «بازی کردن» وانمود شده است.
روایتی که برقی در کتاب المحاسن آورده نیز در واقع متنی است که از یکی از آن ۱۰ درصد اقتباس و به محافل شیعه وارد شده است. روایت برقی حتی از نظر حتی سند نیز با سند یکی از روایات اهل سنت در این مورد اشتراک دارد زیرا هم برقی و هم راویان سني، این روایت را از جابر بن يزيد جعفي از عبدالله بن نُجَیّ{یحیی} نقل کردهاند (۱۱) وانگهی این جابر گرچه خودش شیعه بوده اما ارتباط بسیار زیادی با محافل حدیث اهل سنت داشته و چه بسا در برخی از موضوعات از آنها اثر پذیرفته باشد.
بنابراین گرچه اطمینان داریم که پیامبر (ص) فرمودهاند که «حضور سگ در خانه از ورود فرشتگان جلوگیری میکند» اما اینکه آیا این سخن را به صورت کلی بیان کردهاند یا در پی یک ماجرای خاص یعنی «ماجرای ورود پنهانی سگ به خانه» فرموده باشند معلوم نیست زیرا چه بسا برخی از راویان مرتبط با دربار حاکمان بنی امیه که کینه پیامبر (ص) و خاندان او را در دل داشتند خواسته باشند خانه پیامبر (ص) را به عنوان «مکانی که سگ به آن رفت و آمد داشت» وانمود کنند. حتی اگر فرض کنیم که واقعاً چنین ماجرایی برای پیامبر (ص) رخ داده باز هم درباره درستیِ ۱۰ درصد از نقلها که ادعا کردهاند آن سگ متعلق به یکی از حسنين (ع) بوده تردید جدی وجود دارد و از تراوشات ذهنیِ اقليتي از راویان بوده زیرا ۹۰ درصد نقلها (حتی در كتب اهل سنت) به این موضوع تصریح نکردهاند.
نتیجه نهایی:
بنابراین روایتی که ادعا میکند امام حسین (ع) در خردسالی با سگ بازی میکردند از نظر سند و متن دچار اشکال است. اینگونه جزئیات از افزودههای اقلیتی از راویان و داستان پردازان است که «مهربانی اهل بیت (ع) با حیوانات» را به عنوان «بازی با سگ» قلمداد کردهاند.
——
پانوشتها :
(۱) برقی، المحاسن، ج ۲، ص ۶۱۵، روایت ۴۱
(۲) رجال النجاشی، ص ۷۶ و طوسی، الفهرست، ص ۵۱ و ابن الغضائری، الرجال، ص ۳۹، شماره ۱۰
(۳) رجال النجاشی، ص ۲۸۷
(۴) برقی، المحاسن، ج ۲، ص ۶۱۵، روایت ۴۱ و مجلسی، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۳، ص ۱۶۰، روایت ۶
(۵) ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۴، ص ۲۶۵ و کلینی، الکافی، ج۶، ص ۵۲۷، حدیث شماره ۳
(۶) جاحظ، الحیوان، ج ۱، ص ۱۵۵ و ج ۲، ص ۴۰۴ و بخاری، الادب المفرد، ج ۱، ص ۴۴۰
(۷) کلینی، الكافی، ج ۶، ص ۵۵۲، حدیث ۵ و ۶
(۸) ابن ابي شيبه، المصنف، ج ۱، ص ۱۵۹، شیخ طوسي، تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۲۲۵، حدیث ۲۷ و ۲۸
(۹) کلینی، الکافی، ج ۳، ص ۶۰، حدیث ۲ و ۳ و ج ۶، ص ۵۵۳، حدیث ۱۲
(۱۰) مسند أحمد بن حنبل (چاپ الرسالة)، ج ۲، ص ۷۷، شماره ۶۴۷
(۱۱) مسند أحمد بن حنبل (چاپ الرسالة)، ج ۲، ص ۲۰۷، شماره ۸۴۵ و ج ۲، ص ۴۲۵، شماره ۱۲۹۰ و برقي، المحاسن، ج۲، ص ۶۱۵، روايت ۴۱