به گزازش ماسال نیوز به نقل از فردا: کاظم جلالی در بخشی از گفتگوی خود با اعتماد گفت: اگر از بنده بپرسيد بهترين گزينه براي رياستجمهوري سال ۱۴۰۰ كيست، ميگويم آقاي دكترلاريجاني. نه به دلايل خودخواهانه يا نزديكي بنده به ايشان. من با افراد بسياري از نزديك كار كردم اما هيچكس را به برجستگي آقاي لاريجاني در فهم مسائل، دلسوزي و وقت گذاشتن و اهميت دادن به نظرات كارشناسي نديدم. واقعا آقاي لاريجاني خيلي وقت ميگذارد.
خلاء آقاي لاريجاني نه رسانه است، نه حزب. اگر بگوييد آقاي خاتمي در سال ۷۶ به پشتوانه يك جريان سياسي و رسانهها موفق شد، تا حدي قابل قبول است كه البته اين هم بايد درنظر داشته باشيد كه زور جريان اصلاحات در آن زمان چندان زياد نبود و تنها پس از آن بود كه اين جريان قدرتمند شد. اما آقاي احمدينژاد چطور؟ وقتي ايشان در سال ۸۴ به پيروزي رسيد، نه حزب داشت و نه رسانه.
آقاي روحاني نيز در سال ۹۲ به آن صورت حزب و رسانه نداشت. اگرچه شايد بگوييد آقاي هاشمي و جريان اصلاحات از ايشان حمايت كرد. اما در مجموع به نظرم آنچه آقاي لاريجاني كم دارد، ادبيات و مشي پوپوليستي است. چرا كه ادبيات ايشان، ادبياتي فيلسوفانه و (با خنده) به اصطلاح بالاتر از فهم متوسط بشريت است. دوم اينكه ذاتا انسان پوپوليستي نيست. بنده يك زماني خاطرهاي در اين رابطه نقل كردم كه در يك كنفرانس رفتار ايشان در قياس با رفتار آقاي احمدينژاد با يك كودك فلسطيني كه بر شانه خود نشاند، كاملا متفاوت بود. نكته ديگر اينكه آقاي لاريجاني اساسا اهل اينكه بخواهد گزارش كار بدهد يا دقت كند كه ببيند آيا دوربينها حضور دارند و عكاسها من را ميبينند يا خير، نيست. ايشان چنين روحيهاي ندارند كه از خود تعريف كنند و به همين دليل، تيمي درست نكرده كه كارهاي ايشان را به اطلاع مردم برساند.
خیالت تخت باشه که لاریجانی در حدی نیست که ملت بهش رای بدهند. اگر در قم رای آورده به خاطر شرایط خاص و ملاحظاتی است که این شخص توانسته رای بیاره و بره مجلس. تازه, در آخرین دوره رای وی بسیار ریزش کرده بود. او اگر برای ریاست جمهوری اگر ثبت کند شاید اندکی بیشتر از کروبی سال ۸۸ ودر حدود رای رضایی رای بیاورد.