به گزارش ماسال نیوز، سلیمان عزیزی شالکه عضو سابق شورای شهر شاندرمن و از فعالان سیاسی در یادداشتی پیرامون صنعت گردشگری در شهرستان ماسال نوشت:
یکی از انواع رو به رشد گردشگری در جهان؛ اکوتوریسم یا همان بومگردی است. فرهنگستان لغت با کمک سازمان میراث فرهنگی کشور اکوتوریسم را معادل طبیعتگردی معنا کرده است، اکوتوریسم از دو جزء «اکو» که برگرفته از ریشهی یونانی به معنی محیط زیست و زیستگاه و «توریسم» به معنای گردشگری است؛ این مفهوم بیش از هر چیز طبیعت را تداعی میکند.
در فارسی کلمه بوم را معادل اکو قرار دادهاند، بنابراین به اکوتوریسم، بومگردی نیز میگویند. اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی اکوتوریسم یا بومگردی را در سال ۱۹۹۶ میلادی چنین تعریف کرده است: اکوتوریسم یک سفر و بازدید زیستمحیطی مسئولانه از مناطق طبیعی بکر است که برای لذت بردن از طبیعت و درک مواهب آن و ویژگیهای فرهنگی مرتبط با آن انجام میشود، بهطوریکه باعث ترویج حفاظت شود و آثار منفی بسیار کمی از جانب بازدیدکنندگان بر محیط به جای گذارد و شرایطی را برای اشتغال و بهرهمندی اقتصادی و اجتماعی مردم محلی (بومی) فراهم کند.
با توجه به این تعریف، بومگردها افرادی هستند که از مرحله علاقه ساده به طبیعت فراتر رفته و پا در عرصه شناخت رازها و زیباییهای عمیق آن میگذارند. یک بومگرد، خود را نسبت به مراقبت از طبیعت و احترام به فرهنگ بومی مسئول میداند و به این مسئولیت پایبند است. بومگردی ملزومات خاص خود را دارد و یکی از این ملزومات اقامتگاه است. از چادر و کمپینگ که بگذریم یکی از راهحلهایی که طبیعتگردان برای اقامت در طبیعت یافتهاند؛ همان اقامتگاههای بومگردی است.
از آنجایی که جاذبههای گردشگری ماسال و شاندرمن در سه بخش جلگهای، کوهپایهای و کوهستاني پراکنده شده و هر کدام از نواحی مذکور، جذابیت خاصی برای گردشگران دارد، در این میان جاذبههای طبیعی شهرستان در سالهای اخیر توانسته توجه مسافران زیادی را متوجه ماسال کند و این قابلیتهای اکوتوریستی؛ ماسال را در زمره شهرستانهای گردشگرپذیر استان قرار داده است تا گردشگران فراوانی در سطوح ملی و فراملی گذری به ماسال داشته باشند. به دلیل کمبود و یا نبود تأسیسات و تجهیزات زیر بنایی و رو بنایی مناسب در این شهرستان، مردم منطقه هنوز اثرات اقتصادی گردشگری را در زندگی فردی و اجتماعی خود به معنای واقعی احساس نکردهاند.
شرط لازم برای رونق گردشگری، امکانات اقامتی است که به طور مستقیم با گردشگری در ارتباط است و نقش فوقالعادهای در تأمین رفاه، امنیت، ماندگاری و پاسخگویی به نیازهای گردشگران را بر عهده دارد. مدت اقامت یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده و مؤثر در گردشگری بر اقتصاد یک منطقه است چون گردشگران بیشترین هزینه را در طول سفر برای اقامت میپردازند و هرچقدر ماندگاری گردشگران در شهرستان بیشتر باشد شغل بیشتر و اقتصاد بهتری نصیب مردم منطقه خواهد شد.
احداث اقامتگاه بوم گردی در سطح روستاهای ماسال و شاندرمن موجب برونرفت از این محدودیت میشود که سابقه آن در ایران به سال ۱۳۸۲ بر میگردد. این امر میتواند به احیای ارزشهای سنتی-بومی و بهبود اقتصاد جامعه محلی و محیطزیست کمک کند. معرفی ماسال بهعنوان قطب گردشگری در برنامه کاری فرماندار محترم در سال ۹۷ و جلسه توجیهی بخشدار محترم شاندرمن با گروههای مختلف در راستای سه هدف تعیین شده توسط فرماندار محترم در سال جدید، خصوصاً ارتقای صنعت گردشگری، نوید دهنده عزم مسئولین شهرستان برای توسعه پایدار گردشگری و ایجاد شغل و بهبود معیشت آحاد مردم خصوصاً روستاییان شهرستان است.
به فعلیت درآمدن توانهای بالقوه گردشگری و مرتفع ساختن محدودیتها و محرومیتهای گردشگری و حذف بروکراسیهای زائد در مسیر مجوزها و تسهیلات بوم گردی توسط مسئولین منجر به تشویق بخشهای خصوصی به احداث اقامتگاههای بوم گردی و در نتیجه ماندگاری بیشتر مسافران در شهرستان میشود. مسلماً با محقق شدن این ایده در شهرستان شاهد توزیع عادلانه گردشگران و بهرهمندی همه مردم از مزیتهای این صنعت سودآور در سطح شهرستان خواهیم بود.
جناب سلیمان عزیزی محترم، عجیب است که شما کوچکترین اشاره ای به فاجعه ی عظیمی که در این چند روز گذشته رخ داد نکرده اید! گویی اصلن در گیلان زمین نیستید! این را باید به حساب فراموشی شما دوست عزیز گذاشت، یا زرنگی؟ به گفته بعضی مسئولین کشور در این فاجعه ی عظیم فقط در استان گیلان ۲۵۰ هزار هکتار باغ چای و جنگل نابود شد. من سخن را طولانی نمی سازم، برای اطلاع بیشتر می توانید به دو پست آخر وبگاهِ «جنگلِ مظلوم» رجوع نمایید.
کوتاه: تا زمانی که جنگل تضمین نداشته باشد، سود توریست ها به یک هزارم ضرر آن نیز نمی رسد. آیا شما می دانید که چرا همزمان در سد ها نقطه ی دور از هم آتش در جنگل ها و باغ های چای استان های شمالی گُر گرفت؟ برای اینکه بعضی توریست های “با وجدان” آتشی را که پا کرده بودند، خاموش نشده بود.
اگر امنیت جنگل و کل طبیعت تضمین نشود، یعنی ویرانی سرمایه های ملی در برابر سودجویی. جناب عزیزی محترم، این فاجعه ی رخ داده خیلی بزرگتر از آن است که بتوان با بر زبان نیاوردن، یواشکی آن را به دست فراموشی سپرد.
و یک نکته
شما از جمله نوشته اید: «احداث اقامتگاه بوم گردی در سطح روستاهای ماسال و شاندرمن موجب برونرفت از این محدودیت میشود که سابقه آن در ایران به سال ۱۳۸۲ بر میگردد.»
اگر احداث اقامتگاهِ بوم گردی در ماسال و شاندرمین به سال ۱۳۸۲ بر می گردد بحثی دیگر است؛ ولی در ایران، گردشگری – تجاری و غیر تجاری – سابقه ای بسیار کهن دارد، و هنوز ساختمان های زیبای اقامتگاه های آن پا بر جاست. متنی را از یک سایت خارج از کشور برگرفته ام که عینن اینجا می گذارم.
البته بدون عکس هایش.
«عکس/ کاروانسراهای تاریخی استان سمنان
کاروانسرا یا «تیم» که بزرگترین نوع ساختمانهای اسلامی است، ترکیبی است از کاروان (کاربان) به معنی گروهی مسافر که گروهی سفر میکنند و سرای، به معنی خانه و مکان.
پررونقترین دوره احداث و مرمت کاروانسراها را میتوان دوره صفویه دانست. در این دوران بود که شاه عباس تصمیم به بازسازی و احیای جاده ابریشم نمود و یکی از الزامات این کار را احیای کاروانسراها میدانست. یکی از دلایل اشتهار بیشتر کاروانسراها به کاروانسرای شاه عباسی همین موضوع است. از جمله کاروانسراهایی که در دوره صفویه در مسیر جاده ابریشم و در استان سمنان واقع هستند میتوان به کاروانسرای شاه عباسی ده نمک، کاروانسرای شاه عباسی لاسجرد، رباط سنگی انوشیروانی و کاروانسرای قصر بهرام شاه عباسی و یا حرم سرای شاه، کاروانسرای عین الرشید، کاروانسرای میاندشت میامی، کاروانسرای شاه سیلمانی آهوان، کاروانسرای سنگی آهوان، کاروانسرای آجری آهوان و… اشاره کرد که بیشتر آنها در زمان شاه سلیمان صفوی و شاه عباس و برای استراحت زائرین امام هشتم در این مسیر ساخته و احداث شدهاند و امروزه در فهرست آثار ملی ایران ثبت شدهاند با این وجود هستند کاروانسراهایی که علاوه بر دارا بودن قدمت تاریخی به مکانی متروکه و مخروبه تبدیل شدهاند.
سمنان، استان کاروانسراهاست و بیشترین تعداد کاروانسراهای کشور در این استان قرار دارند، تعداد ۲۷ کاروانسرا در جاده های ۶۰۰ کیلومتری استان سمنان در مسیر تهران به مشهد وجود دارد، بسیاری از این کاروانسراها از کنار جاده قابل مشاهدهاند و مسافران نوروزی میتوانند در تعدادی از این کاروانسراها اقامت نیز داشته باشند.»
پس بکار بردن «ایران» در آن فراز از نوشته ی شما اضافی است.