پنج شنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ , 21 November 2024

تاریخ انتشار : ۱۶ تیر ۹۷
ساعت انتشار : ۱۲:۱۵ ق.ظ
چاپ مطلب

یک نامه و این همه گمانه!

بخش دوم این تحلیل مبنی بر این‌که سردار سلیمانی با نوشتن نامه به روحانی، از اهداف مذاکرات منطقه‌ای این سفرها حمایت کرده است کاملاً مخدوش است.

به گزارش ماسال نیوز؛ رضا ربیعی فعال رسانه‌ای استان گیلان درباره ماجرای نامه سردار سلیمانی به حسن روحانی و بازتاب رسانه‌ای آن نوشت:

 

سفر روحانی به سوئیس و اتریش به منظور پی گیری بسته پیشنهادی اروپا برای تأمین منافع برجامی ایران پس از خروج آمریکا از آن، اگرچه دارای مباحث و ابعاد متعدد بوده است اما این بخش از اظهارات ایشان در سوئیس، بازتاب‌ها، اظهارنظرها و گمانه‌های مختلفی را برانگیخت، مبنی بر این‌که: “اگر نفت جمهوری اسلامی ایران صادر نشود، تضمینی برای صدور نفت کل منطقه نیست. ”

از جمله گمانه‌ها و تحلیل‌ها این بوده است که هم‌زمانی سفر روحانی به سوئیس و اتریش با سفر ظریف به عمان، بی‌ارتباط با مذاکره بر سر مسائل منطقه‌ای و موضوعات دیگر نبوده و به احتمال زیاد پیام‌هایی توسط رئیس‌جمهور و وزیر خارجه ایران از طریق مقامات سوئیس و عمان به آمریکایی‌ها فرستاده شده است. از سوی دیگر پیام نامه فرمانده سپاه قدس به روحانی را نیز باید به منزله حمایت تلویحی و چراغ سبز مجموعه حاکمیت جمهوری اسلامی ایران از دولت روحانی به عنوان نماینده نظام برای پیگیری مذاکرات منطقه‌ای قلمداد کرد.

 

تحلیل فوق دارای دو بخش است:

بخش اول که مربوط به احتمال ارتباط این دو سفر با مذاکرات منطقه‌ای است، امری محتمل می‌نماید و قرائن و شواهد نیز آن را تقویت می‌نماید و بالأخص اظهارات روحانی درباره موضوع صدور نفت منطقه نیز می‌تواند موضوعی صرفاً پوششی برای انحراف افکار عمومی از موضوع اصلی تلقی گردد، زیرا با تصویری که از روحانی در غرب وجود دارد روشن است که این موضع با موضع واقعی روحانی فاصله‌ای به فاصله آسمان تا زمین دارد بنا به این به چنین موضعی صرفاً از زاویه یک موضع پوششی نگریسته می‌شود. آنچه در ابن میان این گمانه را تقویت می‌کند مسبوق به سابقه بودن چنین اظهارنظری از سوی روحانی است، از جمله آن زمان که در اقدام متقابل ضد برجامی آمریکا در اعلام تحریم ده‌ها شخص و نهاد جمهوری اسلامی ایران روحانی نیز به وزیر دفاع وقت نامه نوشت: ” برنامه تولید انواع موشک با سرعت و جدیت بیشتری ادامه یابد… .”

اگرچه آمریکائی‌ها به دلیل هم‌زمانی این تحریم‌ها با انتخابات مجلس در ایران و برای پرهیز از تضعیف لیبرال‌ها در مجلس، موقتاً از اعمال تحریم یادشده منصرف شدند اما این انصراف، ارتباطی با دستور روحانی برای ادامه فعالیت موشکی نداشت، زیرا اولاً هیچ‌گاه رشد فعالیت موشکی جمهوری اسلامی ایران به پایه قبل از توافق برجام نرسید و ثانیاً به رغم توافق برجام، انواع و اقسام تحریم‌های جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال گردید بدون آن‌که اقدام متناسب متقابلی از سوی دولت روحانی انجام گیرد تا این‌که ادامه همین روند یک‌سویه، منتهی به خروج آمریکا از برجام شد و هنوز دریغ از یک اقدام متقابل!

 

اما بخش دوم این تحلیل مبنی بر این‌که سردار سلیمانی با نوشتن نامه به روحانی، از اهداف مذاکرات منطقه‌ای این سفرها حمایت کرده است کاملاً مخدوش است. زیرا اگر بنا بود از این بعد از اهداف سفرها، شخصیتی حمایت کند چنین شخصیتی می‌بایست تناسبی با این موضوع داشته باشد مثلاً دریادار شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و یا ولایتی نماینده رهبری در این شورا، اما حمایت سردار سلیمانی از روحانی نه تنها با هدف حمایت از مذاکرات منطقه‌ای این سفرها نبوده است بلکه به نوعی تأکید بر حفظ اقتدار منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران (که سردار سلیمانی محور و نماد این اقتدار است) و پرهیز دادن از هر گونه مصالحه منتهی به باز شدن مجدد پای آمریکا به منطقه بوده است. دلیل این مدعا این است که:

اولاً اظهارات تأییدی سردار سلیمانی صریحاً معطوف به موضع رئیس‌جمهور درباره عدم وجود تضمین صدور نفت از منطقه درصورتی‌که این امکان برای جمهوری اسلامی ایران فراهم نباشد، بوده است و نیز درباره موضع رئیس‌جمهور درباره رژیم صهیونیستی.

ثانیاً سردار در پایان این نامه تأکید می‌کند که: دست شما را برای ایراد “این سخنان” حکیمانه و صحیح (و نه هر سخن و موضع دیگر) می‌بوسم و برای هر سیاستی که”مصلحت نظام اسلامی” باشد در خدمت هستیم.

ثالثاً این بخش‌نامه سردار که می‌گوید: “…این همان دکتر روحانی است که ما شناخت داشتیم و داریم و می‌بایست باشد.” حاکی از این است که بخشی از رفتار و عملکرد روحانی در مقطعی از زمان، محل نقد سردار بوده است ولی ایشان اکنون به گذشته خود بازگشته‌اند.

 

رضا ربیعی – ۱۴ تیرماه ۹۷


يک ديدگاه

  1. ماهان گفت:

    از وقتی که روحانی به گذشته خویش یعنی اصولگرایان برگشت دلار پر کشید دیگه.