به گزارش ماسال نیوز؛ حسن قلی پور دبیر آموزش و پرورش شهرستان صومعه سرا در یادداشتی اختصاصی برای این پایگاه خبری درباره وضعیت آموش و پرورش نوشت:
من هیچ وقت فکر نمیکردم با آمدن ماه مهر و شروع دوباره مدارس، دلهره وجود برخی دانش آموزان را فرا گیرد و از مواجهه با مدرسه تا این حد دلشان بلرزد. اما از خودم میپرسم این دلهره دانش آموزان از کجا و چیست؟ چرا مهر برای دانش آموزان ما مهرآفرین نیست بلکه قهرآمیز است؟ چرا وزیر آموزشوپرورش در توصیفِ دردِ مدارس اینچنین میگوید: “مدارس کشور تبدیل به زندان شدهاند و در زمان تعطیلی، بچهها با شادی از آن خارج میشوند“. مدرسه و زندان؟ آیا واقعاً دانش آموزان در مدارس احساس زندانی بودن دارند؟ به راستی مدرسه محل آموزشوپرورش هست؟ مگر نه این است که فرزندان این مرز و بوم باید در مدرسه با احساس امنیت به رشد و تعالی برسند و به قول ایوان ایلیچ مدرسه محل فراغت نونهالان و دانش آموزان است.
متأسفانه سیستم آموزشی در ایران، به طرز آشکاری در حال تباه کردن استعدادهاست. منظور البته کسانی که در سیستم آموزشی کار میکنند، مانند معلمان، استادان و مدیران نیست. برخی مشکلات آموزشوپرورش مربوط به حوزه دانش علوم انسانی و تربیتی است اما برخی مشکلات به ساختار مدیریت اجتماعی برمیگردد و حل آن از عهده وزیر آموزشوپرورش هم خارج است.
جامعهشناسان، آموزشوپرورش را بزرگترین نهاد فرهنگی و بزرگترین مولد سرمایه اجتماعی کشور دانستهاند. زیربنای توسعه و پیشرفت قبل از هرچیز، فرهنگ است و در هم تنیدگی فرهنگ و تربیت موضوعی است تجربه شده و آشکار و چندبعدی. مدرسه مهمترین جا برای جامعهپذیری و انتقال فرهنگ است و بر اساس یافتههای علمی، شدت تأثیر نهاد مدرسه بر جامعهپذیری دانش آموزان بسیار بيشتر از نهاد خانواده است.
یکی از فاجعهبارترین ویژگیهای نظام آموزشی در ایران، کمتوجهی به تغییرات اجتماعی است، مثلاً: سن اعتیاد در جامعه به طرز ملموس و فاجعه باری کاهش مییابد و به سنین دانشآموزی میرسد، طلاق گسترش مییابد و درصد قابل توجهی از دانش آموزان با پدر یا مادرهای جدا شده از هم زندگی میکنند و شبکههای اجتماعی موبایل محور، تمام جامعه را در بر میگیرند ولی نظام آموزشی همچنان به ثبات محتوای کهنه و حفظ کردن مطالب و یادگیری آن توصیه میکند. تا زمانی که سیستم آموزشوپرورش مبتنی بر کتابهای درسی و محفوظات و امتحانات باشد و کار چندانی با آنچه در جامعه میگذرد نداشته باشد ما بین آموزش و مدرسه و دانش آموزان گسست و شکاف وجود خواهد داشت.
از آنجا که یکی از اهداف مهم آموزشوپرورش توجه به معلم و ایجاد فضایی مناسب برای آنان است باید تحول را از معلمان شروع کرد. شأن و منزلت معلم در صورتی نمود عینی پیدا میکند که جایگاه معلم در فرآیند تصمیمگیری و در نگاه مدیران به عنوان یک باور قلبی پذیرفته شود. تا زمانی که معلم دغدغه مسائل رفاهی و معیشتی دارد و در تأمین مایحتاج زندگی با مشکل روبهرو است و به ناچار باید شغل دوم یا سوم نیز داشته باشد انتظار کارآمدی و اثربخشی از او بیشتر شبیه آرزو است تا واقعیت.
سیاستگذاران آموزشوپرورش باید هر سال مخصوصاً در ایام تعطیلات تابستانی آموزشهای لازم را برای معلمان درنظر بگیرند زیرا در شرایط متحول جهانی نباید فکر و عمل معلم محدود به مرزهای جغرافیایی خود باشد و باید از قدرت خلاقیت و ابتکار لازم بهرهمند شود. معلم نباید فعالیتهای خود را محدود به کتاب و جزوه کند بلکه با استفاده مدام از تکنولوژی جدید همانند اینترنت، رایانه و… به بروز استعدادهای خلاق و نوآور کمک کند.