به گزارش ماسال نیوز، صبح امروز پنجشنبه مردم انقلابی و شهیدپرور اصفهان در مرکز توانبخشی جانبازان شهید مطهری گرد آمدند تا برای آخرین بار با پیکر مطهر «محمد طاها اقدامی» وداع کنند.
مردم اصفهان با چشمانی اشکبار و با شعارهایی در محکومیت اقدام ننگین دشمنان در حمله تروریستی به اهواز، جسم کوچک «بزرگمرد کوچک ایران» را تشییع کردند، کودکان خردسال نصفجهان نیز امروز به بدرقه دوست کوچکشان آمدند در حالی که یک دست در دست پدر و مادر داشتند و در دست دیگر تصویر محمد طاها را در برابر چشم دوربینهای جهانی به رخ میکشیدند، گویی با زبان بیزبانی از مدعیان حقوق بشر میپرسیدند به کدام گناه طفل ۴ سالهای را آماج تیر حُقد و کینه خود از نظام جمهوری اسلامی ایران کردهاند؟!
نصفجهان، امروز در حالی پیکر کوچکترین شهید حادثه تروریستی را با فریاد «لبیک یا حسین» تا پل خواجو تشییع کرد که در فریاد پرصلابت فرد فرد آن گویی تیر زهرناک انتقام از تروریستها پنهان شده است، شعارهایی که با زبانی گویا فریاد میکند که آی دنیا! این ملت ذهن خاطرهپرداز خوبی دارد و تا گرفتن انتقام مردم بیگناهی که ناجوانمردانه وجودشان را پرپر کردید آرام نمینشیند.
غنچهی ناشکفته پرپر شده میهن، بر موج موج جمعیت دریاگونه مردم اصفهان میرود تا سیلی محکمی بر گوش دشمنان این خاک و بوم باشد، همانها که خفاش گونه، پرده جهل و گمراهی بر گوش دارند و صدای رسای این ملت را نمیخواهند بشنوند، همانها که گوش دنیا از فریادهای دروغین حقوق بشری آنها پر است اما حتی بر کودک چهارسالهای رحم نمیکنند، اینها وارث همان نسلی هستند که به جای آب بر گلوی گودک شش ماههای تیر سه شعبه زدند و برای دخترک سه سالهای که بهانه بابا میگرفت سر بی جان پدرش را ارمغان آوردند.
همانها که دخترکی را ندیدند که در مراسم رژه، لباس ارتشی همرنگ بابا پوشیده بود و با پدرش عکسی به یادگار رفت اما دیری نگذشت که بر رویاهایش رنگ جنایت زدند و پیش از پایان روز دیگر بابا نداشت، همانها که هنوز که هنوز است تاریخسازی دروغین برای درآوردن اشک جهانیان را در بوق و کرنا کردهاند اما تاریخ راستین یک ملت برای آزادی و استقلال را برنمیتابند و هر روز با شمشیر کین خود به نوعی زخم بر پیکره ایران اسلامی میزنند.
اینها غافلند از شیرمردانی که هشت سال فرزندان خود را تا پای اتوبوس های خاکی جبهه همراهی کردند و دیدند که جانشان نرم نرم می رود اما با اقتدا به راه سیدالشهدا (س) از فرزند خود دست کشیدند تا اسلام و انقلاب پا برجای بماند.
ملتی که جبهه اش شهید ۱۳ ساله به چشم دیده باشد چه باک از تیغ دشمنان دارد؟
ملتی که جبهه اش شهید ۱۳ ساله ای چون بهنام محمدی و محمدحسین فهمیده را به چشم دیده باشد و محسنش همچون مولایش حسین بن علی (ع)، سر در راه دین فدا کرده باشد چه باک از تیغ دشمنان دارد؟، در پشت دیدگان کورشان گویی نمیبینند که محسن حججی آغوش گشوده تا بزرگمرد کوچک ایران را در آغوش گیرد.
امروز در ماه محرم عزای اباعبدالله الحسین (ع)، درحالی جسم کوچک طاهای کوچک ملت ایران به زادگاهش «میمه »میرود تا در بستر خاک آرام گیرد که از چند روز قبل بوسه فرشتگان، مرهمی بر زخمهای پیکر بیجانش شده است؛ محمد طاهای کوچک به آسمان سفر کرده است تا در کنار مولایش زندگی جاوید از سر گیرد، همان امامی که محمد طاها با همه فهم بلند چهارسالگیش، سیاهپوش ماه عزاداریش شده بود.
محمد طاها جان «لبیک یا حسینی» که به تازگی زمزمه زبان کوچکت شده بود تا همیشه تاریخ شعار ملت ایران در برابر یاوههای دشمنان خواهد بود و پیراهن سیاهت که در ماه پیروزی خون بر شمشیر، از کین دشمنان رنگ خون گرفت، سند توامان حقانیت و مظلومیت مردم این مرز و بوم است.
طاهای کوچک ملت ایران! از آن بالاها در اوج آسمان که هستی سلام بابا، مامان و ملت استوار ایران را به علی اصغر شش ماه سیدالشهدا (ع) و کودکان دشت نینوا نیز برسان! درود خداوند و فرشتگان الهی بدرقه راهت و سلام علی آل طه و یاسین.