مقداد دادشی – «حاج محمدعلی فشندی» که از صلحا بود، میگوید: «خیلی اشتیاق به زیارت حضرت ولیعصر(عج) داشتم، بسیار چلّه به هدف زیارتشان گرفتم. یکی از چلّهها این بود که عهد کردم چهل جمعه به زائران مسجد جمکران آب آشامیدنی خنک بدهم، تا موفق به وصال شوم.
نزدیک چهلمین جمعه بود که مثل همیشه در مسجد به مردم آب تعارف میکردم، مَشک آبم نزدیک بود خالی شود، خواستم از مسجد خارج شوم تا دو مرتبه پُر کنم و برگردم، دیدم سیدی نورانی وارد مسجد شد، با خود گفتم بگذار لیوان آخر را به ایشان بدهم، تعارف کردم و پذیرفتند. لیوان آب را تقدیم کردم، سید بزرگوار نگاهی به آب کرده و فرمود: «اگر شیعیان ما به اندازه همین یک لیوان آب تشنه ما بودند، ظهور میکردیم».
حاج محمدعلی میگوید: آن لحظه نفهمیدم ایشان که بود، وقتی رفتند به حرفشان فکر کردم، تازه فهمیدم ایشان حضرت ولی عصر (عج) است، برگشتم همه جا را گشتم اما خبری از ایشان نبود.»
حقیقت ماجرا همین است، آنچه که مانع ظهور شده است ما هستیم و عملکردمان.
امام زمان ظاهر نیست، اما حاضر است، و ما ظاهریم، اما حاضر نیستیم. ما منتظریم او ظاهر شود در حالیکه حضرتش منتظر است ما حاضر شویم.