فردین معصومی در گفتگو با برنامه به وقت مردم ماسال نیوز در پاسخ به این سؤال که آیا برای گرفتن مجوزها برای ساخت هتل فردین معصومی در ییلاق اولسبلنگاه از لابی با مسئولان استفاده کرده است یا خیر اظهار داشت: واقعیت امر این است که آن زمان هیئت وزیران مصوبه را گذرانده بود که به قهرمانان ملی زمین یا جایزهای میدادند به کسانی که مدالهای جهانی داشتند.
وی با بیان اینکه ۱۵ سال در اردوی تیم ملی بوده است گفت: الآن اگر گوجه را هم تبلیغ کنید کلی پول میگیرید اما من ۱۰ سال برای اسم شهرم تبلیغ کردم و وقتی مجری در استادیوم میگفت فردین معصومی از شهر ماسال و همه هورا میکشیدند (تبلیغ شهرم بود) آیا امروز باید همین فردین معصومی کاسه گدایی به دست بگیرد؟
کاپیتان اسبق تیم ملی کشتی آزاد ایران تأکید کرد: من خدا را شاهد میگیرم که از هیچ رانتی برای مجوز هتل استفاده نکردهام و برای احداث آن هم زحمت کشیدهام و خدا هم کمک کرده است و امروز هم خدا را شکر میکنم که سفرهای باز شده است و خیلیها دارند از آن نان میخورند و همین که اینها بگویند خدا پدرش را بیامرزد برای من بس است.
سلام پهلوان
دیدم واژه ی بسیار کهن و تاریخدار تالشی، پهلوی، کردی و … «دوشَک» را بر عکس بسیاری از تحصیل کرده ها، درست تلفظ کرده اید. واژه ی بی معنی توشک، دِگر شده است. ولی دُوشَک، تلفظی درست و دقیق است و تاریخی بسیار کهن دارد. البته حالا به زیر انداز خواب و زیر انداز کُشتی نیز دوشک می گویند؛ ولی مفهوم کهن آن، آنچه به دُوش = شانه ها، آویزند، است. مثل کولَه نَمَه(نمد کُولی، نمد پشتی)، مثل باشلاغ.
چرا فقط دوش برجسته شده، در حالی که کُولَه نَمَه و باشلاغ، کل پشت آدمی را می پوشانَد؟
زیرا تکیه گاه و نگهدارنده ی اصلی آن، شانه های آدمی می باشد، و در باقی قسمت های پشت فقط آویزان است.
پس دوشک، یعنی آنچه بر دوش تکیه دارد، آنچه بر شانه ها انداخته شده، و طبیعی است چون برای خواب در بیرون، از باشلاغ و کولَه نَمَه نیز سود می جویند، پس به معنی زیر انداز نیز می باشد.
حال این سوال پیش می آید که حرف ک آخر دوشک به چه مفهومی است؟
اصل این واژه ی کهن، دوشَه کَه، است. یعنی خانه ی دوش، خانه ی شانه ها، جایی که شانه ها در آن قرار می گیرند.
در زبان کردی هنوز کامل آن واژه ی بسیار کهن و تاریخدار بکار می رود.
«توشک: اسم، دوشَه کَه»(واژه نامه فارسی، کردی، دکتر محمد تقی ابراهیم پور، صفحه ۱۳۱)*
* پس دوشَ کَه(دوش + فتحه مضاف + کَه(خانه) = دوشه کَه، یعنی خانه ی دوش؛ آنجا که شانه ها در آن جا می گیرند.
لطفن کَه = خانه، را با خانه ی امروزی به اشتباه مگیرید. هر چیز گودی و جادار می تواند خانه باشد. مثال: کَچَه = کَه چَه = خانه ی کوچک = قاشق(ترکی).
در ضمن در تلفظ تالشی، «ها»ی ملفوظ نیست؛ پس اُولَسَبلنگا، با تلفظی بسیار روان را نمی توان اولَسبلنگاه(با تلفظی سنگین)، نوشت. البته جهان اینترنت اشتَن سَرَه بازار است، پس می توان لجبازی کرد و نوشت؛ ولی نادرست است.
آره راست میگه!!!!
ما هم باور کردیم!!! ما هم گوشامون…