فریدون فرهادی، مدیر طرح سد شفارود رضوانشهر در گفتگو با خبرنگار ماسال نیوز درباره موضوع اخراج کارگران این پروژه اظهار داشت: کارگاه سد شفارود هماکنون فعال است اما به دلیل رعایت پروتکلهای ستاد ملی مبارزه با کرونا باید کارگرهای ساکن در خوابگاه به یکسوم کاهش پیدا میکرد و این اتفاقی است که پروتکلها به ما دیکته کرده است.
وی افزود: اگر کسی در شرایط گذشته به سرکار بیاید در واقع با جان خود بازی میکند لذا تصمیمگیری بر اساس این بود که یا به کلی پروژه تعطیل شود و یا با تعداد کمتری کار ادامه پیدا کند که فعلا بنا بر ادامه فعالیت با تعداد کمتر نیرو است.
مدیر طرح سد شفارود رضوانشهر ادامه داد: ما دوست داریم کارگاه به طور کامل فعال باشد اما مجبور شدیم قوائد مربوط به پروتکلها را رعایت کنیم اما هنوز تصمیم قطعی درباره میزان فعالیت پروژه گرفته نشده است.
وی با بیان اینکه کارگرانی که اکنون فعال نیستند حقوق نخواهند گرفت افزود: برخی برای احقاق حقوق خود و با توجه به تعدیل بخشی از نیرو دوست دارند در مقطع فعلی تسویهحساب کنند و قانون کار هم به ما همین را میگوید.
این مقام مسئول در کارگاه سد شفارود رضوانشهر ادامه داد: پروژه برای ادامه کار به نیروهای تعدیلشده کارگاه سد نیاز دارد و کاهش نیرو موقتی خواهد بود.
فرهادی با بیان اینکه قبل از کرونا حدود ۱۲۵۰ نفر در پروژه اشتغال داشتند گفت: پروژه بالای ۴۵ درصد پیشرفت فیزیکی دارد و با روند فعلی پیشرفت تا ۱۸ ماه آینده به بهرهبرداری خواهد رسید.
وی درباره اعتبارات پروژه نیز اظهار کرد: پروژه مشکل اعتباری و ریالی ندارد.
«مدیر طرح سد شفارود رضوانشهر ادامه داد: ما دوست داریم کارگاه به طور کامل فعال باشد اما مجبور شدیم قوائد(قواعِد، جمع قاعِدَه، اصول، قوانین) مربوط به پروتکلها را رعایت کنیم اما هنوز تصمیم قطعی درباره میزان فعالیت پروژه گرفته نشده است.»(برگرفته از متن)
آنچه در زیر می نویسم خاص این گزارش نیست؛ بلکه دیدگاهی کلی ست که شامل این مورد نیز می شود. کارگر در شرایط عادی کار، اندکی حقوق دریافت می کند؛ و وقتی شرایط غیر عادی می شود، همان اندک حقوق را نیز نمی گیرد. رعایت آن قواعِد پروتکل ها باید همراهِ دفاع از حقوق کارگر بسیار بسیار آسیب پذیر باشد. زیرا او حقوق میلیاردی نداشته؛ حقوق ماهانه ی او بخور و نمیر بوده. یعنی اگر به هر دلیلی مجبور شدند بخشی از کارگران را موقتن اخراج کنند؛ تا یافتن کار جدید، باید به او حقوق کامل هر ماه پرداخت شود.
یک لحظه خود را جای آن کارگران بیکار شده بگذارید و ببینید چه حالی به شما ها دست می دهد – دست و دل تاول زده، سفره های خالی و شرمنده پیش زن و بچه.
بله، بسیار دشوار است.
اخراج کارگران کاری ست آسان؛ ولی نمی توان کارگر را بخاطر قواعِد پروتکل ها بی نان کرد و گفت برو و بمیر! کارگر را در شرایط استثنایی بی حقوق مرخص کردن، یعنی برو و بمیر! این عادلانه نیست؛ بلکه ظالمانه است؛ حتی اگر بخواهند پشت اصول، قوانین، قواعِد، مخفی شوند.
کارگر عمری کار کرده با اندکی حقوق؛ و دیگران سود های میلیاردی برده اند؛ حال در روز سخت نمی توان به او گفت: ما طبق قواعد پروتکل ها موقتن نمی توانیم به تو حقوق بدهیم.
این «موقت» چند ماه یا سال است؟ کسی نمی داند. پس آن موقت می تواند دایمی باشد.
کارگر ستون است؛ نمی توان او را بی حقوق رها کرد و بعد به او کمی صدقه داد و منت نیز سرش گذاشت. او دارای حقوق و کرامت انسانی کامل خود می باشد، و باید این امر بسیار بسیار پر اهمیت در همه جا جدی گرفته شود. وگرنه بیرون کردن کارگر = به من چه؟ برو و بمیر، است. عملن همین است. و نام این عمل را هرچه بگذارید، جز بیداد نیست – دست و دل تاول زده، سفره ی خالی و شرمنده نزد زن و فرزند.
بسیاری از مردم جهان به دلیل ناداری می میرند. ولی چون به مرگِ تدریجی دچار می شوند، به ظاهر مرگشان طبیعی دیده می شود. و این در حالی است که در اصل به دلیل سفره ی تهی و نداشتن پول دارو و درمان می میرند. یعنی کشته شده اند؛ یعنی یواشکی به قتل رسیده اند. نام قاتل، ظاهرن فقر است؛ ولی در واقع برخورد های نا عادلانه و تضاد های طبقاتی بسیار عمیق آن ها را به قتل رسانده.
کوتاه: این به آسانی اخراج کردن ها مسئولیت نیز دارد؛ زیرا کارگر دارای حقوق و کرامت انسانی خود می باشد. پس باید در روز های سخت، به آن حقوق و کرامت انسانی احترام کامل گذاشته شود.
آیا دریافت این روان، این ساده، دشوار است؟!