جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ , 22 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۷ شهریور ۰۱
ساعت انتشار : ۸:۴۰ ق.ظ
چاپ مطلب

جمهوری اسلامی و داستان فجازی

نویسنده : حامد حبیبی قرانی

آقایان!! قصه دنیای حقیقی ما فرسنگ ها فاصله پیدا کرده از دنیای مجازی ما، اینقدر باورمان تغییر کرده که الان شب را نشانمان می دهند و می گویند روز!

از همان ابتدای دنیای مجازی که نمی دانم کی بود. آنقدر از فضای مجازی خوردیم که عده ای از همان ابتدا تردید در حضور یا عدم حضور آن داشتند، بماند که رهبری میدان را جهاد دیدند و عده ای هنوز در سواد رسانه غرقند ، غافل از اینکه که #جهاد مفهومی مشخص دارد و آن هم سربازی و افسری و دسته و گروهان است. نه منیت بازی های #اومانیسمی و تک پری هایی که بیش از حکایت افسری و سربازی بوی #ژنرالی در فضای مجازی می دهد.

روی سخن با شورای عالی خسته فضای مجازی نیست که فردا بیایند نسنجیده فضای مجازی را ببندند، اما سخنم این است وقتی زمین بازی مشخص نیست دشمن می‌آید و چند ضربه می زند و می‌رود.

یک روز نداآقاسلطان، یک روز دختر آبی، یک روز هم مهسا امینی، اصلا داستان هم این است، اول توییتر بعدا اینستاگرام بعدا هم تلگرام.. این شد سرنوشت جمهوری اسلامی و فضای مجازی، حالا امثال من در #ایتا با مطلب منطقی خودمان را بکشیم، اصلا مطالب ما دیده نمی شود.. این شده دنیای فجازی ما.

آقایان!! قصه دنیای حقیقی ما فرسنگ ها فاصله پیدا کرده از دنیای مجازی ما، اینقدر باورمان تغییر کرده که الان شب را نشانمان می دهند و می گویند روز، مثلأ واژه #مردم، که عمری است تصاویر راهپیمایی سکوت هواداران میرحسین پس از انتخابات ۸۸ رانشانمان می دهند و فریاد می زنند که مردم فلان و بهمان غافل از اینکه ده ها بار تجمعاتی چند برابر بیشتر از آن داشتیم و تعریفی از مردم ارائه نکردیم..قصه این دختر جوان می گذرد و دوباره حق به حق دار می رسد اما #سرنوشت_منفعلانه ما چه می شود تا کی #پدافندی باشیم.. تا کی؟