مهر سال گذشته که از سفری ۴۱ ساله به شهر بازگشتي، هنوز تمام تن خاکيات بوي ظلم کومله و دمکرات ميداد و گرد نشسته بر پاره استخوانهاي باقيمانده از آن پيکر رشيد، نشان از مظلوميت توأم با شجاعتي داشت که براي دفاع از وطن و ناموس در بانه کردستان بر تو رفته بود.
امسال اما در آستانه اولین سالگرد رجعت پيکر مظلوم و خسته از رزم و حماسه و ایثارت، درد ناموسپرستی! گروهک گمراه و پليد کومله و دمکرات، عود کرد و بهانهی مرگ دختری از کردستان را عَلَم کردند تا به اصل نظام اسلامي نشانه روند و بر ناموس و شرف و حيثيت اسلام و وطن بتازند. هم آنانی که در کشيدن ناخن، بريدن سر با سنگ و موزاييک و زنده به گور و خفه کردن دختران و زنان این سرزمین با روسري و چادرشان سابقهي سياهي دارند و اينرا بيش از ۵۶۶ بانوي شهيد کردستان، از جمله شهدايي چون « ناهید فاتحی کرجو، فرشته باخويشي و فاطمه اسدي»، مظلومانه و جگرخراشانه گواهي ميدهند. بماند که اين کومله و دمکراتِ خونآشامتر از داعش چه سرها از جوانان وطن که نبريدند و تنها در يک عروسي، به خواست عروس در زير پايش، ۱۶ جوان رعنا را مظلومانه ذبح کردند و پيکر رشيدشان در ميان هلهله و رقص و پايکوبي عروس و داماد و مجلس شاديشان چون مرغ بسمل در خون خويش ميغلطيدند و پرپر ميزدند.
در این میانه هم عدهای که شهوت جنسی مقابل چشم حقيقتبينشان پردهاي ضخيم کشيده بود، بر آتش آشوب و اغتشاش، هيزم فتنه ريختند و با شعلهي جهنمياش پاسبانان امنيت و آسايش را گلو بريدند و پيکر رشيدشان را به آتش کشيدند و اموال عمومي و خصوصي مردم را در کينهي ديرينهي خويش سوختند؛ و با کمال تأسف آن عدهاي که بعضي جاهل،برخي احساسي و بعضي ديگر تفالههاي سلطنتطلب بودند، هم از برخي از خواص خائن و بيبصيرت و غربگدا و کدخداپرست داخلي و هم از آن سوي آب پشتيباني، تشويق، ترغيب و حمايت ميشدند.
و پوشيده نيست؛
هم آناني که سال ۱۳۷۸ بستن روزنامه را بهانه کردند و غائلهي کوي دانشگاه را به وجود آوردند؛
هم آناني که سال ۱۳۸۸ نتيجه انتخابات را بهانه کردند و شال سبز لجني، بر گردن آويختند و به حيثيت ناموس وطن تاختند؛
هم آناني که سال ۱۳۹۶ معيشت را بهانه کردند و به جان و مال ملت بزرگ ايران هجوم آوردند؛
هم آناني که سال ۱۳۹۸ به بهانه بنزين، بنزين بر آتش فتنهاي پاشيدند و شعلههاي خشم و غضب خويش را از سينهي پر از کينهی خود بيرون ريختند؛
و اما اينبار در سال ۱۴۰۱ به بهانه روسري و بود و نبود ستر و حجاب، با شعار «زن، زندگي، آزادي» بر پهلوي بانوي محجبه لگد زده و چادر از سرش کشيدند تا کينه و نفرت و رذالت خود را از «ايران قوي و مستقل» نشان دهند.
اما اربابان اين جماعت رذل و پليد کور خواندهاند؛ آنان مگسانياند که ممکن است اندکي زحمت ملت بدارند ولي عِرض خود را هم حتي نميتوانند ببرند. خودشان هم ميدانند که هرگز حريف ايران قوي و سربلند نيستند، هرچند با تمام خوي استکباري و صهيونيسمي خود، با تمام آنچه در چنته دارند به پشتيباني اياديشان بلند شوند.
ايران قوي، «شيعه خانه»ی اهل بيت عليهمالسلام است و «صاحب» دارد.
به قلم قربان صحرائي چاله سرائي
۱۴۰۱/۰۷/۱۴ قم مقدس
پ.ن: شهيد محمود حسرتي معاف؛
تولد: ۱۳۳۹/۰۲/۰۷ شاندرمن گيلان
شهادت: ۱۳۵۹/۰۲/۱۶ بانه کردستان توسط گروهک کومله و دموکرات
رجعت: ۱۴۰۰/۰۷/۱۵