جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳ , 05 July 2024

تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۰۳
ساعت انتشار : ۱۰:۴۳ ب.ظ
چاپ مطلب
تخریب نماد میرزا کوچک خان در ماسال!

اما میرزاکوچک خان کیست ؟

نویسنده : مسعود حسین نژاد

یونس استادسرایی ملقب به میرزاکوچک خان، در اواخر دوره قاجار که روس ها در پی تصاحب گیلان بودند باتشکیل نهضت جنگل به مبارزه با آنان پرداخت

ژنرال دنسترویل، فرمانده قوای انگلیس در ایران و عراق: به عقیده من میرزاکوچک جنگلی وطن‌پرستی است حقیقی که امثالش در ایران کمیاب است

 

مدتی است عده ای ناشناس از فضای خلوت و دور افتاده یادمان میرزاکوچک خان که در ییلاق اَلالَه پشت ماسال قرار دارد استفاده کرده و به صورت ناجوانمردانه آن را تخریب می کنند که این موضوع موجب تحقیر شهرمان می شود و بیت المالی که برای بارها از بین می رود

 

آیا این افراد، شخصیت برجسته میرزا را که به دلیل ضعف دولت قاجار علیه آزار و آذیت مردم و …. توسط روس و انگلیس، اسلحه به دست گرفت و با یارانش به دفاع از نوامیس پرداخت را می شناسند؟ قدرشناسی مردم و مسئولین ماسال این نماد را در مکان شهادت ایشان برای همگان مشخص نموده است اما آیا مردم جنوب کشور به نمادهای افرادی نظیر رئیسعلی دلواری یا مردم تبریز به ستارخان و باقرخان با افتخار نمی نگرند؟ آیا مسئولین شهرستان ماسال و ….نسبت به این عمل ناپسند واکنش و آن را محکوم نمودند!؟ چرا در این شهر همه روزه سکوت گرفته اند ؟ آیا برای پیگیری عاملان آن اقداماتی تاکنون صورت گرفته؟ آیا این تخریب های چند باره، عقده گشایی افرادی است که خصومتی شدید در آن منابع طبیعی دارند و یا ….که عصبانیت خود را بر این نماد که بارها بازسازی شد خالی می نمایند و باید ادامه دار باشد؟

اما میرزاکوچک خان کیست ؟

یونس استادسرایی ملقب به میرزاکوچک خان، در اواخر دوره قاجار که روس ها در پی تصاحب گیلان بودند باتشکیل نهضت جنگل به مبارزه با آنان پرداخت

میرزا کوچک خان تحصیلات مقدماتی را تا ۱۴ سالگی در رشت به پایان رساند و تا ۲۸سالگی که به درجه اجتهاد رسید، تحصیلات تکمیلی را فرا گرفت.

در اسفند ۱۲۹۹ رضاخان پهلوی قدرت گرفت و در پی انحلال نهضت جنگل برآمد و از قوای قزاق برای شکست میرزاکوچک استفاده و نیروهای جنگل را وادار به عقب‌نشینی کرد و بعضی از سران آن را تسلیم و کشتند

۱۱ آذر ۱۳۰۰ سالروز درگذشت سرداری مشروطه خواه است که تا پای جان مظلومانه ایستاد و حاضر شد برای آزادی مردم از یوغ استعمار شرق و غرب مقاومت و مبارزه کند و حتی در پایان‌ کارش به بیگانه نیز پناه نبرد. با توجه به اینکه می توانست مانند برخی از یارانش از جمله دکتر حشمت امان نامه دشمن را قبول و تسلیم شود ولی تسلیم بیگانه نشد و همین موضوع شایعات در موردش را خنثی میکند ( دکتر حشمت همدم و یار میرزا به هوای امان نامه رضاخان که در اواخر دوره قاجار همه کاره کشور بود، تسلیم شد اما عدم وفای به عهدشان سرنوشتش چوبه دار شد )

میرزا هم حتما به این خاطر تسلیم نشد. میرزا با اینکه دید اکثر یارانش الاله‌پشت کشته و تسلیم شدند اما تسلیم نشد و همراه با یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو (حاکم وقت خلخال) که حامی میرزا بود، از ییلاقات ماسال به سمت خلخال حرکت کرد اما در منطقه الاله‌پشت ماسال گرفتار بوران وحشتناک شد و زیر فشار سرما و برف در روز ۱۱ آذر ۱۳۰۰ از پای درآمد

پس از درگذشت میرزا، یکی از تفنگچی های روستای اسکستان خلخال به نام رضا اسکستانی سر یخ زده میرزا رو از بدنش جدا کرد و سپس “خالوقربان” که خود از یاران سابق میرزا بود، سر میرزا را به تهران و نزد رضاخان فرستاد

ختم کلام اینکه تمام قاتلین میرزاکوچک به سرنوشتی شوم دچار شدند و نیز برخی در غربت در بدترین شرایط از میان رفتند، پند تاریخ درس گرفتن از آن است

روحش شاد و یادش گرامی باد

مسعود حسین نژاد


ویژه ها