سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ , 03 December 2024

تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۰۳
ساعت انتشار : ۱۰:۱۰ ق.ظ
چاپ مطلب

محل تولد ساز تنبور در شوش دانیال

نویسنده : تقی اسکندری تاسکوه

« تنبور » یکی از سازهای باستانی ایران زمین است که بیشتر در نواحی غرب و شرق ایران رایج است. از قرائن و شواهد تاریخی و یافته های باستان شناسی بر می آید که این ساز، قدمتی ۶۰۰۰ ساله دارد و مهم ترین سند تاریخی در اثبات ادعای مذکور، مجسمه ای

به نام ایزد منان

« تنبور » یکی از سازهای باستانی ایران زمین است که بیشتر در نواحی غرب و شرق ایران رایج است. از قرائن و شواهد تاریخی و یافته های باستان شناسی بر می آید که این ساز، قدمتی ۶۰۰۰ ساله دارد و مهم ترین سند تاریخی در اثبات ادعای مذکور، مجسمه ای است که در حین حفاری در حوالی مقبره حضرت دانیال نبی، واقع در شوش دانیال در استان خوزستان، به دست آمده و این مجسمه نشانگر دو مرد نوازنده است که در دست یکی از آنها تنبور قابل تشخیص است و قدمت این اثر به قبل از ظهور حضرت موسی(ع) یعنی به ۳ الی ۴ هزار سال قبل از میلاد مسیح می رسد.

هم اکنون تنبور را در بین اقوام مختلف آسیای میانه و سرزمین های اسلامی با نام های «دومبرا» ، «چونگور» ، «تونبره» ، «تنبورا» ، «تامبور» و «تنبور» می توان یافت. این ساز در شرق و غرب ایران و در نواحی طبرستان، ری و دیلم به وفور، و در نواحی شمال عراق و سوریه و شهرهای مرزی ترکیه در حد کمتری با نام ها و شکل های مشابهی دیده می شود.

قابل توجه همه‌ی بزرگان پژوهشگر، موسیقی دانان، موسیقی خوانان، نویسندگان و در یک کلام دست اندرکاران هنر موسیقی این سرزمین اهورایی و اساطیری بی نظیر و بی بدیل؛ که ریشه در فرهنگ و هنر و عرفان و تمدن کهن این قوم باستانی یعنی قوم تالش دارند.

باستحضار می رساند براساس بررسی ها و پرسش های انجام گرفته از معمرین و اهل فن همچون: زنده یاد استاد امان الله بیگ کاظمی تاسکوهی، زنده یاد حسن رضا زینعلی شالمایی ماسال، زنده یاد سید جلال حبیبی کلوری _ لیپا، زنده یاد میرزا لطف الله وزیری شاندرمن تالش، زنده یاد استاد حجت اسدزاده شیخ نشین _ کوره جان، زنده ياد حاجی قلی امیراحمدی شیخ نشین شاندرمن و… از توابع شهرستان ماسال توالش؛ که اینگونه افراد از اسناد معتبر و ارزشمند هر جامعه ای می باشند؛ ساز بسیار گوش نواز و دلنشین تنبور ذاتا و اصالتا مربوط به سرزمین تالش نبوده و نیست. و باستناد مصاحبه انجام شده با استاد حجت اسدزاده چاپ شده در (شماره ۴۴) مجله “سرزمین نوروز” (شماره ۵ ویژه شاندرمن) به صراحت اعلام داشته که یکی از سازهایی که در حدود ۲۰۰ سال پیش به منطقه تالش وارد شده است، تنبور می باشد. (تصویر ضمیمه).

که این ساز نیز همچون ساز های تار، ویلون، سنتور، سه تار و… ساز وارداتی به سرزمین تالش بوده و تنها ساز منحصر به فرد و به یادگار مانده از دوران باستان تالش، نی هفت بند تالش (تالشه له له) می باشد که ریشه در فرهنگ و هنر و عرفان و تمدن کهن این قوم باستانی داشته که پرده های آئینی موسیقی دلنشین تالش همچون شَوَه چَرَه، لار پِکرده پرده، وَرَما، کوچ و… با نوای روح نواز و عرفانی نی هفت بند تالشه له له در دامان طبیعت نواخته می شود؛ که سازی گوش نواز و خوش صوت بوده که همواره مورد توجه و پسند خاص و عام قرار گرفته است. و قوم باستانی تالش دارای ساز های جانبی دیگری نیز همچون: نی لَبَک، کوچییَه ساز، بلبله فوزَه و… می باشد.آنچه مسلم است افرادی با اهداف خاص برای داغ کردن بازار کارشان به ویژه با توسل به روابط ناصحیح و ناصواب، این ساز تنبور را به سرزمین و قوم کهن تالش نسبت داده اند و به قول خودشان آن را ثبت میراث فرهنگی و ملی نیز نموده اند؛ و مسئولین و دست اندرکاران موضوع مربوطه در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و سازمان میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان گیلان و همچنین مسئولین و دست اندرکاران اداراتی را که در لوای این روابط همکاری نموده اند، الزاما باید از اقدامات صورت گرفته تجدید نظر نموده و ثبت ساز تنبور به نام تالش را ابطال و نی هفت بند تالش (تالشه له له) را جایگزین آن نمایند؛ که امری بسیار ضروری، به جا و پسندیده می باشد.

که در این راستا در لوای ارتباط های ناصواب و ناصحیح، متاسفانه خیلی کارهای غیرقانونی بصورت تصنعی شکل قانونی را به خود می گیرند که به هیچ وجه صحیح نمی باشد.جالب توجه اینکه ساز تنبور هیچ زمانی وارد شهرستان ماسال (ماسال) و فومنات و شفت که همواره مهد فرهنگ و هنر بوده، نشده است؛ که خود مزید بر علت می باشد. قابل ذکر است بعضی از دوستانی که با مطبوعات سروکار دارند و…. تعجیل نکرده، و با سرعت بیش از حد خود را وارد دست انداز های شکننده نکنند. زیرا اساسا کاری عقلایی نیست ، به عنوان مثال: وجه تسمیه واژه چلمه سرا در مصاحبه می بایست کمتر از ۱ دقیقه و یا ۳۰ ثانیه گفته می شد و اگر همه‌ی جوانب آن ذکر می گردید، به قول معروف مثنوی هفتاد من کاغد می شد. گرچه خارج از مصاحبه به همه‌ی جوانب اشاره گردیده، و از طرفی چون این بنده حقیر حدود ۸ سال افتخار خدمت اداری در سیستان و بلوچستان را داشته ام با واژه “چیلیم” که شاید مختص آنجا نیز باشد، کاملا آشنایی دارم و هیچ نیازی به تکرار واژه های نامأنوس و غیر وارد نیز نبوده است. قابل ذکر است تنبور نیز مانند سایر ساز های ملی و وارداتی در همه جا نواخته می شود.یکی‌ از اولین زنانی را که تالشه له له (له له هفت بند تالش) را برای نخستین بار بر لبانش گذاشت و با پنجه نوازی های عارفانه به عنوان پیام رسان آن را نواخت، به نام “زِی بَر” خواهر حماسه سازان داستان حماسی لدوله یا لدو ممود یا لدوبه و الی آخر که بر اساس پژوهش های بعمل آمده در راستای گستردگی جغرافیای اساطیری سرزمین باستانی تالش تاکنون حدود ۱۰ نام برایش پیدا شده است؛ می باشد. و این پرده و مقام بعد ها به نام داستان حماسی لدو ممود یا لدوله یا لدوبه و… قوم تالش ماندگار شده است.

تالشه فوزَه یکی دیگر از ساز های موسیقی تالش است که با لب و دهان اهل فن توسط رمه داران و رمه بانان و گله داران و گالش نشینان و کشاورزان و چارواداران و رهگذران و… و به ویژه در کوچاکوچ نیز نواخته می شود؛ سوت نوازان، این موسقیدانان گمنام قادرند تمامی مقام ها و آواها را با سوت خودشان بنوازند. و ضمن آن، تالشه فوزه بعنوان هشدار و پیام رسان نیز مورد استفاده قرار می گیرد. موسیقی تالش در تمامی زمینه ها و در همه حالات؛ موسیقیی محبوب، محجوب، فرهیخته و دارای حجب و حیای ویژه، که ذره ای کلمات و حالات مستهجن در آن مشاهده نمی گردد.کاروان موسیقیایی قوم باستانی و سرزمین اهورایی تالش که ریشه در فرهنگ و هنر و عرفان و تمدن کهن این دیار اساطیری دارد، در حقیقت پایه گذار تمدنی است که برخوردار از راز ها و رمز های عرفان الهی می باشد؛ و با تالشه له له (له له هفت بند تالش)،که در هر دم و بازدمش سِرّ و سِحری نهفته است و بدلیل برخورداری از آواها و نواهای نشاط آور حماسی رزمی، دینی مذهبی، روایتی حکایتی، آئینی سنتی، کودکانه و… که گاه محزون نیز می نماید؛ سرگذشت تلخ و شیرین زندگی قوم کهن تالش را به روایت نشسته است.بزرگی، عظمت و غنای فرهنگی هنریِ موسیقی تالش به گونه ای شگفت انگیز و بی همتاست که با هر سازی قابلیت اجرا دارد، که این اعجاز فراز و فرود در موسیقی های سایز اقوام و ملل مختلف کمتر به چشم می خورد.فراز و فرود های ساحری موسیقی تالش خاصه با تالشه له له (له له هفت بند تالش) که جغرافیای کوهستانی ییلاقی و کوهپایه ای جلگه ای این سرزمین اساطیری را یکجا در می نوردد، از شاخصه های منحصر به فرد کاروان موسیقیایی سرزمین کهن‌ تالش است.

یکی دیگر از قطعات آئینی باستانی و منحصربه‌فرد کاروان موسیقیایی قوم تالش، به نام “پاییزَه پردَه” می باشد.

نوای دلنشین “پاییزه پرده” در خلوت و سکوت ییلاقات پاییزی توسط رمه بانان نواخته می شود که هرگونه زنگار ها را از دلها می زداید و روشنایی و شادابی را برای شوندگان به ارمغان می آورد و از طرفی، از غم و تنهایی رمه بانان و رمه داران نیز می کاهد.گرچه تعداد قطعات موسیقی آئینی تالش متنوع و بسیار فراوان می باشند، اما متاسفانه در برخی از صفحات فضای مجازی با انتساب به موسیقی تالش، عناوینی در خصوص این موسیقی وجود دارند نه اینکه اصولا موسیقی نیستند، بلکه در جهت تخریب موسیقی باستانی این قوم کهن تلاش می کنند که بسیار غمگین و اسفبار می باشد.خوشبختانه موسیقی ریشه دار تالش به لحاظ آواها و نواها (در تمامی زمینه ها) دارای جایگاه نخست در میان انواع موسیقی به ویژه موسیقی اقوام بوده؛ و همه این ها مرهون سازهای موسیقی موجود فوق الذکر مقاله در منطقه از جمله تالشه له له یا همان له له هفت بند تالش می باشد.متاسفانه یکی از این ابزار های منتسب به تالش در خصوص موسیقی، “مره” می باشد‌. لازم به ذکر است: اولا “مره” مربوط به یکی از ایالات کشور چین بوده و کاربردش نیز مربوط به همان نواحی است.

ثانیا “مره” وارداتی به نواحی جلگه ای گیلان می باشد و کشاورزان مناطق جلگه ای استان گیلان خارج از حوزه جغرافیایی توالش در مواقع پاک کردن و لایروبی اَنهار زراعی، با به صدا در آوردن مره که صدایی بسیار گوش خراش نیز دارد، دیگر کشاورزان مناطق مختلف را به همکاری دعوت می کردند که اینک این کار مدت هاست که منسوخ گردید است.با این حال “مره” نه اینکه ساز موسیقی نیست، بلکه با آن صدای گوش خراش و زننده ای که دارد ابزاری برای اطلاع رسانی است.در صورتی که کلیه‌ی ساز های موسیقی تالش، به ویژه تالشه له له یا همان له له هفت بند تالش؛ که در این مقاله نیز از آنها ذکر نام گردیده؛ نه اینکه گوش خراش نمی باشند، بلکه موسیقی هایی که با آنها نواخته می شود، آرامش بخش و دارای نجابت و حجب و حیا بوده و دلگرمی و شادابی را برای شوندگان خود به ارمغان می آورند.

موارد زیر از موسیقی فرحبخش و فرهیخته تالش الزاما باید اصلاح گردند:

۱. سازندَه ساز مَژَن رَمَه دَرَمه/شومنَه (شونَه) له له مَژَن نَنَه برَمه.

۲. د چِمی خواوی بَردَه/لَبَکی آوی بَردَه

۳. رحمیمعلی با له له و ساز بژَنه

شکی وجود ندارد که از “مره” نیز همچون سایر ابزار ها و لوازم زندگی در مناطق مختلف و نیز در بسیاری از آبادی های مرتبط اعم از شهر و روستا، بر حسب نیاز مورد استفاده قرار می گیرد.اینگونه نقل شده است که “بِتهووِن آلمانی” یکی از بزرگترین موسقیدانان و موسیقی نوازان جهان، آدم های آرزومند و به ویژه خردسالانی که پدران و مخصوصا مادرانشان را از دست داده بودند و در غم از دست دادن آنها سخت در پریشانی به سر می بردند و همچنین آرزو می کردند که لحظاتی در کنار مادرانشان قرار گیرند تا وسایل موردعلاقه شان را بخرند و به آنان تحویل دهند؛ در کنار جویبار یا ساحل رودخانه و یا در دامان طبیعت و کوه و جنگل این افراد دلشکسته را دور هم جمع می نمود و آنقدر برایشان موسیقی می نواخت تا آنان به خواب می رفتند و هر یک از آنها در رویای خواب به آرزوی هایشان دست می یافتند.

مثلا کودکان خردسالی را که مادرانشان را از دست داده بودند، در رویای خواب، دست هایشان را در دست مهربان مادران گذاشته، و خود را در آغوششان می یافتند که درحال برآورده شدن نیازهایشان بودند و لذا یکبار دیگر مهر مادری را اینگونه احساس نموده و لمس می کردند. و این نمونه ای از هنر موسیقی می باشد که اینگونه معجزه می کند. به عنوان مثال نمونه ای دیگر از اعجاز موسیقی در تالش این است که نوای سحرانگیز تالشه له له یا همان له له هفت بند تالش، که پرده های آئینی، دلنشین و عرفانی آن که توسط رمه بانان (گله بانان) نواخته می شود؛ در یک جا در تاریکی شب رمه گوسفندان را به “شوَه چَرَه” ، در جایی دیگر گله را برای آب خوردن بر سر لار با عنوان “لار پِکَرده پَردَه” دعوت می کند، و در حالاتی دیگر همچون قطعه حماسی رزمی “کَلَه وَرزا پَردَه” که گاو های نر را که در زبان تالشی آن را (کَلَه وَرزا) گویند، آنان را نواختن همان پرده موسیقی به رزم و مبارزه فرا می خوانند.همچنین پرده موسیقی “بورَه کاوی” برای گوسفندی که بره اولش را به دنیا آورده و بدلیل عدم احساس مهر مادری از شیر دادن به بچه خود امتنا می ورزد، نواخته می شود.و با نواختن این قطعه عاطفی از موسیقی آئینی تالش که “بوره کاوی” نام دارد، گوسفند به تدریج بره خود را تحویل گرفته و همزمان مهر مادری را به او هدیه می دهد.

و…..

 

در پایان یادآور می گردد که مسئولین محترم، همه هنرمندان موسیقی تالش را مورد تفقد قرار داده

و از زحمات بی شائبه این بزرگواران به نحو شایسته ای تجلیل نمایند.

منابع:

۱. موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان

۲. استاد امان الله بیگ کاظمی تاسکوه ماسال متخلص به امان الله بگ

۳. حسن رضا زینعلی شالمایی _ ماسال

۴. سید جلال حبیبی کلوری _ لیپا ماسال

۵. لطف الله وزیری شاندرمنی تالش

۶. استاد حجت اسدزاده کوره جان _ شیخ نشین

۷. حاجی قلی امیراحمدی شیخ نشین شاندرمن

۸. زنده ياد استاد احمد روشن

۹. مهندس سید مومن منفرد (مجله نوروز _ شماره ۴۴ _ شماره ۵ ویژه شاندرمن)

۱۰. مهندس مسعود محمدی

۱۱. مهندس میثم محمدی خانقاه

۱۲. امیرزاهد اسکندری طاسکوه

 

به پایان آمد این دفتر      حکایت همچنان باقیست

 

 

تقی اسکندری تاسکوه
تماس: ۰۹۱۱۷۴۹۶۰۵۸