به گزارش ماسال نیوز، طاهره مشایخ در گفتگو با رسانه «نهضت شهر» با بیان اینکه مشکلات حوزه نشر و توزیع کتاب بسیار زیاد است اظهار داشت: من همیشه میگویم نوشتن یک اثر که نویسنده برای آن زحمت بسیاری کشیده، یک مسئله است و رساندن آن به مخاطب مسئله دیگر است.
وی افزود: در سال ۹۳، یک کتاب پژوهشی در حوزه ارتباطات و اینترنت کار کردم که هزینه آن را شرکت مخابرات برعهده گرفت و نشر سپیدرود نیز آن را چاپ کرد و چون ناشر هزینه چاپ کتاب را گرفته بود برای توزیع و پخش آن تلاشی نکرد.
این نویسنده گیلانی ادامه داد: بعدها با ورود به حوزه داستانی با ماجرای دیگری مواجه شدم. درواقع در حوزه داستانی حتی اگر ناشر خصوصی باشد باز هم موانعی وجد دارد. مثلاً دو رمان نوجوان من را نشرِ صاد و بین الملل منتشر کردهاند. نشر صاد که اساس شکلگیریاش تولید کتابهای دیجیتالی است و در کنار آن، حدود ۲۰۰، ۳۰۰ نسخه چاپی هم تولید میکنند. جالب اینجاست که در توزیع همین تعداد کتاب چاپی هم کاملاً گزینشی رفتار میکنند. مثلاً من میدیدم کتاب برخی از نویسندگان نشر صاد در رشت موجود است، ولی کتاب من در همان کتابفروشی نیست و در تهران هم در بیشتر از دو سه فروشگاه پیدا نمیشود. البته خدا را شکر، اخیراً اوضاع بهتر شده است.
مشایخ، عدم حمایت کتابفروشی از بعضی از ناشران و توزیعکنندهها را معضل دیگر توزیع کتاب عنوان کرد و گفت: اگر با کتابفروشیهای جنگل، مژده و… تماس بگیرید و اسم فلان ناشر را بیاورید میگویند با آن ناشر کار نمیکنیم! ما گروهی هستیم در رشت که کارهای ارزشی مینویسیم و اگر کتابهای ما جوایز انقلابی ببرد که دیگر واویلا است. مثلاً کتاب نوجوان «سلفی با خرابکار»، در سال ۹۹ رتبه سوم جشنواره شعر و داستان انقلاب در بخش رمان نوجوان را کسب کرد و در سال ۱۴۰۰ هم نامزد نهایی دومین دوره جایزه شهید اندرزگو در بخش رمان نوجوان شد. جایزهای انقلابیتر از این دو جشنوره نداریم! جایزه شهید اندرزگو برای جلوگیری از تحریف و تطهیر پهلوی است. متأسفانه در جامعهای زندگی میکنیم که ارزشها تبدیل به ضد ارزش میشود و کتابفروشیهای رشت و حتی تهران این کتابها را کمتر پوشش میدهند و شما باید در کتابفروشیهای خاصی مثل پاتوق کتاب دنبال این کتابها باشید که متاسفانه شنیدم اخیراً پاتوق کتاب رشت هم تعطیل شده است.
وی ادامه داد: بخشی از نشر کتاب، برگزاری جلسات رونمایی و معرفی و نقد کتاب است تا کتاب دیده و شناخته شود؛ یعنی حتی اگر برای کتاب برنامه تلویزیونی ساخته شود؛ چون تلویزیون را همه نمیبینند کار توزیع و معرفی کامل نمیشود. در عمل، نویسندگان با یک دور تسلسل مواجه میشوند که در آن، دور خودمان میچرخیم و خودمان مینویسیم؛ خودمان پخش میکنیم و خودمان میخوانیم و این کتاب در سطح جامعه هدف پخش نمیشود.
این نویسنده ساکن گیلان، یکی از راههای کمک به توزیع و نشر کتابها را استفاده از ظرفیت مدارس و دانشآموزان عنوان و اظهار کرد: متأسفانه نمیتوان کتابهای نویسندگان گیلانی را بهراحتی در کتابفروشیهای گیلان پیدا کرد.
مشایخ درباره تعطیلی کتابفروشیهای فرهنگی و مذهبی گیلان نیز گفت: یکی از دلایل تعطیلی کتابفروشیهای فرهنگی و مذهبی این است که سلیقه افراد به سمت کتابهای ترجمه رفته است. درصورتیکه در حوزه نوجوان در سطح کشور، نویسندگان زیادی داریم که آثار خوبی در حوزه نوجوان و بزرگسال مینویسند؛ ولی وقتی شما مثلا به شهر کتاب مراجعه میکنید با این کتابهای تالیفی روبرو نمیشوید و در عوض ویترین و قفسههای فروشگاههای بزرگ کتاب و محصولات فرهنگی با کتابهای ترجمه پر شده. البته بنده مخالف کتابهای ترجمه نیستم. اما هرکدام جای خود را دارد.
وی افزود: بخشی از این معضل هم به تغییر ذائقه مخاطبان در حوزه کتاب بر میگردد. وقتی که من کالایی مثل کتاب یا خوراک یا پوشاک را نیاز دارم به دنبال آن میگردم تا پیدایش کنم. مثلاً وقتی ذائقه من، غذای سنتی است و به دنبال آن میگردم و به سختی پیدا میشود؛ ولی فستفود به وفور موجود است، مجبور میشوم برای رفع گرسنگی سراغ فستفود بروم تا شکم خود را سیر کنم. در مورد کتاب هم همین موضوع صادق است. جویندگان کتاب معمولاً آن چیزی که جلوی چشم آنها و در ویترین کتابفروشیهاست میبینند و میخرند و به مرور ذائقه آنها تغییر کرده و سراغی از کتابهای تالیفی نمیگیرند و حتی نمیدانند نویسندههای وطنی هم هستند و در این عرصه مینویسند.
این نویسندهی حوزه نوجوان ادامه داد: کتابفروشان، نویسندگان و کتابهای آنها را به خوبی نمیشناسند و اگر نویسندهای انقلابی هم باشد خیلی تحویل نمیگیرند؛ چون این دست کتابها مورد پسند آنها نیست و ذائقه مخاطبان را هم تأمین نمیکند. چون خیلی زودتر ذائقهشان با محصولات ترجمه اشباع شده.
وی با بیان اینکه مبلغ حقِ تألیف برای کتابها بسیار ناچیز است گفت: بابت رتبه سوم جشنواره شعر و داستان انقلاب، جایزه نقدی که گرفتم خیلی بیشتر از حق تألیف کتاب بود!
مشایخ ادامه داد: در دورههای آموزش داستاننویسی، جلسه اول مفصل با هنرجوها درباره این موضوع صحبت میکنم که کتاب داستان، فقط کتابهای ترجمه و زندگینامه شهدا نیست. برای من عجیب است که یک خانواده، زندگینامه شهدا را بدون درنظر گرفتن محتوای آن، در اختیار فرزند نوجوانش قرار میدهد. این فقدان اطلاعات والدین در خصوص کتابهای ترجمه هم قابل تعمیم است. خیلی از خانوادههای مذهبی مجبورند برای کتابهای ترجمه موجود در شهر کتاب، هزینههای گزاف پرداخت کنند، اما به دلیل عدم شناخت نویسندگان انقلابی نمیدانند با جستجو در سایتهای فروش کتاب میتوانند به محتوای مناسب فرزندانشان دسترسی داشته باشند. البته اینجا پای هزینه پست هم به میان میآید که مانع بعدی است.
این نویسنده با بیان اینکه یکی از کتابهای او در یکی از نماز جمعههای تهران عرضه شده بود گفت: سال گذشته برای معرفی کتاب سلفی با خرابکار از من دعوت شد به مصلی بروم، اما به دلیل برف و باران و سختی راه امکان حضور نداشتم. در مجموع میتوان از ظرفیت نماز جمعهها و مدارس و کانونهای فرهنگی و محافل کتابخوانی برای معرفی و عرضه کتابها استفاده کرد.
وی درباره شرایط درآمدی حوزه کتاب نیز گفت: متأسفانه در حوزه کتاب شما فقط باید بنویسید و درباره پول هم حرف نزنید و سؤال نپرسید که ممکن است شما را زیر سؤال ببرند! ما در گروه نویسندگی خودمان، هیچ وقت کتاب تالیفی همدیگر را هدیه نمیگیریم؛ یعنی صبر نمیکنیم طرف مقابل به ما هدیه بدهد و خودمان از اولین نفراتی هستیم که کتاب تالیفی همگروهیمان را میخریم. اما گاهی افراد فرهنگی را دیدهام که میگویند پی دی اف کتاب را برای من بفرست! و یا انتظار امانت گرفتن کتاب را دارند. در واقع به جای اینکه چرخه فروش کتاب بچرخد، چرخه امانت زیاد شده است و این تفکر هم، تفکر حمایت از کتاب نیست.
مشایخ گفت: کتاب یک کالای فرهنگی فیزیکی است که در کنار آن گفتگو، جلسه نقد کتاب، رونمایی کتاب و توزیع و پخش آن مثل حلقه به هم وصل هستند و این چرخه را کامل میکنند. درست است که تهیه کتاب در بعضی شهرستانهای دور از مرکز، سخت است ولی در عصر ارتباطات غیرممکن نیست. جوینده یابنده است!
این نویسنده گیلانی در پایان گفت: اگر نگاه صفر و صدی را در نظر بگیریم، در حوزه حمایت از کتاب در گیلان، متاسفانه نگاه من با توجه به تجارب سالهای اخیر بیشتر به صفر متمایل است. آدم بدبینی نیستم؛ اما ناملایمات موجود من زل به این نتیجه رسانده است که حمایتها از حوزه کتاب خیلی وقتها در حد صفر است. تنها گروه ارزشی گیلان بودیم که به لطف خدا و همت دوستانمان در طول حدودا دو سال و نیم ۲۰ جلسه نقد کتاب نوجوان و بزرگسال در بندر کیاشهر و رشت برگزار کردیم. اما متأسفانه گزارش این جلسات نقد را به سختی میشد در رسانهها منتشر کرد و رسانه های انقلابی هم در نشر این گزارشها خیلی استقبال نمیکردند. متأسفانه روحیه حمایتی از کتاب در انقلابیها و حزباللهی هم کم است و حتی رسانههای منتسب به همین جریان هم در حد انتشار گزارشهای جلسات از ما حمایت نمی کردند. خیلی وقتها از خبرنگاران حوزه کتاب دعوت میکردیم، اما در این جلسات حاضر نمیشدند. به امید روزی که کتاب به مخاطب و اهل آن برسد و حامیان این عرصه بسیار باشند.
طاهره مشایخ، دوازدهم فروردین ۱۳۵۴ در شهر تهران به دنیا آمده است. تحصیلاتش را در رشته مترجمی زبان و سپس ارشد زبانشناسی ادامه داده است. او از سال ۸۲ تاکنون به صورت مدعو در دانشگاه مشغول به تدریس است. کتابهای زنان دات آیتی، رمان نوجوان سلفی با خرابکار و مأموریت فلامینگوها از مهمترین آثار مشایخ است. وی همچنین رتبه اول داستانک در جشنواره شوق وصال را در سال ۱۳۹۸ کسب کرد و نفر سوم جشنواره شعر و داستان انقلاب در بخش رمان نوجوان را در سال ۱۳۹۹ به دست آورد.