یک روز قبل از تصمیم گیری نمایندگان مجلس در مورد تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی بود.
رضاخان تمام تلاشش را می کرد تا با ایجاد ترس و وحشت نمایندگان به تغییر سلطنت رای دهند و او رضاشاه شود اما بعضی نمایندههای حقطلب از او خوفی نداشتند و با تغییر سلطنت مخالفت میکردند. یکی از آنها ملک الشعرای بهار نماینده کاشمر بود. او و مدرس سرسختانه با به قدرت رسیدن رضاخان که که آن زمان نخست وزیر بود مخالف بودند. رضا خان هم نمایندگان مخالف را غیر مستقیم به مرگ تهدید کرده بود
آن روز ملک الشعرای بهار نطق تندی در مخالفت با تغییر سلطنت ایراد کرد. قبل سخنرانی پادویی به او گفت بعد نطق سریعا مجلس را ترک کند اما ملک الشعرا به اتاقی رفت و آنجا نشست و سیگاری آتش زد. در همین احوالات واعظ قزوینی روزنامه نگاری که به خاطر توقیف روزنامهاش از قزوین به تهران آمده بود به در مجلس رسید. او می خواست بداند تغییر سلطنت به کجا رسیده. قاتلین اجیر شده رضاخان هم در گوشه کنار منتظر فرصت برای ترور بهار بودند
از قضا روزنامه نگار قزوینی نه تنها قیافهاش؛ بلکه طرز لباس، عمامه و قد بلندش هم شبیه ملک الشعرای بهار بود. قاتلین او را با بهار اشتباه گرفتند و به او تیراندازی کردند. تیر به گردنش خورد. او فرار کرد اما دم در مسجد سپهسالار به زمین خورد. پهلوانزاده یزدی نزدیک رفت و با چاقو مشغول بریدن سر واعظ شد هنوز سر را جدا نکرده بود که یکی فریاد زد ملک الشعرا در مجلس است. تازه قاتلین متوجه شدند که واعظ بیچاره را به اشتباه کشتهاند و خون واعظ پایمال شد
منبع: تاریخ مختصر احزاب سیاسی؛ ملک الشعرای بهار
۱۶ آبان سالروز تولد محمد تقی بهار ملقب به ملک الشعرا بهار شاعر، ادیب، سیاستمدار و روزنامهنگار ایرانی است.