به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال به نقل از رجانیوز، نیکلاس برنز معاون اسبق وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در دوران جرج بوش و استاد دانشگاه هاروارد در مصاحبه تلفنی با شورای آتلانتیک به بررسی توافق هستهای آمریکا با ایران و شرایط ایالات متحده در دوران پسابرجام پرداخته است. نیکلاس برنز زمانی در بین رسانههای ایرانی مطرح شد که برخی از رسانههای نزدیک به دولت در دروغی بزرگ مدعی پیادهوری چهل و پنج دقیقهای وی با سعید جلیلی در جریان مذاکرات هستهای شدند؛ موضوعی که کذب بودن آن به دلیل عدم حضور برنز در هیچ دورهای از مذاکرات- بسیار بدیهی به نظر میآمد. متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
آیا برداشته شدن تحریمها فرصتی برای گسترش همکاریهای منطقهای بین تهران و واشنگتن ایجاد میکند و به طور خاص احتمال موفقیت تلاش های دولت اوباما برای خاتمه دادن جنگ در سوریه را بهبود خواهد بخشید؟
برنز: این یک دستاورد تاریخی است. ما به مدت سی و شش سال از دولت ایران جدا و مجزا بودهایم.در این مدت هیچ گفتوگوی پیوستهای بین دولتها وجود نداشته است. برای رئیس جمهور اوباما و وزیر امور خارجه جان کری برقراری ارتباط با دولت ایران؛ هدایت کردن یک ائتلاف بینالمللی سنگین به جلو و رسیدن به این توافق یک دستاورد قابل توجه برای آنها و دیپلماسی آمریکایی محسوب میشود.
این توافق تلاشهای هسته ای ایران را مسدود خواهد کرد.ایران در طی ۱۵ سال آینده و من فکر میکنم فراتر از آن هیچ وقت قادر به دستیابی به سلاح هستهای نخواهد بود.بنابراین برای یک دهه خوب یا بیشتر این مشکل از هیات مدیره برطرف شده است و آن از طریق دیپلماسی به دست آمده است نه از طریق زور اسلحه. ما از احتمال یک درگیری بزرگتر دور شدیم که حتی می توانست به سومین جنگ بزرگ در خاورمیانه بیانجامد.
از سوی دیگر، من پیشرفت مشابه بین ایران و آمریکا در برخی از چالش های استراتژیک بزرگ در خاورمیانه به طور عمده پیش بینی نمیکنم زیرا که منافع ما بسیار متفاوت است. در طول یک شکاف بزرگ در یمن، در بسیاری از روشها در عراق، در سوریه به طور مشخص و به طور قطع در لبنان ما در مقابل هم ایستادهایم و ما آینده خاورمیانه را در شرایط بسیار متفاوتی به نسبت حکومت ایران میبینیم.
جان کری توانست با با وزیر امور خارجه ایران محمد جواد ظریف مذاکره کند که نماینده جناح اصلاحطلب در حکومت ایران است. اما مردمی که عملا سیاستهای امنیتی ایران را اداره میکنند، شبکههای اطلاعاتیشان، حمایتشان از گروههای تروریستی مانند حزبالله و حماس عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میباشد. آن گروه از مردم است اساسا بیشتر ضد آمریکایی، بدبین و نگاه بیرحمانهای از آینده سیاست خاورمیانه دارند. لذا دستیابی به موضوعات امنیتی از همان طریق پیشرفتی که تیم باراک اوباما به شکل درخشانی در موضوع هستهای رسیده است برای ما بسیار دشوار خواهد بود. البته این گفته به این معنی نیست که ما نباید تلاش کنیم.
وزیر خارجه کری به طور بدیهی به نسبت برخی اسرار را با ظریف گسترش داده است .وقتی که سربازان ما هفته گذشته دستگیر شدند آن حادثه تاسف آور بود. شیوهای که آنها بازداشت شدند و تصویری که آزاد شدن ملوانان آمریکایی تسلیم شده را نشان داد، نقض کنوانسیون ژنو و نشانهای از یک دولت غیر دوست بود. اما ظریف توانست آزادی آن ملوانان آمریکایی را در ۲۴ ساعت تامین کند .
من فکر میکنم وزیر خارجه کری به درستی دارد ایرانیها را آزمایش میکند. آیا ایران بخشی از راهحل مسئله سوریه است یا بخشی از مشکل باقی خواهد ماند؟
در یمن تقریباً همه معتقد هستند که آن تاسف آورترین جنگ است. این حس را برای ما ایجاد میکند که ایرانیها را در یمن بیازمائیم تا ببینیم که آیا آنها حمایت نظامی فعال خود را به شورشیان حوثی متوقف خواهند کرد؟
در عراق ایران صدایی برای وحدت ندارد زیرا آنها صرفا از طرف شیعه بخش دولت عراق حمایت میکنند.
در لبنان ایرانیها سلاحها را به حماس و حزبالله منتقل میکنند تا حملات راکتی علیه اسرائیل انجام دهد.
این یک خشونت و حکومت زور است و ما فرصت آزمایش و تعامل با آنها را داریم. به عنوان یک دیپلمات سابق، من باور دارم ما باید همیشه در گفت و گو باشیم؛ به خصوص با دشمنان مان. اما این مهم است که از خیالگرایی و پیشبینی این که موفقیت در توافق هستهای موفقیت در حوزههای دیگر را فراهم خواهد کرد اجتناب کنیم.
چه توصیه ای به رئیس جمهور اوباما و جانشینش در برخورد با ایران میکنید هنگامی که مسائل مهمی پیش میآید مانند آنکه جمهوری اسلامی از رژیم اسد در سوریه ، حزب الله در لبنان، حوثی ها در یمن حمایت میکند و مسئله نقض حقوق بشر آنها ؟
برنز: من فکر میکنم که رئیس جمهور اوباما و وزیر امور خارجه کری به یک جمع بندی کلی رسیدهاند که چرخش به دیپلماسی به عنوان ابزار استراتژیک مرکزی جهت محدود کردن ایرانیها تصمیم درستی بود و درستی آن برای آنها اثبات شده است.
یکی از چیزهایی که من دولت اوباما را بسیار تحسین میکنم تاکید او بر دیپلماسی است؛ برقراری ارتباط با دشمنان؛ مذاکره کردن بر روی اختلافاتمان؛ در صورتی که ممکن باشد. دیدن دیپلماسی به عنوان اولین ضربه و استفاده از نیروهای نظامی به عنوان آخرین راه حل. به نظر من، این همبستگی شایسته منافع استراتژیک آمریکا است. همچنین من میبینم توافق هستهای ایران نه تنها برای این مهم است که از دستیابی ایران به قدرت سلاح هستهای جلوگیری میکند بلکه به دلیل تاکید مجدد بر قدرت دیپلماسی آمریکایی. این یک ابزار حیاتی برای ما است.
توافق ایران، برقراری رابطه با کوبا، توافق تغییرات آب و هوا؛ توافق همکاری اقیانوس آرام، همه نمونه هایی از تمرکز دولت در استفاده از دیپلماسی به عنوان بخش مرکزی زرادخانه ما هستند. به عنوان کسی که دیپلمات بوده در حال حاضر دیپلماسی درس میدهد من این را بسیار امیدوار کننده میدانم.
رئیس جمهور اوباما کار بسیار خوبی را با برقراری رابطه با ایرانیها انجام داده است. من فکر میکنم که ما باید سیاست تعامل و بازدارندگی داشته باشیم. در هر جایی که بتوانیم تعامل میکنیم، در هر جایی که بتوانیم با آنها کار میکنیم؛ اما ما آنها را در جاهایی که میتوانیم به عقب رانده، محدود کرده ومهار میکنیم .این چهارچوب راهبردی بسیار دشواری برای اجرا کردن است. کشورهای زیادی در دنیا نیستند که ما با آنها تعامل و بازدارندگی میکنیم.آنها محدود هستند. برای مثال ما با چینیها در مجموعهای از تمامی مسائل از جمله تغییرات آب و هوا با میزان موفقیت زیادی تعامل میکنیم اما همواره جهت محدود کردن دستیابی ارتش چین به چین جنوبی و دریای چین شرقی تلاش میکنیم. ما همان نوع از توسعه روابط با ایران را داریم اما کمی غیر دوستانهتر.
در رابطه با ایران، حادثههای عاطفی سوزانندهای را در پیش داشتیم؛ دستگیری دیپلماتهای ما در سال ۱۹۷۹، بازداشت کردن زندانیان آمریکایی در طی چهار یا پنج سال گذشته که به تازگی در پایان هفته آزاد شدند. شما به سرعت همه اینها را فراموش نمیکنید.
آیا ما میتوانیم در طول زمان اعتمادسازی کنیم؟ در حال حاضر ما اعتماد نداریم. ایرانیها باید این اعتماد را به دست آورند. توصیه من ادامه ارتباط با ایران خواهد بود، اما ادامه به چالش کشیدن آنها. تعامل کنیم، اما در حوزههای مختلف همواره آنها را محدود کنیم.
عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرد پس از آنکه مردم ایران که به خاطر اعدام روحانی شیعه خشمگین بودند به سفارت عربستان حمله کردند. آیا شما نگران آن هستید که تشدید شکاف شیعه و سنی هر منفعت بالقوه دیپلماتیک را که از توافق هستهای تاکنون به دست آمده تضعیف خواهد کرد؟
برنز: آن(اتفاق) قطعا کمک نخواهد کرد.در واقع ممکن است تلاشهای جهت ایجاد ثبات که مولود مذاکرات سوریه را پیچیده کند.
عربستان سعودی شریک کلیدی آمریکا در خلیج فارس است. یک کاری که رئیس جمهور اوباما و وزیر خارج کری نیاز دارند تا انجام دهند و آنها در حال تلاش برای انجام آن هستند ترمیم آسیبی است که در رابطه ما با عربستان سعودی و همچنین رابطه ما با اسرائیل به خاطر اختلاف نظری که در توافق هستهای داشتیم به وجود آمد. بین ریاض و واشنگتن و یقیناً بین دولت اسرائیل و آمریکا به همان اندازه اعتماد وجود ندارد که به صورت تاریخی مورد توجه بوده است.
اگر ما در برخی از بحرانهای متعارف راهبردی زمینه محدود کردن تاثیر ایران در خاورمیانه را فراهم کنیم، به سمت درک عربستان سعودی،دیگر کشورهای خلیج، اسرائیل و ترکها میرویم.
دولت اوباما چه کاری -که تاکنون انجام نداده- باید کند جهت کاستن نگرانیهای اسرائیل، کشورهای عربی خلیج که نگران جاه طلبی هژمونیک ایران هستند؟
برنز: بسیاری از کشورهای عربی و اسرائیل معتقدند که آمریکا کمی از نقش رهبری سنتیاش افول کرده است. بدان وسیله منظور من استقرار دهها هزار سرباز نیست. منظور من، دیپلماسی سنتی ما و نقش رهبری سیاسی در پویا بودن، رهبر همیشگی ائتلاف کشورهایی که جهت ایجاد ثبات در خاورمیانه تلاش میکنند میباشد.
در رابطه با اسرائیل این یک جاده دو طرفه است. من فکر میکنم ما به یک سیگنال عمومی در ارتباط با اسرائیل نیاز داریم که نشان دهد ما در مسیر بازگشت هستیم. من دولت نتانیاهو را مسئول بسیاری از مشکلاتی میدانم که در سال گذشته رخ داد. تصمیم بنیامین نتانیاهو برای سخنرانی در نشست مشترک کنگره ایالات متحده و مخالفت آشکار با رئیس جمهور اوباما بیسابقه بود.برای یک کشور شریک آمریکا تلاش فعال جهت شکست رئیس جمهور در واشنگتن، در سالنهای کنگره؛ من فکر میکنم به شکل ضعیفی به نتانیاهو مشورت داده شده بود.
آدم زوبین از وزارت خزانه داری در سخنرانی در شورای آتلانتیک در ماه دسامبر گفت که حتی پس از آنکه تحریمها برداشته شدند تحریمهای ایالات متحده بر روی ایران اساساً باقی خواهد ماند. با توجه به این واقعیت آیا شرکتهای ایالات متحده همتایان اروپایی خود را که در به دست آوردن فرصتهای تجاری در ایران عجله دارند را از دست خواهند داد؟
برنز: من از دولت حمایت میکنم که ما تحریمها بر ایران را حفظ میکنیم؛ به خاطر فعالیتهای تروریستی ایران، به علت نقض حقوق بشر، و هماکنون به علت آزمایش موشک بالستیک که نقض آشکار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بود که ما در هر دو دولت بوش و اوباما از آن پشتیبانی کردیم.
این تاسف آور است که شرکتهای آمریکایی فرصتهای زیاد خیلی خوبی را از دست بدهند؛ اما این موضوعها بسیار مهمتر از فرصتهای تجاری است. تحریمها به مرکز اختلافات اساسی که ما با ایران داریم برمیگردد؛ حقوق بشر، تروریسم، گسترش تسلیحات و توسعه موشکهای بالستیک. منافع ملی ما میگوید که این موضوعها بر منافع تجاری در این زمان با توجه به ماهیت این رژیم اولویت دارند.
برداشته شدن تحریمها بهانه اصلی دولتهای متوالی ایران را از بین میبرد تا وضعیت اقتصادی ایران را شرح دهند. رئیس جمهور روحانی هماکنون برای احیای اقتصاد ایران تحت فشار است. این خطرناک است که دولت وی با یک واکنش مواجه خواهد شد اگر ایرانیان به سرعت منافع ملموس توافق هستهای را نبینند.با توجه به چالشهای بسیاری که او دارد- فساد، سوء مدیریت و قیمت پائین نفت- پیامدهای احتمالی برای دولت روحانی چه هست اگر او قادر نباشد تا تغییر مطالبه مردم ایران را به سرعت برآورده کند؟
برنز: این مسئله تاثیر عمدهای بر معین شدن پیروز مبارزه قدرت در ایران بین اصلاحطلبان و محافظه کاران دارد.
اصلاحطلبان بر این واقعیت حساب باز میکنند که اتصال مجدد ایران با اقتصاد جهانی استانداردهای زندگی را بهبود میبخشد، اشتغال زایی میکند، ایجاد امیدواری میکند؛ زیرا که اقتصاد ایران در دهه گذشته به شدت تحت تاثیر به تحریمها قرار گرفته است. این یکی از عوامل مهم در تعریف آینده ایران در طی پنج الی ده سال آینده خواهد بود.