جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ , 22 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۵ اردیبهشت ۹۵
ساعت انتشار : ۷:۳۱ ب.ظ
چاپ مطلب

برنج‌کاران؛کارگران بی‌صنف و سازمان

در حالی که از آرایشگر و قهوه‌خانه دار تا فروشندگان برنج همه دارای صنف و سازمان مشخص برای احقاق حقوق و بررسی شرایط کاری هستند، برنج‌کاران به امید حمایت‌های جهاد کشاورزی به حال خود رها شده‌اند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، غلامعلی اشتر ضمن یادداشتی در آخرین شماره ی هفته نامه ی راه ۵۷ نوشت:

بخش عمده‌ای از مردم استان گیلان در حوزه‌ی کشاورزی و به طور ویژه برنج‌کاری فعالیت دارند. شغلی که تا پیش از تولید نهایی محصول رنج‌های خاص خود را دارد و پس از تولید، رنج‌هایی بیشتر. اما آنچه بیش از همه شایان توجه است نبود صنف و سازمانی برای حمایت از برنج‌کاران به عنوان یکی از پرجمعیت‌ترین مشاغل استان گیلان  است. در حالی که از آرایشگر و قهوه‌خانه دار تا فروشندگان برنج همه دارای صنف و سازمان مشخص برای احقاق حقوق و بررسی شرایط کاری هستند، برنج‌کاران به امید حمایت‌های جهاد کشاورزی به حال خود رها شده‌اند. جهاد کشاوری هم هرازگاهی با طرح‌هایی آکادمیک و متوهمانه و صد البته ناموفق  همچون «کشت سویا و کلزا» و «برنج گوهر» بدون در نظر گرفتن مسایل بومی و زیرساخت‌های مورد نیاز، عملا بر رنج‌های برنج‌کاران می‌افزاید. این سازمان در پیگیری حقوق برنجکاران در زمینه جلوگیری از واردات و خرید تضمینی و مواردی از این دست هم، عملا اقدامی محسوس انجام نداده است.

در چنین اوضاعی بسیاری از کشاورزان به علت نداشتن نقدینگی و ناتوانی در تامین هزینه‌های تولید برنج و گذران زندگی، محصول خود را به قیمت ناچیز به دلالان پیش فروش کرده و همین اتفاق ساده، عامل بسیاری از گرانی‌ها در این حوزه است. گرانی‌ای که سودش بر خلاف تصور بسیاری، به جیب برنج‌کار نمی‌رود.

حالا سوال این است که آیا نباید صنف و سازمانی مشخض، با بررسی مشکلاتی این‌چنینی راه‌حل هایی ساده همچون تشکیل تعاونی‌های کشاورزی و حمایت دولت‌مردان را مطالبه کند؟!

***

بنا بر آمار رسمی اعلام شده از سوی مسئولین وزارت جهاد کشاوری، نیاز سالیانه کشور به برنج در حدود ۳ میلیون تن است که در حال حاضر از این مقدار حدود ۲ میلیون تن توسط برنج‌کاران داخلی تولید می‌شود. با این وجود میزان واردات همواره بسیار بیشتر از کمبود داخلی است. به طوری که در برخی سال‌ها میزان واردات برنج بیشتر از کل نیاز کشور بوده است.

در سال‌های اخیر و به لطف کوتاهی‌های غالب دولت‌های پیشین و فعلی، ایران در رتبه چهارم وارد کنندگان بزرگ برنج در جهان قرار گرفته است.

جالب است که در چنین شرایطی عده‌ای از اقتصاددانانِ مدعی به نظریه «غیر منطقی بودن خودکفایی تولید برنج» دامن می‌زنند.

در حالی که هر روز خبرهای تازه‌ای از مشکلات برنج‌های خارجی شنیده می‌شود.

نیازی به توضیح نیست. همین حالا جستجوی کوتاهی در مورد «دستگاه تولید برنج دانه بلند در چند دقیقه!»  با روشی مشابه تولید ماکارونی، انجام دهید؛

«این دستگاه می‌تواند از خرده‌برنج، نشاسته، ارزن، برنج قهوه‌ای، گندم سیاه، ذرت، و دیگر حبوبات و حتی سیب‌زمینی شیرین (یا هندی) و اسانس به‌عنوان مواد خام اولیه استفاده و پس از افزودن مواد دلخواه و درست کردن خمیر طی فرآیندهای بعدی، رشته‌های رنده‌شده برنج‌مانندی را بیرون بدهد. اینها همان برنج‌هایی هستند که وقتی دم‌کنی قابلمه را برمی‌دارید، کشیدگی قدشان، شما را به طرز مشکوکی شگفت‌زده می‌کند.»

همچنین گزارشی در  نشریه  Weekly Hong Kongاعلام کرده که تولید‌کنندگان این نوع برنج علاوه‌ بر مواد طبیعی، از رزین صنعتی هم استفاده کرده و برنج تقلبی تولید می‌کنند.

بنا بر آمارهای غیر رسمی و متناقض منتشر شده،  ۲۰ تا ۱۰۰  درصد برنج وارداتی، دست‌رنج همین دستگاه‌های تولید برنج است!

فکر می‌کنم همین یک مثال ساده، ما را از توضیحات بیشتر در مورد برنج‌های خارجی و سلامت و اصالت آنها بی‌نیاز می‌کند.

***

البته بسیاری از منتقدان برنج داخلی ، قیمت بالای آن را دلیل عدم اقبال بازار می‌دانند. این در حالی است که قیمت فعلی برنج معلول عواملی همچون «نبود ماشین‌آلات کشاورزی مدرن»، «روش‌های سنتی کشاورزی» و «پیش فروش برنج به دلالان» به علت وضعیت بد مالی توسط برنجکاران است. پس سود قیمت بالای برنج داخلی به جیب کشاورز برنج‌کار نخواهد رفت و عوامل یادشده بیش از همه نتیجه کوتاهی مسئولین مربوطه است.

نکته مهم دیگر ، عدم مقایسه پذیری برنج داخلی و خارجی است. اینکه برنج‌های تولیدی در کشورهای خارجی که با استفاده از روشهای غیر منطقی و ناسالم را با برنج‌های اعلای تولید داخل مقایسه کنیم ، خطایی فاحش است.  در این خصوص مضراتی که برنج‌های خارجی به حوزه سلامت عمومی وارد می کند و هزینه‌های تمام شده‌ی ناشی از آن در حوزه سلامت، خود جای بررسی دقیق دارد.

***

اما نکته ای که شاید برای بسیاری از ما علامت سوال باشد این است که دولت در این حوزه کجای کار است؟!

مجموعه اقدامات دولت را شاید بتوان در «کنترل واردات»، «خرید تضمینی و حمایت سازمان‌یافته و حساب‌شده از برنج ایرانی»، «برنامه‌های بلند مدت در زمینه ارتقای بهره‌وری و مدرن‌سازی کشاورزی» و «صنایع تکمیلی همچون مراحل تبدیل شالی به برنج و بسته بندی» خلاصه کرد.

در این سه حوزه حرف‌های زیادی برای گفتن هست.

از خرید تضمینی برنج شروع کنیم که داغی است بر دل کشاورزان. وقتی از کشاورزان محلی در مورد خرید تضمینی برنج  از سوی دولت حرف می‌پرسیم و اینکه دیشب و پری‌شب و هر شب استاندار و وزیر و وکیل دارند در مورد خرید تضمینی برنج حرف می‌زنند، با پوزخندهایی تلخ روبرو می‌شویم که؛ «ای بابا دل خوشی داری! خرید تضمینی کجا بود». به واقعیت رجوع می‌کنیم؛ خبری از خریدهای تضمینی نیست و جز در ابعاد اندک و آن هم در شهرهایی خاص و با شرایطی خاص، خرید تضمینی دروغی بزرگ از سوی مسئولین و رسانه‌هاست.

شاید واضح‌ترین نمونه از نوع نگاه دولت‌مردان به برنج داخلی ، توزیع سبد کالای حمایتی در ابتدای دولت یازدهم باشد.‌ جایی که در کمال تعجب برنج‌های هندی در بسته‌های حمایتی جای گرفتند. به پاسخ وزیر صنعت در برابر گلایه ی مردم دقت کنید؛ «از آنجا که برنج داخلی ما در بسته‌بندی بزرگ بود و در این فاصله زمانی امکان بسته‌بندی کوچک‌تر نداشتیم مجبور به توزیع برنج هندی شدیم». عذری که اگر پذیرفتنی باشد، عذری است بدتر از گناه.

حمایت دولتمردان از برنج‌کار ایرانی به همین جا ختم نشده و در ادامه، واردات کمرشکن برنج‌های غیر استاندارد و مشکوک خارجی، فضای رقابتی بازار را تسخیر می‌کند.

برنج‌های وارداتی نه تنها از جهت قیمت و کیفیت دروغین ظاهری، باعث  رکود در بازار برنج داخلی شده بلکه حجم واردات هم به نحوی مدیریت شده که کل بازار ایران و خارج کردن برنج ایرانی از زنجیره فروش را هدف قرار داده است.

در سال‌های اخیر البته این روند افزایشی کاهش پیدا کرده اما همچنان وضعیت واردات برنج استخوانی است در گلوی کشاورزان برنج کار. درهمین رابطه وزارت جهاد کشاوری به عنوان یکی از متولیان ظاهری امر، با اعتماد به نفسی ستودنی در گزارشی اعلام می‌کند: «حمایت از تولید داخلی محصولات کشاورزی بویژه کالاهای اساسی در راستای اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در اتکا به توان تولید و تامین مایحتاج مردم در داخل و کاهش وابستگی به خارج از کشور همواره در اولویت برنامه‌های وزارت جهاد کشاورزی در دولت یازدهم قرار داشته است… به طوری که براساس آمار گمرک کشور، واردت برنج از یک میلیون و ۹۶۳ هزارتن در سال ۹۲ به یک میلیون و ۱۸۵ هزارتن در سال ۹۳ کاهش یافته است.»! این در حالی است که مقادیر بسیار زیادی از برنج‌های وارداتی در سال‌های گذشته همچنان در انبارها موجود است و برخی آمارهای غیررسمی از انباشت بیش از ۵ میلیون تن برنج در انبارها حکایت دارد.

در مقاطع مختلف زمانی در دولت‌های مختلف، با توجیه واردات برنج توسط مسئولین جهاد کشاورزی به علت کاهش میزان تولید برنج کشور روبرو بوده‌ایم.

سوال اساسی از وزارت جهاد کشاورزی این است که چه کسی مسئول بررسی وضعیت برنج و تولید آن در کشور است؟ اساسا چرا باید تولید برنج کاهش پیدا کند و این همه اداره و سازمان عریض و طویل در این وزارت‌خانه چه نقشی در ارتقای تولید و بهره وری برنجکاری خواهند داشت؟

بعنوان یک مثال بومی در استان گیلان، موسسه تحقیقات برنج کشور که با وسعتی خیره‌کننده و ارتزاق از بودجه‌های دولتی در رشت در حال فعالیت است چه خروجی ملموسی برای کشاورزان برنج‌کار گیلانی داشته است؟

آیا جز این است که برنج‌کار گیلانی جز خاطرات تلخی همچون «برنج گوهر» که با تبلیغات و ترویج رسمی جهاد کشاورزی گسترش و به ضرر و زیان‌های قابل توجه انجامید، اقدامی موثر از سازمان‌های دولتی برای ارتقای برنج ایران لمس نکرده است؟

***

سخن در باب برنج ایرانی بسیار است. مَخلص کلام آنکه حداقلی‌ترین کار برای حمایت از برنج ایرانی، ایجاد صنف و سازمانی برای مطالبه حقوق آنان از دولت‌مردان و بهبود شرایط تولید و فروش است.

باید بدانیم با وجود مشکلات عدیده در تولید برنج، نسل جدید تمایلی به فعالیت در این حوزه ندارد. جا دارد مسئولین بلند پایه کشوری با توجه به حیاتی بودن اقلامی همچون برنج و گندم و اتکای روز افزون کشور به واردات، اقدامی برای از دست نرفتن همین ۲ میلیون تن تولید فعلی انجام دهند.

انتهای پیام/


يک ديدگاه

  1. بهار گفت:

    به رنج؛ برنج بدست ما می رسه باید دست رزمنده هایی که در سنگر مزارع با زالو صفتان رانت خوار مبارزه بی امان و (نابرار)میکنند باید بوسید…