یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳ , 24 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۹۵
ساعت انتشار : ۵:۱۹ ب.ظ
چاپ مطلب
اندازه نگهدارید که اندازه نکوست؛

درگذشت هاشمی، رسانه ملی، سیاسیون گیلانی و چند نکته! / از اظهارات مدیر کل مادام العمر تبلیغات اسلامی تا سخنان امام جمعه آستانه

متاسفانه در استان گیلان برخی مسئولین و ائمه جمعه در سخنرانی های خود، نسبت به تشریح سوابق آیت الله هاشمی رفسنجانی زیاده روی کردند و حق مطلب را آنگونه که شایسته بود به جا نیاوردند.

به گزارش ماسال نیوز به نقل از ۸دی، رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی یکی از اتفاقاتی بود که طی هفته گذشته بازتاب های مختلفی را در بر داشت. از واکنش های رسانه ی ملی گرفته تا عکس العمل برخی چهره های سیاسی مشهور و صاحب تریبون که در تجلیل از شخصیت مرحوم هاشمی رفسنجانی نظرات مختلفی را ابراز نمودند.

یکی از مسائلی که در این ایام در حاشیه قرار گرفت و کمتر مورد توجه بود، تعریف و تمجیدهای زیاد و بی حد و اندازه از شخصیت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی می باشد، به گونه ای که این سوال پیش آمد که اگر هاشمی رفسنجانی اینگونه بود که این روزها به تصویر میکشید، پس نقش وی در برخی اتفاقات دو دهه ی اخیر در عرصه ی سیاست چگونه قابل توجیه و تفسیر است؟!

شاید بتوان زندگی سیاسی هاشمی رفسنجانی را به دو بخش مجزا تقسیم کرد. بخش نخست که در غالب مبارزات انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و دولت ۸ ساله ی به اصطلاح سازندگی قابل تعریف است و بخش دوم مربوط به بیست سال اخیر و رفتارهای متناقض و گزینشی وی در خصوص تفکرات امام خمینی(ره)، اهداف و ارزشهای عدالتخواهانه انقلاب اسلامی، رابطه با آمریکا و نقش انکارناپذیر مرحوم هاشمی و فرزندانش در فتنه ی ۸۸ می باشد.

البته طبیعی بود که بعد از رحلت آیت الله هاشمی به دلیل شرایط خاص فضای سیاسی کشور و رعایت همدلی و وحدت اسلامی و ملی، در سخنرانی ها و اظهارنظرات کمتر به جنبه ی دوم سوابق سیاسی وی پرداخته شود و یا به احترام ریش سفیدی شخص مرحوم هاشمی رفسنجانی و رسم همدردی و معرفت، اصلا اشاره ای به بخش دوم مورد اشاره وی نشود.

اما از سوی دیگر اغراق در بزرگنمایی و انحراف در بیان واقعیات بخش نخست شخصیت مرحوم هاشمی (همانگونه که در بالا اشاره گردید) نیز امر خطایی محسوب میشود.

چرا اینکه نباید از رفتارها و سوابق سیاسی رئیس سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام، تصویری غیرواقعی با آنچه که عینا حقیقت داشته، ارائه کرد و ناخواسته زمینه را برای انحراف افکار عمومی و سردرگمی نسبت به برخی ابعاد شخصیتی مرحوم هاشمی آماه و فراهم کرد.

چه لزومی داشت که صداوسیما از ابتدای فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی تا سومین روز درگذشت وی چندین شبکه را به طور همزمان به تبلیغ و پوشش ابعاد زندگی سیاسی مرحوم هاشمی اختصاص دهد و با فیلم ها و تصاویر گوناگون، چنان در مورد شخصیت سیاسی و اجتماعی وی تبلیغ و زیاده روی نماید که این سوال در اذهان بوجود آید، که اگر واقعا مرحوم هاشمی رفسنجانی دارای این خصوصیات منحصر به فرد و کم نظیر بود، پس چرا تاکنون صدا و سیما بدانها نپرداخته و اشاره ای نکرده و در نتیجه کار به جایی کشیده شود که بغض های فروخورده برخی فرصت طلبان خناس، سربرآورد و موجبات عذر خواهی رئیس رسانه ملی را فراهم نماید؟

صدا و سیما اشتباهات سیاسی ۲۰ سال اخیر هاشمی رفسنجانی را فراموش کرد و آن چنان به تقدیس و اسطوره سازی مرحوم هاشمی پرداخت که گویی حتی به اندازه ی نوک سوزن خطایی در زندگی سیاسی وی وجود نداشته و رخ نداده است!

کاش صداوسیما تنها به همان واقعیات بخش نخست سوابق و فعالیتهای مثبت سیاسی مرحوم هاشمی رفسنجانی بسنده می کرد و دایره ی دلسوزی و محبت بی حد و حصر خود را آنقدر باز نمی گذاشت تا افرادی دعوت شوند و پشت دوربین بگویند: “هاشمی هم سن و سالش از رهبری بیشتر بود و هم سابقه و سهم زیادی در انقلاب داشت ولی به دلیل نظر مثبت حضرت امام نسبت به آیت الله خامنه ای، هاشمی هم گفت: آیت الله خامنه ای باید رهبر شوند”.

حجت الاسلام ناطق نوری در برنامه زنده رسانه ی ملی بدون اشاره به رای قاطع نمایندگان مجلس خبرگان  رهبری به حضرت آیت الله خامنه ای، چنان از شخصیت هاشمی رفسنجانی تعریف و تمجید نمود که گویا جایگاه رهبری حق مسلم هاشمی بوده که مرحوم هاشمی علی رغم شایستگی برای قرار گرفتن در چنین جایگاهی، از قبول کردن آن صرف نظر میکند و گویا تنها به خاطر حرف امام (ره) بوده است که هاشمی از پذیرفتن این مقام خودداری و صرف نظر نموده است!

یا آنجا که یکی دیگر از میهمانان دعوت شده در یک برنامه ی تلویزیونی، نقش هاشمی رفسنجانی را به عنوان خاموش کننده وقایع فتنه ۸۸ تعریف کرد!

چرا باید فضا در صداو سیما آنقدر بی حساب و کتاب باشد که حجت الاسلام طباطبایی در یک برنامه تلویزیونی دیگر بگوید: ” آقای هاشمی وقتی تماز جمعه اش را متوقف کردند، نماز جمعه تعطیل شد! و در ادامه بیان کند: ” آیت الله هاشمی را به اندازه ی ۴ شهید میدانم و او شهید راه حق بود! ادعایی که پس از رحلت حضرت امام (ره) نیز هیچ مرجع و مجتهدی  آن را در باره ی ایشان به کار نبردند.

دقت نمایید، ما با ذکر سوابق مبارزاتی، انقلابی هاشمی و بیان نقش وی در دوران دفاع مقدس و فعالیتهای عمرانی و سازندگی دولت های پنجم و ششم مخالف نیستیم ولی آیا این سوابق مثبت باعث می شود که با فراموشی انتقادات جدی، چهره ای مقدس و الهی (که با واقعیت فاصله دارد) از وی ارائه نماییم؟ حداقل این بود که در این موقعیت حساس، انتقاداتی که در دو دهه اخیر به هاشمی رفسنجانی مطرح است بیان نمیشد- که نشد- ولی آیا واقعا هاشمی رفسنجانی خاموش کننده ی فتنه ی ۸۸ و شهید راه حق بود؟!

متاسفانه در استان گیلان نیز برخی مسئولین و ائمه جمعه در سخنرانی های خود، نسبت به تشریح سوابق آیت الله هاشمی رفسنجانی زیاده روی کردند و حق مطلب را آنگونه که شایسته بود به جا نیاوردند.

امام جمعه ی شهرستان آستانه ی اشرفیه در مسجد خاتم الانبیای(ص) رشت چنان به ذکر فضائل و مناقب مرحوم هاشمی رفسنجانی پرداخت که گویی جامعه بشریت، انسانی در حد معصوم(ع) را از دست داده است!

حجت الاسلام ساجدی که سابقه ی چندباره ی بزک نمودن برجام از تریبون نماز جمعه آستانه ی اشرفیه را در پرونده دارد در بخشی از سخنانش گفته است: “بعضی از تازه به دوران رسیده‌ها، آدم‌های بی‌ریشه و غیر اصیل و مجهول‌الهویه در صدر بنشینند و هاشمی رفسنجانی که باید به‌عنوان یک نمونه و نماد از نسل اصیل یاران امام به نسل امروز معرفی‌شده این‌جور مظلومانه منکوب شود”؟

مشخص نیست که منظور حجت الاسلام ساجدی از بی ریشه ها و تازه به دوران رسیده ها چه کسانی هستند؟

البته شاید منظور وی از بی ریشه ها و مجهول الهویه های در صدر نشسته دولتمردان فعلی باشند که در راس امور قرار دارند و در صدر نشسته اند، که البته حتی با تصور چنین برداشتی، باز هم اینگونه سخن گفتن بسیار زشت و ناپسند است! در هر صورت توهین و فحاشی به هر جریان و گروهی که در داخل مرزهای سیاسی و عقیدتی نظام فعالیت می کنند کار غلط و نادرستی است که مخالف اخلاق اسلامی می باشد.

حجت الاسلام ساجدی چندین بار جمله ی “پرهیز از افراط و تفریط” را در سخنرانی فوق بیان نموده اند ولی غافل از اینکه خود ایشان در تعریف و تمجید از مرحوم هاشمی و حمله به منتقدین وی، گرفتار افراط شده است.

این افراط و زیاده روی منجر به آن شد تا حجت الاسلام ساجدی در بخشی دیگر از اظهاراتش بگوید: “مخالفین هاشمی افرادی بی هویت هستند که ژست انقلابی گری میگیرند”!

سوال این است که مراسم فوق در مسجدخاتم الانبیای رشت، مراسم یادبود برای آیت الله هاشمی رفسنجانی بود یا مراسم توهین و فحاشی به منتقدین مرحوم هاشمی و یا فرصتی برای اختلاف افکنی بین جریان های سیاسی؟

راهی که جناب حجت الاسلام ساجدی در پیش گرفته همان راهی است که قبلا توسط برخی ائمه جمعه حامی فتنه (امام جمعه سابق لاهیجان و امام جمعه سابق املش) طی شده و نهایتا هم با بیداری و بصیرت مردم انقلابی گیلان، چاره ای جز کناره گیری از مسئولیت مقدس امامت جمعه را نداشته اند.

همچنین حجت الاسلام یاری مدیرکل ثابت و مادام العمر اداره کل تبلیغات اسلامی استان گیلان در مراسم ارتحال مرحوم هاشمی رفسنجانی در مصلی رشت ضمن بیان اینکه مجاهدان راستین ویژگی‌هایی دارند که سبب ماندگاری و محبوبیت در دل‌ها می‌شوند گفته است: اخلاص، شجاعت، آزادگی، استکبارستیری و آینده نگری از خصوصیات بارز این مجاهد متعهد نظام است.

سوال این است که آیا واقعا مرحوم هاشمی طی ۱۰ سال اخیر سخنی در راستای استکبارستیزی بر زبان جاری نموده اند؟

البته مواضع صحیح برخی ائمه جمعه ی کشور مانند امام جمعه ی کرج و نماینده ی ولی فقیه در استان البرز و یا امام جمعه شهرستان شفت در استان گیلان، که با در نظر گرفتن همه ی جوانب، جلوی زیاده روی، افراط و انحراف و سوء استفاده ی فرصت طلبان را گرفتند نیز قابل تقدیر است.

به نظر می رسد در چنین شرایطی حفظ تعادل و بیان مواضع سنجیده و حساب شده بیشترین کمک را به جامعه خواهد نمود و مردم را از خطر تربیت دوگانه و دوگانگی رفتاری و قضاوتهای اشتباه در آینده، به دور نگه خواهد داشت.

 


3 ديدگاه

  1. همسنگر گفت:

    در حد پیام تسلیت اقا باید از مرحوم هاشمی یاد شود نه زیاد و نه کم

  2. همشهری گفت:

    بقول امام هاشمی زنده است ۰پس بسوزیدازشورپورشورمردم درتشییع اقای هاشمی

  3. حق گو گفت:

    نویسنده عزیز مطلب فوق
    با همه دعوا داری؟
    ازادی بیان چیه؟
    قرار نیست که همیشه له یا علیه کسی باشیم
    میانه رو باش
    نه دفع کننده
    محتویات و معنای کل مطلبت در کل دفع کننده ست تا جذب کننده
    ذهنیت دیگران رو اجازه نداری خراب کنی یا تاثیر بزاری
    کم مونده بیای بزنی ما رو…