جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ , 22 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۹۱
ساعت انتشار : ۱:۴۳ ق.ظ
چاپ مطلب
شعری به مناسبت شهادت امام موسی بن جعفر (ع)؛

تيشه هاي اشك

دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت از بال من شکسته ترین آفرید و رفت خون گلوی زیر فشارم که تازه بود با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، شعر زیر از علي اكبر لطيفيان به مناسبت سالروز شهادت امام موسی بن جعفر (ع) منتشر می شود:

دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت
از بال من شکسته ترین آفرید و رفت
خون گلوی زیر فشارم که تازه بود
با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت
بد کاره ای به خاک مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگی ام را شنید و رفت

راضی نشد به بالش سختی که داشتم
زنجیرهای زیر سرم را کشید و رفت
شاید مرا ندیده در آن ظلمتی که بود
با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت
روزم لگد نخورده به آخر نمی رسید
با درد بود اگر شب و روزم رسید و رفت
دیروز صبح با نوک شلاق پا شدم
پلکم به زخم رو زد و در خون طپید و رفت
از چند جا ضریح تنم متصل نبود
پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت
تابوت از شکستگی ام کار می گرفت
گاهی سرم به گوشه ی دیوار می گرفت

انتهای پیام/