نگاه آزاد- علی ملکی: از شبی که رئیس جمهور امریکا علیه ایران سخنرانی کرد ( مثل همه دفعات قبل که علیه ایران سخنرانی کرد و اصلا مگر اتفاق تازه ای افتاده است؟!) افراد مختلف بیانیه داده اند و موضع گرفته اند.
در شهرستان کوچکی همچون ماسال دو بسیج دانشجویی بیانیه داده اند.
جمعه گذشته حتی راهپیمایی هم برگزار شد!
(همه هم تاکید دارند که اظهارات ترامپ موضوع مهمی نبود و ارزش پاسخگویی نداشت!)
***
اینکه دوستان حزب اللهی دست به چنین کارهایی میزنند چندان هم عجیب نیست اما امروز به این موضوع فکر میکردم که این رفقای ما این رفتارها را به عنوان انقلابیگری و رفتاری در جهت حمایت از انقلاب اسلامی انجام میدهند؟!
اگر از روی بخشنامه های بالاسری ها باشد قابل تحمل است اما اگر خودشان هم تصور میکنند اینگونه انقلابی گری کرده اند، متاسفانه باید گفت به یک خطای عمیق و راهبردی دچار شده ایم.
***
ای کاش بودید و میدیدید راهپیمایی علیه سخنرانی ترامپ را. انگیزه و ذوق خاصی در چشمان جماعت نبود. اصلا مگر موضوع مهمی وجود داشت برای شور و شوق و انگیزه؟
دور میدان را قدم زدیم و …
نماز های جمعهی ما، بسیج های دانشجویی ما، مساجد ما، بسیجی های ما و در یک کلام “ما” قرار نبود اینگونه باشد.
***
چرا یک بار بسیج دانشجویی دانشگاه های ماسال برای حقوق معوقه آبداران بیانیه ندادند؟
چرا یک بار در این شهر یک نفر بلند نشد فریاد بزند حضرات! در ماسال چخبر است که اینقدر خودکشی زیاد شده است؟
چرا یک بار در نماز های جمعه از برداشت های نجومی شن و ماسه از رودخانه های شهر سخن گفته نمی شود؟
چرا یک بار از ظلمی که بر مردم این منطقه به واسطه موضوع مبهمی به نام «منابع طبیعی» می رود نگفتیم؟
چرا یک بار درباره دامدارانی که زمین هایشان در ییلاقات را گرفتند و مجبورشان کردند دامهایشان را بفروشند و سرآخر در پایین دست هم زمینی به نامشان سند نزدند سخن به میان نمی آید؟
***
رهبر انقلاب سخن جالبی درباره مبارزه با آمریکا دارند که حتم دارم تنها عده ی قلیلی از ما (به اصطلاح) حزب اللهی ها آن را شنیده ایم؛ «بزرگترین مبارزهی با امریکا، خدمت به این مردم است.»۱۳۸۲/۰۳/۱۴
***
امروز سالروز صدور پیام تاریخی رهبر انقلاب به همایش سراسری جنبش دانشجویی است. بهانهی خوبی است تا با خواندن این پیام در انقلابی گری مان تجدید نظر کنیم؛
” امروز سرآغاز فهرست بلند مسائل کشور مسئلهی عدالت است. دانشجوی جوان اگرچه خود برخاسته از قشرهای مستضعف جامعه هم نباشد، به عدالت اجتماعی و پر کردن شکافهای طبقاتی به چشم یک آرزوی بزرگ و بیبدیل مینگرد…
باید هر پدیدهی ضدعدالت در واقعیات کشور مورد سؤال قرار گیرد…
مسابقهی رفاه میان مسؤولان، بیاعتنایی به گسترش شکاف طبقاتی در ذهن و عمل برنامهریزان، ثروتهای سربرآورده در دستانی که تا چندی پیش تهی بودند، هزینه کردن اموال عمومی در اقدامهای بدون اولویت، و به طریق اولی در کارهای صرفا تشریفاتی، میدان دادن به عناصری که زرنگی و پررویی آنان همهی گلوگاههای اقتصادی را به روی آنان میگشاید، و خلاصه پدیدهی بسیار خطرناک انبوه شدن ثروت در دست کسانی که آمادگی دارند آنرا هزینهی کسب قدرت سیاسی کنند و البته با تکیه بر آن قدرت سیاسی اضعاف آنچه را هزینه کردهاند گرد میآورند؛ رهبر انقلاب ۶آبان ۱۳۸۱ “.
انتهای پیام /